در دهه های اخیر، محصولات فرهنگی و رسانه ای کشورهای شرق آسیا به ویژه کره جنوبی و ژاپن جایگاه چشم گیری در سپهر رسانه ای و فرهنگی جهان یافته اند. پدیده ای که در قالب «موج کره ای» شناخته می شود، با سریال های تلویزیونی، موسیقی پاپ، سینما، مد و سبک زندگی آغاز شده و به سرعت به یکی از تأثیرگذارترین جریان های فرهنگی در میان نسل جوان در سراسر جهان، از جمله ایران، تبدیل شده است.
در کنار این موج، فرهنگ ژاپن نیز از طریق انیمه ها و مانگاها که هریک ریشه در سنت های هنری و اسطوره ای ژاپن دارند نقشی پررنگ در شکل دهی به تخیل جمعی، ذائقه زیبایی شناختی، و الگوهای هویتی نوجوانان و جوانان ایفا کرده اند. روایت های پیچیده، شخصیت پردازی های چندلایه، و جهان سازی های خیال انگیز در انیمه و مانگا، در مواردی حتی فراتر از جذابیت های ظاهری فرهنگ پاپ کره ای عمل کرده اند.نفوذ گسترده این محتواها در میان مخاطبان ایرانی، به ویژه نوجوانان و جوانان، فرصت هایی نو اما در عین حال مخاطراتی عمیق در عرصه فرهنگ عمومی، الگوهای رفتاری، و هویت ملی پدید آورده است.
پرونده پیش رو با رویکردی تحلیلی انتقادی، به بررسی ابعاد مختلف این تأثیرگذاری چندوجهی می پردازد: از سازوکارهای قدرت نرم در کره و ژاپن، راهبردهای صادرات فرهنگی، تا الگوهای مصرف فرهنگی در ایران، چالش های هویتی، تغییر سبک زندگی، و در نهایت نارسایی های سیاستگذاری فرهنگی در مواجهه با این جریان ها. تلاش ما بر آن است که با نگاهی متعادل، نه در دام شیفتگی بدون تأمل بیفتیم و نه در مسیر نفی شتاب زده، بلکه با شناخت عمیق تری از این پدیده جهانی، امکان شکل دهی به پاسخ ها و سیاست های بومی، تقویت تولید محتوای رقیب، و ارتقاء سواد رسانه ای جامعه فراهم گردد.
گفتوگوی تفصیلی خبرگزاری رسا با حجتالاسلام پیشاهنگ درباره پرونده ویژه «مکدونالد با طعم کیمچی» که مورد نقد و هجمه رسانه صهیونیستی اینترنشنال قرار گرفت. در این گفتگو، ابعاد اهمیت بررسی موج کرهای و پیامدهای فرهنگی اجتماعی آن در ایران و جهان مورد بحث قرار گرفت.
در حالی که با شروع سال تحصیلی، نوجوانان و جوانان با شور و هیجان به استقبال فرهنگهای پاپ شرقی - کرهای میروند، در محافل کارشناسی و خانوادهها زنگهای خطر نگرانی از پیامدهای این موج فرهنگی به صدا درآمده است.
آیا جذابیت سریالهای کرهای و موسیقی کی-پاپ تنها انگیزهی یادگیری زبان کرهای است؟ یک کارشناس باسابقه با تجربهی زندگی در کره جنوبی، از انگیزههای واقعی زبانآموزان، واقعیتهای زندگی در این کشور و تغییر نگاه نسل جدید به فرهنگ و مهاجرت میگوید.
محمدحسین پیشاهنگ در نقد کتاب «تولد جذابیت کرهای» نوشت: متأسفانه کره جنوبی در مسیر برندسازی فرهنگی و دیپلماسی نرم، خودش دچار استحاله فرهنگی شد، بسیاری از ارزشهای بنیادین فرهنگیاش را از دست داد و امروز با بحران هویت دست و پنجه نرم میکند. تکرار چنین تجربهای مطلوب هیچ ملتی نیست.
کره جنوبی با افزایش نابرابری جنسیتی و جرایم علیه زنان، بهویژه خشونتهای فیزیکی و جنسی دیجیتال، مواجه است و مردان جوان تحصیلکرده، زنان را مقصر مشکلات اجتماعی میدانند.
کتاب The Birth of Korean Cool نوشته یونی هانگ با نگاهی تحلیلی و روایتگرانه نشان میدهد چگونه کره جنوبی با سرمایهگذاری هدفمند و بهرهگیری از قدرت نرم، از دل بحران اقتصادی به الگوی فرهنگی بدل شد.
شمنگرایی کرهای که ریشه در باورهای آنیمیستی پیشاتاریخی دارد، در عصر مدرن با چالشی دوگانه روبروست: از یک سو با تهدید سکولاریزاسیون و رشد ادیان رسمی مواجه است، و از سوی دیگر بهواسطه همزیستی با عناصر فرهنگی مدرن، فرصتی برای بازتعریف هویت خود یافته است
تحولات فرهنگی اخیر نشان میدهد که نوجوانان ایرانی روزبهروز بیشتر به فرهنگ کره جنوبی، از کیپاپ تا سریالهای درام، گرایش پیدا میکنند؛ در حالیکه جوانان کرهای با جستوجوی معنا و هویت، به آموزهها و ارزشهای اسلام علاقهمند شدهاند.
موج کیپاپ و هالیو نشان میدهد که قدرت نرم فرهنگی چگونه میتواند در جهان اثرگذار باشد؛ تجربهای که هم فرصت ایجاد نفوذ فرهنگی برای ایران را نمایان میکند و هم هشدار میدهد که تقلید صرف میتواند ابزار استعمار مدرن شود.
کمپ زنان آسایش و بیتیاس - دو نسل خادمان جنسی سربازان و ارتش آمریکایی، زخمی که در تاریخ کره نشست و با تسلیم در برابر متجاوز، هر روز عمیقتر و دردناکتر میشود.
نسل جوان کره جنوبی زیر فشارهای اقتصادی و اجتماعی، در حال فاصله گرفتن از ارزشهای سنتی کنفوسیوسی و تغییر نگرش به ازدواج، خانواده و ساختارهای اجتماعی است.
سرکار خانم حیدری با اشاره به این نکته که سریالهای کرهای که زمانی نمادی از فرهنگ پاپ محسوب میشدند، بیان کرد: اخیراً به دلیل رویکردهای بحثبرانگیز خود نسبت به دین و معنویت، با انتقادات فزایندهای مواجه شدهاند.
به گفته یکی از مبلغین کره جنوبی، نسل جدید کرهایها در تقابل میان ارزشهای قدیمی کنفوسیوسی و نیازهای فردی و اجتماعی مدرن گرفتار شدهاند؛ این تعارض به افزایش افسردگی، اضطراب و حتی نرخ خودکشی منجر شده و بحرانهای عمیقی در زندگی جوانان ایجاد کرده است.
تهدید فرهنگی و روانی؛ تأثیرات منفی موج کرهای بر هویت و سلامت جوانان ایرانی
موج کرهای که از دهه ۹۰ میلادی با حمایت دولت کره جنوبی و شرکتهای بزرگ جهانی آغاز شد، از طریق سریالها و موسیقیهای کیپاپ، به ابزاری برای نفوذ فرهنگی در سراسر جهان تبدیل شده است. این جریان با ترویج فرهنگ مصرفگرایی و فردگرایی، انتظارات غیرواقعی از زندگی را در میان جوانان ایرانی شکل داده و باعث کاهش اعتماد به نفس، افسردگی و بحرانهای روانی در آنها شده است. این روند نهتنها هویت ملی را به چالش کشیده، بلکه در مواردی به فاجعههای انسانی مانند خودکشیهای پی در پی میان ستارگان کرهای منجر شده است.
در سال ۱۹۷۴، گروه «کایدُ» به رهبری هان اوکی و جمعی از دانشجویان دانشگاه زنان «ایوهوا» با هدف شکستن انحصار مردانه سینمای کره و ارائه رویکردی تجربی و فمینیستی شکل گرفت. اما امروز هنوز سینمای کره جنوبی زن ستیز است و تنها بهرهاش از زن، ابزاری برای جذب مخاطب بیشتر است.
بیبیسی در گزارشی تحلیلی، پرده از ابعاد پنهان و گاه مرگبار فرهنگ هواداری کرهای (K-fandom) برداشته است. مرگ اخیر کیم سه رون، بازیگر جوان، بار دیگر یادآور فشارهای طاقتفرسا و نظارت بیوقفهای شد که ستارههای صنعت سرگرمی کره جنوبی با آن روبهرو هستند؛ ساختاری که بیبیسی آن را ترکیبی از فشار صنعت و قلدری گاه بیرحمانه هواداران میخواند.
بادینفکر در گفتوگو با خبرگزاری رسا،گفت: کره جنوبی با تکیه بر سیاستگذاری فرهنگی دقیق و راهبردی، توانسته است فرهنگ خود را به یکی از مؤثرترین ابزارهای قدرت نرم در جهان تبدیل کند.
در دهههای اخیر، زنان کرهای نهتنها در عرصههای اقتصادی و اجتماعی جایگاه خود را تثبیت کردهاند، بلکه سینمای کره نیز با نمایش شخصیتهای زن مستقل و قدرتمند، بازتابدهندهٔ این تحولات و تغییر نگرش جامعه نسبت به نقش زنان شده است.
بادینفکر، موفقیت کره جنوبی در صدور محصولات فرهنگی را ناشی از تلفیق برنامهریزی راهبردی با سرمایهگذاری دولتی دانست و گفت: این تجربه میتواند الگویی بومیسازیشده برای ایران فراهم کند.
غولهای اقتصادی مانند سامسونگ و الجی، نماد پیشرفت کره جنوبیاند؛ اما زیر سایه آنها، شکاف طبقاتی، تبعیض جنسیتی و نابرابری نسلی، میلیونها شهروند را از حداقلهای یک زندگی انسانی محروم کرده است.
به گفته این مبلغ، بحران اقتصادی و تغییرات اجتماعی، نسل جوان کره جنوبی را به سمت فاصله گرفتن از نظام سلسلهمراتبی سنتی سوق داده و این موضوع زمینه ساز تحول در ساختار خانواده و جامعه شده است.
فصل سوم «بازی مرکب» با نقد تند سرمایهداری، دموکراسی نمایشی و طمع انسانی، راه نجات را در ایثار، کار جمعی و رهبری آگاه نشان میدهد؛ مسیری که اربعین حسینی، نسخهای زنده و الهامبخش از آن است.
در دهههای اخیر رشد فناوری، شهرنشینی سریع و حضور بیشتر زنان در عرصههای اجتماعی و اقتصادی موجب شکلگیری سیاستهای شهری با رویکرد «امنیت جنسیتی» مانند برنامه «شهر امن برای زنان» شده است که هدف آنها طراحی فضاهای شهری ایمن برای زنان است.
بهرامی با تأکید بر لزوم شناخت دقیق مسائل نسل جدید هشدار داد: اگر نتوانیم روایتی جذاب، معنادار و متناسب با دغدغههای نوجوانان از هویت بومی خود ارائه دهیم، فضای ذهنی آنها با محتوای رسانهای بیگانه پُر خواهد شد.
در حالی که رسانهها و نظام آموزشی ایران، دو تصویر متفاوت و ناکارآمد از موفقیت ترسیم میکنند،جامعه بیش از هر زمان دیگر نیازمند بازتعریفی عمیق، بومی و الهامگرفته از منابع دینی، ملی و انسانی است؛ تعریفی که موفقیت را نه در ظاهر، بلکه در خودسازی، خدمت، قناعت و عاقبتبهخیری معنا کند.
در گزارش اخیر شبکه بیبیسی، از رشد خیرهکننده صنعت سرگرمی کره جنوبی سخن به میان آمده است؛ صنعتی که با بیش از ۲۲۰ میلیون مخاطب جهانی، اکنون پدیدهای بیسابقه در تاریخ معاصر آسیا به شمار میرود. اما آنچه بیش از ارقام، جلب توجه میکند، انتخاب واژهای است که بیبیسی برای این جریان به کار برده: «صنعت سرگرمی».
تحلیل تطبیقی نظامهای آموزشی در کره جنوبی و ژاپن نشان میدهد که انگیزش روانی، بهویژه «نیاز به موفقیت»، میتواند به عاملی تعیینکننده در جهش اقتصادی و تحول اجتماعی کشورها بدل شود.
در کره جنوبی، واژه «هانا» به نمادی از فشار اجتماعی برای موفقیت بیوقفه تبدیل شده است؛ فرهنگی که از نظام آموزشی سختگیرانه و رقابتی آغاز میشود و تا محیطهای کاری پرتنش و سلسلهمراتبی ادامه دارد.
موفقیت موج کرهای بیش از آنکه ناشی از اصالت فرهنگی شرق باشد، نتیجه پذیرش و ترکیب الگوها و استانداردهای تولیدی، بصری و محتوایی غرب، به ویژه آمریکا، با عناصر بومی است.
در حالی که سفارت مکزیک با بهرهگیری از ابزارهایی چون کتاب، زبان و کارگاههای نویسندگی، بهدنبال گسترش نفوذ فرهنگی و ترویج زبان اسپانیایی در ایران است، متولیان فرهنگی کشور همچنان در غفلت و انفعال بهسر میبرند؛ غفلتی که نهتنها فرصتهای دیپلماسی فرهنگی را هدر میدهد، بلکه میدان را برای تضعیف تدریجی هویت ملی و زبانی ایرانیان، بهویژه نسل جوان، باز میگذارد.
نه دیگر میتوان نسل زد را با یک برچسب شناخت، نه با یک مدلِ رفتاری تحلیل کرد. آنها ترکیبیاند از سنت و نوگرایی، ژرفاندیشی و زودگذری، واقعگرایی و رؤیاپردازی. در میانه این تضادها، موج فرهنگی کره جنوبی بهطرزی غریب اما دقیق، با سلیقه و ساختار ذهنی آنها همنوا شده است.
علیخانی با تأکید بر نقش مانگا بهعنوان ابزار دیپلماسی فرهنگی ژاپن، گفت: امروز مانگا نهتنها صنعت سرگرمی، بلکه ابزاری راهبردی برای ترویج سبک زندگی و ارزشهای خاص فرهنگی است که باید نسبت به اثرگذاری آن بر ذهن و هویت نوجوانان ایرانی هوشیار بود.
چرا جوانان ایرانی معتاد فیلمها و سریالهای کرهای میشوند؟
سریالهای کرهای در چند دهه اخیر به یکی از پر مخاطبترین سرگرمیهای سراسر جهان تبدیل شدهاند که طرفداران پروپاقرص مخصوص خود را دارند. اوج توجه به سریالهای کرهای در سال ۲۰۲۱ بود که سکوی عظیم نتفلیکس اقدام به پخش سریال کرهای «بازی ماهی مرکب» کرد و این سریال در مدت کوتاهی به پدیدهای جهانی بدل شد.
موریتا، پژوهشگر ژاپنی و متخصص مطالعات ایران، در گفتگویی به بررسی تطبیقی ساختار خانواده و نقشهای جنسیتی در ایران و ژاپن میپردازد تا با نگاهی نزدیکتر به واقعیتهای فرهنگی و اجتماعی ملل، متوجه فاصله روایت رسانهها با این واقعیتها شویم.
شمنگرایی کره جنوبی آیینی کهن و زنده است که با مراسم و آیین خاص، به نام پیوند انسان با طبیعت و ارواح انجام میشده و اکنون از چشم سینما وارد روح فرهنگی سایر ملل میشود تا بخشی از فرهنگ خرافی کره جنوبی را در بستر فرهنگ جهانی تثبیت کند.
در روزگاری که نغمههای شرق دور، دلها را میربایند و رنگ کیپاپ بر جوانیها سایه میافکند، هنوز فانوسی از کربلا در دل برخی روشن مانده است؛ روایتی از سفری درونی میان شور موسیقی و شعور عاشورایی، که نشان میدهد چگونه عشق به حسین علیهالسلام، حتی در دل پرزرقوبرقترین فرهنگها، راه نجات را هموار میکند.
رسانههای اجتماعی و پلتفرمهای آنلاین به یکی از اصلیترین ابزارهای گسترش یوگا بهعنوان یک سیستم جامع معنوی و فلسفی تبدیل شدهاند. این پلتفرمها نهتنها به تبلیغ حرکات فیزیکی و تمرینات یوگا محدود نمیشوند، بلکه بهطور گستردهای برای معرفی آموزههای عرفانی و معنوی این سنت نیز به کار میروند.
حجت الاسلام مهدییار با ابراز نگرانی از میزان محبوبیت محصولات کره اظهار داشت: کره با جای گذاری فرهنگ خود در آثار سینمایی توانسته تا در میان فرهنگهای مختلف در جهان محبوبیت زیادی کسب کند.
کارشناس دینی و منتقد سینما در پاسخ به تأثیر موج کرهای بر نوجوانان ایرانی، مطرح کرد؛
سرکار خانم حیدری معتقد است، موج کرهای با نفوذ گسترده در موسیقی، سینما، مد و زیبایی و ارائه تصاویری فانتزی از روابط انسانی، استانداردهای زیبایی و جایگاه زنان، میتواند باعث کاهش عزتنفس نوجوانان، تغییر نگرش به روابط عاطفی و گسترش ظاهرگرایی شود.
کارشناس دینی و منتقد سینما در پاسخ به چرایی رشد انیمهها مطرح کرد؛
عرفان با اشاره به چرایی وابستگی انیمهها گفت: انیمهها دارای داستانهای عمیق و شخصیتهای در حال رشدی هستند که پیوندی عاطفی قوی ایجاد میکنند و ارزشها را شکل میدهند.
از سلسله نشستهای نقد و بررسی آثار سینما «سینما رسا»، نشست نقد و بررسی «سریال بازی مرکب» با حضور سرکار خانم زهرا حیدری کارشناس دینی و منتقد سینما به همت خبرگزاری رسا برگزار شد. شما رابه دیدن این کلیپ دعوت مینماییم.
محقق حوزه علوم رسانهای، گفت: در مسأله موج کرهای صرفا نگاه نقادانه کاربرد ندارد و برای مدیریت صحیح این پدیده باید با دید واقع گرایانه به این موضوع نگاه کرد.
خانم حیدری در خصوص چالشهای محصولات شرقی در میان جوانان ایرانی گفت: از جمله چالشهای مهم میتوان به مسائل اعتقادی، اخلاقی مانند خیانت و عادیسازی روابط، تأثیرات فرهنگی اجتماعی بر سبک زندگی اشاره کرد.