زنگ خطر در مدارس، به صدا درآمده

اشاره: در حالی که زنگهای مدارس برای آغاز سال تحصیلی جدید به صدا درآمده، زنگ خطر دیگری نیز به صدا درآمده است؛ زنگ خطر نفوذ فزاینده فرهنگهای بیگانه در بین دانشآموزان؛ گرایش به فرهنگهای غربی و به ویژه فرهنگ پاپ شرق آسیا، بهویژه در میان نوجوانان، به حدی رسیده که نگرانیهای جدی را در میان کارشناسان فرهنگی برانگیخته است.
در همین راستا خبرنگار گروه فرق و ادیان، با مهدی منصوری خواه رئیس موسسه هاتف شرق و مدیر مسئولفصلنامه مطالعات راهبردی کره جنوبی به گفتوگو نشسته که مشروح آن در ادامه میآید:
رسا: اخیراً شاهد افزایش گرایش دانشآموزان به فرهنگها و سبک زندگی غربی و بهویژه شرق آسیا هستیم. این پدیده را چگونه ارزیابی میکنید؟
متاسفانه این پدیده، دیگر یک اتفاق یا گرایش سطحی به محصولات فرهنگی یک کشور شرقی نیست. ما با موجی روبرو هستیم که به نظر میرسد در حال تبدیل شدن به یک سونامی فرهنگی است. نفوذ فرهنگهای بیگانه، بهویژه فرهنگ شرق آسیا، در بین نوجوانان و جوانان ایرانی، بهطور چشمگیری افزایش یافته و این موضوع، نهتنها در شهرها و استانهای مرکزی، بلکه در مناطق و شهرهای دور از مرکز که شاید کمتر انتظارش را داشتیم، به وضوح قابل مشاهده است.
رسا: به چه دلایلی فکر میکنید این گرایشها در حال افزایش است؟
دلایل متعددی در این امر دخیل هستند. دسترسی بدون چارچوب وبدون نظارت نوجوانان به اینترنت و شبکههای اجتماعی، جذابیتهای ظاهری فرهنگهای پاپ، خلاءهای فرهنگی در جامعه، عدم وجود برنامههای جذاب و جایگزین برای اوقات فراغت نوجوانان، و مهمتر از همه، ضعف در انتقال ارزشهای اصیل ایرانی-اسلامی به نسل جوان، همگی از جمله عواملی هستند که باعث شده این گرایشها رشد کنند.
رسا: شما از ضعف در انتقال ارزشهای ایرانی-اسلامی صحبت کردید. آیا به نظر شما این گرایشها به اعتقادات و باورهای نوجوانان لطمه میزند؟
متاسفانه بله.
تاثیر این فرهنگها فقط در ظاهر و سبک زندگی خلاصه نمیشود و ما شاهد تغییر نگرش به مسائل اعتقادی هستیم. همان طور که در اسناد فرهنگی کره جنوبی دیده میشود، هدف موج کرهای تغییر فرهنگ و سبک زندگی مخاطبین هست و این فرهنگ شامل باورهای دینی و مذهبی نیز میشود.
برای مثال، موضوع کارما و تناسخ که در گذشته یک بحث حاشیهای بود، حالا در بین اقشار مذهبی هم مطرح میشود و نوعی پذیرش نسبت به آن شکل گرفته است که این مسئله نشان میدهد، باورهای بنیادین نوجوانان در حال متزلزل شدن است.
همچنین، بسیاری از این فرهنگها، ارزشهای اخلاقی و خانوادگی ما را زیر سوال میبرند و سبک زندگی متفاوتی را ترویج میکنند که با فرهنگ بومی ما سازگاری ندارد.
متاسفانه، صحبتهایی که با دختران بازداشتشده در جریان اغتشاشات خیر داشتهام، نشان میدهد که بسیاری از آنها تحت تاثیر همین فرهنگها، سبک زندگی متفاوتی را دنبال میکردند و درک متفاوتی از مسائل اجتماعی و سیاسی داشتند و نکته قابل توجه این بود که اکثر دخترانی اعمال خشن مرتکب شده بودند طرفدار انیمههای ژاپنی بودند.
رسا: در این شرایط، چه اقداماتی باید انجام شود؟ به نظر میرسد رویکردهای گذشته چندان موثر نبودهاند.
متاسفانه برخی از فعالان فرهنگی بدون اطلاع کافی و صرفا به دلیل دغدغهای که دارند وارد جریان نقد رسانههای شرقی شدهاند و نه تنها به دفع و رفع این مشکل کمکی نکردهاد بلکه خود زخمی بر روی زخم شده و چالشهای و آسیبهای جدیدی ایجاد کردهاند.
رویکردهای گذشته، که مبتنی بر ممنوعیت و تقابل بود، نه تنها موثر نبوده، بلکه در بسیاری از موارد نتیجه معکوس داشته است؛ برای مثال، نمایشگاههایی که با هدف هشدار درباره فرقهها و نمادهای شیطانپرستی برگزار میشد، به دلیل ارائه جذابیتهای بصری یا اطلاعات تحریککننده، خود به تقویت کنجکاوی و جذب مخاطبان منجر شده است. ما به یک رویکرد کاملا جدید و علمی نیاز داریم.
رسا: منظورتان از رویکرد علمی چیست؟
رویکرد علمی یعنی اینکه ابتدا باید این فرهنگها مهاجم را به درستی بشناسیم. بدانیم که چه جذابیتهایی برای نوجوانان دارند، چه پیامهایی را منتقل میکنند و چگونه بر افکار و رفتار آنها تاثیر میگذارند و چه انگارههایی را به مخاطب القا میکند. سپس باید با تولید محتوای جذاب و متناسب با سلیقه نوجوانان، به آنها جایگزینهای مناسبی ارائه کنیم.
امیرالمومنین فرمود رد الحجر من حیث جاء؛ وقتی دشمن با کار فرهنگی ـ رسانهای دقیق و حساب شده برای جذب روح و روان و فکر و قلب نوجوانها به میدان آمده ما نمیتوانیم صرفا با استدلالهای عقلی و نقلی و بدون جذابیتهای فرهنگی و رسانهای به مقابله با آنها بپردازیم.
کار اصولی و سنجیده و علمی آنها باید با کار اصولی، سنجیده و علمی ما پاسخ داده بشه و قطعا نباید از ظرافتهایی همچون مخاطب شناسی و بیان هنری غفت نماییم. مشکلی که متاسفانه با آن مواجه هستیم این است که بسیاری از منتقدین با اتمسفر ذهنی خود و با بیان چند کلیشه تکراری و بدون جذابیت میخواهند با جریانات فرهنگیِ مهاجم، مقابله کنند که قطعا کماثر و زودگذر خواهد بود.
رسا: یکی از انتقاداتی که مطرح میشود این است که در مواجهه با این پدیده، شاهد تقابلهای هیجانی و رویکردهای برچسبزننده هستیم. برای مثال، برخی به سرعت انگ "شیطانپرستی" یا "فراماسونری" به طرفداران فرهنگهای شرقی میزنند. به نظر شما این نوع واکنشها چه تاثیری بر این موضوع دارند و آیا تلاشهایی برای تغییر این فضا و ارائه تحلیلهای دقیقتر و مستندتر صورت گرفته است؟
متاسفانه، همین نگاههای کلیشهای و سطحی، یکی از بزرگترین موانع در مسیر حل این مسئله هستند. وقتی با انگ و اتهام به نوجوانان و جوانان نگاه میکنیم، به جای اینکه سعی کنیم آنها را درک کنیم و به آنها کمک کنیم، فاصله بین خودمان و آنها را بیشتر میکنیم.
این نوع نگاهها نه تنها کمکی به حل مسئله نمیکنند، بلکه باعث میشوند نوجوانان بیشتر به سمت این فرهنگها جذب شوند، چرا که احساس میکنند درک نمیشوند و کسی به حرفهای آنها گوش نمیدهد.
خوشبختانه، تلاشهایی برای تغییر این رویکرد در حال انجام است. به عنوان مثال، مستندهایی تهیه شده که ان شاء الله بهزودی از صداوسیما پخش خواهد شد.
این مجموعه، شامل شش قسمت پنجاهدقیقهای است که به بررسی دقیق و علمی این موضوع میپردازد و هدف ما از تهیه این مستند این است که بتوانیم با رویکردی تخصصی و بدون قضاوت، به فهم و حل این مسائل کمک کنیم.
رسا: در این زمینه، صداوسیما چه نقشی میتواند ایفا کند؟
صداوسیما میتواند نقش بسیار مهمی در این زمینه ایفا کند. متاسفانه، در حال حاضر، برخی معتقدند که صداوسیما، با پخش محتواهای مرتبط، به نوعی به ترویج این فرهنگها دامن میزند. به عنوان مثال، برنامههای پخششده در مورد موسیقی پاپ کرهای باعث افزایش چشمگیر طرفداران این سبک در ایران شده است.
صداوسیما باید در این زمینه دقت بیشتری داشته باشد و محتوایی تولید کند که ضمن آگاهیبخشی، به ترویج فرهنگ اصیل ایرانی-اسلامی کمک کند.
رسا : در بحث تاثیرات فرهنگی رسانهها، به ویژه سینما، آیا میتوان به موضوعاتی مانند بازنمایی همجنسگرایی در سینمای شرق آسیا اشاره کرد؟ آیا این موضوع میتواند به نوعی تهدید برای فرهنگ ما محسوب شود؟
بله، موضوع بازنمایی همجنسگرایی در سینمای شرق آسیا، به ویژه در چین، کره جنوبی و ژاپن، یک موضوع قابل تامل است؛ در چین، سینما به عنوان بستری برای پذیرش و حتی ترویج برخی مفاهیم فرهنگی عمل کرده است و مضامینی که قبلا قبح داشتند، اکنون به طور آزادانهتر به نمایش درمیآیند.
در کره جنوبی، هنوز بسیاری از مفاهیم، به ویژه در مناطق سنتیتر، با نگاه منفی روبهرو هستند، اما در شهرهای بزرگتر مانند سئول، فضا تا حدودی بازتر شده است و برخی مفاهیم در سریالهای کیدرام به صورت محدود نمایش داده میشوند.
ژاپن نیز در این زمینه از چین و کره جنوبی بازتر عمل میکند و مضامین فرهنگی خاص در آثار سینمایی و انیمهها به نمایش گذاشته میشوند، هرچند همچنان برخی محدودیتها و چارچوبها وجود دارد.
آیا این موضوع میتواند به نوعی تهدید برای فرهنگ ما محسوب شود؟ بله قطعا نفوذ فرهنگ بیگانه است و نسبیتی با فرهنگ اصیل ایرانی ـ اسلامی ما ندارد و همان ارزشهای امریکایی ـ غربی در با زبان شرقی در حال القا به مخاطبین هست اما نگاه صرفا سلبی و تقابلی آن هم بدون فهم صحیح و علمی قطعا اثر منفی در مخاطب نوجوان خواهد داشت.
باید با پرهیز از نقدهای سطحی و کم ارزش به مباحث جدیتر و عمیقتری که در لایههای زیرین این محصولات فرهنگی شرقی نهفته است، بپرردازیم و به نوجوانان و جوانان کمک کنیم تا این مفاهیم را در چارچوب ارزشهای خود تحلیل کنند، میتوانیم از تاثیرات منفی آن جلوگیری کنیم.
ما باید به نوجوانان و جوانان آموزش دهیم که چگونه از رسانهها به درستی استفاده کنند و چگونه پیامهای آنها را به صورت انتقادی تحلیل کنند؛ همچنین، باید به آنها جایگزینهای مناسبی ارائه کنیم و محتوایی تولید کنیم که ارزشهای اخلاقی و ارزشهای ملی ـ دینی ما را ترویج کند.
رسا: برخی از کارشناسان معتقدند که ایران میتواند از تجربه کشورهای دیگر، به ویژه چین، در تدوین و اجرای سند توسعه فرهنگی بهره ببرد. چین در حال حاضر به طور جدی در حال تدوین و اجرای چنین سندی است که هدف آن ترویج فرهنگ چینی و تاثیرگذاری بر جوامع دیگر است. به نظر شما، آیا ایران میتواند از این تجربه استفاده کند و برنامههای فرهنگی خود را ارتقا دهد؟
قطعا همینطور است. الگوگیری از تجربیات موفق سایر کشورها در حوزه فرهنگ، امری ضروری است. چین با تدوین و اجرای سند توسعه فرهنگی، نشان داده است که به اهمیت این موضوع واقف است و به دنبال ترویج فرهنگ خود در سطح بینالمللی است.
ما نیز باید با مطالعه و بررسی این سند، از نقاط قوت آن بهرهبرداری کنیم و با توجه به شرایط و ویژگیهای کشورمان، برنامههای فرهنگی خود را تدوین و اجرا کنیم و این برنامهها باید در راستای تقویت هویت ملی، ترویج ارزشهای ایرانی-اسلامی و مقابله با تهاجم فرهنگی باشند.
رسا : یکی از دغدغههای جدی که در این زمینه مطرح میشود، تاثیر رسانههای خارجی، به ویژه فیلمها و سریالهای شرق آسیا، بر تغییرات فرهنگی در ایران است. آیا شما هم معتقدید که این رسانهها در عادیسازی مفاهیمی که در گذشته در جامعه ما قبح داشتند، نقش دارند؟ و آیا شاهد این تاثیرات در محیطهای آموزشی نیز هستیم؟
متاسفانه باید بگویم که بله، این یک نگرانی کاملا جدی و بجا است.
یکی از بزرگترین چالشهای ما در حال حاضر، عادیسازی مفاهیم ناهمگون با ارزشهای فرهنگی و مذهبی ما از طریق رسانههای خارجی است؛ فیلمها و سریالهای شرق آسیا، به دلیل جذابیتهای بصری و داستانی که دارند، مخاطبان زیادی را جذب کردهاند و به تدریج در حال تغییر نگرش و باورهای آنها هستند.
ما شاهد این تاثیرات حتی در محیطهای آموزشی خاص نیز هستیم؛ به عنوان مثال، در یکی از مدارس خاص تهران، معلمان و مشاوران نسبت به این موضوع هشدار دادهاند و خواستار راهحلهای مناسب شدهاند.
این نشان میدهد که نفوذ فرهنگهای بیگانه، دیگر محدود به فضای مجازی نیست و به طور مستقیم بر محیطهای آموزشی و تربیتی ما تاثیر میگذارد.
در این شرایط، ما باید با هوشیاری و آگاهی بیشتری به این موضوع نگاه کنیم و راهکارهایی را برای مقابله با آن اتخاذ کنیم. این راهکارها باید شامل آموزش سواد رسانهای به نوجوانان و جوانان، تولید محتوای جذاب و متناسب با سلیقه آنها، و تقویت هویت ملی و ارزشهای ایرانی-اسلامی باشد. همچنین، باید با همکاری خانوادهها و نهادهای آموزشی، فضایی را ایجاد کنیم که در آن نوجوانان و جوانان بتوانند به راحتی سوالات و دغدغههای خود را مطرح کنند و پاسخهای مناسب را دریافت کنند.
رسا: در پایان، چه پیامی برای خانوادهها، معلمان و مربیان دارید؟
مهمترین نکتهای که والدین گرامی باید رعایت کنند این است که با فرزندان خود گفتوگوی سالم وعاری از تنش و برخوردهای چکشی داشته باشند. گفتگوهای خنثی (در مورد موضوعات عادی و روزمره و بهدور از تنش) منجی بچهها از منجلابهای اعتقادی و فرهنگی و آسیبهای اجتماعی است.
سعی کنید آنها را درک کنید و به علایقشان را بفهمید و احترام بگذارید( با پذیرش فرق دارد، احترام گذاشتن یعنی مستقیما و صریحا مثلا به گروه موسیقی مورد علاقه آنها بیاحترامی نکنید) . اما در عین حال، ارزشهای خود را به آنها منتقل کنید و آنها را در برابر خطرات فرهنگهای بیگانه آگاه کنید.
پیام من به معلمان و مربیان این است که با دانشآموزان خود همدلی کنید. سعی کنید آنها را به سمت فعالیتهای فرهنگی و هنری سازنده سوق دهید. نوجوانان را در قالبهای مختلف گروهبندی کنید و سعی کنید با ایجاد فعالیتهای سازنده اوقوات فراغت آنها را پر نمایید.
ما در حال حاضر، در یک جنگ فرهنگی ـ رسانهای تمامعیار قرار داریم و اگر به این موضوع توجه نکنیم، ممکن است آینده فرزندانمان را به خطر بیندازیم. سونامی فرهنگی در راه است و همه ما باید برای مقابله با آن آماده باشیم.