۱۱ آذر ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۴
کد خبر: ۷۹۹۱۲۹
حجت‌الاسلام پیشاهنگ:

سفر اخیر پاپ، محل تلاقی دین و سیاست و بیانگر نقش دیپلماتیک ادیان است

سفر اخیر پاپ، محل تلاقی دین و سیاست و بیانگر نقش دیپلماتیک ادیان است
کارشناس ادیان و مطالعات مسیحیت، تأکید کرد: سفر پاپ به ترکیه و لبنان، اگرچه با اهداف گفت‌وگویی و معنوی انجام می‌شود، اما می‌تواند پیامدهای ژئوپلیتیک ناخواسته به‌ویژه در رقابت قسطنطنیه و مسکو ایجاد کند.
به گزارش خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، حضور پاپ در ترکیه و برنامه سفر او به لبنان، با واکنشهای زیادی از سوی جریانات دینی و سیاسی روبرو شده است. به همین بهانه گفتگویی انجام شده است به حجت الاسلام پیشاهنگ کارشناس حوزه ادیان و مطالعات مسیحیت که در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانیم:
 
رسا: اهداف اعلامی پاپ لئو چهاردهم از سفر به ترکیه و لبنان چه بود؟ آیا این اهداف در چارچوب معمول دیدارهای بین‌الادیانی و حمایت از جوامع مسیحی قرار می‌گیرد یا چیزی فراتر از آن هست؟
 
هدف‌های اعلامیِ واتیکان در این سفر‌ها روشن و چندوجهی بود: بزرگداشت یک رویداد تاریخی یعنی شوراى نیقیه، تأکید بر پیام صلح و محکومیت خشونت به نام دین و ارتقای گفت‌وگوی بین‌ادیانی به‌ویژه با جهان اسلام. همچنین از منظر نمادین، دیدار از مراکز تاریخی مسیحیت و ملاقات با رهبران محلی، پیام حفاظت از اقلیت‌ها را دارد. این اهداف مطابق خط مشیِ دیپلماسی دینیِ معاصرِ واتیکان‌ هستند: نرم‌افزارِ آرامِ نفوذ دینی-سیاسی و سازندگیِ چهره جهانی واتیکان.
 
با این همه، باید پذیرفت که در عرصه بین‌الملل، اقدام نمادین هیچ‌گاه فقط نمادین نمی‌ماند؛ هر حرکت معنوی در بستر ژئوپلیتیک خوانش‌های سیاسی نیز برمی‌انگیزد. بنابراین نمی‌توان صرفاً به صورت دوگانه «اعلامی/پنهان» سخن گفت، بلکه باید مواظب باشیم میان نیات اعلامی و پیامدهای واقع‌گرایانه تمایز قائل شویم.
 
 
رسا: بسیاری در آنکارا و مسکو نسبت به پیامدهای این دیدار برای آرایش کلیساهای ارتدوکس و مناسبات میان قسطنطنیه و مسکو حساس شده‌اند. نقش پاتریارکی قسطنطنیه در معادلات ارتدوکس چگونه است و این دیدار چه تأثیری می‌تواند بر تنش قسطنطنیه ـ مسکو داشته باشد؟
 
پاتریارکی قسطنطنیه دارای موقعیتی نمادین و ارتباطی است: «اول میان برابرها» در میان کلیساهای ارتدوکس. این جایگاهِ نمادین به خودی خود، قدرت اجرایی همگانی و مرکزی مانند پاپ‌ در کلیسای کاتولیک را ندارد؛ اما به‌واسطهٔ سابقه تاریخی و شبکهٔ بین‌ کلیساهای ارتدوکس، می‌تواند نقش تسهیل‌کننده یا شتاب‌دهنده‌ای در تحولات دینی و حتی سیاسی بازی کند. اقدام قسطنطنیه در تخصیص اتونومی یا خودمختاری به کلیسای اوکراین، نمونه‌ای است که نشان داد این جایگاه پاتریارکی چگونه می‌تواند با تصمیمات خود، معادلات نفوذ و مشروعیت را جابه‌جا کرده و تاثیرات سیاسی به دنبال داشته باشد. از این رو واکنش مسکو به این سفر، قاطع و فوری بود.
 
سفر پاپ و استقبال رسمی از سوی آنکارا و تعامل با پاتریارک می‌تواند به‌طور غیرمستقیم مشروعیتِ بینا ارتدوکسیِ قسطنطنیه را تقویت کند؛ همین تقویت ممکن است مسکو را به واکنش وادارد. اما باید توجه کرد که واکنش‌ها صرفاً الهیاتی نیستند — آنها دارای بُعد ملی‌گرایانه و ژئوپلیتیک‌اند. بنابراین اگر پیامدِ دیدارها، منجر به تشدید رقابت هویتی شود، نمی‌توان گفت که این موضوع صرفاً یک رابطه بین کلیسایی است؛ این دیدارها، میدان نفوذ قدرت‌ها را نیز متاثر خواهد ساخت.
 
رسا: برخی تحلیلگران می‌پرسند آیا این سفر می‌تواند بخشی از یک استراتژی غربی ـ واتیکانی برای تضعیف موضع کلیسای ارتدوکس روسیه در عرصه رقابت بین کشورها و جوامع ارتدوکسی باشد؟ آیا شواهدی دال بر چنین نقشه‌ای موجود است؟
 
از منظر علمی باید با مراقبت سخن گفت. یک دستگاه مادیاتیِ واحدی که رسماً اعلام کند «هدف تضعیفِ ROC است» در دست نیست. اما دو واقعیت برجسته است: اول اینکه سیاست‌های اکومنیک واتیکان و گفت‌وگوهای بین‌کلیسایی می‌تواند رقابت مشروعیت را شدت بخشد؛ دوم اینکه روابط کلیساها به‌طور فزاینده‌ای در قرابت با خطوط ژئوپلیتیکِ دولت‌ها قرار گرفته‌اند. پس اگر واتیکان و قسطنطنیه همزمان فضای گفتگو و مشروعیت مشترک بسازند که به‌ضرر مراکز نفوذی چون مسکو تمام شود، مسکو این را به‌عنوان تهدید می‌پندارد و پاسخ‌هایش نیز فرادینی و سیاسی خواهد بود.
 
بنابراین بهتر است موضوع را نه به‌عنوان طراحی قطعی، بلکه به‌عنوان «خطر پیامدی» تحلیل کنیم: حتی نیات خیرخواهانه نیز می‌توانند پیامدهایی استراتژیک تولید کنند؛ و بازیگرانِ مدافع منافع ـ خاصه روسیه ـ چنین پیامدهایی را مهار خواهند کرد.
 
کشور ترکیه ,
 
رسا: از منظر دیپلماسی ادیان، این سفر چه ابزارها و ظرفیت‌هایی را برای صلح و گفت‌وگو فراهم می‌آورد؟ آیا می‌تواند در حل بحران‌هایی مانند اوکراین یا منازعات خاورمیانه یا خاموش کردن ماشین کشتار صهیونیست‌ها در غزه تأثیر ملموس داشته باشد؟
 
دیپلماسی ادیان ابزارِ منحصر به‌فردی در اختیار دارد؛ از شبکه‌های معنویِ فراملی، تا سرمایهٔ اعتمادِ میان جوامع مذهبی و همچنین ظرفیت اثرگذاری بر وجدان عمومی جهانی. پاپ به‌عنوان رهبر روحانیِ کاتولیک‌ها صدای رسایی در دعوت به اخلاق دارد؛ پیام او می‌تواند فشار عمومیِ اخلاقی بر طرف‌های درگیر وارد کند، یا زمینهٔ گفت‌وگوی میان بازیگران غیردولتی را فراهم کند.
در مورد کشتار صهیونیست‌ها در غزه نیز مدیریت افکار عمومی بخشی از مردم جهان با واتیکان و سایر رهبران کلیسا از جمله پاتریارکهای کلیسای ارتدوکس است. 
پاپ فقید -فرانسیس- نیز در مورد جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و فلسطین، ساکت نماند. اگرچه واکنشهای او نیز تحت تاثیر فشارهای سیاسی، محدود بود اما اکنون پیش روی اولین پاپ آمریکایی واتیکان این پرسش مطرح است که آیا آمریکایی بودن او در کنش‌های سیاسی اجتماعی وی دخیل خواهد بود و کنش محدود فرانسیس نیز به دلیل خاستگاه و ملیت او بروز کرده است؟!
 
با این همه تأثیرگذاری دیپلماسی ادیان در سطوح حوزه‌های نظامی یا سیاسیِ میان‌دولتی، بسیار محدود است و اغلب به ایجاد فضای ذهنی و ظرفیت گفتگو می‌انجامد نه معاهدات نظامی یا سیاسی. درباره اوکراین، نقش کلیساها تا کنون محدود به محکومیت‌ها، حمایت‌های معنوی و گاهی میانجی‌گری‌های محلی بوده است؛ خروجی عملیِ قابل مشاهدهٔ فوری که بتواند روند میدانی جنگ را تغییر دهد، نادر است. در مورد غزه اما به دلیل جنایات غیرانسانی صهیونیستها، می‌تواند وجدان جهانی را بیدار کند و فشارهای مردمی، حتی برای زمانی محدود، ماشین کشتار صهیونیستها را از کار بیندازد.
بنابراین دیپلماسی ادیان می‌تواند «بستر» و «فشار اخلاقی» ایجاد کند هرچند لزوماً به راه‌حل‌های سیاسی آنی نمی انجامد.
 
رسا: در ترکیه، فضای عمومی و طیف‌های سیاسی با حساسیت و در مواردی با واکنش قوی به این سفر مواجه شدند. این واکنش‌ها تا چه حد می‌تواند به سیاست داخلی ترکیه و برخورد با جوامع مسیحی آسیب بزند؟
 
واکنش‌های ملی‌گرا و مذهبی، اگر توسط سیاستمداران جهت‌دهی شود، می‌تواند به فشارهای حقوقی و اجتماعی علیه اقلیت‌ها دامن بزند. اما از سوی دیگر، مدیریت هوشمند دولت آنکارا (که تا کنون تلاش داشته سفر را بی‌حادثه پیش ببرد) توانسته از شعله‌ور شدن تنش‌های اجتماعی جلوگیری کند. در سطح میانی، افزایش توجه بین‌المللی به وضعیت اقلیت‌ها می‌تواند موجب تقویت نهادهای مدنی و حمایت‌های نمادین گردد؛ اما اگر این توجه به خوانش‌های داخلی «دخالت خارجی» تبدیل شود، برعکس، موقعیت اقلیت‌ها متزلزل می‌گردد. بدین سان حساسیت‌های هویتیِ ترکیه ایجاب می‌کند که هر اقدام دیپلماتیکِ مذهبی با تدبیر سیاسیِ محلی همراه باشد.
 
اهمیت سفر پاپ به ترکیه - تسنیم
 
رسا: در پایان، شما چه توصیه‌هایی برای دیپلماسی دینی و بازیگران کلیسایی دارید تا از پیامدهای منفیِ احتمالی بکاهند و از ظرفیت‌های مثبت بهره‌برداری کنند؟

در مجموع، به نظر می‌رسد مجموعه‌ای از توصیه‌های کلیدی می‌تواند به بازیگران دینی و کلیسایی کمک کند تا ضمن بهره‌گیری از فرصت‌های دیپلماسی ادیان، از پیامدها و سوءبرداشت‌های سیاسی ناخواسته نیز پیشگیری کنند. نخست آنکه شفاف‌سازی اهداف، انتظارات و پیام‌ها امری ضروری است؛ به‌ویژه برای نهادهایی مانند واتیکان و پاتریارک‌ها که هرگونه ابهام در مواضعشان می‌تواند در فضای منطقه‌ای حساس، به سوء برداشت‌های ژئوپلیتیکی دامن بزند. بیان صریح محدوده همکاری‌ها، اهداف واقعی دیدارها و چارچوب روابط، امکان سوءتفسیر را کاهش داده و زمینه اعتماد متقابل را تقویت می‌کند.

در گام دوم، گفت‌وگوی چندجانبه و فعال‌سازی کانال‌های ارتباطی گسترده‌تر ـ نه‌فقط میان واتیکان و آنکارا-قسطنطنیه، بلکه با سایر مراکز اثرگذار مانند مسکو و شورای کلیساهای ارتدوکس ـ ضروری است. چنین شبکه‌ای از گفت‌وگوها می‌تواند اختلافات را مدیریت، از انباشت سوءتفاهم‌ها جلوگیری و مانع تبدیل شدن ارتباطات مذهبی به رقابت‌های نفوذ سیاسی شود.

 

اما سومین و بلکه مهم‌ترین توصیه، قبول و انجام مسئولیت انسانی و دینی در قبال ظلم و جنایت در جهان است. امروز با آنچه در غزه روی می‌دهد، بشر شاهد بی سابقه‌ترین جنایت در طول تاریخ بشریت است. 

بی شک خداوند متعال و همچنین مردم و تاریخ، به قضاوت کسانی خواهند نشست که امروز می‌توانند با کلام خود، مانع جنایتکاران شده یا حتی جلوی کشته شدن یک نفر را بگیرند و از این کمترین دریغ کرده‌اند!

توصیه چهارم، پیوند میان حمایت بین‌المللی و سازوکارهای داخلی حمایت از اقلیت‌ها است. توجه بازیگران خارجی باید به سمت تقویت قوانین ملی، نهادهای اجتماعی و ساختارهای حقوقی‌ای هدایت شود که به‌صورت پایدار امنیت و آزادی اقلیت‌ها را تضمین می‌کنند، نه اینکه صرفاً بر نمادسازی یا پیام‌های کوتاه‌مدت متکی بمانند.

سرانجام، دیپلماسی دینی باید به‌عنوان مکمل دیپلماسی رسمی و نه جایگزین آن فهم شود. ظرفیت ادیان در ایجاد هم‌فهمی، کاهش تنش، معنا‌بخشی فرهنگی و نرم‌سازی فضا بسیار ارزشمند است، اما این ظرفیت زمانی بیشترین کارآمدی را دارد که در کنار گفت‌وگوهای سیاسی رسمی و در چارچوبی هماهنگ عمل کند. چنین نگاهی کمک می‌کند تا دیپلماسی دینی نه ابزار کشمکش، بلکه عامل ثبات، گفت‌وگو و همزیستی مؤثر در روابط منطقه‌ای و بین‌المللی باشد.

ارسال نظرات