هنر هفتم در قاب انقلاب
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، انقلاب شکوهمند اسلامی ایران نقطه آغازی بود بر تعالی فرهنگ اصیل ایرانی مبتنی بر دین مبین اسلام،فرهنگی که در زمان طاغوت با تاثیر از جهان غرب دستخوش آلودگی و ابتذال گشته بود. اما با ظهور انقلاب اسلامی قطار فرهنگ در ریل اصلی خود قرار گرفت، اگرچه تا رسیدن به سر منزل مقصود همچنان فاصله دارد. از جمله مهمترین عناصر فرهنگ، هنرهفتم یعنی همان سینماست که در زمان طاغوت متأثر از فرهنگ غلط غربی، پر بود از ابتذال و بی بندباری و در سطح بسیار نازلی قرار داشت که از آن تحت عنوان فیلم فارسی یاد می شد. اما با ظهور انقلاب اسلامی سینما در مسیر درست خود قرار گرفت. اگرچه همچنان با سینمای تراز انقلاب اسلامی فاصله دارد.
سینما عنصری تأثیرگذار
یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین عناصر در فرهنگ جامعه، عنصر پر طمطراقی به نام سینماست. عنصری که امام خامنهای (حفظه الله تعالی) در بیان اهمیت، از آن به عنوان کلید پیشرفت کشور یاد کردهاند.( دیدار مقام معظم رهبری با سینما گران ۲۳ خرداد ۱۳۸۵)
بنابراین؛ بدیهی است که غفلت از عنصر سینما، میتواند ضربات جبرانناپذیری را به بدنه فرهنگ جامعه وارد آورد؛ و شاید به همین خاطر بوده است که حضرت امام خمینی، رهبر کبیر انقلاب اسلامی، به محض ورودشان به میهن اسلامیمان، نظر تاریخی معروفشان درباره سینما را بیان کردند که «ما با سینما مخالف نیستیم، با مراکز فحشا مخالفیم».(سخنرانی در بهشت زهرا ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ به محض بازگشت به میهن اسلامی)
سخنی که برخی از آن به عنوان نجاتدهنده سینما یاد کردهاند . چراکه سینمای ورشکسته قبل از انقلاب، بعد از انقلاب در لبه پرتگاه نابودی قرار داشت، زیرا یک پندار غلط وجود داشت که انقلاب اسلامی مخالف تمامی مظاهر تجدد (از جمله سینماست) و امام خمینی (ره) با این جمله، هدف را روشن و مسیر را برای تشکیل سینمایی با هویت اسلامی بازنمودند. مسیری که بعد از گذشت چهل و سه سال از عمر انقلاب اسلامی، هنوز به آن نتیجه مطلوبی که باید نرسیده است.
سینمای پس از انقلاب
بعد از انقلاب طی سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۲ به دلیل نبودن ضوابط تدوین شده فیلمسازی، سینمای ایران پس از انقلاب به یک پوست اندازی فرهنگی رسید و قوانینی منطبق با قانون جمهوری اسلامی برای آن تنظیم و تثبیت گردید. پس از سال ۱۳۶۲ با تدوین ضوابط فیلمسازی که با توجه به شرایط پس از انقلاب تنظیم شده بود. تکامل کیفی فیلمسازان دهه پنجاه چون عباس کیارستمی، بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی تأثیر مثبتی بر روند فیلمسازی در ایران گذاشت که محصولات بدیعی را آفریدند و تحسین منتقدان جهانی را به همراه داشت. در این دوره فیلمسازان جوانی چون ابراهیم حاتمی کیا، مجید مجیدی و ابوالفضل جلیلی که با تمایلات مختلف پا به عرصه فیلم سازی گذاشتند و به مرور با مطالعه و پشتکار توانستند به صورتی هنرمندانه عناصر این هنر را بکار بگیرند، نقش موًثری در این تحول ایفا نمودند.
همچنین برقراری منظم سالانه دست کم یک جشنواره بینالمللی فیلم که در بهمن ماه هر سال به نام جشنواره بینالمللی فیلم فجر در کشور برگزار میگردد نیز در ایجاد علاقه به سینما در قشر جوان کشور از یکسو و توسعه این هنر نقش مهمی ایفا نمودهاست.
سینمای پس از انقلاب ایران با کنار زدن موج فیلم های فارسی دوران پیش از خود به جریان سازی فرهنگی در کشور و منطقه مبدل شد. سینمای ایران پس از انقلاب تاریخ صعود سینما و سینماگران در عرصه های داخلی و خارجی بوده و با وجود فشارهای فراوان بین المللی همواره سینمای ایران بسیار جدی گرفته شده است.
در طول سالهای پس از انقلاب، محصولات نسبتاً مطلوبی (در راستای پیشبرد اهداف انقلاب) تولید شده است. محصولاتی چون: آژانس شیشهای، بچههای آسمان،مریم مقدس، محمد رسول الله (ص)، قلادههای طلا، یتیمخانه ایران، به وقتشام، بیستوسه نفر، ایستاده در غبار،موقعیت مهدی و ... که همواره موردتمجید و تعریف علاقهمندان به انقلاب بوده و هست.
پیشرفت سینما، فاصله با سینمای انقلابی
بنابر نظر منتقدین برجسته سینما،سینمای پس از انقلاب پیشرفت های بسیار خوبی داشته اما با سینمای انقلابی همچنان فاصله زیادی دارد به طور نمونه محمود گبرلو منتقد برجسته سینما در این رابطه می گوید:
«برخی از تحلیلگران معتقدند سینمای ایران در مسیر طبیعی خود در طی سالهای اخیر رشد چشمگری داشته است. برخی دیگر معتقدند که سینما به صورت تکنیکی رشد کرده است؛ من هم معتقد هستم سینمای ایران نسبت به دورههای قبل رشد بسیاری داشته است، ارتقای سینمای ایران در نسل جوان به صورت تکنیکی مصداق همین رشد و پویایی است. تولیدات سینمای ایران از نظر مضمون های اجتماعیِ خوب و سالم، رشد بسیاری داشته است و تولیدات حال حاضر سینمای ایران هم از لحاظ نگاه به خانواده و فرهنگ خانواده، هم از لحاظ نگاه به جوانها و هم از لحاظ داستانی و محتوایی، نسبت به دهههای اخیر جذابتر شده است.
در حال حاضر تولیدات سینمای ایران نسبت به تولیدات سینمای جهان، فیلمهایی اخلاقی در سطح جهان است که حرفها و اندیشههای سالمی درون آن گنجانده شده است. البته اگر بخواهم از زاویه اندیشههای دینی و انقلابی به سینما نگاه کنیم، سینمای ایران فاصله شدیدی با سینمای انقلابی دارد چون بسیاری از کارهایی که باید در مسیر انقلاب اسلامی انجام میدادیم را انجام ندادهایم. ما میتوانیم در سینمای ایران از داستانها و قصههای خیلی متفاوت از آنچه که هست تولید و به نوعی تحولی در تماشاگر انبوه امروز سینمای ایران ایجاد کنیم».
اهمیت سینما در کلام رهبری
رهبر معظم انقلاب همواره به مقوله سینما توجه ویژه دارند و بر استفاده درست و موثر از این ابزار مهم و کارآمد تاکید فراوان دارند از جمله ایشان در این رابطه میفرمایند: «فیلم و سینما، وسیله ای بلیغ و تبیین کننده ای رسا برای ارایه برترین حقایق عالم، یعنی حقیقت دین به شمار می رود و برای این منظور دست اندرکاران امور سینمایی باید بر توانایی های خود بیفزایند.»( دیدار هنرمندان و دست اندرکاران امور فرهنگی و هنری در 3/11/1373)
ایشان سینما را تا آن حد تاثیر گذار می دانند که از آن به عنوان کلید پیشرفت یاد می کنند و می فرمایند: «کلید پیشرفت کشور، به میزان زیادی دست سینماگران است؛ چرا که دست اندرکاران هنر فاخر سینما، با توجه به تاثیرگذاری و جهت دهی این هنر، می توانند با تولیدات خود، روح امید، شوق پیشرفت، انگیزه کار و تلاش، اعتماد به نفس و اعتقاد به ارزش های اسلامی و ملی را در جامعه ترویج کنند و سهم بزرگ خود را در پیشرفت و تعالی کشور ایفا نمایند، و یا اینکه با فیلم های خود، نسلی ناامید، پشیمان، متکی به بیگانه و تحقیرشده را پرورش دهند».(دیدار کارگردانان سینما در 23/3/1385)
سینمای تراز انقلاب اسلامی
وقتی بیانات امام راحل و رهبری را درباره سینمای تراز انقلاب اسلامی مرور میکنیم، بهوضوح مییابیم که محصولات امروز سینمای ایران با آنچه که باید باشد، فرسنگها فاصله دارد. اصلاً شاید گزافه نباشد اگر بگوییم، سینمای امروز (در برخی از موارد) هدفی جز شکستن تابوهای فرهنگ ایرانی-اسلامی جامعه ما را ندارد، و اصلیترین و مهمترین ارزشهای انقلاب اسلامی را به چالش بکشد و آنها را بیارزش تلقی کند. تولیداتی که به بهانه طنز و کمدی، مملو از صحنههای زننده با محتوای جنسی پنهان (که آثاری به مراتب مخربتر از محتوای جنسی عیان دارد) هستند. این اتفاق، استفاده از ابزار سینما در نقطه مقابل اهداف انقلاب اسلامی است. نقطه اوج این ناهنجاری به حدی است که جشنواره سینمایی فجر را (که میبایست مظهر تام تولیدات سینمای تراز اسلام و انقلاب میبود) به مکانی برای بیان و ترویج گفتارها و رفتارهای هنجار شکنانه فرهنگی تبدیل نموده است.
شاید بتوان علت این اتفاق ناخوشایند را در این بیت جستجو کرد که از کوزه همان برون تراود که در اوست. وقتی تولیدکننده محصول سینمایی باوری به ارزشهای دینی نداشته باشد؛ این اتفاقات نیز رخ میدهد. به همین خاطر است که آزاد نبودن مظاهر تبرج و لااُبالیگری همواره مورد اعتراض همین دست از سینماگران ما بوده است. سینماگرانی که چشم ایده آل نگرشان به سینمای دنیازده غرب است و تمام دغدغهشان رها کردن سینما از قیود دینی و رساندن سطح سینمای کشور به هالیوود (از حیث بیقید و بندی) است.
همین امر موجب شده است که سینمای امروز جامعه ما، بیش از آنکه در خدمت «تحویل تربیت طاغوتی به تربیت انسانی-اسلامی» باشد، (صحیفه امام ج. ۹ ص. ۱۳۷) مروج فرهنگ لیبرال غرب باشد. البته این ترویج را با روکش و پوشش شیک، طنز، نقد اجتماعی، اعمال کرده و میکنند.
اما اتفاقی که در عمل شاهد آن هستیم، این است که سینما علی رغم اینکه ساخته های بسیار خوبی پس از انقلاب اسلامی داشته اما روند کلی و غالب آن درحال پیمودن همان مسیر سقوطی است که قبل از انقلاب اسلامی، با فیلمفارسی به قعر ورشکستگی رسید اگرچه این روند بعد از انقلاب (به واسطه نظارت و مطالبه عناصر فرهنگی و مردم) به کندترین شکل ممکن درحال پیشرفت است، اما این کافی نیست؛ زیرا نتیجه حاصله (هرچند کند) به نفع اصلاح ملت و کشور نیست. بر همین اساس، شاید بتوان گفت، تنها راه رهانیدن عرصه فرهنگ از این دام و جلوگیری از عدم تکرار ورشکستگی فرهنگی سینما در سالهای آینده و به خدمت گرفتن رسانه ارزشمند و پرظرفیت سینما «در راستای تقویت ارزشهای دینی و ملی» باید سینمایی با الزامات دین مبین اسلام و درعینحال غنی از جذابیتهای عینی ملموس تعریف نمود. اتفاقی که تلاش بالایی در جهت هماهنگ نمودن دو عنصر دین و رسانه را میطلبد. البته برای اصلاح وضعیت موجود سینما نیز؛ میتوان از نقد گفتمانی محصولات سینمایی، به آن صورت بهره برد که تولیدات ناهمخوان باارزشهای ناب جامعه، با ادبیاتی منتقدانه به چالش کشیده شده و از کیفیت اثرگذاری این تولیدات بر جسم و جان فرهنگ جامعه تا حد زیادی کم نمود. اگرچه نظارت دقیق مسئولان سینمایی بر تولیدات این رسانه پر مخاطب، میتواند تا حد زیادی از نشر این نوع تفکرات در جامعه جلوگیری کند.
محمد حسین جلال الدینی