یادداشت؛
شوخی سهمیه بندی
در حالت کلی، بازار نفت در سه ماهه دوم سال میلادی با کاهش تقاضای نفت مواجه میشود؛ دلیلش هم اورهال پالایشگاههایی است که باید در فصول سرد با تمامی توان در مدار باشند. ارقامی که برای این دوران ارزیابی میشوند بین ۳ تا ۵ میلیون بشکه در روز است. این بدان معناست که بدون ویروس کرونا و جنگ بازاری میان کشورهای نفتی، به خودی خود بخشی از تقاضا از بین میرود.
به گزارش خبرگزاري رسا، با شیوع ویروس کرونا و کاهش شدید حمل و نقلها، این روند تشدید میشود، حال با افزایش تولید و عرضه کشورهایی مانند عربستان اختلاف عرضه و تقاضا بیشتر شده و منجر به کاهش بیشتر قیمت نفت میشود. در چنین شرایطی دونالد ترامپ میخواهد تولید جهانی نفت بین ۱۰ تا ۱۵ میلیون بشکه کاهش یابد؛ خواستهای که ولادیمیر پوتین هم با آن موافقت کردهاست، اما موضوع به همین سادگی نیست. روسها که بر سر سهم بازار نفت خود با کسی تعارف ندارند، بزرگترین دشمن خود را شیل نفت میدانند، عربستان هم چنین دشمن مشترکی دارد و البته سایر تولیدکنندگان؛ آنها به پیشنهاد ترامپ پاسخ مثبت دادهاند، اما با این شرط که همه نفتیها به جریان کاهش تولید بپیوندند از جمله امریکا.
امریکاییها هیچگاه در تاریخ به این برنامهها تن نداده و به کار خود مشغول بودند؛ بخشی از این تکرویها به نظام حقوقی این کشور بر میگردد که بر اساس آن، شرکتهای مستقل امریکایی با تکیه بر حق حاکمیت خصوصی، هرگاه بخواهند نفت تولید میکنند و هرگاه نخواهند عملیات تولید را متوقف میکنند. این بازار و قیمتها هستند که «مستقلها» را به سوی افزایش تولید یا کاهش سوق میدهد و نظام سیاسی امریکا نمیتواند در اینباره دخالت کند. حتی اگر کاخ سفید موافق کاهش تولید نفت این کشور باشد که قطعاً نیست، این شرکتهای امریکایی هستند که باید تصمیم بگیرند؛ بیش از ۵ هزار شرکت نفتی خرد و متوسط در امریکا نفت تولید میکنند که عمدتاً در اتحادیهها عضو هستند. آنها باید تصمیم بگیرند چه کنند و چگونه به حیات خود ادامه دهند. شاید امروز با توجه به قیمتها فعلی نفت، این شرکتها مجبور به کاهش تولید شده باشند، اما در صورت افزایش قیمت نفت، به طور حتم تولید خود را بیشتر میکنند. عدم نظارتپذیری این شرکتها در تولید نفت چالش بزرگی است که نگاهها به حضور امریکا در برنامه جهانی کاهش تولید را بیشتر کردهاست.
اگر ایران، عربستان، روسیه، کویت و امارات که بیشتر حجم تولید نفتشان در اختیار دولت است، یک رأی در هر نشستی داشته باشند، امریکاییها چند هزار رأی دارند که قاعدتاً نمیتوانند نماینده امریکا باشند؛ آنها نماینده خود هستند که منبعث از قانون متفاوتِ امریکا در بهرهبرداری از منابع نفتی است. بازی که روسیه و عربستان طی یک ماه گذشته آغاز کردهاند، بازی بازاری است به ویژه مسکو که به هیچ عنوان علاقهای ندارد، جای بیشتری برای شیل نفت باز شود، اما امروز که ترامپ به احیای قیمت نفت بیشتر از همه نیاز دارد، از لزوم کاهش تولید گفته است.
روسیه و عربستان هم استقبال کردند به شرط حاضری زدن همه تولیدکنندگان نفت از جمله امریکا. فارغ از اینکه کاهش ۱۰ میلیون بشکهای تولید نفت جهان بسیار بعید به نظر میرسد، باید گفت توپ در زمین ترامپ و امریکاست. شروطی که پوتین مطرح کرده، منطقی به نظر میرسد و قطعاً عربستان هم از آن حمایت میکند.
یا در پس پرده و با توجه به نزدیکی انتخابات امریکا امتیاز بزرگی میان مسکو و واشنگتن رد و بدل میشود یا امریکاییها حداقل در کوتاه مدت تن به کاهش تولید میدهند. درخواست ترامپ و ادعای پوتین، چند سؤال اساسی را ایجاد میکند: – ۱ اوپک پلاسی که برای کاهش ۵/ ۱ میلیون بشکهای تولید نفت نتوانست به نتیجه برسد چگونه به کاهش ۱۰ میلیون بشکهای رضایت خواهد داد؟ ۲- کشورهایی مانند نروژ، مکزیک و کانادا آیا حاضر هستند به این برنامه بپیوندند؟ ۳- برنامه امریکا برای حضور در نهضت کاهش جهانی چگونه خواهد بود؟ ۴- در صورت سهمیهبندی تولید هر یک از کشورها، چه مکانیزمی برای نظارت بر آن وجود دارد؟ ۵- در صورت رعایت نشدن سهمیههای تولید، آیا تضمینی وجود ندارد کشورهایی مانند روسیه و عربستان به صورت یکطرفه افزایش تولید داده و توافق را نقض کنند؟
/1360/
ارسال نظرات