برگزاری نشست نقد کتاب «بررسی فقهی-اقتصادی خلق پول»
به گزارش خبرنگار گروه اقتصاد خبرگزاری رسا، نشست بررسی و نقد کتاب بررسی فقهی ـ اقتصادی خلق پول در نظام بانکی به همت انجمن علمی اقتصاد اسلامی با همکاری اندیشکده قدر در ساختمان انجمن علمی حوزه علمیه برگزار شد.
حجتالاسلام عباس شفیعینژاد نویسنده کتاب بررسی فقهی ـ اقتصادی خلق پول در نظام بانکی، ارائه دهنده این نشست و دکتر محمد جواد توکلی استاد دانشگاه و عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) ناقد این جلسه بود.
پرسشهای اساسی درباره «خلق پول» در بانکهای خصوصی
دکتر توکلی به مسائل امروز درباره خلق پول پرداخت و آن را دارای حساسیت زیاد توصیف کرد و گفت: نظرات متفاوتی درباره خلق پول ارائه میشود، اما امروز سئوالات اساسی درباره وجود خلق پول بویژه وجود این امتیاز و اختیار در دست بانکهای خصوصی است.
مسأله بانک در اقتصاد اسلامی دارای سابقه کوتاهی نیست، اما خلق پولی که امروز در جریان است سابقه طولانی ندارد، به این خاطر علما و قدمای اسلامی به این مسأله نگاه ویژهای نداشتهاند.

خلق پول از هیچ؛ پدیدهای بیسابقه در تاریخ بانکداری
حجتالاسلام شفیعی نژاد در ارائه خود گفت: خلق پول مسأله مهمی در اقتصاد و بانکداری است که در کتب و مقالات اسلامی پرداخت زیادی در این مطلب صورت نگرفته است؛ به دلیل نبودن چنین ابتلایی شهید صدر، پدر علم اقتصاد اسلامی نیز به این مسأله به صورت مفصل ورود نکرده است؛ بویژه اینکه حتی اگر خلق پول مطرح بوده باشد، امروز شاهد خلق پول از هیچ هستیم که در تاریخ بانکداری بیسابقه است.
سه نقش کلیدی بانک؛ از واسطهگری تا تنظیمگری پولی
نکته دیگر این است که رویکردهای متفاوت گذشته و حال، باعث چنین بیتفاوتی به خلق پول شده است؛ زیرا رویکرد نظام بانکی در بانکداری اسلامی، تنها واسطهگری پول بوده است؛ حتی جایی که تأمین مالی نیاز است بانک به عنوان تأمین کننده وارد نمیشود بلکه به عنوان واسطه عمل میکند.
در برخی نظریات علاوه بر وساطت، تأمین کننده مالی هم مطرح است که بانک نقش ایفا میکند و میتواند تأمین مالی کند و یا حتی به عنوان بنگاهدار سپردهها را به جریان بیاندازد.
رسالت سوم تنظیم کنندگی نظام پولی و بازار پول است که برخی متفکرین جدید برای نظام بانکی قائل هستند؛ اینها معتقد هستند که بانکداری رسالتی بسیار فراتر از واسطهگری و تأمین مالی دارد که آن، تنظیمگری پولی در جامعه و نظام اقتصادی است.
این سه رویکرد اهمیت خلق پول را متفاوت میکند که در نگاه سوم بسیار زیادتر است؛ در گذشته به بانک اسلامی اینگونه نگاه نمیشد و به خلق پول هم چنین نگاهی نبود.
در این کتاب با استفاده از مبانی نظری اسلامی که با رویکرد فقهی انجام شد، بحث خلق پول را در ادبیات اقتصاد اسلامی بازنگری کردیم.

خلق پول و اتهام «اکل مال بالباطل» به بانکها
جدای از سه نگاه مطرح شده درباره بانک، درباره خلق پول هم سه رویکرد متفاوت وجود دارد؛ نخست اینکه به همان میزان که پول در بانک است تسهیلات داده شود، دوم با ذخیره قانونی و سوم خلق پول از هیچ؛ در نگاه اول بانک توانایی خلق پول ندارد اما در نگاه دوم و در اقتصاد بانک محور، بانکها تسهیلاتی بر اساس ضریب فزاینده و ذخیره قانونی پرداخت میکنند که به حجم پول میافزاید و آن را حدود ده برابر سپرده اولیه میکند.
این کار علاوه بر مشکلاتی که در ابعاد بعدی درباره آن بیان میشود، مشکل جدی را در اقتصاد به وجود میآورد که سپردن آن به بانک خصوصی و سهامداران آن که باعث ده برابر شدن سرمایه آنان میشود، این کار و به دست آوردن منفعت رایگان باعث طرح شبهاتی از جمله اکل مال بالباطل و مانند آن شده است.
مسأله دیگر، خلق پول از هیچ است که بدون سپردهای در بانک، بانک این حق و امتیاز را دارد که در اقتصاد تسهیلات بدهد؛ یکی از ابتکاراتی که در این کتاب است، مبانی نظری مسأله خلق پول از دیدگاه اسلامی و چارچوبهای نظری مرتبط با خلق پول در نظام پولی اسلامی آمده است.
مسائل مهم مطروحه در این کتاب، ضمان پول، این بحث درباره کاهش ارزش پول مطرح میشود که ضمان پول چیست؟ مثل یا قیمت است؟ اگر مثل است قدرت خرید آن است یا فقط یک عدد است؟ رابطه پول با مال، رابطه پول و ثروت، تعریف پول درونی و بیرونی از نگاه اسلامی است.
پرسش محوری: آیا خلق پول ذاتاً تورمزاست؟
بحث پول و تورم، بحث چالشی است؛ سئوال این روزها این است که پول باعث تورم میشود یا نوسانات ارز است که باعث تغییرات در تولید و سپس تورم میشود؟ اینجا مسأله برعکس شده است، به جای اینکه تولید بر قیمت ارز تأثیر داشته باشد، قیمت ارز روی تولید تأثرگذار است.
اینجاست که نظام بانکی خود را با شرایط تطبیق میدهد؛ سئوال این است که هر پولی منتهی به تورم میشود؟ نه اینطور نیست، اگر ظرفیتهای اشباع نشدهای در تولید و رونق باشد و ساختارها مناسب باشند، ورود پول به آن بخش، منتهی به افزایش اشتغال و رونق اقتصادی خواهد شد. اما اگر در مسیر دلالی و سفتهبازی وارد شود مشکلاتی را پیش میآورد.

راهحل اسلامی برای معضل خلق پول چیست؟
در این کتاب، آثار مخرب اقتصادی خلق پول از نگاه اقتصاددانان منتقد به خلق پول و آثار مثبت از نگاه طرفداران خلق پول بررسی شد؛ در نهایت راهحلهای اساسی اقتصاد اسلامی برای حل معضل خلق پول که اضافه شدن یک سری از نهادها و تغییر برخی از ساختارها است که بتواند این هماهنگی را با بخش پولی و با سایر بخشهای اقتصاد انجام دهد آورده شد.
یکی از مشکلات نظام اقتصاد متعارف این است که نه تنها اقتصاد را تافته جدا بافته از علوم دیگر تعریف میکنند، بلکه در خود علم اقتصاد، تولید از توزیع و توزیع مستقل از مصرف بحث میشود؛ در حالی که نظام توزیع پول در اقتصاد اسلامی مهم است و باعث رونق اقتصادی میشود.
در پایان چالشهای فقهی در خلق پول مطرح شد؛ مانند چالش غصب، لا ضرر، اکل مال بالباطل؛ اینها باعث این مسأله نمیشود که خلق پول از دیدگاه فقه اسلامی مردود باشد بلکه ضررهای ناشی از این موارد را قابل کنترل دانستیم که دو مسأله از عوامل اصلی بوده است.
انباشت سرمایه در دست توانگران و تعرض به حقوق عامه دو مسألهای است که برای آن از فقه مثالهایی آوردیم؛ شبیهسازی برخی مسائل فقهی باعث تعرض به حقوق عامه میشود و ضرورت دارد که راههای پیشنهادی برای حل این مسأله به کار رود.
ناقد: خلق پول، عدالت توزیعی را نقض میکند
دکتر توکلی ناقد جلسه، با تشکر از حجتالاسلام شفیعینژاد در تألیف و انتشار این کتاب گفت: دو سئوال اساسی وجود دارد؛ نخست اینکه بانکها مجاز به خلق پول هستند؟ دوم اینکه آیا بانکها مجاز به خلق پول از هیچ هستند؟ مسائل این کتاب اینطور طراحی شده است اما در ادامه هر دو را یک مسأله دیدهاید و کتاب تألیف شده است.
به نظر میرسد که اگر بحث فقه حکومتی با نظریه عدالت را مد نظر قرار دهیم، نگاه ما این خواهد شد که بانکها میتوانند از هیچ پول خرج کنند؟ در اینجا عدالت چه جایگاهی دارد؟
نظریه ارزش هم اینجا مهم است که داراییها چگونه بین مردم توزیع میشود؟ پول عجیب است که با نوشتن یک عدد میتوانی داراییها را از مردم بگیرید؟ سئوال اینجاست که با خلق پول چه کاری انجام میشود که گرفتن مال مردم را توجیه کند؟
ارسطو عدالت مبادلهای، توزیعی و جزایی دارد؛ نخست مبادلهای، معامله چیزی در مقابل چیزی، دوم عدالت جزا هم صدمه دیدن در تصادف است و سوم عدالت توزیع که فرصت خلق پول یک موضوع مهم است؛ شما اختیاری داری و با این اختیار ثروتها و داراییها را به سمت خود میکشی، اینجا سئوال است که بانک و هر نهاد دیگری مجاز به انجام این کار است؟
آیتالله مکارم نیز اکل مال به باطل را گوشهای از نظریه عدالت دانستند که بدون اینکه ارزشی را ایجاد کنید، پولی چاپ میکنید که داراییهای مردم را مصادره میکنید که این ناعادلانه است که در قدرتی که حاکمیت به شما داده است، اموال مردم را صاحب میشوید.
شاید تنها کار بانک تسهیل در فرآیند پرداختها است و واسطه بین گیرنده و تسهیلات شده است؛ به دست آوردن این مقدار پول مبتنی بر کاری که انجام شده است نیست.
شما در جایی آوردهاید که خلق پول خوب است، اما این خلق پول حاکمیت تفکر سرمایهداری را از بین میبرد؟ تعرض به حقوق عامه، که اصلاً تعریف چیست؟ تعرض به عدالت؟ ایجاد تورم؟ ناعدالتی؟
راهحلهایی که شما آوردهاید نمیتواند از مفاسد جلوگیری کند، برای مثال کنترل سفتهبازی، بالا بردن نظارت، ساختار نوین نظام بانکی از راهکارهایی است که نمیتواند نتیجه مطلوب را به همراه داشته باشد.
پیشنهاد یک ناقد: الگوی تفکیک بانکی برای کنترل خلق پول
شاید الگوی تفکیک پاسخی به این مسأله باشد؛ که یک بانک قرض الحسنه داشته باشید، شرکتهای لیزینگ و سرمایهگذاری که در این بانک ها خلق پول را صفر کنید یا تک بانک باشد که رقابت حذف شود.
نگاه جدیتر این است که در خلق پول باید موضوعشناسی ما مقداری دقیقتر شود و چند کلان نظریه داشته باشیم، یک نظریه راجع به پول است، یک نظریه راجع به ربا و حتی عدالت است.
شما میپرسید که آیا خلق پول را اجازه دهیم؟ اما بحث روز دنیا این است که خلق پول را میتوان کنترل کرد؟ برخی میگویند که شما ارزش پول ملی را پایین میآوری، تورم بالا میرود، و به این وسیله بخش تولیدی و بخشهای دیگر نیاز به پول دارند، این عطش یا نقدینهخواهی است، عطش را با نهادهایی مانند بانک تأمین میکنی.
اینگونه نگاه کردن سئوال متفاوت است، که جواب شما طور دیگری فرموله میشود، اجازه بدهیم یا ندهیم نیست، این پدیدهای است که اتفاق میافتد که شاید پیشنهاد این باشد که نظام ارزی را کنترل کنید.
شما باید نظریه نظام اقتصادی داشته باشی، که همه را تحلیل کنی و در مجموعهای بزرگ ببینید این پول چگونه گردش میکند؟ در مدلهای دو بخشی که به دانشجویان درس میدهیم، این واسطه وجوه را نگاه میکنیم.
امروز افرادی مانند دکتر بخشی، ربا را با خلق پول تعریف میکنند؛ اگر بپذیرید که خلق پول خوب است، به نفع چه کسی است؟ سئوال نخست این است که پول را بدهیم یا نه و سئوال دوم این است که به چه کسی داده شود؟
این نظام بانکی و این سیستم به تکاثر میانجامد، این پول خلق میشود و برای عدهای قدرت ایجاد میکند که چاق هستند و چاقتر میشوند؛ نظام بانکی تکاثر را تکثیر میکند؛ موضوع باید جدیتر دنبال شود، هم اینکه نگاهمان به پول چیست؟ اگر ابزار مبادله باشد، یا سند بدهی است؟ این پول بدهی است که اضافه میشود و حذف هم نمیشود.
به حوزه مقاصد شریعت برویم، ببینیم که آیا ما را شفا میدهد؟ اثر وضعی سم مرا میکشد، چه بدانم و چه ندانم؛ مسأله در نظام بانکی ما این است که اگر عناوین را هم تغییر دهیم اما ماهیت کار، سرمایهداری باشد و شکاف طبقاتی بیاورد، ما با معذور کردن آدمها و حتی سیستم بانکی مشکلمان حل نمیشود.
به هر حال پول سیستم بانکی به تولید نمیرود، نرخ رشد نقدینگی بالا و نرخ رشد تولید بسیار پایین است؛ این خود نشان میدهد که وقتی به آن طرف نرفته است حتماً به جاهای دیگر رفته است که این خود تولید بیعدالتی است.
پاسخ ترکیبی از ابزارهای مالیاتی، نظارتی، اصلاح ساختار نظام بانکی و دیگر موارد است؛ این کارهای اقتصادی میبایست یک پیوست فرهنگی هم داشته باشد که مد نظر رهبر معظم انقلاب بوده است.

پاسخ نویسنده: خلق پول ذاتاً «اکل مال بالباطل» نیست
حجتالاسلام شفیعینژاد با تشکر از دکتر توکلی گفت: با نگاه به مبانی عدالت، بازسازی نظام بانکی ضرورت دارد، در این بازسازی خلق پول باشد یا نباشد؟ در این کتاب از زاویه عدالت وارد این مسأله نشدهایم.
این کتاب میخواست شروعی برای توجه به مبحث خلق پول باشد و جمعبندی صورت بگیرد که به یک راه حل میانهای رسیدیم که اگر در این نظام بانکی تحول ساختاری ایجاد نکنیم، این خلق پول مشکل ساز است.
الگوی تفکیک دکتر داودی و دکتر صمصامی میتوانند راهگشایی خوب در این زمینه باشد؛ نکته اشاره شده به اکل مال بالباطل که به وسیله آیتالله مکارم شیرازی مطرح شده است باید بیشتر دقت شود؛ بانک در نظام اقتصادی کار میکند و مزایایی دارد، این تزریق پول و پس گرفتن آن اقتصاد را تنظیم میکند و نمیتوان آن را اکل مال بالباطل به حساب آورد.
ممکن است ناعادلانه باشد و بسیار بیش از کاری که کرده است عایدی داشته باشد اما اینگونه نیست که هیچ کاری انجام نداده باشد؛ باید در اقتصاد کلان دید، آنجایی که کمک میکند ایجاد ارزش کرده است؛ ضررها و ناعدالتیهایی را به همراه دارد که باید برای آنها برنامه داشت و آن را کنترل کرد.