از حضرت فاطمه تا مریم مقدس؛ الگوهای مشترک در گفتوگوهای میاندینی

اشاره: در جهان امروز که بحرانهای هویتی، شکافهای فرهنگی و تبلیغات منفی علیه ادیان، بهویژه اسلام، در حال گسترش است، پرداختن به جایگاه زن و الگوهای زنانه در سنتهای دینی ضرورتی دوچندان یافته است. زن در هر دو سنت اسلام شیعی و مسیحیت ارتدوکس نه صرفاً بهعنوان مادر و همسر، بلکه بهعنوان نماد پاکی، معنویت، مقاومت و الهامبخشی اجتماعی شناخته میشود. بررسی این جایگاه مشترک میتواند بستری مهم برای گفتوگوهای میاندینی میان ایران و روسیه فراهم کند؛ گفتوگوهایی که از یکسو تصویر واقعی و انسانی زن در سنتهای دینی را بازنمایی میکنند و از سوی دیگر، ظرفیتهای فرهنگی و معنوی مشترک را به خدمت دیپلماسی ادیان و تقویت همگرایی اجتماعی و اخلاقی درمیآورند. چنین رویکردی، علاوه بر مقابله با روایتهای تحریفشده غربی، امکان بازتعریف معنویت زنانه بهعنوان نیرویی فعال در صلح، عدالت و نوعدوستی جهانی را فراهم میسازد.
رسا: الگوهای دینی زنان (مانند حضرت فاطمه زهرا(س) در تشیع یا قدیسههای ارتدوکس) چه نقشی در فرهنگ و تربیت دینی جامعه دارند؟
در این میان، نقش زنان در فرهنگ دینی جایگاه ویژهای دارد. اسلام شیعی از آغاز بر اهمیت زن در عرصه علم، تربیت و معنویت تأکید کرده است. نخستین حدیثی که از امام صادق علیهالسلام نقل شده این است: «العِلمُ فَریضَةٌ عَلی کُلِّ مُسلِمٍ و مُسلِمَة» (علمآموزی بر هر زن و مرد مسلمان واجب است.)
این تأکید نشان میدهد که برخلاف سنتهای پیشین ــ حتی در آیینهایی مانند زرتشتی که امکان علمآموزی تنها برای زنان درباری و اشرافی فراهم بود ــ اسلام راه علم را برای همه زنان، فارغ از طبقه اجتماعی، گشود. این تحول عظیم فرهنگی سبب شد که زن در تمدن اسلامی نهتنها در جایگاه مادر و همسر، بلکه در مقام عالِمه، مفسر و مربی نیز شناخته شود.
در مکتب تشیع، زنان بزرگی چون حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها و حضرت زینب سلاماللهعلیها الگوهای جاودانهاند؛ زنانی که هم در علم و معرفت پیشگام بودند و هم در معنویت و عصمت. حضرت زینب (س) حلقههای تفسیر قرآن و پاسخگویی به پرسشهای مردم داشتند. حضرت معصومه سلاماللهعلیها نیز در قم به عنوان بانوی عالمه مورد احترام و مرجعیت معنوی شناخته میشوند. اینها الگوهایی هستند که نهتنها برای زنان، بلکه برای مردان نیز الهامبخشاند.


یکی از ظرفیتهای کمتر مورد توجه اما بسیار راهبردی در گفتوگوهای میاندینی ایران و روسیه، برجستهسازی نقاط اشتراک اخلاقی و معنوی میان قرآن کریم و سنت ارتدوکس است. این اشتراکات نهتنها میتوانند مبنای نظری گفتوگوهای علمی قرار گیرند، بلکه در عمل نیز به تقویت همکاریهای فرهنگی و اجتماعی کمک میکنند.
۱. عدالت اجتماعی و فردی
قرآن کریم عدالت را ستون برپایی جامعه و شرط قوام زندگی فردی و جمعی معرفی میکند. در سنت ارتدوکس نیز عدالت بهعنوان انعکاس اراده الهی در جامعه مطرح است و هر فرد، مسئولیت دارد در برابر خدا و خلق عادلانه رفتار کند.
۲. احسان، رأفت و یاری نیازمندان
اسلام با مفاهیمی همچون مواسات، انفاق، زکات و صدقه، مسئولیت اجتماعی مؤمنان را در قبال محرومان یادآور میشود. در مقابل، سنت ارتدوکس نیز با تأکید بر «محبت به انسان» و فعالیتهای خیریه کلیسایی، نهادینهسازی کمک به نیازمندان را وظیفهای الهی میداند.
۳. فضایل اخلاقی فردی
تواضع، صداقت، عفت، پرهیز از گناه و تزکیه نفس، آموزههای مشترکیاند که در قرآن و متون پاتریستیک ارتدوکس بر آنها تأکید شده است.
- دسترسی متقابل به منابع معنوی: ترجمه متون دینی این امکان را فراهم میآورد که مخاطبان ایرانی و روسی با میراث فکری، کلامی و اخلاقی یکدیگر آشنا شوند.
- دیالوگ میانفرهنگی و میاندینی: ترجمه پلی میان سنتهای دینی ساخته و فضای گفتوگو و همفهمی را تقویت میکند.
- غنای پژوهشهای تطبیقی: مطالعات تطبیقی دین، اخلاق و فلسفه در پرتو دسترسی به متون اصلی، سطح تازهای از غنا و دقت علمی مییابند.
- ارتقای آگاهی عمومی: آشنایی جامعهها با سنت معنوی طرف مقابل، به کاهش سوءتفاهم و تقویت احترام متقابل کمک میکند.
چالشها:
- اصطلاحات تخصصی دینی: بسیاری از مفاهیم کلیدی، مانند «تقوا»، «توحید»، «شفاعت» یا آموزههای پاتریستیک ارتدوکس، معادل مستقیم در زبان مقابل ندارند.
- بار تاریخی و فرهنگی واژگان: هر واژه حامل زمینههای فرهنگی خاصی است که انتقال دقیق آن بدون توضیح و حاشیهنویسی دشوار است.
- حساسیتهای ایدئولوژیک و مذهبی: خطر بومیسازی افراطی یا تحریف معانی در صورت نبود نظارت علمی وجود دارد.
- کمبود مترجمان متخصص: تعداد مترجمانی که هم به متون فقهی اسلامی و هم به منابع پاتریستیک ارتدوکس مسلط باشند، اندک است.
حال این مسیر اگر با حمایت نهادی و شبکهسازی دانشگاهی و دینی ادامه یابد، میتواند ترجمه متون دینی را از یک فعالیت محدود به پروژهای راهبردی در تقویت دیپلماسی معنوی ایران و روسیه ارتقا دهد.
دیپلماسی ادیان را می توان اینگونه تعریف کرد که فرآیندی سازمانیافته است که با تکیه بر گفتوگوهای مستمر، همکاری میان نهادها و رهبران دینی، و اجرای پروژههای اجتماعی ـ فرهنگی در سطح بینالملل، به دنبال تقویت تفاهم متقابل، کاهش تنشهای هویتی و ترویج ارزشهای اخلاقی مشترک است.
میزان مفید بودن:
در این صورت این دیپلماسی میتواند نقش مهمی در ارتقای معنویت و صلح جهانی ایفا کند، بهشرط آنکه:
- ابتکارها صرفاً کارکرد سیاسی و ابزاری نداشته باشند.
- علاوه بر نخبگان دینی، بدنه جامعه مدنی و فعالان فرهنگی نیز در آن مشارکت داشته باشند.
- نتایج ملموس و عینی در حوزه اجتماعی، آموزشی و امدادی به همراه داشته باشد.
پژوهشهای حوزه روابط بیندینی نشان میدهد اثربخشی دیپلماسی ادیان زمانی افزایش مییابد که به طرحهای ملموس و نیازهای واقعی مردم گره بخورد؛ مانند برنامههای آموزشی میانفرهنگی یا کمکهای بشردوستانه. در مقابل، اگر این نوع دیپلماسی صرفاً در سطح نمادین و نمایشی باقی بماند، نه تنها مؤثر نخواهد بود بلکه میتواند به بیاعتمادی و حتی تنشهای تازه دامن بزند.
- خروجیهای قابللمس اجتماعی و فرهنگی (مانند پروژههای آموزشی، امدادی و رفاهی) حاصل شود.

این پیشنهاد را می توان در چند قسم بیان کرد:
-
شبکهسازی روحانی
ایجاد سازوکار تبادل روحانیون، دانشجویان حوزوی و دانشجویان الهیات برای برگزاری کارگاههای مشترک علمی ـ آموزشی. زبانهای میانی (انگلیسی، عربی، روسی و فارسی) میتواند به تقویت دسترسی و تولید دانش مشترک کمک کند. این شبکه بستری برای شکلگیری «سرمایه اجتماعی دینی» بین دو کشور خواهد بود. -
پروژههای خدمات اجتماعی مشترک
راهاندازی برنامههای بشردوستانه نظیر مراکز حمایتی خانواده، پروژههای سلامت معنوی یا برنامههای مددکاری در مناطق محروم با برند مشترک فرهنگی ـ دینی. تجربههای میدانی و ملموس، تضمینکننده تداوم همکاری و افزایش اعتماد اجتماعی است. -
مرکز ترجمه و پژوهش مشترک
تأسیس مرکزی دوزبانه با حمایت دانشگاهها و نهادهای دینی برای ترجمه متون منتخب، تدوین منابع تطبیقی و رفع چالشهای زبانی و مفهومی. این مرکز میتواند نقش مرجعیت علمی مشترک در حوزه مطالعات تطبیقی دینی ایفا کند. -
کنفرانسهای بینالادیانی با حضور جامعه مدنی
طراحی نشستهایی که علاوه بر رهبران ارشد دینی، فعالان NGOها، استادان دانشگاه و پژوهشگران حوزه دین و حقوق بشر نیز در آن مشارکت داشته باشند. چنین ترکیبی، مباحثات را از سطح نمادین فراتر برده و به سطح کاربردی و اجتماعی میکشاند. -
اسناد همکاری فرهنگی ـ مذهبی
تنظیم بیانیهها و یادداشتهای تفاهم مشترک در موضوعاتی همچون عدالت اجتماعی، خانواده، محیط زیست و کمکهای بشردوستانه. این اسناد میتوانند در سطح دیپلماتیک رسمی به عنوان پشتوانهای برای روابط پایدار ایران و روسیه عمل کنند.
رسا: به نظر شما دیپلماسی دینی چه نقش و تأثیری در تقویت صلح، نوع دوستی جهانی و همچنین اقدامات بشر دوستانه نهادهای مدنی دارد و چگونه میتواند افزایش یابد؟
به نظر می رسد که دیپلماسی دینی میتواند مسیرهایی تازه برای اعتمادسازی میان ملتها فراهم کند، ارزشهای اخلاقی و معنوی مشترک را برجسته سازد و ظرفیتهای سازمانها و نهادهای دینی را برای فعالیتهای امدادی بسیج نماید. تجربههای موردی نشان میدهد که گفتوگوهای بینمذهبی در سطوح محلی و منطقهای، از شدت درگیریهای هویتی میکاهد و همکاریهای امدادرسانی را تسهیل میکند.
راههای افزایش اثرگذاری:
- گرهزدن نشستهای دینی به پروژههای عینی (کمکهای پزشکی، آموزشی، امدادی).
- استفاده از رسانهها و فناوریهای دیجیتال برای گسترش دامنه مخاطبان و ثبت دستاوردها.
- پیوند دادن ارزشهای دینی با اهداف توسعه پایدار (SDGs) در سطح بینالمللی.
- تقویت مشارکت زنان و جوانان در پروژههای بینمذهبی برای افزایش تنوع و پایداری اجتماعی.