بازخوانی منظومه فکری امام خمینی درباره جایگاه زن در جامعه

به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) در مقاطع گوناگون از حرکت عظیم مردم ایران با تعبیراتی سرشار از امید، درایت و عمق بینش الهی یاد میکردند. یکی از مهمترین فرازهای این مواضع توجه ویژهای است که ایشان به نقش زنان در نهضت اسلامی دارند؛ نقشی که نه از سر تعارف بلکه برآمده از درکی دقیق از جایگاه زن در منظومه دینی و تمدنی اسلام ناب محمدی (ص) است.
در پیام تاریخی خود در تاریخ دوم بهمن ۱۳۵۶، امام امت، پس از قیام خونین مردم قم در ۱۹ دی، پیامی صادر کردند که در آن دو بار با تأکید بر حضور و ایستادگی بانوان نوید پیروزی ملت ایران را دادند. ایشان فرمودند:«ملتی که حتی بانوان محترمهاش با تظاهرات محجوبانه بیزاری خود را از رژیم شاه اعلام میکنند، پیروز است.»(1) و نیز تأکید کردند: «ملتی که مادران و خواهران شیردلش افتخار به مرگ جوانان برومندش میکنند که در صف شهدا هستند، پیروز است.» این جملات نهتنها از یک حقیقت اجتماعی و انقلابی پرده برمیدارد بلکه یک تفسیر عمیق از فلسفه حضور زنان در عرصههای مبارزه را بیان میکند؛ حضوری که در عین عفت و حجاب، صلابت و قدرت را به همراه دارد. امام خمینی(ره) حضور زن مسلمان را در برابر طاغوت یک عامل تعیینکننده برای پیروزی نهضت میدانستند و آن را از نشانههای بلوغ تاریخی ملت ایران معرفی میکردند.
از نگاه امام(ره) زنی که با «تظاهرات محجوبانه» وارد صحنه میشود نهتنها شأن زنانه خود را از دست نمیدهد بلکه به کاملترین شکل ممکن نقش خود را بهعنوان عنصر مؤثر اجتماعی ایفا میکند. این حضور هم نماد تقابل فرهنگی با مظاهر غربزدگی است و هم مهر تأییدی بر اصالت دینی یک جامعه انقلابی. امام(ره) با درک درستی از وضعیت اجتماعی ایران، زن را نهفقط «مظلوم» یا «مادر شهید» بلکه «عنصر کنشگر انقلابی» میدیدند.
زن در متن نه در حاشیه
در مصاحبهای که امام خمینی(ره) در ۲۴ آبان ۱۳۵۷ با روزنامه آلمانی «دنیای سوم» انجام دادند تصویری فراگیرتر از بستر ایدئولوژیک این حرکت عظیم ارائه کردند. ایشان تشیع را «مکتبی انقلابی» و «ادامه اسلام راستین پیامبر(ص)» معرفی کردند؛ مکتبی که همواره از سوی مستبدین و استعمارگران مورد هجمه قرار گرفته اما هیچگاه از پای ننشسته است.
این تحلیل جایگاه تشیع را از سطح یک مذهب تاریخی فراتر برده و آن را به یک پروژه مقاومتی و ضد استعماری تبدیل میکند. بهبیان دیگر امام(ره) با ارائه این تفسیر از تشیع تبار فکری انقلاب اسلامی را در امتداد راه انبیاء و اولیای الهی تعریف میکند. در چنین هندسهای زن نیز از جایگاهی بهرهمند میشود که نهتنها شأن انسانی او حفظ میشود بلکه بهمثابه عنصری از جبهه مقاومت فرهنگی و سیاسی در صف مقدم مبارزه قرار میگیرد.
ایشان در همان مصاحبه با صراحت فرمودند: « تشیع نهتنها زنان را از صحنه زندگی اجتماعی طرد نمیکند بلکه آنان را در جامعه در جایگاه رفیع انسانی خود قرار میدهد.»(2) این جمله در اوج فشار رسانهای غرب برای القای چهرهای واپسگرا از اسلام یک بیانیه تمدنی است. اسلام زن مسلمان را نه در حاشیه بلکه در متن تحولات اجتماعی قرار میدهد بیآنکه او را به ابتذال بکشاند. در واقع زن از منظر امام خمینی(ره) هم در میدان جهاد و مبارزه جای دارد و هم در جایگاه تربیتگری نسل آینده و حفظ اصالت دینی جامعه.
پذیرش پیشرفت، انکار ابتذال
یکی از ژرفترین بخشهای مصاحبه آبانماه ۱۳۵۷ حضرت امام خمینی(ره) با روزنامه آلمانی «دنیای سوم» نگاه متمایز و متوازن ایشان به تمدن غرب است؛ نگاهی که از درک عمیق نسبت به واقعیتهای جهان مدرن و ریشههای تاریخی و معرفتی غرب حکایت دارد. ایشان صریح و حکیمانه میفرمایند: «ما پیشرفتهای دنیای غرب را میپذیریم ولی فساد غرب را که خود آنان از آن ناله میکنند، نه.»
این جمله کوتاه بهمثابه یک بیانیه راهبردی در حوزه حکمرانی فرهنگی و تمدنی مرز روشنی میان نگاه تسلیمگرایانه جریانهای غربزده و رویکرد انزواطلبانه و غیرواقعبینانه جریانهای متحجر ترسیم میکند. امام(ره) نه با پیشرفت علمی و فناوری مخالفت دارند و نه آن را نشانه تباهی تمدنی میدانند؛ بلکه با دقتی الهی میان «رشد فنی و علمی» و «زوال اخلاقی و معنوی» در غرب تفاوت میگذارند. همین تمایز بنیادی، مقدمهای برای طراحی یک الگوی پیشرفت مستقل اسلامی است که هم از دستاوردهای بشر بهرهمند میشود و هم در دام ابتذال و سلطه فرهنگی گرفتار نمیگردد.
در این منظومه تحلیل جایگاه زن نیز باید با همین مبنا صورت گیرد. از منظر امام(ره) زن مسلمان میتواند در عرصههای گوناگون علمی، فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی حضور فعال و مؤثر داشته باشد، مشروط به آنکه این حضور در چارچوب ارزشهای الهی و شأن انسانی باشد. زن در اندیشه امام(ره) نه کالای مصرفی برای نمایش در تبلیغات سرمایهداری غرب است و نه موجودی محصور در چهاردیواری خانه؛ بلکه «روحی زنده» در کالبد حرکت بزرگ اسلامی است، عنصر تربیتگر و الهامبخش که میتواند زمینهساز بازتولید فرهنگ توحیدی و زمینهساز تمدن نوین اسلامی باشد.
امتداد گفتمان امام خمینی در عصر امام خامنهای
نگاه امام خمینی(ره) به مسائل بنیادینی چون زن، تشیع و تمدن غرب نگاهی مقطعی و تاکتیکی نبود بلکه سنگبنای یک منظومه فکری عمیق را شکل داد که بهعنوان زیرساخت گفتمانی جمهوری اسلامی در دهههای پس از انقلاب نیز مسیر هدایت فکری و راهبردی کشور را ترسیم کرده است. این منظومه نه از جنس واکنشهای مقطعی به بحرانها بلکه تفسیر جدیدی از اسلام ناب در نسبت با جهان معاصر بود؛ اسلامی که در آن زن حامل کرامت انسانی، تشیع، موتور محرکه مقاومت و غرب، میدان آزمون تمایز میان علم و ابتذال تلقی میشود.
امروز نیز این مسیر فکری با همان دقت و عمق در بیانات و رهبری حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، تداوم یافته است. ایشان نیز همانند امام خمینی(ره) بر تمایز میان «عقلانیت علمی و فناوری غرب» با «ابتذال فرهنگی و ولنگاری اخلاقی آن» تأکید دارند؛ مرزبندیای که میتواند ملتها را از فروپاشی هویتی در جهانی آکنده از سلطه رسانهای نجات دهد.
در حوزه زن نیز رهبر انقلاب با نگاهی نظاممند بر نقش های بنیادین زن؛ یعنی مادری و همسری تأکید دارند بدون آنکه نقشآفرینی زن در عرصههای علمی، فرهنگی و اجتماعی را نفی کنند. بلکه برعکس ایشان خواستار الگوسازی از «زن تراز انقلاب اسلامی» هستند؛ الگویی که در چهرههایی چون زن مقاوم فلسطینی، بانوی مجاهد ایرانی، مادر شهید سرافراز و بانوی محجبه انقلابی تبلور یافته است. این الگو بدیلی اصیل، رشید و الهامبخش در برابر تصویر مصنوعی، ابزاری و کالایی از زن در فرهنگ مصرفزده و سرمایهمحور غرب به شمار میآید.
نتیجهگیری
بیانات امام خمینی(ره) نقشه راهی روشن برای تحلیل جایگاه زن، نسبت اسلام و غرب و نقش تشیع در جنبشهای ضداستعماری ارائه میدهد. در این منظومه فکری زن نه قربانی تبلیغات جنسیتی غرب است و نه خانهنشینی منزوی در روایتهای متحجر از دین. زن در اندیشه امام(ره) ستون خیمه جامعهای است که در برابر ظلم و طاغوت ایستاده است.
تجلیل امام(ره) از بانوان تظاهرکننده با «محجوبیت» در اوایل انقلاب و از مادران شهدا بهعنوان نشانههای پیروزی یک ملت، نقطه آغاز بازخوانی این الگوی زن تراز انقلاب اسلامی است؛ الگویی که امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند تبیین و ترویج عالمانه در مواجهه با تهاجم فرهنگی غرب است.
................................
پی نوشت:
(1) جلد ۳ صحیفه امام خمینی (ره) صفحه ۳۱۴
(2) جلد ۴ صحیفه امام خمینی (ره) صفحه ۵۰۵