چرا خونخواهی وظیفه ما است؟
وعده خونخواهی مجاهد بزرگ، شهید اسماعیل هنیه، در پی ترور او در تهران، حلقهای از زنجیره بلند و مستحکم پیوند میان ایران و فلسطین است؛ پیوندی که ابعاد مختلفی دارد و نمیتوان و نباید تکبعدی به آن نگریست. ترور «مهمان عزیز ما» یک بار دیگر صحنه و مرزبندی جهان در موضوع مهم و راهبردی فلسطین را پیش چشم همگان قرار داد و این سؤال مهم را مطرح کرد که ما کجای این میدان ایستادهایم و منطق این جایگیری چیست؟
یکسوی این میدان و در خط مقدم آن، مردم مظلوم فلسطین هستند؛ مردمی که حدود هشت دهه از آوارگی تحمیلی، سیستماتیک و دستهجمعی آنان میگذرد و در تمام این سالها، علیرغم رنج و ستم بیسابقه و کمنظیری که متحمل شدهاند، از سرزمین مادری خود دست نشسته و برای آزادی آن ایستادگی و مقاومت کردهاند. در جبهه ایستادگی و مقاومت، به غیر از ملت فلسطین، کشورها و مردمی هستند که به دلایل و انگیزههای مختلف، حمایت از فلسطینیان را ــ در سطوح و اشکال مختلف ــ وظیفه خود میدانند.
رژیم صهیونیستی؛ زاده ترور
سوی دیگر این میدان، رژیم نامشروع اسرائیل است؛ رژیمی که بذر منحوس آن، سالها پیش از روز نکبت، با کشتار و ترور کاشته شد و همان جوخههای ترور بودند که پس از تأسیس، زیربنای تشکیل ارتش این رژیم و موساد شدند تا ترور و کشتار، وسیعتر و سازمانیافتهتر از پیش ادامه یابد. درادامه نقش شیطانی انگلیس در شکلگیری رژیم نامشروع وغاصب صهیونیستی و کشورهای غربی به سرکردگی آمریکا، حامی وپشتیبان اصلی این غده سرطانی بهشمارمیروند. سفر اخیرنخستوزیر رژیم صهیونیستی به آمریکا و پشتیبانی تام و تمام هیات حاکمه واشنگتن ازاین جنایتکار ــ که در ماههای اخیردستش به خون بیش از ۴۰هزار فلسطینی آلوده است ــ نمادی از انحطاط و ریاکاری غرب است؛ همانهایی که شعار صلح و دفاع از حقوق بشر میدهند، اما برای قصاب کودکان غزه، فرشقرمز پهن میکنند و حتی به مردم خود که معترض این همکاری در نسلکشی هستند، انگ یهودیستیزی زده و آنها را سرکوب و بازداشت میکنند. بهراستی، اگر این حمایتها نبود، رژیمصهیونیستی چگونه به خود جرات میداد که اینگونه در غزه، این بزرگترین زندان جهان، حمام خون بهراهبیندازد و با گستاخی کامل، نسلکشی مردم مظلوم غزه را نبرد تمدن و بربریت بنامد؟ ترور بیشرمانه شهید هنیه در تهران نیز، حتی اگر با همکاری عملیاتی و تاکتیکی آمریکا صورت نگرفته باشد، بدونشک محصول همین پشتیبانی همهجانبه هیات حاکمه آمریکا از این ماشین کشتار و ترور است. نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل متحد که برای بررسی این ترور برگزار شد، نمونه دیگری از شکست مجامع بینالمللی در مدیریت صحنه جهانی است. سه دولت آمریکا و انگلیس و فرانسه، به عنوان سه عضو دائم شورای امنیت و برخوردار از حق وتو، بهجای محکومیت این ترور و عامل آن، با بیشرمی تمام، ایران را مورد سرزنش و نکوهش و حتی تهدید قرار دادند و بار دیگر تأمین آشکار سوخت ماشین ترور و نسلکشی رژیم اسرائیل را پیش چشم جهانیان به نمایش گذاشتند.
شما نگران افزایش تنش هستید؟
نکته جالب دیگر ماجرا آنکه این دولتها، در روزهای اخیر، با پیغاموپسغامهای خود سعی دارند جمهوری اسلامی ایران را از حق طبیعی، قانونی و انسانی خود برای تنبیه باند جنایتکار صهیونیستی منصرف کنند. آنها مدعیاند که پاسخ ایران باعث افزایش تنش در منطقه خواهد شد. بهراستی، اگرآمریکا وبرخی کشورهای اروپایی نگران ثبات در منطقه هستند و با افزایش تنش مخالف هستند، چرا رژیمصهیونیستی رابرای نسلکشی مردمفلسطین تسلیح میکنند؟ چراافسار این سگ هارمنطقه رانکشیده ومانع ترورهاو تنشآفرینیهای آن نمیشوند؟ ادعای نگرانی از افزایش تنش در منطقه با حمایت آشکار از تروریسم دولتی رژیمصهیونیستی چگونه قابل جمع است؟
سمت درست تاریخ
و این سوی میدان، ملتهای مستضعف و آزاده جهان و مردم غیور ایران هستند که در سمت درست تاریخ ایستادهاند؛ در کنار مردم مظلوم غزه و فلسطین. موضوع فراتر از دین و نژاد و حتی خاک است؛ مسأله، مسأله انسانیت است؛ مسألهای که باعث پیوستن جمع کثیری از دانشجویان آمریکایی به جبهه مقاومت شده است؛ همان دانشجویانی که «وجدان بیدارشان آنها را به دفاع از کودکان و زنان مظلوم غزه برانگیخته است». (۱۴۰۳.۳.۵) مسألهای چنان تکاندهنده که آرون بوشنل، افسر نیروی هوایی آمریکا را به خودسوزی در اعتراض به کشتار زنان و کودکان غزه با مشارکت دولت آمریکا میکشاند و دختری از کره جنوبی را وامیدارد تا ۲۰۰روز، بهتنهایی، هر روز مقابل سفارت رژیمصهیونیستی در سئول برود و به این نسلکشی اعتراض کند. در این دوگانه «جنایت» و «مقاومت»، در برابر نمایش بیشرمانه تشویق ممتد سناریوهای آمریکایی از قصاب کودککش و حمایت از باند تروریست در کنگره آمریکا، مراسم تحلیف رئیسجمهور در مجلس شورای اسلامی را شاهد بودیم که با حضور چهرههای کلیدی مقاومت و سخنان قاطع و محکم رئیسجمهور منتخب برگزار شد: «آنان که سلاح کودککشان غزه را تأمین میکنند، نمیتوانند به دیگران درس انسانیت و مدارا بدهند. هیچکس در دنیا نمیپذیرد رئیس رژیمی که با زنان و کودکان میجنگد و بر سر آنها بمب میریزد، مورد حمایت و تشویق قرار گیرد. گویا برای برخی از مدعیان تمدن، حقوق اساسی انسانها براساس رنگ پوست، زبان و دینشان سنجیده میشود.»
ترور؛ تخصص باند جنایتکار
عجیب نیست که باند تروریست، چنین فضاوجبهه منسجم و متراکمی رابرنتابد و مانند همیشه به تنها تخصص خود، یعنی ترور متوسل شود. جمهوری اسلامی ایران هرگز به دنبال تنش و جنگ نیست، اما برای داشتن صلح و آرامش باید با اقتدار کامل و بازدارندگی همهجانبه آماده مقابله و منازعه نیزبود، بهخصوص در چنین دنیای بیرحم و جنگلواری که هیچ چیز جز داشتن اقتدار و بازدارندگی نمیتواند مانع خباثت و جنایت باند جنایتکاروپدرخواندههای آن شود. این روزها بهتر میتوان دریافت چرا آمریکاییها در ماجرای مذاکرات هستهای و پس از آن، اینقدر روی تحدید قدرت نظامی و ابزارهای دفاعی جمهوری اسلامی ایران تأکید و اصرار داشتند و مخالفت قاطع و ایستادگی محکم رهبر معظم انقلاب اسلامی در برابر این باجخواهی دشمن و هشدار نسبت به برخی سادهلوحیها در داخل کشور در این زمینه، چقدر هوشمندانه و مدبرانه بوده است.
تاریخ در حال ورق خوردن است
همان رهبرهوشمند ودوراندیش، درماجرای ترورشهید هنیه، خونخواهی مهمان عزیزجمهوری اسلامی ایران راوظیفه دانسته ودر پیامشان تاکید میکنند: «رژیم صهیونی جنایتکار و تروریست، مهمان عزیز ما رادرخانه مابه شهادت رسانید و ما را داغدار کرد، ولی زمینه مجازاتی سخت برای خود را نیز فراهم ساخت. شهید هنیه سالها جان گرامیاش را درمیدان مبارزهای شرافتمندانه بر سر دست گرفته و آماده شهادت بود، و فرزندان و کسان خود را دراین راه تقدیم کرده بود. او ازشهید شدن در راه خدا و نجات بندگان خدا باک نداشت، ولی ما دراین حادثه تلخ و سخت که درحریم جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است، خونخواهی او را وظیفه خود میدانیم.» (۱۴۰۳.۵.۱۰) امروز در یک نقطه حساس و تاریخی ایستادهایم. تاریخ در حال ورقخوردن است و عمل به وظیفه خونخواهی مهمان عزیزمان، گامی دیگر در این مسیر پرفرازونشیب است که انشاءا... برکات آشکار و پنهان بسیاری برای کشور خواهد داشت.