۰۱ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۸
کد خبر: ۷۵۷۸۷۳
یادداشت؛

پایداری انقلاب، سنت الهی

پایداری انقلاب، سنت الهی
سرگذشت انقلاب و جبهه حق بیش از آنکه در نزد اراده انسان‌های عادی باشد، در کفِ مأموران خاص خداوند و همان کسانی است که وظیفه پاسداری از این نهضت را بر عهده دارند.

به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، ملت بزرگ ایران پس از انتظاری طولانی با خبر شهادت رئیس جمهور و همراهانشان عزادار شد و ناگفته پیداست که دشمنان نظام هم از وقوع این پیش آمد تلخ شادمان بوده و در پوست خود نمی‌گنجند چرا که شهادت آیت الله رئیسی و همراهان ایشان را نقطه‌ عطفی برای تضعیف انقلاب می دانند.

خطاب به ملت ایران باید گفت که جای نگرانی نیست «إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ» و به دشمنان و بدخواهان نیز باید گفت، مثل همیشه کور خوانده اید و «مَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيرُ ٱلمَٰكِرِينَ». قطعاً شهادت رئیس جمهور یک کشور به عنوان شخص برگزیده توسط اراده سیاسی ملت، حتی اگر غافلگیرانه و نتیجه یک سانحه هوایی هم نبوده و حاصل یک بیماری از قبل مشخص هم باشد، باز هم دردناک بوده و آثار به ظاهر منفی خود را دارد.

با این حال، به طور قطع این قاعده ظاهری هیچ سنخیتی با نظام و مکتب ما نداشته و آنچه ما در این ۴۶ سال دیده‌ایم برعکس آن است! یعنی تمام این اتفاقات به ظاهر منفی، باطنی کاملاً مثبت داشته و موجب رشد و بالندگی هرچه بیشتر انقلاب شده و قدرت آن را از درون و بیرون تثبیت نموده است. 

سوال این است که مگر موجودیت جمهوری اسلامی تاکنون قائم به شخص بوده است؟ غیر از این است که اگر امروز حتی یک شعار مرگ بر اسرائیل هم در جهان سر داده می‌شود به برکت حضرت امام خمینی (ره) به عنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران است؟ امام هم به ظاهر امر دنیایی از میان ما رخت بر بست و به ملکوت اعلی پیوست اما آیا انقلاب آسیبی دید؟ آیا امام راحل دستاورد انقلاب خود که تشکیل جبهه مقاومت در سراسر کره زمین بود را به چشم دید؟

بلاشک آنچه در زمان رحلت حضرت امام خمینی (ره) علت نگرانی خیلی از دلسوزان انقلاب را به خود اختصاص داده بود، عدم درک عمیق از ذات انقلاب و باطن جبهه حق بود. آن روزها خیلی‌ها تصور می‌کردند که این انقلاب حاصل اتفاقاتی کاملاً اتفاقی و درون مرزی است و حال آنکه که چنین پدیده‌ای ماحَصل نبرد انبیاء و مبارزه 250 ساله ائمه اطهار در طول تاریخ بود که به دست مبارک امام خمینی با انقلاب اسلامی تجلی یافت و عالم را از نور خود فروزان کرد.

حضرت امام خمینی (ره) نیز بارها این حقیقت را متذکر گشته است که باطن انقلاب به دست خداست و به دستان امام زمان عجل الله فرجه سپرده شده است: «ما در طول انقلاب بارها توسط امام زمان (عج) هدایت تحمیلی شده‌ایم!» یعنی سرگذشت انقلاب و جبهه حق بیش از آنکه در نزد اراده انسان‌های عادی باشد، در کفِ مأموران خاص خداوند و همان کسانی است که وظیفه پاسداری از این نهضت را بر عهده دارند.

اگر بخواهیم در فضای سال‌های اخیر انقلاب هم سیر کنیم، به ظاهر امر دنیایی هیچ فرماندهی در جهان در تراز شهید سلیمانی وجود نداشت. آیا قدرت نظامی و منطقه ای ما با شهادت ایشان تضعیف شد و یا اینکه گسترش یافت؟ در واقع قدرت جبهه مقاومت به دو بازه زمانی قبل و بعد از شهادت ایشان تقسیم شد و پس از شهادت او مقاومت با قدرتی روز افزون راه او را ادامه می دهد. و اگر امروز شاهد عملیات «وعده صادق» هستیم در نتیجه‌ی شهادت او و میوه حمله به پایگاه آمریکایی عین الاسد است.

سوال این است، شهادت رئیس جمهور شهید رجایی در اوایل کاشتِ درخت نوپای انقلاب موجب تضعیف کشور شد یا تثبیت قدرت آن؟ بلاشک موجب تثبیت قدرت کشور در آن زمان و بلوغ زودرس آن شد و حال ما که آن روزهای سخت را پشت سر گذاشته ایم، با شهادت آیت الله رئیسی نیز غم و اندوهمان فقط به لحاظ مسائل انسانی و ملی است والا پیشاپیش هیچ نگرانی از وضعیت حال و آینده کشور نداریم و از این رو بوده است که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «ملت ایران نگران و دلواپس نباشند، هیچ اختلالی در کار کشور به وجود نمی‌آید.» همان مساله ای که امام خمینی (ره) نیز در شهادت شهیدان رجایی و باهنر متذکر آن شد:«کشوری از رفتن شخصیتهای خود تزلزل پیدا می کند که ملت او و افراد آن ملت دل به شخص بسته باشند، دل به اشخاص بسته باشند. اما کشوری که دل او به خدا پیوسته است و برای خدا قیام کرده است و از اول، «نه شرقی و نه غربی و جمهوری اسلامی» را ندا داده است و با بانگ «الله اکبر»، صغیر و کبیر و زن و مردش در صحنه حاضر شده اند و این نهضت را و این انقلاب را بپا کرده‌اند، همین ملت هستند؛ برای اینکه خدا هست. رجایی و دیگران اگر نیستند، خدا هست.»

آری سیره و اندیشه امامین انقلاب مبتنی بر حوادث و افراد نیست، بر مبنای ایمان به وعده های الهی و سنتی است که خداوند متعال با انقلاب اسلامی در عالم تجلی داده است. حسن ختام کلام امام است که فرمود: «امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنه‌ها و مرفهین بی‌درد شروع شده است. من دست و بازوی همه عزیزانی که در سراسر جهان کوله‌بار مبارزه را بر دوش گرفته‌اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نموده‌اند می‌بوسم و سلام و درودهای خالصانه خود را به همه غنچه‌های آزادی و کمال نثار می‌کنم و به ملت عزیز و دلاور ایران هم عرض می‌کنم که خداوند آثار و برکات معنویت شما را به جهان صادر نموده است و قلب‌ها و چشمان پر فروغ شما کانون حمایت از محرومان شده است و شراره کینه انقلابی‌تان جهانخواران چپ و راست را به وحشت انداخته است.»

ارسال نظرات