چرا حج بر "افراد مستطیع" واجب است؟/ ترک حج چه آثاری دارد؟
یکی از تکالیف مهم دینی مسلمانهای مستطیع، به جا آوردن حج است در واقع هر فرد مسلمان در صورت داشتن استطاعت جسمی و مالی مکلف به انجام حج است اما برای برخی افراد این پرسش مطرح میشود که به جا آوردن این تکلیف دینی چه ضرورتی دارد، آیا بهتر نیست هزینه حج صرف کمک به فقرا شود؟ و بی اعتنایی به آن چه عواقبی خواهد داشت؟
مهمترین و سودمندترین حکمت حج، اظهار عبودیت و بندگی به پیشگاه خداوند متعال است که این امر در تمام اعمال حج نظیر احرام و طواف و سعی و قربانی و... مشهود و مشخص است. حجگزار با احرام و قطع وابستگیهایش از تعلقات مادی و دنیوی، از تمام قیود و وابستگیهای خسرانآور رها شده، آماده عروج و پرواز در فضاهای معنوی و عرفانی میشود.
حج، نمایشی عظیم از وحدت جامعه اسلامی است و هر مسلمانی موظف است با رها شدن از همه قید و بندهای زندگی و پرهیز از همة روزمرگیها در این نمایش عظیم شرکت کند. در حقیقت، مراسم حج و قبله مشترک تمام مسلمانان، پیوند دهنده مسلمانان به یکدیگر و بهترین وسیلة وحدت میان آنهاست.
اما متاسفانه، به رغم اهمیت و جایگاه بلندی که فریضه حج دارد، برخی میخواهند در این واجب بزرگ، به بهانههای مختلف تردید ایجاد کنند؛ گاهی به دلیل حوادث ناگواری که در ایام حج در عربستان پیش آمد، گاهی به دلیل فقر قشری از جامعه یا به بهانههای واهی دیگر، هجمه و تبلیغاتی سوء علیه این واجب الهی به راه میاندازند و رفتن زائران به بیتاللهالحرام را منع میکنند و جایگزینی عمل خیر دیگری مانند احسان و دستگیری از مستمندان و... را پیشنهاد میکنند.
این در حالی است که افرادی که چنین پیشنهادهایی را میکنند، معمولاً نه اهل عبادتاند و نه برای رفع حوایج گرفتاران و مستمندان اقدام میکنند؛ درحالیکه افراد متدین و باایمان، معمولاً ضمن توجه به تکالیف شرعی، اهل گرهگشایی از مشکلات دیگران و رسیدگی به امور مستمندان نیز هستند زیرا همه این امور، مورد توجه و سفارش دین و شریعت اسلام است.
علاوه بر این باید به این نکته نیز توجه داشت که حج از تکالیفی است که هیچ عمل دیگری جایگزین آن نمیشود و هزینهکردن مخارج آن برای عمل خیر دیگری، خلأ آن در پرونده، اَعمال انسان را پُر نمیکند.
آثار دنیوی ترک حج
طبق روایات، حجگزاری، فقر را میزداید و نیازهای دنیوی را برآورده میکند اما ترک عمدی حج، باعث میشود که خیری در امور دنیوی نباشد. در روایتی از امام صادق آمده است ترک کردن بیدلیل فریضه حج، موجب میشود کارهای دنیوی و مادی که برای آنها حج ترک شده است، خیر و برکتی نداشته باشند.
علاوه بر این هرکس بهگمان رسیدن به دنیا و رفع مشکل دنیوى به مکه نرود، خداوند چنان او را در کارش ناموفق مىکند که حاجیان، مناسک خود را انجام داده و به مرز تمام کردن حج رسیدهاند اما او هنوز مشکلش را برطرف نکرده است!
در برخی روایات، نقل شده است فردی که برای کار دنیا، حج را ترک کند، تا زمانی که حجاج بر میگردند، کار او به نتیجه نخواهد رسید و او به مطلوبش دست نخواهد یافت.
از دیدگاه روایات، حج از جنبه فردی، مایه پاکسازی گناهان حجگزار است اما ترک حج، از گناهان بزرگی است که وعده عذاب برای آن داده شده و مطابق فتوای علما و بزرگان شیعه، چنین کسی خارج از عدالت و از زمره فاسقان شمرده شده است.
آثار اخروی ترک حج
در آیات و روایات، برای ترک عمدی حج، علاوه بر آثار و پیامدهای دنیوی، وعده عقوبت و پیامدهای سخت اخروی نیز داده شده است؛ طوریکه شخص معتقد و باورمند به قیامت، این واجب را به دلیل امور مادی یا شبهات بیپایه و اساسی که از ناحیه خناثان، دشمنان یا افراد جاهل مطرح میشود، ترک نخواهد کرد و توجه و اهتمام ویژهای برای انجام آن خواهد داشت و خواهد کوشید از عقوبتهایی که برای انسان مؤمن قابل تصور نیست، در امان بماند.
در روایتی از پیامبر خدا (ص) نقل شده که فرمودند:
«یَا عَلِیُّ کَفَرَ بِاللهِ الْعَظِیمِ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ عَشَرَةٌ ... وَ مَنْ وَجَدَ سَعَةً فَمَاتَ وَ لَمْ یَحُجَّ یَا عَلِیُّ تَارِکُ الْحَجِّ وَ هُوَ مُسْتَطِیعٌ کَافِرٌ یَقُولُ اللهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى (وَ لِلهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِین) » (آل عمران: 97)؛ (حرّ عاملی، 1409ق، ج11، ص31).
«یا علی، از این امت، 10 طایفه به خداى عظیم کافر شدهاند؛ ... و کسی که با داشتن ثروت، حج انجام ندهد و بمیرد. ای علی، کسی که مستطیع است و حج را ترک کند، کافر است. خداوند میفرماید: و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه (او) کنند؛ آنها که توانایی رفتن به سوی آن دارند و هر کس کفر ورزد (و حج را ترک کند، به خود زیان رسانده)، خداوند از همه جهانیان، بینیاز است.»
امام کاظم (ع) نیز درباره کسیکه منکر اصل حج شود، فرموده است:
«إِنَّ اللهَ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ فَرَضَ الْحَجَّ عَلَى أَهْلِ الْجِدَةِ ...قَالَ قُلْتُ: فَمَنْ لَمْ یَحُجَّ مِنَّا فَقَدْ کَفَرَ قَالَ لَا وَ لَکِنْ مَنْ قَالَ لَیْسَ هَذَا هَکَذَا فَقَدْ کَفَر» (کلینی، 1407ق، ج4، ص265).
«خداوند حج را بر ثروتمند (کسی که مستطیع است)، واجب کرد... راوی گوید: از آن حضرت پرسیدم: اگر کسى از ما مسلمانان حج نگزارد، کافر است؟ فرمود: «نه، اما اگر کسى بگوید مراسم حج اینطور نیست، کافر میشود.»
همچنین از عواقب سوء ترک حج، این است که: اگر حج بر کسی واجب باشد و مانع و عذری هم برای انجام دادن آن وجود نداشته باشد و در عین حال، از انجام دادن این واجب الهی سر باز زند، چنین شخصی مسلمان از دنیا نخواهد رفت و در قیامت، یهودی یا نصرانی محشور خواهد شد.
بنابراین، مسلمانی که به بهانههای واهی حج را ترک گوید یا برای انجام آن، بر اساس خواستههای نفسانی عمل کند، همانند یهود و نصارا عمل کرده است و در زمره آنان قرار خواهد گرفت.
همچنین امام علی (ع) از پیامبر خدا (ص) نقل میکنند که آن حضرت فرمودند:
«أَیُّها النَّاسُ إنَّ الله تَعَالَى فَرَضَ الحَجَّ عَلَى مَنِ اسْتَطَاعَ إلیهِ سَبِیلاً، وَمَنْ لَمْ یَفْعَلْ، فَلْیَمُتْ عَلَى أَیِّ حَالِ یَهُودِیّاً أَوْ نَصْرَانِیّاً أوْ مَجُوسِیّاً، إلاَّ أنْ یَکُونَ بهِ مَرَضٌ أوْ مَنْعٌ مِنْ سُلْطَانٍ جَائِرٍ، ألا لا نَصِیبَ لَهُ مِنْ شَفَاعَتِی، وَلا یَرِدُ حَوْضِی، أَلَا هَلْ بَلَّغْتُ» (سمرقندی، 1421ق، ص554)
«اى مردم، خداوند حج را بر کسى که قدرت و راهى بر آن داشته باشد، واجب ساخت و هرکس [حجّ واجبش را] انجام ندهد، به هر حالى که مىخواهد، بمیرد؛ یهودى، مسیحى یا مجوس؛ مگر آنکه بیمارىاى داشته باشد که نگذارد یا حاکم ستمگرى مانع شود. آگاه باشد که او از شفاعت من، بهرهاى ندارد و بر حوض من وارد نمىشود. هشدار! آیا رساندم؟»
بر اساس این روایت، از دیگر تبعات ترک عمدی و بدون عذر حج، این است که شخص از شفاعت پیامبر9 محروم خواهد بود و بر حوض کوثر راه نمییابد.
زیانکاری
آیة شریفة {هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمالًا) (کهف: 103)، به معرفى زیانکارترین انسانها و بدبختترین افراد بشر مىپردازد و میفرماید: زیانکارترین مردم کسانى هستند که کوششهایشان در زندگى دنیا گم و نابود شده؛ با این حال گمان مىکنند کار نیک انجام مىیدهند! {الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً).
دربارة مصداق زیانکارترین افراد در این آیه، چند احتمال مطرح شده است؛ مانند: کافران اهل کتاب یعنى یهود و نصارا (طبرسی، 1372ش، ج6، ص767)، اهل شبهات و پیروی از خواهشها و امیال نفسانی از مسلمانان، خوارج و اهل بدعت (قمی، 1404ق، ج2، ص46).
امام کاظم (ع) کسی را که انجام حج واجب را به تأخیر اندازد و آن را به آینده واگذارد؛ از مصداقهای این آیة شریفه و زیانکارترین انسانها معرفی میکند.