کتاب «چشم حاج آقا!» روایت های طنزآمیز سفرهای تبلیغی
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، «چشم حاج آقا» مجموعه خاطرات طنز حجت الاسلام و المسلمین حسین جلالی از سفرهای تبلیغی روایتها از آغاز طلبگی و ماجرای اولین تبلیغ ایشان شروع میشود و با خاطرات جبهه و جنگ ادامه پیدا میکند، زمانی که به عنوان مسئول ستاد اعزام مبلّغ لشکر ۴۱ثارالله فعالیّت میکند و ترکش شوخیهای او حتی به تن فرماندۀ لشکر سردار شهید حاج قاسم سلیمانی هم مینشیند.
آقای جلالی چند سال بعد از پایان جنگ وارد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی ره میشوند و تحصیلاتشان را تا مقطع دکترای روانشناسی تربیتی ادامه میدهند. همزمان با تحصیل از سوی مرحوم علامه مصباح یزدی ره به عنوان مسئول دفتر انتخاب میشوند و بیش از بیست سال در آنجا خدمت میکنند تا اینکه در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده مردم شهرستانهای رفسنجان و انار انتخاب میشوند. در طول این سالها سفرهای تبلیغی ایشان همیشه و در سراسر کشور برقرار بوده و ماجراهای شیرین و جذابی برایشان اتفاق میافتد. روایت این ماجراهای طنزآمیز را میتوانید در کتاب چشم حاج آقا بخوانید. نویسنده با نثری روان و جذاب در کنار مطالب درسآموز لبخندهای عمیق و طولانی به قلب خاطرات را به تصویر کشیده است.
برشی از متن کتاب:
نماز را شروع کردیم. سوره حمد را کلمه کلمه خواندم و او تکرار کرد. ذوقزده رفتم سراغ خواندن سوره. تا کفواً أحد که رسید و او تکرار کرد، توی دلم گفتم: «به به خیلی خوب پیش میره، خدا کنه کسی هل نده نمازش خراب بشه. خدایا خودت کمک کن.»
گفتم: «خب حالا برو رکوع.»
پیرزن بدون اینکه سرش را بچرخاند، کجکی نگاهم کرد و گفت: «چشم حاجآقا!