همه دروغهای بیبیسی فارسی درباره حوادث اخیر
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، «نیکا شاکرمی با صدمات متعدد ناشی از اصابت جسم سخت جان باخت.» این جمله را سه روز پیش بیبیسی فارسی به نقل از نامه اداری فرزاد راهنما، مسئول امور شهرستان سازمان بهشتزهرای تهران منتشر کرد. در عکس این نامه که در کانال تلگرامی بیبیسی بارگذاری شده، تاریخ فوت نیکا شاکرمی 30 شهریور 1401 درج شده است. نامه مذکور با نام «فرزاد راهنما مسئول امور شهرستان سازمان بهشتزهرا» مهر و امضا شده است.
نام «فرزاد راهنما» یا سمت وی دو موردی است که از طریق آن میتوان اعتبار این نامه را تشخیص داد. البته جدا از آن، اعتبارسنجی نامه کار دشواری نیست. سازمان بهشتزهرای تهران سایتی به آدرس «beheshtezahra. tehran. ir» دارد. در این سایت بخشی تحت عنوان «معرفی مدیرعامل و معاونین» وجود دارد. در بین اسامی معاونین سازمان بهشتزهرا، هیچ نام و نشانی از «فرزاد راهنما» یا حتی عنوان مسئول امور شهرستان سازمان بهشتزهرا دیده نمیشود. در گوگل هم «فرزاد راهنما» یا سمتی که در نامه ادعایی بیبیسی درج شده، وجود ندارد.
این نامه با چنین شرایطی، بهعنوان یکی از اسناد بیبیسی برای قتل دختری 16 ساله در میانه اغتشاشات داخل ایران دستبهدست میشود. این یکی از صدها و هزاران خبرسازیهایی است که در روزها و هفتههای گذشته درباره اعتراضات در ایران در رسانههای فارسی زبان ضد ایران منتشر شده است. بیبیسی فارسی یکی از اجزای شبکه جهانی بیبیسی که مدعی فعالیت حرفهای است، این روزها برای عقبنماندن از فضا، دستبهدامان «جعل اسناد» شده تا ماهی خود را از ناآرامی داخل ایران بگیرد.
البته این رسانه پیشتر همچنین ناشیگریهایی کرده بود اما در هفتههای اخیر و تحت تاثیر فضای غیرواقعی شبکههای مجازی، آنها نیز عیانتر رویکرد واقعی خود را به نمایش میگذارند؛ رویکردی با گافهای بزرگتر. چند روز پیش بیبیسی متنی تحتعنوان «تلاش نهادهای امنیتی برای تغییر روایت مرگ» روی خروجی خود قرار داد. این شبکه با این نامه، نشان داد این تیتر در اصل «تلاش بیبیسی برای تغییر روایت مرگ» بوده تا نهادهای ایران. نامه مذکور، تنها یکی از استنادات بیبیسی در چند روز اخیر برای تغییر روایت مرگ بوده است.
کمی پس از بیبیسی، ایران اینترنشنال هم که در چند هفته اخیر به اصلیترین رسانه پمپاژ اخبار دروغین علیه ایران تبدیل شده است، همین نامه را منتشر میکند و مدعی میشود آن را از طریق منابع ایران اینترنشنال به دست آورده است. این رسانه وابسته به عربستان سعودی در روزهای ابتدایی درگذشت خانم مهسا امینی نیز اسناد و اخباری از «سیتیاسکن جمجمهی مهسا امینی»، «اظهارات همراه مهسا امینی درباره قتل او»، «فیلترکردن نام مهسا امینی در پیامک»، «قتل مهسا امینی توسط نیروی انتظامی» و... منتشر کرد. دروغین بودن این اسناد نیز با پیگیری و جستوجویی ساده، مشخص شد.
شبکه ایران اینترنشنال با توجه به اینکه منابع مالی آن توسط محمدبنسلمان تامین میشود، در حال ایفای وظایف خود یعنی خبرسازی دروغین و تحریک افکار عمومی در ایران با کمک جریانهای اپوزیسیون و شبکه تروریستی منافقین است و اگر چنین نکند این شبهرسانه فلسفه شکلگیریاش را از دست خواهد داد. تا پیش از این بیبیسی فارسی سعی داشت تمایز با کمی تفاوت، این گزاره را به مخاطب القا کند که اصل اساسی در این شبکه، روایت درست، دقیق و صحیح یک واقعه است اما تحولات اخیر در ایران یکبار دیگر نشان داد این گزارهها متعلق به شرایط عادی است و در زمان مشخص، بیبیسی «دقیقا» همان کاری را میکند که تیرماه 69 سال پیش، رادیو بیبیسی فارسی با رمز «حالا دقیقا نیمهشب است» برای اجرای عملیات کودتا علیه دولت مصدق در بامداد 24 مرداد 1332 اعلام کرد.
آنچه در ادامه این گزارش میخوانید، بررسی میزان و جهت تولید اخبار توسط دو رسانه بیبیسی فارسی و ایران اینترنشنال از 23 شهریور ( 14 سپتامبر) تا ساعت 12 ظهر 15 مهر (7 اکتبر) درباره مهسا امینی و علل فوت و پوشش خبرهای اغتشاشات در ایران است.
ایراناینترنشنال؛ آشوبکده
«یک دختر 22ساله براثر ضربوجرح ماموران گشت ارشاد به کما رفت». این عبارت که میخوانید گزارش پزشک مهسا امینی نیست بلکه اولین تیتر رسانه لندننشین و وابسته به سعودی است در واکنش به درگذشت مهسا امینی. اواخر هفته سوم شهریورماه بود، دقیقترش 23 شهریور که ایراناینترنشنال پستهای اینستاگرامی خود برای پوشش خبر به کما رفتن مهسا امینی را شروع کرد. این پوشش خبر درحالی صورت گرفت که هنوز مهسا امینی زنده بود و علت به کما رفتن دقیقا مشخص نبود. با اینحال، ایراناینترنشنال در دو روزی که مهسا امینی به کما رفته بود خبرهایی تحت عناوین «نیروی انتظامی به کما رفتن زن جوان پس از بازداشت از سوی گشت ارشاد را ناگهانی خواند» یا «فرمانده پلیس به خانواده مهسا امینی در بیمارستان گفت به شما شام و ناهار میدهیم» را منتشرکرد. چنانچه بعید نیست این رسانه، فضا را برای مرگ مهسا امینی ملتهب نگاه میداشت تا دو محورِ در دستورکار خود یعنی «کشته شدن مهسا امینی» بهدست «ماموران نیروی انتظامی» ایران را جلو ببرد و در روزهای آتی تعمیم دهد. 25 شهریور هم که خبر فوت مهسا امینی منتشر شد، ایراناینترنشنال تحلیلهایی حول علت فوت مهسا امینی را شروع کرد؛ عمده این تحلیلها از عکس سیتیاسکن جمجمه مهسا امینی بود که این رسانه ادعا میکرد با هک دستگاه سیتیاسکن بیمارستانی که مهسا امینی در آن بستری بوده به این عکسها دست یافته. اینها پستهای اولیه است، در ادامه مصاحبه پشت مصاحبه، موج صحبتهای سلبریتیها هم اضافه میشود.
در این میان، محفلی هم گذاشتهاند برای بازخوانی اغتشاشات گذشته و صحبت درباره ناکامی آن و چگونگی بازسازی آن اغتشاشات. همه اینها، از مصاحبهها درباره علل فوت مهسا امینی گرفته تا نقل صحبتهای سلبریتیها و مقامات در ایران و خارج سرجمع روزی حدود 67 پست میشود که ایراناینترنشنال طی 24 روز گذشته، پست کرده است. این 67 پست روزانه، یعنی جوهر نوشتن هر پست خشک نشده یا بهاصطلاح امروزی «هنوز زمان زیادی از لودشدن پست قبلی نگذشته» که پست بعدی گذاشته میشود؛ یعنی هر یک ساعت سه پست. فعالترین پیجهای خبری اینستاگرام میدانند این رقم برای یک موضوع خاص طی یک روز، رقم بسیار بالایی است. البته ایراناینترنشنال سعی میکند از روزهای دوم و سوم بهبعد در خبر فوت مهسا امینی تنوع ایجاد کند تا مخاطب متوجه یکدستی مطلب این رسانه درباره مهسا امینی و تعداد بسیار آن نشود.
تا اینجا هنوز اعتراضات به اغتشاشات کشانده نشده و این رسانه برای آنکه جهتدهی خاص خود به این اعتراضات را داشته باشد و خاکستر اعتراضات را به اغتشاشات تبدیل کند، چند مورد از اعتراضات با شعارهای در چهارچوب را پوشش میدهد اما در کپشن پستها، فضا را بهسمت مطالبات ضدجمهوریاسلامی سوق میدهد تا در روزهای آتی، ثمره اغتشاشات را برداشت کند. همین هم میشود. روز سوم و چهارم عملا با شماره اختصاصی که ایراناینترنشنال برای فیلمهای ارسالی اغتشاشات درنظر گرفته، روزانه بیش از 20 ویدئوی کوتاه چند ثانیهای از اغتشاشات منتشر میکند که شعارهایی نظیر «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر جمهوری اسلامی» و... و اقداماتی همچون «آتش زدن بنر رهبری» و... منتشر میشود. رفتهرفته، پستهای ایراناینترنشنال هدایت اغتشاشات را هم در دست میگیرد مثلا با انتشار فراخوانهای مختلف از حزب کومله به رهبری عبدالله مهتدی و براندازی حکومت یا در گفتوگویی زنده اغتشاشگران را راهنمایی میکند که چگونه در اغتشاشات و درمقابل ماموران نیروی انتظامی کوتاه نیایند و بهجای فرار، ماموران را بهآتش بکشند. از روزهای ابتدایی اغتشاشات که عبور کنیم، روزهای میانی و پایانی به براندازی جمهوری اسلامی و کنارزدن نیروهای انتظامی اختصاص مییابد. نهایتا هم زمانی که اغتشاشات به پایان خود نزدیک میشود و اینبار هم ایراناینترنشنال درمقابل شاهزادگان سعودی سرافکنده میشود، درپی ایجاد سوژهای جدید برای ادامه روند پوشش اغتشاشات است. نیکا شاکرمی شاید سوژه خوبی برایش باشد.
درگذشت نیکا شاکرمی را میخواهد به مهسا امینی مرتبط کند تا بلکه آتش اغتشاشات را که خاموش شده، روشن نگه دارد. اولین پست درباره نیکا را با این تیتر منتشر میکند: «کشتن نیکا شاکرمی؛ پایان لبخند دختری که روسریاش را بهآتش سپرد». تکوتوک پستهای دیگری درباره نیکا میگذارد اما با گافی که درباره علت مرگ او میدهد، نمیتواند از مرگ نیکا شاکرمی پلی به ماجرای مهسا امینی و اغتشاشات صورتگرفته بزند؛ چراکه قوه قضائیه و برخی خبرنگاران بهسرعت در محل مرگ نیکا حاضر شده و مشخص میشود نیکا نه در اعتراضات کشته شده نه توسط نیروهای انتظامی.
درباره کانال تلگرامی شبکه سعودی ایراناینترنشنال میتوان گفت در این بازه حدودا سههفتهای بدون اغراق بهصورت تماموقت تمام زمان و سرمایه خود را به پوشش دادن اغتشاشات اختصاص داده است. درباره این سرمایهگذاری تماموقت میتوان پررنگ بودن سه محور اساسی را مورد توجه قرار داد. یک/ دعوت از مخاطبان خود برای پیوستن به تحرکات کف خیابان، پوشش گسترده شعارهای رادیکال و پرداختن به اغتشاشهای باخشونت علیه نیرویهای امنیتی و نیروی انتظامی.
دو/ اشاره و تاکید جدی بر اظهارنظرهای سیاستمداران، روزنامهنگاران، سلبریتیها و سازمانهای غیرایرانی درباره تحولات داخل کشور بهبهانه درگذشت مهسا امینی. و سه/پوشش گسترده اجتماعات ایرانیان مقیم خارج از کشور برای القای این مسأله که اعتراضات و شعارهای رادیکال علیه نظام در خارج از ایران هم انجام شده است. درخصوص هر یک از این سه محور میتوان گفت ایراناینترنشنال بهظاهر کارشناسان پای ثابتی درخدمت خود میدید که هر زمان که این تلویزیون سعودی اراده میکرد ارتباطی زنده با آنان برقرار میشد و هریک درباره یکی از این محورها به اظهارنظرهایی از این جنس که کار جمهوری اسلامی تمام است و مردم ادامه دهند و فلان مقام مسئول در فلان کشور اروپایی هم از این اعتراضات حمایت کرده است، پس در یکقدمی پیروزی هستیم(!) میپرداختند.
اظهارنظرهایی که اکثرا از یک جنس بود و گویی تلقی توهینآمیزی نسبت به فهم مخاطب خود دارد. درمورد تعدد پستهای تلگرامی کانال اینترنشنال از اتفاقات چند روز اخیر داخل کشور میتوان گفت نقطه اوج آن روزهای پایانی شهریور و نخستین روزهای مهرماه بود. روزهای آغازین بازگشایی دانشگاهها در سراسر کشور که رسانههای ضدانقلاب فرصت مناسبی دیدند تا از آن طریق به ایجاد آشوب و سوءاستفاده از احساسات مردم برای صفآرایی مقابل اصل نظام بپردازند.
نکته دیگری که در کانال تلگرامی این خبرگزاری تحت حمایت مالی سعودیها به چشم میآید، تلاش برنامهسازان آن برای ربط دادن هر اعتراض و تحرکی به قومیتهای ایرانی است. مسألهای که میتوان آن را در ارتباط مداوم این شبکه با فعالان تجزیهطلب که اغتشاشات را در روزهای اوج خود لیدری میکنند مشاهده کرد.
مسألهای که نشاندهنده نیت نهایی این رسانه سعودی و سیاستگذاران آن در مواجهه با هر التهاب اجتماعی بهوجود آمده در کشور است.
در ادامه، جدول نتیجه بررسیهای «فرهیختگان» از آمار تفکیکشده فعالیتهای تلگرامی کانال شبکه سعودی اینترنشنال از اتفاقات چند روز اخیر کشور را میخوانید. گفتنی است «فرهیختگان» بهجهت تعدد قابل توجه پستهای دعوت به آشوب از سوی شبکه اینترنشنال، به بررسی دو مقطع ابتدایی و انتهایی(در بازه زمانی ۲۳ شهریور تا ۲ مهر و ۱۱ تا ۱۴ مهر) اغتشاشات، یعنی بستری شدن مرحوم مهسا امینی در بخش مراقبتهای ویژه و فوت او، همچنین چند روز بعد از تحولات دانشگاه شریف و همچنین ساعات مانور رسانههای ایرانستیز بر شایعه قتل نیکا شاکرمی 17ساله پرداخته است.
بیبیسی؛ زرد و غیرحرفهای
بیبیسی فارسی که فعالیت خبری خود روی سوژه مهسا امینی را یک روز بعد از بهکمارفتن وی آغاز کرد از تاریخ 24 شهریور تا ظهر روز گذشته در صفحه اینستاگرام خود مجموعا بیش از 1500 پست را به ماجرای مهسا امینی و اعتراضات پس از آن اختصاص داده است. بیبیسی فارسی درحالی این هجم از محتوا صفحه خود را به ماجرای مهسا امینی اختصاص داده که عملا پرداختن به سایر اخبار ایران و افغانستان را از دستور کار خود خارج کرده است. این رسانه که هدف خود را بازنشر اخبار ایران و افغانستان میخواند در ماجرای انفجار یک مرکز آموزشی در کابل که هفته گذشته 23 کشته برجای گذاشت کاملا منفعلانه عمل کرده و تنها 5 پست را به آن اختصاص داده، یعنی رقمی معادل 0.3درصد محتوایی که به ماجرای مهسا امینی اختصاص داده است. بیبیسی خط خبری ماجرای مهسا امینی را با این تیتر در صفحه خود آغاز میکند: «توضیح مبهم پلیس تهران درباره وضعیت مهسا امینی» تا از این طریق در روایت پلیس از ماجرای بهکمارفتن مهسا امینی تشکیک ایجاد کرده و انگشت اتهام را به سمت نیروی انتظامی ببرد. این اتهام در ادامه به نفرتپراکنی علیه نیروی انتظامی تبدیل میشود. در 22 روزی که از فوت مهسا امینی میگذرد بیبیسی بارها با تعاریف غلوآمیز از مواجهه نیروی انتظامی با اغتشاشگران و طرح ادعاهایی بیسندی همچون استفاده از گلوله جنگی سعی در خشن جلوه دادن پلیس و قرار دادن مردم در مقابل آن داشته است.
بیبیسی حدود 200 پست با این مضمون در پیج خود کار کرده و در مقابل حدود 30 بار نیز با انتشار تصاویری از آتش زدن خودروهای نیروی انتظامی و گیر افتادن اعضای آن سعی در ارائه چهرهای ضعیفشده از پلیس داشته تا جمعیت کف خیابان، اقبال بیشتری برای مواجهه مستقیم با پلیس پیدا کند. پلیس البته با هشیاری از ورود به چنین مواجههای اجتناب کرد. بیبیسی بعد از آنکه سناریو خود را شکستخورده دید با روایتسازی جعلی از ماجرای فوت شخصیتهایی همچون نیکا شاکرمی، سارینا اسماعیلزاده و پارسا رضادوست سناریو کشتهسازی را در پیش گرفته تا چهره خشن مورد نظر خود را از پلیس و نیروهای امنیتی ارائه دهد. بیبیسی که به دنبال کشتهسازی از ماجرای نیکا شاکرمی است یک نامه به امضای یکی از مسئولان بهشتزهرا منتشر کرده و به استناد به محتوا این نامه مدعی میشود نیکا شاکرمی بهخاطر صدمات ناشی از اصابت جسم سخت کشته شده است. درحالی در ذیل این نامه امضا فردی به نام فرزاد راهنما بهعنوان مسئول امور شهرستان قید شده است که سازمان بهشتزهرا اساسا چنین معاونتی نداشته و فردی به این نام نیز در هیچ یک از بخشهای سازمان مسئولیت ندارد. یکی از مواردی که در آشوبهای اخیر خیلی نمود دارد فعالیتهای رسانهای سلبریتیها و چهرههای مشهور است. بیبیسی نیز از فعالکردن این اهرم غافل نمانده است؛ بهطوری که از حدود 1100 پستی که بیبیسی با هدف تشویش افکار عمومی و به آشوب کشیدن خیابان منتشر کرده 188 پست یعنی حدود 17 درصد این محتوا به بازنشر مواضع ورزشکاران و هنرمندان خارجی و ایرانی بعضا کمتر شناخته شده اختصاص یافته است.
بیبیسی در آغاز تلاش برای آغاز آشوبها بعد از انتشار واکنشهای ورزشکاران نسبت به ماجرای مهسا امینی 2 پست از اعتراضات مقابل بیمارستان کسری منتشر کرده و بلافاصله ابتدا فراخوان رضا پهلوی را بازنشر داده و در پست بعدی نیز فراخوان دعوت به تجمع مقابل بیمارستان کسری را منتشر کرد. انتشار تصاویر تجمعات و فراخوانهای اعتراضی با هدف فعال نگهداشتن بستر اغتشاشات از ابتدا ماجرای مهسا امینی آغاز شده و همچنان ادامه دارد. یکی دیگر از راهبردهای آشوبطلبانه بیبیسی ضریب دادن به اعتراضات فمنیستی و قهرمانسازی از زنان حاضر در خیابان است، راهبردی که با سوءاستفاده از مطالبات بانوان پس از فوت مهسا امینی پیش گرفته است. به همین جهت صفحات فضای مجازی بیبیسی بارها با اخباری از این جنس مواجه میشویم: «یک زن بهتنهایی درمقابل خودرو پلیس ایستاده است، دختران و زنان حجاب خود را آتش زدند و...» بیبیسی با همین هدف سطح این مطالبات را به مدارس کشانده و قصد دارد در اخبار خود اینگونه بازنمایی کند که وجه تمایز این اعتراضات با گذشته، حضور دانشآموزان در اعتراضات است. یکی دیگر از خطوط خبری که جریان رسانهای غربی بهویژه بیبیسی دنبال میکند بازنشر اخبار تجمعات ایرانیان خارج از کشور در حمایت از اغتشاشات ایران و نیز مواضع مسئولان و شخصیتهای غربی است. رسانههای غربی از این اقدام به دنبال این هستند که نشان دهند اعتراضات درون ایران در سطح بالایی از سوی دولتهای خارجی حمایت میشود تا از این طریق بتوانند پای جمعیت بیشتری را به خیابان باز کنند.بی بیسی در تلگرام نیز رویکردی کاملا مشابه با صفحه اینستاگرام خود را در پیش میگیرد.
رویکردی که جهت آن در یکی از مطالبی که 17 سپتامبر منتشر کرد کاملا مشخص است. این رسانه در کانال تلگرام خود یک عکس از سنگ مزاری منتسب به مهسا امینی منتشر میکند که روی آن نوشته شده بود: «ژینا تو نمیمیری، نامت یک رمز میشود.» بیبیسی یک بار با رمز ساعت هماکنون دقیقا 12 نیمهشب است شروع کودتا آژآکس در ایران را کلید زده بود و حالا البته با محاسباتی غلط قصد دارد یک بازی شکستخورده را به راه بیندازد. بیبیسی تعبیر رمز را در مطالب بعدی خود به نماد تغییر میدهد. خروجی این رویکرد بیبیسی در کانال تلگرامی این رسانه به بیش از 1500 مطلب در مورد ماجرای مهسا امینی و اغتشاشات پس از آن تبدیل میشود. درمجموع بیبیسی 3328 عنوان مطلب با مضمون فوت مهسا امینی و اعتراضات پس از آن تا ظهر روز جمعه در کانال تلگرام و پیج اینستاگرام خود منتشر کرده است که اگر آن را بر تعداد 23 روزی که از زمان به کما رفتن مهسا امینی میگذرد تقسیم کنیم متوجه میشویم که این رسانه روزانه 144 مطلب در مورد این ماجرا منتشر کرده است تا از رقیب تندروتر خود یعنی ایراناینترنشنال عقب نماند.
تمرکز مطلق بیبیسی بر آشوبهای اخیر ایران منجر به تولید حجم زیادی از غیرمستند و غالبا کماهمیت توسط این رسانه شده و سایر بخشهای خبری بیبیسی را نیز تقریبا به حالت انفعال درآورده است. چنین خروجیای باعث میشود تا برخلاف رویکرد به اصطلاح حرفهای و شفافی که همواره این رسانه سلطنتی بریتانیا مدعی آن بوده است تصویری کاملا زرد و آشوبطلب از بیبیسی بازنمایی شود و این یعنی بیبیسی در مواقع اغتشاشات تمام پروتکلهای خود را کنار گذاشته و دوشادوش ایراناینترنشنال برای دمیدن در آتش آشوبها تلاش میکند.
مهم هم نیست
مردم هم اصلا به اینها اهمیتی نمیدن
اگر واقعا زن در غرب ارزش داشت قلاده سگ بر گردنش می انداختند و در خیابانها می گرداندند و فیلم و عکس این صحنه خفت بار را به عنوان يک فراز از آزادی زن در جهان به نمایش می گذاشتند!