واقعه طبس مانوری احمقانه
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن ماه 1357 و تشکیل نظام مقدس جمهوری اسلامی بر اساس آموزههای اصیل دینی علاوه بر آن که ساختار حکومت پهلوی را به زیر کشید، بلکه با تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای با شعار وحدت جهان اسلام و در هم نوردیدن مرزهای جغرافیایی کشورهای مسلمان استراتژی های امنیتی و منافع منطقهای آمریکا را با شکست روبرو ساخت. آمریکا که تمام تلاش خود را معطوف به حمایت از رژیم پهلوی و جلوگیری از پیروزی انقلاب نموده بود، با پیروزی انقلاب اسلامی، سفارت خود را به عنوان پایگاهی برای طراحی و اجرای توطئه علیه انقلاب مبدل ساخت تا بتواند در پوشش دیپلماتیک برای شکست یا به انحراف کشاندن نظام نوپای اسلامی اقداماتی را انجام دهد.
توطئه های آمریکا در جهت شکست انقلاب اسلامی و از سوی دیگر ورود شاه به آمریکا با اجازه کارتر (رئیس جمهور وقت آمریکا) فصل جدیدی را در روابط ایران و آمریکا به وجود آورد که همراه با افزایش بی اعتمادی بود، به طوری که در 13 آبان 58 تقریبا دو هفته پس از دیدار بازرگان با برژنیسکی در الجزایر، گروهی از دانشجویان دانشگاه های ایران که بعدها به دانش جویان مسلمان پیرو خط امام معروف شدند به سفارت آمریکا در تهران حمله و 53 نفر آمریکایی را به گروگان گرفتند.
این عمل از سوی حضرت امام (ره) مورد تایید قرار گرفت و ایشان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا را «انقلاب دوم» نامیدند. اشغال سفارت آمریکا در تهران، حذف دولت موقت از صحنه اجرایی کشور، تثبیت پایه های قدرت و حاکمیت انقلابیون مذهبی و استمرار ماجرای گروگان گیری و شکست طرح های آمریکا جهت آزاد سازی جاسوسان خویش موجب بحرانی بزرگ و اختلاف نظر در دستگاه دیپلماسی آمریکا پیرامون چگونگی برخورد با انقلاب اسلامی گردید. گرچه در این میان شورای امنیت ملی آمریکا به سرپرستی برژنیسکی طرفدار اقدامات قاطع نظامی علیه انقلاب اسلامی شد، سرانجام گروه ویژه 132 نفره تحت عنوان «دلتا فورس» برای حمله به ایران و آزادی گروگان ها تشکیل شد و پس از بررسی های فراوان، در شامگاه چهارم اردیبهشت 59 هفت فروند هواپیمای غول پیکر نظامی 130-c و هشت فروند بال گرد نظامی مجهز آمریکای در عملیات موسوم به «پنجه عقاب» مرزهای هوایی جنوبی ایران را پشت سر گذاشته و در طبس فرود آمدند؛ اما چند ساعت بعد با طوفان شن بال های دو هواپیمای مجهز به تسلیحات نظامی در صحرای «پشت بادام» طبس با یکدیگر بر خورد کرد و منفجر شدند و هشت نفر از نظامیان آمریکایی جان خود را از دست دادند و با این انفجار آمریکایی ها تصمیم به لغو عملیات و بازگشت گرفتند.
با شکست تجاوز نظامی آمریکا، بلافاصله کارتر طی بیانیه ای که از طریق رادیو آمریکا در سراسر جهان پخش گردید، عدم موفقیت کشور آمریکا در این طرح را اعتراف و مجله تایم در مورخ 5 می 1980 در مقالهای تحت عنوان «شکست در صحرا» نوشت: « مأموریت کارتر برای نجات گروگان ها در درون شعله ها فرو رفت. برای کارتر به طور اخص و برای آمریکا به طور اعم، ماجرای طبس یک شکست نظامی و سیاسی بود.
یک بار ارتش مسلسل و پرقدرتش در ویتنام در حالی که از پای میافتاد و به خود میپیچد به زبونی و بیچارگی افتاد، و حالا به نظر رسید که قادر نیست حتی زمانی که هیچ دشمنی نمیداند که آن ها در آنجا هستند و علی رغم چهار ماه تمرین مداوم، نمی توانند هواپیماها را از برخورد با یکدیگر حفظ کنند»؛ اما حضرت امام خمینی (ره) نیز پس از تهاجم نظامی آمریکا در طبس با نگاه تیزبین خود، پیام بسیار مهمی به ملت ایران صادر کردند که اینک به بررسی بخش هایی از آن خواهیم پرداخت. « ملت رزمنده ایران، دخالت نظامى امریکا را شنیدید و عذرهاى کارتر را نیز شنیدید.
این جانب که کراراً گفتهام کارتر براى وصول به ریاست جمهورى حاضر است به هر جنایتى دست بزند و دنیا را به آتش بکشد، شواهد آن یکى پس از دیگرى ظاهر شده و مىشود؛ و اشتباه کارتر در آن است که گمان مىکند با دست زدن به این مانورهاى احمقانه مىتواند ملت ایران را که براى آزادى و استقلال خویش و براى اسلام عزیز از هیچ فداکارى رویگردان نیست، از راه خودش که راه خدا و انسانیت است منصرف کند.
کارتر باز احساس نکرده با چه ملتى روبروست و با چه مکتبى بازى مىکند. ملت ما ملت خون و مکتب ما جهاد است. این شخص انساندوست! «1» براى رسیدن به چند سال ریاست و جنایت، جان گروهى را تباه کرد، که محتمل است براى کم جلوه دادن جنایتش، هشت نفر را اقرار کرده باشد، در صورتى که طبع واقعه شهادت مىدهد که دهها نفر جان خود را در راه شهوات او از دست دادهاند و دهها نفر هم در کویر لوت سرگردان و در معرض مرگند ادعاى اینکه همه مسافران هواپیما را بردهاند، مخالف گزارشاتى است که به ما دادهاند. کارتر باید بداند که اگر این گروه به مرکز جاسوسى امریکا در تهران حمله کرده بودند اکنون از هیچ یک از آنها و از پنجاه نفر جاسوس محبوس در لانه جاسوسى خبرى نبود و همه رهسپار جهنم شده بودند.
کارتر باید بداند که حمله به ایران، حمله به تمام بلاد مسلمین است و مسلمانان جهان در این امر بى تفاوت نیستند. کارتر باید بداند که حمله به ایران موجب قطع نفت از تمام دنیا خواهد شد و دنیا را بر ضد او بسیج مىکند. کارتر باید بداند که این عمل احمقانه او در ملت امریکا چنان اثرى خواهد گذاشت که طرفداران او را مخالفان او خواهد کرد. کارتر باید بداند که با این عمل بسیار ناشیانه حیثیت سیاسى خود را به صفر رساند و از ریاست جمهورى باید قطع امید کند. کارتر با این عمل خود ثابت کرد که قدرت تفکر را از دست داده و از اداره یک کشور بزرگ مثل امریکا عاجز است. کارتر باید بداند که ملت 35 میلیونى ما با مکتبى بزرگ شده اند که شهادت را سعادت و فخر مىدانند و سر و جان را فداى مکتب خود مى کنند.» (صحیفه امام، ج12، ص: 255 و 256)
همانطور که ملاحظه میگردد حضرت امام (ره) در این بخش از پیام خود، هدف اصلی کارتر از حمله نظامی آمریکا به ایران را ضمن آزادی گروگان ها، پیروزی در انتخابات دوره دورم ریاست جمهوری میداند. زیرا او در حال طی کردن آخرین مراحل دوران اول ریاست جمهوری بود و به شدت در صدد کسب وجهه سیاسی-اجتماعی و در تلاش برای دست یابی به جایگاه یک قهرمان ملی به سر میبرد و پیروزی وی در این حمله می توانست او را به صورت یک قهرمان پیروز به دومین دوره ریاست جمهوری منتقل نماید. لکن با شکست آمریکا در این حمله نظامی، موجی از ناامیدی ملی در آمریکا پدید آمد به طوری که بر ژینسکی – مشاور امنیت ملی کارتر می گوید «ماجرای مفتضح ایران (حادثه طبس) یکی از سه عامل مهم شکست کارتر بود و این ماجرا احساس نامیدی ملی را بر انگیخت».
همچنین ویلیام سولیوان- سفیر آمریکا در تهران از این واقعه با عنوان «دوران تحقیر ملی آمریکا» یاد کرده و می نویسد «روش سست و بی قید حکومت کارتر و اقدامات نامعقول او ... به گروگان گیری اعضای سفارت آمریکا منجر شد و یک دوران تحقیر ملی که در تاریخ آمریکا نظیر آن دیده نشده است. آغاز گردید» همچنین باری روبین (کارشناس مسایل خاورمیانه) می گوید: «ماجرای طبس یک شکست دردناک برای کارتر و یک پیروزی برای ایران بود و موقعیت بین المللی آمریکا را به شدت تضعیف کرد»
موضوع دیگری که حضرت امام در پیام خویش بدان تصریح دارند این است که؛ ملت مسلمان ایران با نهضت بزرگ اسلامی خود و با خط سرخ جهاد و شهادت به عنوان سلاح نیرومند و مؤثر در صدد کسب آزادی از یوغ استعمار خارجی و استبداد داخلی است و برای نیل به این هدف با اهدای خون جوانان خود در برابر توطئه ها ایستادگی خواهد کرد.
امام خمینی (ره) در فراز دیگری از پیام خویش شکست آمریکا در صحرای طبس را حاصل و نتیجه قطعی امدادهای غیبی الهی می داند و در بیانات صریح خویش اعلام می دارد: «این مانور احمقانه به امر خدای قادر شکست خورد». (همان، ص256) از جنبه تاریخی واقعه حمله نظامیان آمریکا و شکست آنان به وسیله شن های بیابان تفتیده طبس، همانند واقعه حمل پیل سواران ابرهه به خانه کعبه و منهدم شدن آن توسط سنگ ریزه های فروریخته از منقار مرغان ابابیل می باشد.
شکست آمریکاییان در طبس توسط نیروهای غیبی الهی به گونه ای واضح و آشکار بود که حتی هارولد براون- وزیر دفاع آمریکا- وقتی در برابر این سؤال که چگونه این فاجعه بزرگ به وقوع پیوست او در حالی که به شدت متحیر بود چنین پاسخ می دهد: «آیت ا... خمینی در بالکن محل سکونت خود حضور یافت و با هر حرکت دست او یک هواپیما به زمین افتاد.»
این عبارت اشاره به همان نقش امداد غیبی الهی دارد که وزیر دفاع آمریکا این گونه بیان می دارد؛ اما فراز دیگری از پیام حضرت امام که در واقع یک «پیش بینی سیاسی» نیز قلمداد می شود سرانجام و فرجام ماجراجویی کارتر را این گونه بیان می دارد: «کارتر باید بداند که این عمل احمقانه او در ملت آمریکا چنان اثری خواهد گذاشت که طرفداران او را مخالفان او خواهد کرد. کارتر باید بداند که با این عمل بسیار ناشیانه حیثیت سیاسی خود را به صفر رساند و از ریاست جمهوری باید قطع امید کند. کارتر با این عمل خود ثابت کرد که قدرت تفکر را از دست داده و از اداره یک کشور بزرگ مثل آمریکا عاجز است.» (همان، ص256)
شکست آمریکا در عملیات آزاد سازی گروگان ها در واقعه طبس در زمان ریاست جمهوری کارتر سبب شد تا وی آرای عمومی را در انتخابات بعدی از دست بدهد. زمانی که وی در واپسین روزها و دقایق ریاست جمهوری خود نتوانست مسأله گروگان ها را خاتمه دهد اعتماد مردم به وی و حکومتش سلب شد. لذا جمهوری خواهان از این موقعیت استفاده و اعلام کردند که تلاش چندین ساله آمریکا به ویژه جمهوری خواهان برای ایجاد یک دولت وابسته در منطقه خلیج فارس با سقوط شاه و اقدامات نسنجیده دموکرات ها از بین رفته و حتی بدتر از آن، عملکرد ضعیف دموکرات ها به گونه ای بوده که عدهای به خود جسارت داده و دیپلمات های آمریکا را به اسارت می گیرند. نتیجه وضعیت فراهم شده، روی آوری افکار عمومی به جمهوری خواهان و شکست سخت دموکرات ها بود.
در این سال سرنوشت انتخابات آمریکا نه در واشنگتن بلکه در صحرای طبس رقم خورد. همچنین کارتر پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری این گونه زبان به اعتراف می گشاید: «سال های آخر ریاست جمهوری من در گروگان آیت ا... خمینی بودم» و در آخر مطلب خویش را با این عبارت از جمله نیویورک تایمز به پایان می بریم که؛ «داغ شکستی که آمریکاییان در ایران خوردند آنها را رها نخواهد کرد. این شکست ضربهای دوباره به احساس غرور و اعتماد به نفس آنان زد».