بایسته های تمدن سازی نوین اسلامی / از «دولت کارآمد» تا «جهان اندیشی»
به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا در هفدهمین نشست از هفتمین دوره سلسله نشستهای دورهای کرسیهای آزاداندیشی- که با موضوع "فرایند تحقق انقلاب اسلامی" به همت دانشگاه طلوع و مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری در قم- با حفظ پروتکلهای بهداشتی به صورت مجازی و حضوری برگزار میشود، به بایسته های تمدن سازی نوین اسلامی پرداخت و گفت: تمدن گرایان در مقابل دو نحله فکری نوگرایان و بنیادگرایان معتقدند؛ تمدن سازی اثبات هویت ملی و ظهور ارزش های ناشی از باورهای متعالی وانسانیت تراز دین وتعلق به عنصر زمین و زمان است. برای ساختن چنین تمدنی، نیاز به استلزامات بنیادی و بایسته های راهبردی و سازوکارهای کاربردی است وصرفاً از طریق تدارک و ظرفیت سازی های لازم، ایده تمدن سازی قابل تحقق است.
وی در ادامه به «منابع تمدنی» به عنوان اولین بایسته تمدن سازی اشاره کرد و گفت: معارف قرآنی و آموزه های سنت نبوی مهم ترین منبع معرفتی و اعتقادی و هویتی تمدن سازی اسلامی است. زمانی می توان به پروسه تمدن سازی اهتمام داشت که فرهنگ، اقتصاد، سیاست، جامعه و سبک زندگی بر این اساس استوار شود. دومین بایسته تمدنی «تولید علم دینی» و «اسلامی سازی علوم تجربی» است.علم برخاسته از منابع و عقلانیت دینی و تجربه مفید بشری، تا در میدان رقابت و مسابقه تمدن ها، هم عقب ماندگی ها را جبران کند و هم ما را در رقابت، جلو بیندازد. آن علم هنوز تولید نشده است.
حجت الاسلام والمسلمین مهاجرنیا گفت: فعال سازی اجزاء و ابعاد و نهادهایی که در قانون اساسی پذیرفتیم نیازمند به تولید علم مبتنی بر معارف قرآنی و آموزه های معصومین(ع) است. علم دینی مملکت داری و مدیریت کشور، علم قانونگذاری،علم قضاوت،علم فرهنگ سازی،علم کارحزبی،علم دیپلماسی و تعامل با دنیا، علم اخلاق، علم هنر و رسانه، ،علم اقتصاد و علم زندگی، همه اینها بایسته های تمدن سازی اسلامی است. بدون اینها ادعای تمدن سازی گزافه گویی است. نهضت نرم افزاری و تولید علم و نظریه پردازی که مقام معظم رهبری به راه انداخت، برای تمدن سازی باید جدی گرفته شود.
استاد فلسفه سیاسی در ادامه تحصیل «قدرت و اقتدار» را سومین بایسته تمدن سازی دانست و گفت: وقتی قرآن می فرماید « وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمْ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ»هر چه در توان دارید از نیرو و قدرت و امکانات و تدارکات به میدان مواجهه و رقابت بیاورید. این آماده سازی در همه عرصه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و نظامی است. اینها باید اقتدار درونی دولت اسلامی و قدرت بیرونی آن را آن قدر بالا ببرند که سبب «ترهبون به» وحشت دشمنان شناخته شده اعتقادی(عَدُوَّ اللَّهِ) و ملی(َعدُوَّکُمْ) و دشمنان ناشناخته(لَا تَعْلَمُونَهُمْ) بشود.
وی در ادامه افزود: منبع تمدن سازی یک الگوی رفتاری ثابت به نام « أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ» ترسیم کرده است که دو روی سکه قدرت را نشان می دهد در روی سکه «اقتدار رحمانیت» و در پشت سکه «شدتِ قدرت» تمدن اسلامی را آموزش می دهد. در سوره آل عمران بعد از جنگ شکست خورده احد به مسلمانان دستورداد:« وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمْ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» اگر هنوزمؤمن هستید، در سخت ترین شرایط هم سستی نکنید و غمگین نشوید، بر پایه بنیادها و منابع الهی استوار باشید که تراز شما برتر از دشمنانتان است.
استاد حوزه و دانشگاه در ادامه چهارمین بایسته تمدن سازی اسلامی را «دولت کارآمد» دانست و در تبیین آن گفت: تمدن اسلامی امری واقعی است و درمدار عناصر زمین و زمان و انسان و خدا شکل می گیرد و نیازمند سازمان تشکیلاتی و «دولت کارآمد» است تا زمینه های قانونی، امنیتی، انتظامی، رفاهی، حق طلبی، عدالت محوری و قدرتمندی را فراهم کند. چنین عنصر بایسته ای نیازمند به عنصر بایسته «استقلال» در تصمیم گیری، اعمال تصمیمات در قلمرو حاکمیتی و تمدنی خود در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی است و این مضمون آیه شریفه قرآن است که فرمود «لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا» خداوند هرگز و هیچگاه و در هیچ موردی راه سلطه کفار و وابستگی ذلّت بار و تقلید کورکورانه منافی با استقلال را برای مسلمانان نمی پسندد.
حجت الاسلام والمسلمین مهاجرنیا در پایان جلسه رویکرد «جهان گرایی» و جهانی اندیشی را ششمین عنصر بایسته تمدن سازی نوین اسلامی معرفی نمود و گفت: رسالت اسلام، عمومیت و شمولیت دارد و اختصاص به زمان و مکان و مخاطبان خاصی ندارد. با ملی اندیشی دینی و ملی گرایی وطنی، تمدن سازی اسلامی غیر ممکن است، زیرا جهت گیری رسالت معارف قرآنی و آموزه های دینی بر پایه خطابِ «للناس» و«للعالمین» و«للانسان» همه جهان و همه بشریت را در دایره خود قرار داده است.