سقوط جمعیت و نگرانی از پنجره جمعیتی
اشاره: فرزندآوری یکی از مسائل بسیار مهم و چالشی عصر حاضر در کشور ایران می باشد که دستمایه ای برای معاندان نظام در راستای ضربه زدن به انقلاب اسلامی شده است و در این راه از هر شیوه ای خصوصاً القاء شبهات در افکار و اذهان استفاد می کنند.
از این رو خبرنگار گروه جمعیت و تعالی خانواده خبرگزاری رسا، در سلسله مباحثی به پاسخ شبهاتی پیرامون تشکیل خاواده و فرزندآوری پرداخته است.
شبهه می تواند ساعت ها بحث های ترویجی درزمینه فرزند آوری اثر آن را از بین ببرد، چراکه به لحاظ تأثیرگذاری ذهنی، وزن بیشتری دارد و به محض اینکه مطرح می شود در ذهن قرار می گیرد؛ بنابراین لازم است نسبت به موضوعات و شبهات مختلف اشراف کافی داشته باشیم، در این مباحث به پاسخ برخی شبهات رایج در زمینه فرزند آوری می پردازیم تا فعالان اجتماعی در این زمینه بهتر بتوانند در اقناع افکار عمومی نقش آفرینی کنند .
از جمله شبهاتی که در مسئله جمعیت و فرزندآوری مطرح می شود، ادعای غیر علمی بودن نگرانی ها در مسئله جمعیت و فرزندآوری در جامعه ایران است. این در حالی است که علاوه بر پژوهشگران داخلی ، سه طیف درخارج از کشور به موضوع بحران جمعیت ایران پرداخته اند.
طیف اول شامل مجموعه های جمعیت شناسی است که به دو بخش گروه تقسیم می شوند: الف. جمعیت شناسان سیاسی/ ب: جمعیت شناسان علمی
از جمله جمعیت شناسان سیاسی، «جک گلدستون» پدر جمعیت شناسی سیاسی است که اهداف سیاسی دارد و از جمله جمعیت شناسان علمی « فلیپ لانگمن» است. هر دو گروه اذعان دارند که بحران جمعیتی ایران بیسابقهترین بحران جمعیتی در قیاس با همه کشورها و زمان ها است.
یکی از شاخصهای بی سابقه بودن سقوط جمعیتی در فاصله زمانی کوتاه است به طور که ایران به سطح جایگزینی رسیده است یعنی برای جایگزینی والدین که دو نفرند در نسل بعدی (با احتساب ۰.۲ سهم حوادث) باید به تعداد ۲.۲ فرزند آوری صورت بگیرد تا ثبات جمعیتی باقی بماند، تا وقتی این پدر و مادر از دنیا رفتند دو فرزند به جای ایشان باقی بماند این در حالی است که نرخ باروری در ایران حدود۱.۶تا۱.۷ است.
جمعیت شناسان مختلف به این موضوع پرداخته اند البته کسانی که انگیزه های سیاسی دارند با ابراز خرسندی و شگفتی (که چگونه به این وضعیت اسفبار جمعیتی رسیدیم) به این مسئله اشاره می کنند.
طیف دوم نهادهای زیر نظر سازمان ملل هستند با وجود اختلاف نظر آی نسبت به این امر اجماع دارند.
طیف سوم، سرویس های اطلاعاتی و جاسوسی کشورهای مانند ( حتی کشورهای همسایه) هستند که به صورت پنهان ایران را مورد مطالعه قرار می دهند مثل پنتاگون و امثال آنها و کشوری مثل عربستان نسبت به سطح جمعیتی در ایران اطلاع داشته و ما از این غافل بوده ایم.
نرخ میانگین ۱.۷ فرزندآوری به این معناست باروری هر خانم ایرانی در طول حیات به دو فرزند هم نمی رسد برای ارزیابی واقعی مادر مثلاً ۱۰۰ نفر همراه با ۱۷۰ بچه را در سالنی جمع کنیم مشخص میشود که برخی زنان چهار فرزند دارند و برخی اصلاً فرزند ندارند، در واقع دو گروه از زنان ( در استانهای مرزی با استانهای مرکزی) هستند که توضیح داد فرزند بین آنها بسیار متفاوت است.
چرا با وجود قرار داشتن جامعه ایران در پنجره جمعیتی نگران باشیم؟
در زمینه واقعیات آماری شبهه وجود دارد که گفته می شود ما در فاز طلایی هستیم، یکی از جمعیت شناسان گفته بود وقتی در شرایط عروسی جمعیتی هستید چرا عزا گرفته اید؟
پنجره جمعیتی یعنی بین ۶۵ تا ۷۰ درصد افراد جامعه در سن ۱۵ تا ۶۵ سال باشند این شرایط در حال حاضر در کشور ما حاکم است بعضی از این شرایط اینطور برداشت می کنند که نباید نگران پیری جمعیت بود.
مهمترین نکته در مورد پنجره جمعیتی این است که بازه ای ۴۵ ساله را در بر می گیرد باید دید که تراکم جمعیت به شکل متقارن در این بازه توزیع شده است یا خیر؟ برای پاسخ به این سوال اولا باید توجه داشت که هرم جمعیتی باید واقعاً به شکل هرم باشد. یک هرم قاعده بزرگتر و پهن تری دارد، بدین معنا که توزیع جمعیت در جامعه استاندارد باید به گونهای باشد که تعداد افراد با سنین پایین تر بیشتر از کهنسال باشد، اگر شکل هرم تغییر کند یعنی معکوس حالت قبل شود وضعیت جامعه به طرف قطر حرکت می نماید.
کشورمان در پنجره جمعیتی توزیعی نامتقارن دارد، یعنی جامعه به سرعت به طرف پیری حرکت می کند در توزیع جمعیتی هرم اکثر جمعیت در سنین بعد از جوانی متمرکز شده است.
پنجره جمعیتی دو کاربرد اقتصادی و مولد بودن دارد، در زمینه اقتصادی افراد از ۱۵ تا ۶۰ سال مشغول به کار هستند اما در زمینه مولد بودن قضیه به این شکل نیست یعنی خانمی که در سن ۴۷ سالگی قراردارد مولد نیست،فارغ از اینکه زنان حدود ۴۵ سالگی و مردان در سنین بالاتر وارد دوره یائسگی می شوند اما نمونه های آماری در ایران نشان می دهد که زنان از حدود ۳۷ و ۳۸ سالگی به بعد دیگر بچه نمی آورند از طرف دیگر تبلیغات دو دهه گذشته باعث شده که اگر زنانی در سنین ۳۴ و ۳۵ سالگی هم بخواهند بچه دار شوند در سیاست های مدون آن را با خطر بالا تلقی کنند که این مطلب را کادر درمان هم به جامعه تلقی می کنند.
اینها ثبات متمایز پنجره جمعیتی در ایران است نشان دهنده ی دوران جدید بنابراین اینکه گفته شود ۱۵ سال تا بسته شدن پنجره جمعیتی باقی است در مورد کاربرد اقتصادی پنجره جمعیت درست است اما در زمینه مولد بودن جمعیت حدود چهار ای پنج سال بیشتر فرصت نداریم چرا که جمعیت ایران به سرعت وارد دوره یائسگی می شود به این معنا که گروهی که از سن مولد بیرون می روند فوق العاده عظیم اند.
با توجه به عدم پختگی زوجین در اوایل ازدواج فرزندآوری آسیب زا نیست؟
این شبهه مطرح میشود که جوانانی که تازه ازدواج کرده اند از هوش اجتماعی خوبی برخوردار نیستند بنابراین در ابتدای ازدواج نباید بچه دار شوند چون از مسائل زیادی بی اطلاعند پس باید به پختگی برسند بعد فرزند بیاورند پیرامون این شعبه چند نکته حائز اهمیت است:
نکته اول: مسائلی که پیرامون تعامل با دیگران (در محیط کار،خانواده،همسر،فرزندان و...) مطرح است اکثرا جنبه آموزشی دارد برای مثال اگر مادری بداند که بر سر بچه شیرخوار فریاد بزند او می ترسد معنی درس به شکل پایدار در روی و اثر گذار است این کار را نمی کند، در این سال مادر چگونه باید با فرزند برخورد کند؟ داد زدن یا تنبیه بچه یک ساله چه اثرات مثبت یا منفی دارد و خطرات و آثار زیانبار این کار چیست؟
اینها مباحث نیست که اگر خانم جوانی که تازه ازدواج کرده آن را نداند با گذر زمان و مثلاً بعد از گذشت ۵ سال خود به خود بداند این نوع پختگی آموزشی است یعنی فرد در این زمینه باید آموزش ببینند. نکات مختلفی در مورد فرزندآوری و تربیت فرزند از دوران بارداری گرفته تا دوران شیردهی و ملاحظات هفت سال اول و دوم کودک هست که فرد باید بیاموزد اتفاقاً وقتی سن بالا می رود آماده فرد برای یادگیری و عمل به آن مطالب کمتر می شود.
نگرانی از اینکه والدین می توانند نقش خود را به درستی ایفا کنند به وسیله آموزش و رشد عقلی رفت میشود به طوری که حتی پخته تر از نسل های قبل بتوانند نقش خود به عنوان و پدر و مادر انجام دهند.
نکته دوم: یک نوع از رشد درونی است یعنی فرد در هر مرحله یک نوع بلوغ و فهم می رسد فهم یک بچه ۱۶ ساله با بچه ۱۰ ساله متفاوت است بعضی رفتار های اجتماعی ناگهانی و فرصت کم های فراوانی را ایجاد می کند در فرزندآوری هم پختگی زیادی ایجاد می شود، یعنی زن به محض اینکه مادر می شود به لحاظ روانی این آمادگی را پیدا می کند که نقش مادری را ایفا کند.
ادامه این مطلب در شماره دوم منتشر خواهد شد.