قاتل کیست و چه اهدافی دارد؟
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، اخیراً از سوی یکی از شبکه های جیره خوار اجنبی، اخباری منتشر شد که باعث شوک همگان گشت. مصاحبه ای ظاهرا خصوصی از شخص اوَّل دیپلماسی کشور، آقای ظریف. همگان می دانند که کشور در اوضاع حسَّاسی به سر می برد. از یک طرف مردم زیر فشار ناکارآمدی های مسئولین دولتی هستند، از سوی دیگر به انتخابات ریاست جمهوری نزدیک می شویم و سایه ویروس منحوس کرونا بر سر مردم جهان سنگینی می کند.
این مصاحبه عجیب به امور جزئی و کلی بسیاری اشاره می کرد، بصورت کلی این مصاحبه به 1- دو گانه سازی بین گفتمان مقاومت و دیپلماسی، 2-دفاع از گفتمان سازش 3-مقصر جلوه دادن گفتمان مقاومت در وضع کنونی مردم نه ناکارآمدی دولت و ... اشاره دارد.
در اولین واکنش، سخنگوی وزارت خارجه این فایل را خصوصی و صرفا برای ضبط در حافظه تاریخی و تقطیع شده قلمداد کرده. البته این توضیح برای افکار عمومی کافی نیست که تقطیع منجر به تحریف معانی شده است یا خیر؟ وصد البته واکنشی نسبت به افکار عمومی گرفته نشده است. چه کسی مسئول تشویش اذهان عمومی است؟
انتشار سؤال برانگیز یک صوت و لزوم پاسخگویی دولت و مشاورین آشنای رئیس جمهور
البته اینکه چطور این مصاحبه حساس و شبهه ناک سر از شبکه معاندی که خود را جیره خوار قاتلین کودکان و مظلومان می داند، درآورده بسیار سوال برانگیز است. دولت محترم و مشاورین آشنای رئیس جمهور در درجه اول باید پاسخگو باشند. ورود دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی برای این امر بسیار ضروری می رسد، چرا که هم پای منافع ملّی در میان است و هم بحث مهندسی انتخابات پیش رو!
بعد از انتشار مصاحبه، که بسیار شبیه «قتل های جنایی» شده، از یک طرف شبهات بسیار زیادی اذهان عمومی را تهدید می کند و از طرف دیگر گمانه زنی هایی راجع به اینکه چه کسانی و با چه هدفی این مصاحبه را منتشر کرده اند، صورت گرفته است.
آنچیزی که قطعی است، خسارت اذهان عمومی در این برحه حسَّاس است، گذر زمان حتما نشان می دهد که کدام جریان بدنبال خلق این جریان بوده است!
به صورت خلاصه می توان سه جریان را در مظان تهمت دانست؛ 1-جریان انقلابی، 2-جریان های ضد انقلاب و معاند، 3-جریان غرب گرای داخلی
1- جریان انقلابی؛ این جریان از ابتدای انقلاب با تمام وجود در کنار مردم و انقلاب اسلامی ایستاده است. جریان انقلابی آرمانش حفظ منافع ملی مردم و انقلاب است. برخی از جریان های سیاسی از جمله طیفی از اصلاح طلبان انقلابی ها را متهم قلمداد می کنند، چرا که در رفتار و گفتار قاطعیَّت دارند و صد البته از منتقدین اصلی مذاکره بازی های دولت هستند. امَّا همگان می دانند «جریان انقلابی» تابع فرامین رهبری است و همچون مراد خود، اصل رفع تحریم و مذاکره را بد نمی داند، آنها دستگاه دیپلماسی کشور با تمام نقص هایش را از کلیَّت نظام قلمداد می کنند. آنها هرچند به رفتار های تیم مذاکره و ساده دلی آنها منتقد هستند، امَّا تحریم را برای کشور مضر می دانند. اگر این جریان اعتراضی به دولت دارد، بخاطر گره زدن تمام امور کشور به مذاکره است، بخاطر اعتماد بیجا به کدخدا و بخاطر ضعف های مدیریتی در تامین مرغ و گرانی مسکن و بیکاری است.
نکته ای که همگان حتی دشمنان نیز می دانند، این است که جریان انقلابی حاضر نیست با اجنبی های ضد انقلاب زیر یک سقف باشد چه برسد به اینکه بخواهد اطلاعات مهم کشور را به آنها بدهد. و از طرف دیگر، اشتباه راهبردی دولت در اعتماد به غرب، در نگاه عموم مردم آنقدر مفتضح شده است که نیاز به این حرکات ایذایی نیست. جریان انقلابی هیچ گاه از مخیله خود نمی گذراند که در وجهه شهید سرافراز سلیمانی سرسوزنی خدشه وارد شود. هرچند لشکر سایبری با برنامه از پیش تعیین شده بدنبال مقصِّر جلوه دادن این جریان بر خواهد آمد، امَّا با کمی تامُّل روشن خواهد بود که این جریان کمترین و شاید هیچ نفعی از این اقدام نخواهد برد!
2- جریان های معاند؛ استکبار جهانی آمریکا و رژیم کودک کش اسرائیل مدَّت هاست با سرمایه گذاری های چند هزار میلیارد دلاری بدنبال بمباران افکار عمومی مردم عزیز هستند. زراد خانه های دروغ پراکنی و شبهه پراکنی آنها، در ایام انتخابات بسیار فعَّال می شود.
هدف اصلی آنها از بین بردن نظام اسلامی و به زانو در آوردن مردم است. آن شیاطین این هدف را از طریق بدنام کردن نظام، ایجاد تفرقه در صفوف مردم و مهندسی جریان های درونی دنبال می کنند.
آنها می دانند در کوتاه مدَّت نمی توانند به اهداف خود برسند، پس چه بهتر که بصورت بلند مدَّت جریان هایی روی کار بیایند یا در اداره امور مردم ناتوان باشند و یا امتیازات بیشتری به استکبار می دهند تا بصورت فرسایشی و بلند مدَّت مردم را از انقلاب اسلامی دلسرد کنند!
اینکه چگونه این معاندین به اسرار دولتی دست پیدا کرده اند جای تعجُّب دارد! آیا دولتیان آشنا همچون گذشته فریب ساده لوحی اطرافیان را خورده اند؟ آیا بکار بردن افراد مساله دار باعث این افتضاح شده است؟ چرا دولت محترم که از سوراخ جاسوس در مساله مشاورین، شهادت شهید فخری زاده و حادثه نخورده یک افتضاح دیگر را به بار آورده است؟
سوال مهم دیگر این است که هدف استکبار از این اقدامت چیست؟ آیا آنها در مذاکرات بدنبال امتیازات بیشتر هستند؟ آیا آنها همچون گذشته می خواهند ایران در مذاکرات شتاب زده عمل کند؟
یا آنها می خواهند اذهان عمومی را فریب دهند تا در قالب جنگ های شناختی و عملیات روانی مهندسی صورت بگیرد و مردم به کسی اعتماد کنند که بیشترین منافع آنها را تامین خواهد کرد؟
با توجَّه به سابقه سیاه استکبار و ایادی جیره خوارش ، همه این امور بسیار محتمل به نظر می رسند. صد البته مسئولین دولتی و امنیتی می توانند با اقدامات راهبردی خود از رای مردم صیانت کنند و جلوی سوء استفاده دشمنان را بگیرند.
3- جریان غرب گرا؛ با پیروزی انقلاب اسلامی، جریانی در کشور وجود داشته که به آرمان های انقلاب باور اساسی نداشته. آنها اگر زمانی هم در قدرت سخت حضور مستقیم نداشته اند، امَّا با تغییر آرایش به تقویت قدرت نرم خود پرداخته اند.
آرمانشهر این جریان نه بهشت برین بلکه غرب است. و جامعه جهانی در کدخدا و چند کشور اروپایی خلاصه می شود. بسیار دم از مردم می زنند ولی احترام به مردم تا زمانی است که مردم افکار و گفتار آنها را تکرار کنند. آنها بصورت بنیادی تنها راه خلاصی کشور را تسلیم در برابر غرب می دانند. پس بیراه نیست که از آب خوردن تا مرغ و از هسته ای تا عزَّت گذر نامه را به دوستی با کدخدا(تسلیم در برابرش) گره بزنند.
بعد از 8 سال صبر استراتژیک نظام و مردم در برابر اعتماد به گفتمان این جریان، همه مردم فهمیدند که از نمد تسلیم، جز کلاه بزرگ گرانی و بی عزت شدن و سوء استفاده زالو های اقتصادی از دلار جهانگیری و بورس روحانی عائد نمی شود. امروز گفتمان غرب گرایی با کمترین اقبال عمومی موجه است. این مساله در کاهش شدید محبوبیَّت رئیس جمهور کاملا عیان است.
ناتوانی در اداره معیشت مردم، گرانی چند صد درصدی مسکن، وسائل نقلیه، ضعف در مدیرت بحران های سیل و زلزله، دروغ های بنزینی و بورسی و صدها مساله دیگر، این گفتمان را در مرحله مرگ قطعی قرار داده است. مگر اینکه شوکی وارد شود و این محتضر را از مرگ حتمی نجات دهد!
در گفتمان لیبرالی که قبله آمال غرب گرایان است، شوک و تخدیر افکار عمومی دو عامل مهم برای بقای در قدرت است. شوک تورم شدید، شوک افزایش قیمت دلار، شوک سایه جنگ و ... از اموری بود که در این سالها توسط اتاق های فکر آشنا روی مردم آزمایش شد.
یا غربگرایان آماده پذیرش شکست و بازگشت به سوی مردم هستند؟
کم کم به انتخابات ریاست جمهوری نزدیک می شویم، دولت با کارنامه بسیار ضعیف توان پاسخگویی به مردم را ندارد، آیا غربگرایان آماده پذیرش شکست و بازگشت به سوی مردم هستند؟ بر اساس تجربه تاریخی، آنها هیچ گاه بصورت واقع بینانه با مسائل و مشکلات مواجه نشده اند و صرفا منفعت گرایانه بدنبال فرار از مسائل هستند. آنها نیاز شدید دارند که برای اشتباهات سهمگین خود سرپوشی پیدا کنند! تا شاید بتوانند مردم را به سوی خود جلب کنند!
این اقدام برای آنها منفعت های مختلفی دارد:
1- تقصیر ناکارآمدی ها و ضعف ها را به گردن دیگران بیاندازند.
2-با دوگانه سازی گفتمان «تسلیم-مقاومت» اذهان عمومی را مشوش کنند و با یک شوک، اذهان مردم را دچار اختلال کنند تا مردم یا از روی ترس تصمیم بگیرند و یا مرعوب جنگ های روانی لشگر سایبری بشوند!
3-به کدخدا و غربی ها امتیاز بدهند! در ادبیات سیاسی، این اقدام یک پیغام شفاف و واضح برای غرب دارد. غربگرا ها بصورت علنی به کدخدا می گویند ما حافظ منافع شما در داخل کشور هستیم پس شما هم با تبلیغات گسترده در شب های انتخابات حافظ منافع ما باشید! حمایت عجیب بی بی سی و شبکه های معاند از نامزد انتخاباتی یک جریان خاص و تشویق مردم به رای دادن به او بهترین شاهد براین مدعاست!
4- با طرح مسائل حاشیه ای، از یک طرف گفتمان انتخابات را عوض کنند و از طرف دیگر، جبهه حریف داخلی خود را دچار آشفتگی و تفرقه کنند!
البته در ابتدای امر، بسیار بعید به نظر می رسد که غرب گرایان بخواهند، آقای ظریف را قربانی این امور کنند! ولی با تامُّل در سابقه این جریان نه تنها بعید نیست بلکه بسیار محتمل است. وقتی آنها پروژه «عبور از رئیس جمهور دوم خردادی» و «رحم اجاره ای بودن روحانی» و فتنه های دردناک و سهمگین 78، 88 و 96 را در کارنامه دارند، حذف «ظریف» برای آنها کار مشکلی نیست. ظریف هر چند در نگاه آنها می توانست مفید باشد، ولی بخاطر افول در افکار عمومی، دیگر کارآیی لازم برای آنها را نخواهد داشت. خاصه اینکه «آقای ظریف» حاضر به امتیاز دهی نشده و از شرکت در انتخابات انصراف داده است! او بیشتر خود را مرد مذاکرات و دیپلماسی می داند نه اداره معاش و اقتصاد مردم و این امر مطلوب غربگرایان نیست! آنها نیاز دارند همچنان تمام مشکلات کشور را به مذاکره با غرب و کدخدا گره بزنند. آنها نیاز دارند تا برای باقی بودن در قدرت بهانه ای داشته باشند!
دولت روحانی و مشاورین آشنای ایشان، محل پاسخگویی به این شبهات هستند و صد البته آنها برای حفظ منافع ملی و صیانت از آرای مردم موظف اند نسبت به این مساله حساس پاسخگو باشند.
آنها می بایست در سریعترین زمان ممکن با اظهار نظر های قاطع، جدایی خود از خط غربگرایان و معاندین را اعلام کنند. آنها برای احترام به مردم باید اجازه ورود سریع و گسترده دستگاه های امنیتی به این قضیه را بدهند تا دست جواسیس و معاندین برای سوء استفاده های احتمالی باز نباشد!/841/
جعفر بحرینی