قاطعیت شهید قاضی در برابر منکرات مثال زدنی بود
خبرگزاری رسا ـ همزمان با سی و یکمین سالگرد شهادت آیت الله قاضی طباطبایی، خبرنگار رسا به سراغ حجتالاسلام طباطبایی، فرزند اولین شهید محراب رفته و گفت و گویی ترتیب داده است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در تبریز، در وصف عالم گرانقدر شهید آیت الله سید محمدعلی قاضی طباطبایی بسیاری گفته اند و نوشته اند و بی گمان پس از این نیز خواهند گفت و نوشت، تا مگر گوشه ای از حق مطلب ادا و قطره ای از دریا و اندکی از فضایل بسیار آن بزرگ آشکار شود و با زنده نگه داشتن یاد و خاطره آن مردان خدا، راهی به سوی فوز و فلاح و سیره و منش این بزرگان بگشاییم.
ضمن ارج نهادن به تمام تلاش های ارزشمندی که در معرفی این شخصیت عظیم الشأن انجام یافته از آنجایی که هنوز بسیاری از جنبه های چشم نواز شخصیت آن عزیز و بسیاری از ماجراهای دلنشین و عبرت آموز زندگی آن مرد سلحشور ناگفته و نانوشته مانده است، از این روی بر آن شدیم گفتگویی با حجت الاسلام سید محمد تقی قاضی طباطبایی، فرزند آن شهید عالی قدر انجام دهیم.
حاصل این گفت و گو به شرح ذیل است؛
رسا ـ چه شد که به تحصیلات حوزوی روی آوردید و شهید بزرگوار آیت الله قاضی در این امر خیر، چه اندازه مؤثر بودند؟
امر تحصیلات حوزوی در خانواده، مربوط به این اواخر نیست. سلک روحانیت در خانواده ما به چندین صدسال بلکه به هزار و چند سال قبل برمی گردد.
این رویه را می توان به این صورت تصور کرد که لباس روحانیت بلکه لباس علمایی از زمان حضرت پیغمبر (ص) میراث گرانبهای خانواده ماست. بنابراین از زمان رسول الله (ص) این رویه در سلسلهی ما جاری و ساری بوده است تا می رسیم به زمان مرحوم والد شهید و ایشان نیز علاقه عجیبی به شغل و راه نیاکان خود داشتند بدین جهت همیشه تشویق می کردند حداقل یکی از فرزندانش این مسئولیت را بپذیرد و چراغ روحانیت را در این سلسله روشن نگهدارد و بنده ناچیز نیز چون علاقه زیادی به این شغل شریف داشتم از زمان حال حیات و قبل از شهادت مرحوم والد، در حدود هفت یا هشت سال بود مشغول تحصیل علوم حوزوی بودم و پس از شهادت والد معظم نیز این مسئولیت را به طور مضاعف احساس کردم البته معظم له خیلی مشتاق بودند که جوانان مشغول تحصیلات علوم قدیمه و جدیده بشوند و علاقه داشتند از خانواده های اصیل، حتماً یکی از جوانانشان مشغول علوم حوزوی بشوند و نگذارند این علم از خانواده های اصیل ریشه کن شود.»
رسا ـ برخورد و منش شهید قاضی با اهل خانه چگونه بود؟
برخورد مرحوم والد شهید با اهل خانواده بسیار متواضعانه و محبت آمیز بود و رفتارشان سرشار از مهربانی و عطوفت و مؤدبانه بود و اکثر اوقات با نصیحت های حکمت آموز مجلس آرایی می فرمودند.
هر گاه از کسی رفتاری برخلاف شئون اسلامی ملاحظه می فرمودند در کمال قاطعیت مقابله می کردند.
رسا ـ رفتار آیت الله قاضی به طور اخص با جنابعالی چگونه بود؟ چه احساسی از آن بزرگوار دارید؟
رفتار ایشان با فرزندان و یا بنده سرشار از محبت و کوچک نوازی و مهرپروری متواضعانه بود و هیچ وقت تندخویی نمی کردند، مگر در مواقعی که مرتکب خلافی که به دور از شئونات اسلامی بود می شدیم، آنگاه برخوردها قاطع توأم با تادیب و تذکر و روشنگری قبح موضوع و راه اصلاح موضوع بود.
این مسئله را هم تذکر بدهم که رفتار مرحوم آقا، چنانچه بعضی ها تصور می کردند که ممکن است خشک و مقدس مابانه باشد، نبود. بلکه بصورت عادی و خیلی ملایم مثل رفتاری که اکثر پدر و پسرها با هم دارند بود و روی هم رفته مرحوم والد شهید را می توان به این صورت گفت که رفتار ایشان با فرزندان سرشار از محبت و شادی و لبخندهای روح نواز و هم صحبتی های دل انگیز بود. ایشان با تمام عظمت روحی و علوّ فکری همه فرزندان خود را به دامن پرمهر خود می نشاند. ایشان به حق یکی از مظاهر عواطف اسلامی بود.
رسا ـ لطفاً از خصوصیات پدر بزرگوارتان در رسیدگی به مشکلات مراجعان و رفتار با اطرافیان برای ما بگویید.
از خصوصیات بارز شهید آیت الله قاضی طباطبایی با مراجعین این بود که هیچ وقت مراجعه کننده را بدون جواب رد نمی کرد و حتماً چه درخواست مراجعه کننده درست بود یا نادرست جواب می داد و بدون جواب نمی گذاشت و اگر مشکل مالی داشت تا جایی که امکان داشت خودش کمک می نمود و یا به وسیله بعضی افراد خیر کمکی می کرد و یا با ارجاع به افرادی مشکل شخص را حل می نمود. رفتار ایشان با اطرافیان مؤدبانه و متواضعانه بود و در دل هیچ کس از اطرافیان و غیراطرافیان را نمی شکست و همیشه با احترام برخورد می کرد و به دور از تکبر و غرور بود.
رسا ـ لطفاً چند نمونه از توصیه های ایشان به اعضای خانواده و اطرافیان را بفرمایید.
توصیه ایشان به اعضای خانواده بیشتر در این محور بود که هر کاری انجام میدهید خدای متعال را در نظر بگیرید و اول رضای خدای متعال در نظر باشد و بعد منفعت خود. و توصیه می کردند زیاده از حد مادی و دنیاطلب نباشید و به عالم آخرت بیشتر فکر کنید و مبارزه در راه اسلام و دین را بر همه چیز مقدم بدارید و نگذارید اسلام و قرآن مهجوز بماند. دشمنان اسلام بر مسلمانان غلبه کنند. خصوصاً عشق ورزیدن به ائمه اطهار (ع) را بیشتر توصیه می کردند و علاقه عجیبی به حضرت اباعبدالله الحسین (ع) داشتند و در روزهای عاشورا که دسته عزاداری به منزل می آمدند اشک می ریختند و تعصب عجیبی به ائمه اطهار (ع) داشتند و توصیه می کردند همیشه دست به دامن ائمه اطهار (ع) باشید و توصیه می کردند به فرایض دینی علی الخصوص به نماز که حتماً اول وقت به جا آورید و اصرار داشتند حتماً با نماز جماعت نماز بخوانید که موجب وحدت مسلمین و شیعیان است.
رسا ـ از این که فرصت خود را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید، متشکرم./935/د101/س
ارسال نظرات