ولایت فقیه و کارآمدی
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، ولایت فقیه؛ پیشران تمدن و ستون عزت و کرامت و پیشرفت و عدالت و استقلال و آزادی و تضمین حقوق ملت و آزادیهای مشروع و مردمسالاری اسلامی در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است.
ولایت فقیه در منظومه فکری انقلاب اسلامی، تنها زعامت دولت و امت و مدیریت جامعه اسلامی نیست؛ بلکه محور تمدن و پیشران محرک و نماد هویت تاریخی و فرهنگی ملت ایران بهسوی تمدن نوین اسلامی است. این جایگاه، هم مبنای مشروعیت دینی و هم ضامن کارآمدی نظام در عرصههای داخلی و بینالمللی است.
ولایت فقیه توانسته است در ۴۶ سال انقلاب، کارآمدی خود را نشان دهد و بهعنوان ستون خیمهٔ پیشرفت و عدالت، جامعه را به سمت تحقق «حیات طیبه» هدایت کند. ولایت فقیه بر پایهٔ مبانی نظری، سازوکارهای عملی و شواهد تاریخی ـ اجتماعی استوار است.
مبانی نظری ولایت فقیه بهمثابه پیشران تمدن
- پیوند دین و سیاست: در اندیشهٔ اسلامی، دین تنها به عبادات فردی محدود نیست؛ بلکه سعادت دنیوی و اخروی را توأمان دنبال میکند. ولایت فقیه ادامهٔ ولایت معصوم در عصر غیبت و پاسدار هویت توحیدی جامعه است.
- رهبری حکیمانه: فقاهت و عدالت دو معیار اصلیاند که رهبری را از قدرتمحوری به هدایتمحوری ارتقا میدهند.
- تمدنسازی: ولایت فقیه فراتر از مدیریت روزمره، نقش ثباتبخش و آیندهنگر دارد و مسیر مقاومت و پیشرفت را در برابر فشارهای جهانی روشن میسازد.
کارآمدی ولایت فقیه در حکمرانی و تجربه ۴۶ ساله انقلاب
ثبات سیاسی و امنیت اجتماعی
ولایت فقیه بر اساس ساختار مستحکم نظیر مجلس خبرگان و امتداد حقوقی و راهبری قوای سهگانه و نهادهای عالی حاکمیتی، توانسته است کشور را از بحرانهای متعدد (جنگها، فتنهها، تحریمها) عبور دهد.
مدیریت دفاع مقدس و جنگ دوازدهروزه نمونههای بارز این کارآمدیاند.
جهتدهی راهبردی و کلان
ولی فقیه نقش «مهندس تمدنی» را ایفا میکند؛ یعنی خطوط اصلی حرکت جامعه را مشخص میسازد:
- عدالت اجتماعی
- استقلال سیاسی
- اقتصاد مقاومتی
- گفتمان مقاومت
- پیشرفت علمی و فناوری
دفاع از هویت فرهنگی
تمدن بدون هویت فرهنگی ریشهدار در باورهای الهی و ارزشهای متعالی ممکن نیست. ولایت فقیه محور صیانت از خانواده، معنویت، سبک زندگی اسلامی و استقلال فرهنگی است.
دستاوردهای ولایت فقیه در عرصههای تمدنی
استقلال سیاسی
ایستادگی در برابر فشارهای آمریکا و اروپا و حضور فعال در سازمانهای بینالمللی مانند شانگهای و بریکس، استقلال تصمیمگیری ایران را تضمین کرده است.
پیشرفت علمی و فناورانه
ایران با قرار گرفتن در رتبهٔ نخست منطقه در تولید علم و پیشرفت در فناوریهای نوین (نانو، بیوتکنولوژی، انرژی هستهای، صنایع دفاعی و فضایی)، استقلال فناورانهٔ خود را تقویت کرده است.
عزت و حکمت در دیپلماسی
ایستادگی در برابر تحریمها، تبدیل فشار اقتصادی به فرصت برای خودکفایی، و نقشآفرینی در بحرانهای منطقهای؛ بیانگر دیپلماسی عزتمند و حکیمانهٔ ولایت فقیه است.
اقتدار و امنیت ملی
توسعهٔ توان دفاعی، سامانههای پدافندی بومی و مدیریت موفق بحرانها، امنیت پایدار کشور را تضمین کرده است.
انسجام و استحکام درونی
حضور میلیونی مردم در راهپیماییها، تقویت اقتصاد مقاومتی، افزایش تولید داخلی، و مقاومت در برابر جنگ رسانهای دشمن، نمادهای عینی پایداری اجتماعی هستند؛ آزادیهای مشروع و حقوق ملت
ولایت فقیه با نگاه کارآمدانه، آزادیهای مشروع و حقوق ملت را در چارچوب اسلامی تضمین کرده است؛
از مشارکت گسترده در انتخابات تا افزایش سهم زنان و جوانان در مدیریتها و آموزش عالی.
ولایت فقیه و چالش مدیران میانی
- ناکارآمدی برخی ساختارهای اجرایی میتواند کارآمدی نظری را کاهش دهد.
- شیوهٔ مدیریتی قوای سهگانه با هدایتها و سیاستهای کلان نظام و گفتمان رهبری گاه چهبسا حرکت به سمت پیشرفت و شکوفایی مادی و معنوی را کند سازد.
- جنگ شناختی و رسانهای بر ادراک عمومی اثر میگذارد.
این چالشها بیشتر متوجه مدیریت میانی هستند؛ زیرا در برابر افقگشایی ولی فقیه چهبسا پویایی لازم را ندارند.
ولایت فقیه، بهعنوان ستون خیمهٔ نظام امامت و امت و مدیریت کلان ارزشی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، همزمان مبنای مشروعیت، کارآمدی و هدایت راهبردی کشور است. تجربهٔ ۴۶ سالهٔ انقلاب اسلامی نشان میدهد که رهبری توانسته است در حوزههای استقلال سیاسی، پیشرفت علمی، عزت و حکمت و مصلحت و صیانت از کرامت، اقتدار و امنیت ملی، انسجام و استحکام درونی، و آزادیهای مشروع و حقوق ملت اثرگذار باشد و ایران را به نماد مقاومت و حرکت در جهت پیشرفت و عدالت و عزت اسلامی تبدیل کند.
ولایت فقیه، موتور محرک تمدن نوین اسلامی است؛ پیشرانی که با ترکیب حکمت، شجاعت، عدالت، تقوا و تدبیر، و بر اساس تسدید و نصرت الهی، مسیر آیندهٔ ملت ایران را روشن ساخته و آن را در برابر فشارها و تهدیدها مقاوم کرده است.
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی
«در زمینههای اجرائی، رهبری نباید وارد میدان بشود و یک کاری را اجرا کند یا جلوی اجرای یک کاری را بگیرد، مگر آنجایی که به حرکت کلّی انقلاب ارتباط پیدا میکند؛ آنجا چرا، وارد میشویم، امّا در موارد دیگر نه.» (۱۳۹۸/۰۳/۰۱، بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان)
«وظیفهی رهبری آنجایی است که احساس کند یک حرکتی دارد انجام میگیرد که این حرکت، مسیر نظام را دارد منحرف میکند. اینجا وظیفهی رهبری است که بیاید در میدان و به هر شکلی که ممکن است بِایستد و نگذارد؛ ولو مورد جزئی باشد... [جایی که] انحراف است ولو مورد جزئی است امّا وارد میشویم. در اینجور مواردی که حرکت کلّی نظام را منحرف میکند و اشکال ایجاد میکند، البتّه رهبری موظّف است وارد بشود و [اگر] انشاءالله خدا کمک کند و توفیق بدهد، وارد هم میشویم؛ امّا اینجور نیست که انسان در موارد گوناگون بتواند بگوید آقا، هواپیمای ایرباس [بخرید یا نخرید].» (۱۳۹۵/۰۴/۱۲، بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان)
«إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّمَا يَنْكُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا» (سوره فتح، آیهٔ ۱۰)
عباس کعبی