الهیات دیجیتال مسیحی و هوش مصنوعی
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، پیشرفتهای شتابان در حوزه هوش مصنوعی، پرسشهای بنیادینی درباره نسبت فناوری و انسانیت پیش نهاده است. آیا هوش مصنوعی تعریف ما از انسان بودن را دگرگون میکند؟ با ظهور موجودات هوشمند غیربیولوژیک، مرزهای انسانیت کجا تعریف میشود؟ چگونه میتوانیم ارزشهای اخلاقی را در سیستمهای غیرانسانی تعبیه کنیم؟ آیا ماشینها میتوانند دارای مسئولیت اخلاقی باشند؟ آیا هوش مصنوعی شکل جدیدی از خرد و شناخت ایجاد میکند؟ چگونه میتوانیم به تصمیمهای سیستمهای غیرقابل درک اعتماد کنیم؟ هوش مصنوعی چگونه روابط قدرت و ساختارهای اجتماعی را متحول میکند؟ آیا فناوریهای پیشرفته دموکراسی را تقویت یا تضعیف میکنند؟ آیا هوش مصنوعی جایگاه ویژه انسان در جهان را به چالش میکشد؟توسعه هوش مصنوعی چگونه درک ما از مفاهیمی مانند آگاهی و اراده آزاد را تغییر میدهد؟آیا ماشینهای هوشمند میتوانند دارای شأن اخلاقی و معنوی باشند؟ چگونه فناوریهای پیشرفته بر جستجوی انسان برای معنا تأثیر میگذارند؟ آیا خلاقیت هنری منحصر به انسان باقی میماند؟ هوش مصنوعی چگونه درک ما از زیبایی و خلاقیت را دگرگون میکند؟ و...
در این میان، نهادهای دینی با بازخوانی سنتهای الهیاتی خود در پی ارائه پاسخی به این چالشها هستند. پیام پاپ لئون چهاردهم به اجلاس سازندگان هوش مصنوعی، به عنوان متنی اساسی در این حوزه، شایسته تحلیل عمیق است. گزاره اصلی پاپ لئو این است هوش مصنوعی باید منعکس کننده طراحی خداوند خالق باشد. پیام پاپ در چارچوب نظری الهیات آفرینش (Theology of Creation) در سنت مسیحی را می توان نوعی بازاندیشی الهیات آفرینش در عصر دیجیتال دانست.الهیات آفرینش در سنت مسیحی بر این اصل استوار است که جهان آفریده خداوند است و انسان به عنوان "شریک آفرینش" (Co-creator) خوانده میشود. این چارچوب، بنیان پیام پاپ را تشکیل میدهد. پاپ صراحتاً اعلام میکند: «هوش مصنوعی، همانند تمامی ابداعات بشری، از قابلیت آفرینندگی (creative capacity) که خداوند به ما سپرده است سرچشمه میگیرد». این گزاره واجد دلالت های مهمی است. نخست آنکه هوش مصنوعی نه به عنوان تهدید، که به مثابه «مشارکت در عمل الهی آفرینش» فهمیده میشود. دوم آنکه توسعه فناوری را شکلی از همکاری با خالق (cooperation with the Creator) میداند و بار اخلاقی و معنوی سنگینی بر دوش توسعهدهندگان مینهد.
شاخصه ممیزه این پیام، تغییر پرسش محوری از پرسش ابزاری (instrumental) به پرسش وجودی (existential) است از «چه کاری میتوانیم بکنیم» به «چه کسی خواهیم شد»است. این تغییر، نشاندهنده، گذار از رویکرد ابزاری به رویکرد هستیشناختی و توجه به تاثیر فناوری بر هویت انسانی و نگرشی اگزیستانسیل به توسعه تکنولوژیک در کلیسای کاتولیک است.
پاپ سه اصل بنیادین، عدالت (Justice) به مثابه توزیع عادلانه منافع فناوری، همبستگی (Solidarity) به معنای توجه به آسیبپذیرترین اقشار و احترام راستین برای زندگی (genuine reverence for life) به عنوان اصل محدودکننده توسعه فناوری را برای توسعه هوش مصنوعی مشخص میکند. پیام پاپ سه اصل و ویژگی اساسی برای هوش مصنوعی متعهد برمیشمارد. اصل هوشمندی (Intelligence) یعنی فراتر از محاسبات صرف بودن، اصل رابطهای بودن (Relationality) به مثابه تقویت کننده پیوندهای انسانی و هدایت با عشق (Guidance by Love) به عنوان اصل راهبردی نهایی. پاپ بر «کوششی عمیقاً کلیسایی» و تشکیل «جامعه بینارشتهای» برای توسعه این فناوری تأکید میورزد. این نشاندهنده ضرورت خروج از انزواگرایی فناورانه، لزوم گفتوگوی ایمان و عقل در عصر دیجیتال، اهمیت نهادسازی برای توسعه اخلاقی هوش مصنوعی (ethical development of AI) است.
پیام پاپ لئون چهاردهم را میتوان تلاشی برای «هراس زدایی از فناوری» از یک سو و در عین حال «تقدسبخشی به توسعه تکنولوژیک» از سوی دیگر دانست. این پیام به جهت ارائه چارچوب الهیاتی مسیحی برای مواجهه با هوش مصنوعی، بازتعریف رابطه سنت و نوآوری در عصر دیجیتال، صورتبندی مسئله فناوری در چارچوبی اگزیستانسیل در کنار ارائه راهنمای عمل برای توسعهدهندگان مسیحی و پیشنهاد ایجاد پلتفرم گفتوگو بین متخصصان فناوری و الهیاتدانان و تعیین استانداردهای اخلاقی برای هوش مصنوعی در خدمت کلیسا حائز اهمیت نظری و عملی است. این پیام، اگرچه ریشه در سنت مسیحی دارد، اما مفاهیم بنیادین آن - از جمله عدالت، همبستگی و احترام به کرامت انسانی - قابلیت گفتوگو با سنتهای دینی و اخلاقی دیگر را نیز داراست. بدین ترتیب، میتوان این پیام را گام مهمی در گفتمان دین و فناوری و دعوت به همآویی ادیان در مواجه با هوش مصنوعی و فرایندهای دگرگون ساز آن در قرن بیستویکم دانست.
علی اصغر اسلامی تنها