سبک زندگی مقاوم؛ تحلیل رفتار یاران عاشورا

به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، امام حسین (ع) و یارانش با استفاده از خطبهها، نامهها و رفتارهای نمادین، پیام نهضت را در برابر سیستم رسانهای تحریفگر بنیامیه منتقل کردند. حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) نیز در شام و کوفه با خطابههای افشاگرانه، پرده از چهره واقعی دستگاه خلافت برداشتند. این جلسه نشان داد که مقاومت، تنها در میدان نبرد نیست، بلکه در میدان کلمه و افکار عمومی نیز معنا مییابد. عاشورا الگویی زنده از مقاومت رسانهای است؛ جایی که «روایت حق» در برابر «تحریف رسمی» قد علم کرد.
مقاومت، صرفاً یک موضعگیری نیست؛ یک سبک زندگی است
قیام عاشورا تنها یک رخداد سیاسی یا نظامی نیست؛ بلکه تبلوری از یک «سبک زندگی مقاوم» است که در گفتار، رفتار، اخلاق و روابط یاران امام حسین (ع) تجلّی مییابد. بررسی ویژگیهای آنان نشان میدهد که حضور در میدان کربلا نتیجه تربیت، باور و سبک زیستن خاصی بود که از ایمان ریشه میگرفت، نه واکنش آنی به یک دعوت یا حادثه.
امام حسین علیه السلام در باره آنان فرمود: «فَإِنِّی لَا أَعْلَمُ أَصْحَاباً أَوْفَی وَ لَا خَیْراً مِنْ أَصْحَابِی» (مفید، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۱؛ طبرسی، ۱۴۱۷ق، ۲۳۸)؛ «من یارانی باوفاتر و نیکوتر از یاران خودم سراغ ندارم».
مؤلفههای اخلاقی یاران عاشورا
ایمان راسخ: مهمترین ویژگی یاران امام، یقین در راه حق بود. شب عاشورا، وقتی امام اجازه بازگشت داد، تنها کسانی ماندند که ایمان، دل آنان را آرام کرده بود و از مرگ نمیهراسیدند.
از اصحاب امامحسین(ع) با القابی چون: «عبادتکنندگان»، «خداترسان»(العُبّاد النُّساک)، «پرهیزگاران» و «نیکوکاران» (الاتقیاء الابرار) یاد شده است.(ابصارالعین، ص۹؛ الفتوح ابناعثم، ج۵، ص۱۷۷) همچنین خوارزمیحنفی عنوان «بندگان شایستهخدا»(عبادالله الصالحین) را درباره «بُرَیر» یکی از شهدای کربلا به کار برده است؛ در حالی که در لشکریان عمرسعد، پستی و فرومایگی دیده میشود.
این ویژگی را امامحسین(ع) هنگام یورش لشکریان عمرسعد به اهل و عیال خود، به کار بردند. آن حضرت(ع) فرمودند: «کاروان مرا از حمله فرومایگان و جاهلان خود باز بدارید.»(وقعةالطف، ص۲۵۲ امنعوا رحلی و اهلی من طغامکم..»
صداقت و وفاداری: سخنان مسلمبنعیسی، زهیربنقین، حبیببنمظاهر و دیگران، حکایت از وفاداری بدون قید و شرط داشت. آنها امام را نه تنها رهبر، بلکه معیار حق میدانستند.
زهیر بن قین (رحمةاللهعلیه) در سخنانی روشنگر با کوفیان، با تکیه بر مشترکات دو سپاه، به توصیف حکومت جائرانه ابن زیاد و خوی وحشیگری شمر پرداخت؛ در نهایت امام حسین (علیهالسّلام)، وی را به مؤمن آل فرعون تشبیه نمودند. راوی میگوید: کسی زهیر را صدا زد و گفت: ابوعبدالله الحسین (علیهالسّلام) میگوید برگرد، به جانم سوگند، همان طوری که مؤمن آل فرعون قومش را اندرز داد و کار دعوت را به کمال رساند، تو نیز این قوم را اندرز دادی و پیام حق را رساندی، اگر اندرز به حالشان سودی داشته باشد و زهیر بازگشت. (طبری، محمد بن جریر، تاریخ الرسل والملوک، ج۵، ص۴۲۶. ابن اثیر، ابوالحسن علی بن ابیالکرم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۶۳. ابنکثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه،، ج۸، ص۱۹۴-۱۹۵.)
تواضع و ادب: ادب یاران نسبت به امام در گفتوگوها، رعایت حدود، و اظهار محبت در لحظات آخر نشاندهنده اخلاقی عمیقاً اسلامی و مقاوم بود.
سخن حبیب دراوج ادب خطاب به سید الشهداء درشب عاشور ا است:
«قال زهیر بن القین: و اللّه لوددت أنی قتلت ثم نشرت ثم قتلت حتى اقتل کذا ألف قتله و أن اللّه یدفع بذلک القتل عن نفسک و عن أنفس هؤلاء الفتیة من أهل بیتک» :زهیر بن قین گفت: به خدا قسم دوست داشتم که کشته مى شدم سپس زنده مى شدم، باز کشته مى شدم تا هزار مرتبه بار این چنین کشته مى شدم تا خداوند بدین وسیله، کشته شدن را از شما و جوانان اهل بیت شما دور مى گردانید. (وقعة الطف، صفحه 199- 197؛ الإرشاد - الشيخ المفيد - ج ٢ - ص ٩٢)
مؤلفههای اجتماعی و فرهنگی در رفتار یاران
شجاعت در برابر قدرت ظاهری: یاران امام در برابر ارتش چندینهزار نفری، با شجاعت ایستادند و از حقیقت دست نکشیدند؛ زیرا نگاه آنها به نتیجه مادی نبود.
ایثار و همیاری: بسیاری از یاران، داوطلبانه خود را سپر امام یا یاران دیگر قرار دادند. این رفتار فقط محصول تمرین نظامی نبود؛ بلکه ریشه در فرهنگ ایثار و عشق به حقیقت داشت.
یکی دیگر از ویژگیهای سپاه سیدالشهداء(ع) اطاعت از امام زمان خودشان بود و مرگ در راه او را عزّت و افتخار میدانستند و هرگز حاضر نبودند لحظهای از آن امام(ع) جدا شوند.
در روز عاشورا گفتگویی میان جناب زهیربن القین و شمر رخ داد. شمر به زهیر گفت:«خیلی حرف میزنی!» زهیر پاسخ داد: «من هرگز طرف خطابم تو نیستی! تو حیوانی بیش نیستی!» شمر گفت: «خداوند تو را و صاحبت را (یعنی امامحسین(ع)) خواهد کشت!» ـسخنی که با منطق «جبر» تناسب داردـ زهیر گفت:«آیا مرا از مرگ میترسانی؟ به خدا مرگ در راه او برایم از زندگی جاودان با شما بهتر است.»(ابصارالعین، ص۱۴۴ افبالموتتخوفنی؟..)
استقلال فکری: بسیاری از یاران، برخلاف جریان عمومی جامعه، با تحلیل شخصی و شناخت امام، راه خود را انتخاب کردند. این نشانه قدرت اندیشه آزاد در برابر تبلیغات مسموم بود.
صبر، عزت، کرامت: سه ستون سبک زندگی مقاوم
صبر: یاران عاشورا، در عطش، غربت و محاصره، هرگز زبان به شکایت نگشودند. صبر آنان فعال و هدفمند بود، نه انفعال در برابر ظلم.
عزت نفس: هیچیک از یاران امام، حتی در لحظات اسارت و تهدید، عزت خود را نفروخت. این عزت نه از غرور، بلکه از معرفت به کرامت انسانی سرچشمه میگرفت.
این عزت نفس را میتوان در کلام حضرت زینب کبری سلام الله علیها مشاهده کرد که فرمودند : «ما رأیتُ الّا جمیلاً» (جمعی از نویسندگان، مع الرکب الحسینی، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۱۳۱.) جمله مشهور حضرت زینب(س) پس از واقعه عاشورا در پاسخ به عبیدالله بن زیاد؛ عبیدالله در مواجهه با اسیران کربلا، پس از نسبت دادن واقعه کربلا به خواست خداوند، از زینب دلیل کار خداوند را پرسید، و او در پاسخ گفت: «جز زیبایی چیزی ندیدم». او در تبیین کلام خود، شهادت را سرنوشت امام حسین(ع) و یارانش از جانب خداوند عنوان کرد و از محاکمه نزدیک ابنزیاد توسط خداوند سخن به میان آورد.
کرامت رفتاری: در میدان جنگ نیز، با دشمنان خود با احترام سخن گفتند. حتی در برخورد با سپاه مقابل، زبانشان حاکی از دعوت و شفقت بود، نه تحقیر و توهین.
سبک زندگی مقاوم، تنها برای شرایط جبهه و جنگ نیست؛ بلکه در مواجهه با مشکلات اقتصادی، فرهنگی، یا فشارهای روانی و اجتماعی نیز کاربرد دارد. جامعهای که فرهنگ عاشورا را بشناسد، نه در برابر قدرتها کرنش میکند، نه در برابر مشکلات فرو میریزد.
نتیجهگیری
یاران عاشورا، تنها سرباز نبودند؛ آنها صاحبان «سبک زندگی مقاوم» بودند که در هر لحظهای از حیاتشان رد پای ایمان، اخلاق، استقلال و کرامت دیده میشد. اگر بخواهیم عاشورا را صرفاً به یک حادثه محدود نکنیم، باید این سبک زندگی را بفهمیم، آموزش دهیم و تمرین کنیم. در جلسه بعد، به بررسی تأثیر این سبک و روحیه مقاوم بر نهضتهای آینده و پیوست فرهنگی آن خواهیم پرداخت.
حامد میرزاخان