۰۷ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۶:۱۸
کد خبر: ۷۶۴۲۶۶

ماجرای تابعیت آمریکایی دکتر ابراهیم یزدی

ماجرای تابعیت آمریکایی دکتر ابراهیم یزدی
آیا دکتر ابراهیم یزدی، وزیر امور خارجه‌ی دولت موقت تابعیت آمریکایی داشت؟ با این وجود چطور اعتبارنامه‌ی نمایندگی‌اش در مجلس اول شورای اسلامی تأیید شد؟

مرکز اسناد انقلاب اسلامی در هفتمین سالگرد درگذشت دکتر یزدی (۱۳۹۶٫۶٫۶) ماجرای گذرنامه‌ی آمریکایی عضو شورای انقلاب را مرور کرده؛ خبری که اول در روزنامه‌ای آمریکایی منتشر شد و در ایران جنجال به پا کرد.

۲۰ آبان ۱۳۶۰، روزنامه صبح آزادگان با تیتر درشت در صفحه اول خود به نقل از رادیو صدای آمریکا خبر تابعیت آمریکایی ابراهیم یزدی را منتشر کرد.

خبر این بود که مقامات رسمی دولت ایالات متحده درصدد برآمده‌اند تا مانع انتشار علنی اوراقی شوند که مربوط به ابراهیم یزدی است، با این احتمال که انتشار آن‌ها ممکن است خطر جانی برای او در ایران در پی داشته باشد. روزنامه‌ی واشنگتن‌پست وزارت خارجه‌ی آمریکا را تحت فشار گذاشته بود تا این اسناد را منتشر کند و وزارت خارجه‌ی آمریکا از این کار سر باز می‌زد.

 

نامه به هاشمی

یزدی که نماینده‌ی مردم تهران در مجلس اول بود در نامه‌ای به حجت‌الاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس هدف از این خبرسازی منابع آمریکایی را این‌طور ارزیابی کرد: «واضح است که مقامات آمریکایی و مطبوعات صهیونیستی خواسته‌اند با این اقدام و جنجال تبلیغاتی با یک تیر چند نشان بزنند. از یک طرف انقلاب ‌اسلامی ما را مشکوک و اصالت آن‌ را مورد سؤال قرار دهند و از طرف دیگر به موج تبلیغاتی اخیری که علیه جمهوری اسلامی ایجاد کرده‌اند دامن بزنند و وضع ایران‌ را آنچنان آشفته نشان بدهند که گویا انتشار یک‌ خبر می‌تواند عاملی برای تهدید جانی حتی برای نماینده‌ی مجلس بشود و ضمناً با دادن خط به عوامل خود در ایران هیاهوی تازه‌ای علیه اینجانب به‌راه بیاندازند.»

درخواست یزدی از هاشمی این بود که «دستور فرمایید وزارت امور خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران از طریق دفتر حفاظت منافع ایران در سفارت محترم دولت دوست و برادر الجزایر در ایالات متحده‌ی آمریکا به مقامات رسمی آن کشور اطلاع دهند که انتشار اوراق مورد بحث خبرهای فوق‌الذکر از نظر اینجانب بلامانع است. ضمناً استدعا می‌شود گزارش و اسناد ضمیمه را که به این موضوع مربوط می‌باشد هر طور که صلاح می‌دانند دستور فرمایند به‌طور کامل منتشر سازند.»

 

ماجرای تابعیت آمریکایی دکتر ابراهیم یزدی

 

نامه به خاتمی

یک هفته بعد از ارسال این نامه، روزنامه‌ی کیهان در صفحه‌ی اول شماره‌ی پنجشنبه ۲۸ آبان این خبر را منتشر کرد: «ادعای واشنگتن‌‌پست درباره‌ی تابعیت آمریکایی دکتر یزدی» و در زیرتیتر خبر خود آورد: دکتر یزدی: هیچ‌گونه اعتراضی به افشای اسناد وزارت خارجه‌ی آمریکا در مورد به اصطلاح تابعیت این کشور ندارم./ واشنگتن‌پست: اسناد و مدارکی در مورد تابعیت دکتر یزدی در وزارت خارجه‌ی آمریکا در دست است.

ماجرای تابعیت آمریکایی دکتر ابراهیم یزدی

یزدی که تا سال قبل سرپرست مؤسسه‌ی کیهان بود، در نامه به سید محمد خاتمی نماینده‌ی ولی‌فقیه در این روزنامه، گلایه کرد:

«جناب آقای دکتر خاتمی بعد از سلام خبر روزنامه‌ی کیهان در پنجشنبه‌ی گذشته دروغ و بی‌اساس بود. اینجانب با هیچ خبرنگاری در کیهان یا جای دیگر مصاحبه‌ای نکرده بودم. و اسنادی را هم که ندیده‌ام و نمی‌دانم چیست نمی‌توانم بگویم ساختگی هستند یا خیر. بهتر بود کیهان عین نامه‌ی اینجانب را به رئیس مجلس منتشر می‌ساخت. از کار کیهان متأسفم و تنها می‌توانم از خداوند هدایتشان را، اگر قابل هدایت باشند آرزو کنم.

والسلام

با تشکر

دکتر یزدی ۶۰.۱.۹»

به نوشته‌ی یزدی «کیهان مدعی شد که خبر را از خبرگزاری پارس گرفته است. آن هم دروغ است. اینجانب با خبرگزاری پارس مصاحبه‌ای نداشتم و ثانیاً کیهان چرا منشأ خبر خود را ذکر نکرده است؟ و ثالثاً قبل از چاپ مطلب بالا در کیهان یک نسخه از نامه به رئیس‌مجلس و ضمائم آن به آقای خاتمی داده شده بود. آیا به حق و عدالت نزدیک‌تر نبود که کیهان نامه‌ی اینجانب به رئیس مجلس و ضمائم آن را منتشر می‌ساخت؟»

 

ماجرای تابعیت آمریکایی دکتر ابراهیم یزدی

روزنامه‌ی کیهان روز دوشنبه ۲ آذرماه در صفحه‌ی ۴، نامه‌ی یزدی را منتشر و تأکید کرد مطلب کیهان از خبرگزاری پارس نقل شده و در ادامه‌ی نامه‌ی اعتراضی یزدی، دوباره همان خبر را منتشر کرد: «در پی درگیری‌های یک نشریه‌ی آمریکایی و وزارت امور خارجه‌ی این کشور در مورد انتشار یا عدم انتشار اسناد تابعیت دکتر ابراهیم یزدی، وی در گفت‌وگویی اعلام داشت که هیچ‌گونه اعتراضی به انتشار و افشای اسناد وزارت خارجه در مورد به اصطلاح تابعیت آمریکایی خود ندارد.»

ماجرای تابعیت آمریکایی دکتر ابراهیم یزدی

 

توضیحات مبسوط درباره‌ی یک خبر

یزدی ناچار شد در توضیحاتی مبسوط ماجرای گذرنامه‌ی آمریکایی را روایت کند؛ خبری که رادیو صدای آمریکایی درباره‌ی تابعیت او و دکتر علی بهزاد‌نیا منتشر کرده بود.

در توضیحات یزدی به مقررات آمریکا اشاره شده که برای متخصین خارجی و پزشکان اجازه‌ی اقامت دائم اجباری است و هیچ طبیب خارجی نمی‌تواند در آمریکا حتی کارآموزی پزشکی خود را شروع کند، مگر آنکه ویزای دائم داشته باشد.

«اینجانب در شهریور سال ۱۳۳۹، برای یک دوره کوتاهی به آمریکا سفر کردم و به کار تحقیقات علمی پرداختم. در اواخر سال ۴۰، حدود یکسال بعد از ورودم به آمریکا موفقیت‌های چشمگیری در تحقیقات سرطانی خود به دست آوردم که نتیجه آن را در کنفرانس بین‌المللی سرطان در تابستان همان سال ارائه دادم که به عنوان یکی از بهترین کار‌های علمی ارائه شده در آن کنفرانس شناخته شد و خبر آن توسط خبرگزاری‌ها به تمام دنیا مخابره گردید. در همان زمان در مطبوعات ایران نیز منعکس شد. کپی خبر کیهان مورخه ۱۳۴۱.۱.۲۰ را عیناً ضمیمه می‌نماید. پس از این موفقیت بزرگ علمی از طرف دانشگاهی که من در آنجا مشغول تحقیق و تدریس بودم درخواست شد به کارم برای مدت بیشتری ادامه بدهم و خود دانشگاه برای اجازه کار و اقامت دائم بر اساس صلاحیت علمی اقدام و موافقت اداره مهاجرت را کسب نمود.

اینجانب علاوه بر کار تحقیق و پژوهش علمی درباره سرطان که نتایج آن به کرات در مجلات علمی معتبر دنیا به چاپ رسیده است و در کنفرانس‌های مختلف نتایج آن را ارائه داده‌ام، از همان بدو ورود آمریکا تمامی اوقات خود را صرف فعالیت‌های اسلامی و مبارزات ضد رژیمی نموده‌ام. اسناد و مدارک تمامی این فعالیت‌ها و مبارزات موجود هستند. این مبارزات باعث شد که بار‌ها از طرف عوامل ساواک در آمریکا و همچنین از طرف اف‌بی‌ای (اداره امنیت آمریکا ) مورد تهدیدات جدی قرار بگیرم.

با گسترش مبارزات ملت و بخصوص بعد از قیام ۱۵ خرداد/ ۱۲ محرم به رهبری امام برای شرکت بیشتر در مبارزات ملت و انجام وظائفی که در این رابطه برای خود احساس می‌کردیم در سال ۱۳۴۴ به همراه برادرشهیدمان دکتر مصطفی چمران و جمعی دیگر از برادران ‌ایمانی در ایران و خارج کشور محرمانه به مصر رفتیم. مدتی قریب به دو سال در مصر فعالیت داشتیم و سپس در لبنان مستقر شدیم.

از این تاریخ فشار ساواک و سفارتخانه‌های ایران بر دوستان ما و اینجانب شدت گرفت. گذرنامه‌های ایرانی دوستان ما در موقع مراجعه به سفارتخانه برای تمدید مدت توقیف گردید و عودت داده نشد. به این ترتیب چه برای اقامت در خارج و چه برای سفر‌های لازم، تهیه گذرنامه ضرورت حیاتی پیدا کرد. بدون داشتن گذرنامه معتبر اقامت در خارج و ادامه برنامه سیاسی و مبارزاتی و حتی زندگی مادی و آرام غیرممکن می‌باشد. لذا در زمان مرحوم جمال عبدالناصر و ارتباطی که در مصر داشتیم توانستیم گذرنامه مصری بدست‌ آوریم. تا زمانی که عبدالناصر زنده بود گذرنامه مصری اینجانب تمدید می‌شد. اما پس از درگذشت ناصر، مقامات مصری از تمدید گذرنامه اینجانب خودداری کردند و بار دیگر با اشکالات جدی روبرو شدیم. در این موقع با مشورت برادر شهیدمان دکتر چمران و برادر گرامی امام موسی صدر قرار شد از دولت سوریه برای گرفتن گذرنامه درخواست کمک بشود. مقدمات امر فراهم شد اما متأسفانه با توسعه جنگ در لبنان و اشکالات دیگر این امر میسر نگردید.

در تحت چنین شرایطی تهیه گذرنامه آمریکایی تنها راهی بود که در برابر ما قرار داشت. مقررات قانونی آمریکا این امکان را به ما می‌داد. به این معنا که هر تبعه خارجی که اجازه اقامت دائم و کار در آمریکا داشته باشد و حداقل به مدت ۳۶ ماه بطور مستمر در آنجا اقامت نموده باشد می‌تواند درخواست تابعیت و صدور گذرنامه بنماید. به این ترتیب از امکانات و مقررات قانونی استفاده شد و گذرنامه آمریکایی برای انجام سفر‌هایی که جهت ادامه مبارزات ضروری به نظر می‌رسیدند اقدام گردید.

مشکلات فوق‌الذکر تنها مربوط به اینجانب و یا دوستان ما

نبوده است. تمامی گروه‌های سیاسی در خارج از کشور با آن دست به گریبان بوده‌اند.

... مسأله نوع گذرنامه اینجانب در چند سال قبل از انقلاب برای بسیاری از خواص معنی نبوده است. در سفر به نجف و توفیق همسفری هجرت امام به پاریس برخی از همسفرمان در مرز عراق موقع خروج و رفتن به کویت و مراجعت بعدی و یا در مرز کویت برای ورود به آن کشور و سپس در فرانسه از این مسأله اطلاع پیدا کردند و سعی در پنهان کردن آن نشد. در همان اوائل بعد از پیروزی انقلاب این مسأله در شورای انقلاب مطرح گردید، و گزارش ماوقع نیز به نخست‌وزیر وقت داده شد. علاوه بر این در ابتدای شروع کار مجلس شورای اسلامی، خلاصه

پرونده هر نماینده‌ای از مرکز اسناد انقلاب اسلامی (ساواک سابق) برای کمیسیون تحقیق خواسته شد. خلاصه پرونده اینجانب را نیز به کمیسیون تحقیق فرستادند و اعضای کمیسیون آن را مطالعه کردند. در این خلاصه پرونده ضمن اشارات مکرر، اما ناقص و جزئی به مبارزات اسلامی که اینجانب در خارج از کشور علیه رژیم شاه داشته‌ام به چند مسأله هم اشاره شده است از جمله ضمن گزارش ملاقات‌های اینجانب با امام نوع گذرنامه سفر نیز گزارش شده است. همچنین آمده است که در اوائل سال ۵۶ از طرف ساواک دستور جلب و بازداشت اینجانب به تمام مرز‌های ایران صادر گردیده بود. لازم به تذکر است که در همان سال حکم احضار اینجانب از طرف دادستان نظامی صادر گردید و برای اینجانب ارسال شد. و به علت عدم حضور غیاباً محاکمه شدم که از کم و کیف آن خبری ندارم و ظاهراً متعاقب آن محاکمه دستور بازداشت اینجانب را در مرز‌ها صادر کردند کپی این استاد ضمیمه است.

همان‌طور که همگان می‌دانند مرحوم شهید دکتر شریعتی در اردیبهشت ۵۶ از ایران هجرت کرد و در خرداد ۵۶ در جنوب انگلیس شهید شد. صدور حکم بازداشت می‌تواند در آن رابطه نیز باشد.

با پیروزی انقلاب و مراجعت به میهن و قبول سمت‌های رسمی درد ولت انقلاب و سفر‌هایی به کشور‌های خارجی با گذرنامه سیاسی ایران، از جمله آمریکا برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و همچنین کوبا که سفر به آنجا بر طبق مقررات آمریکا جرم محسوب می‌شود، تابعیت آمریکا به موجب قوانین تابعیت اتباع خارجی خود به خود لغو و مسأله منتفی و بلاموضوع گردیده است.»

یزدی توضیحاتی نیز درباره روزنامه واشنگتن‌پست آمریکا داد:

«این روزنامه از پرتیراژترین جرائد یومیه متعلق به قدرتمندترین جناح صهیونیست‌های آمریکا است و سابقه ممتد و طولانی در دشمنی و عناد با انقلاب اسلامی ایران دارد.

در دوران مبارزات ملت ایران در حالیکه کمترین خبری از مبارزات مردم و کشتار‌ها و جنایات رژیم شاه منتشر نمی‌ساخت اخبار را واژگونه گزارش می‌کرد. از مراحم و هدایای شاهانه مرتب برخوردار بود و چهره‌ای مترقی، متمدن، مهربان و... از شاه و رژیم خونخوارش ترسیم کرده بود. این روزنامه نه تنها اخبار واقعی ایران را چاپ نمی‌کرد و آن‌ها را وارونه به مردم آمریکا گزارش می‌کرد، حتی حاضر نشد مطالب مربوط به ایران را بصورت آگهی هم چاپ نماید.

زمانی که امام خمینی، در نجف اشرف اولین مصاحبه معروف خود را با مخبر روزنامه لوموند انجام دادند بلافاصله توسط دوستان ما به انگلیسی ترجمه شد و برای چاپ آن در روزنامه‌های آمریکا دست به کار شدیم. هیچ یک از روزنامه کثیرالانتشار آمریکا، من‌جمله واشنگتن‌پست حاضر نشدند حتی بصورت آگهی هم آن را چاپ کنند.

برادران مسلمان متعهد ما در آمریکا با جمع‌آوری مبلغی قریب به ۱۸ هزار دلار مخارج آگهی را فراهم کردند اما روزنامه واشنگتن‌پست از قبول چاپ مصاحبه امام حتی بصورت آگهی و با دریافت مخارج آن خودداری کرد.

این روزنامه به تبعیت از افکار صهیونیستی‌اش، در تمامی دوران

مبارزات ملت ایران به رهبری امام خمینی، در حالیکه شاه را مترقی و انقلابی و انسان‌دوست معرفی می‌کرد، مبارزات ملت و امام را ارتجاعی، واپس‌گرا، ضد تمدن و ترقی، ضد علم، فناتیک، متحجر می‌خواند.

در سال ۱۹۷۵ وقتی شاه و فرح به واشنگتن سفر کردند و با مشت‌های گره‌کرده صد‌ها جوان مسلمان و متعهد روبرو شدند و برای اولین بار فریاد‌های توفنده الله اکبر آنان دیوار‌های شهر ظلم و فساد و مرکز قدرت استکبار جهانی را به لرزه درآورد همین روزنامه تظاهرات جوانان مسلمان را مخالفت با آزادی زنان و شرکت آنان در انتخابات!! قلمداد کرد. و وقتی به آن اعتراض شد حتی حاضر به اصلاح مطلب خلاف خود نگردید.

با توجه به سوابق صهیونیستی این روزنامه و ارتباطاتش با رژیم

شاه روشن است که چرا این روزنامه در چنین شرایطی مسأله را بار دیگر مطرح ساخته است و هم‌چنین روشن است که رادیوی صدای آمریکا این بلندگوی سیاست تجاوزکارانه و توسعه‌طلبانه شیطان‌صفتان آمریکا چرا آن را دامن می‌زند؟ این محافل از انقلاب اسلامی ایران لطمه خورده‌اند. از اسلام ضربه خورده‌اند.

رشد حرکت اسلامی در میان سیاه‌پوستان آمریکائی بطور مستقیم و جدی منافع صهیونیست‌ها را در امریکا مورد تهدید قرار داده است. با توجه به سوابق و شرکت‌ ما در آن برنامه‌ها می‌خواهند انتقام بگیرند.»

یزدی اهدافی را هم برای این جنجال خبری برشمرد از جمله اینکه:

«اخیراً در دنیای غرب موج جدیدی علیه جمهوری اسلامی به راه افتاده است. هدف رادیوی صدای آمریکا و سایر بلندگو‌های خارجی در این خبر و تفسیر آن است که به دنیا تبلیغ کنند که وضع ایران آنچنان آشفته است که گویا انتشار یک خبر می‌تواند عاملی برای تهدید جانی شخصیت‌ها و حتی نماینده مجلس شورای اسلامی بشود.

جو سیاسی ایران را که اخیراً به دنبال تلاش‌ها و ملاقات‌هائی رو به آرامش می‌رفت و زمینه برای ورود به مرحله حل بحران سیاسی فراهم می‌شد برهم‌زده و مجدداً جو ناآرام و هیجان‌زدگی را فراهم سازند. اخبار و شایعات دروغ در این دو هفته گذشته اوج گرفته‌اند و بی‌ارتباط با این مسأله نمی‌باشد. دشمنان انقلاب اسلامی ایران جو سیاسی رو به آرامشی را که در حال تکوین و توسعه است و در سخنان برخی از دولتمردان منعکس گردید، نمی‌توانند تحمل کنند و برای برهم زدن آن دست به انواع و اقسام مانور‌ها می‌زنند. با انتشار این اخبار به عوامل خود در ایران خط می‌دهند تا هیاهوی تازه‌ای علیه اینجانب به راه اندازند و جنگ سیاسی – روانی را تشدید نمایند.»

 

ماجرای تابعیت آمریکایی دکتر ابراهیم یزدی

ماجرای تابعیت آمریکایی دکتر ابراهیم یزدی

ماجرای تابعیت آمریکایی دکتر ابراهیم یزدی

ماجرای تابعیت آمریکایی دکتر ابراهیم یزدی

ماجرای تابعیت آمریکایی دکتر ابراهیم یزدی

ماجرای تابعیت آمریکایی دکتر ابراهیم یزدی

ماجرای تابعیت آمریکایی دکتر ابراهیم یزدی

ماجرای تابعیت آمریکایی دکتر ابراهیم یزدی

ماجرای تابعیت آمریکایی دکتر ابراهیم یزدی

ماجرای تابعیت آمریکایی دکتر ابراهیم یزدی

ماجرای تابعیت آمریکایی دکتر ابراهیم یزدی

ماجرای تابعیت آمریکایی دکتر ابراهیم یزدی

۳۶ سال بعد، وزارت خارجه‌ی ایالات متحده که مدعی بود اسناد تابعیت آمریکایی یزدی را برای حفظ جانش! منتشر نمی‌کند، وقتی او برای درمان بیماری سرطان در ترکیه درخواست ویزای آمریکا کرد با آن موافقت نکرد و او در ششم شهریور ۱۳۹۶ در ترکیه چشم از جهان بست.

ارسال نظرات