۳۰ آذر ۱۴۰۴ - ۱۸:۵۷
کد خبر: ۸۰۰۹۱۵
حجت الاسلام حسن بیگی تشریح کرد؛

مدیریت هوشمندانه رهبر معظم انقلاب در جنگ ۱۲ روزه

مدیریت هوشمندانه رهبر معظم انقلاب در جنگ ۱۲ روزه
استاد حوزه علمیه و دانشگاه، نقش مهم رهبر معظم انقلاب در روایت واقع‌بینانه، حفظ وحدت ملی و تزریق آرامش در جنگ ۱۲ روزه را بازتابی از سنت عمیق سیره ائمه معصومین(ع) دانست و تأکید کرد: این مدیریت هوشمندانه، مانع انحراف افکار عمومی و پیروزی جنگ رسانه‌ای دشمن شد.

اشاره: مدیریت رسانه‌ای و راهبردی رهبر معظم انقلاب در جریان جنگ ۱۲ روزه را می‌توان نمونه‌ای برجسته از رهبری هوشمندانه در تلاقی «میدان» و «روایت» دانست. ایشان با پرهیز از افراط و تفریط، واقعیت‌های جنگ را در چارچوبی عقلانی و عزتمند تبیین کردند و اجازه ندادند افکار عمومی میان دوگانه‌های مخربِ پیروزی‌نمایی یا شکست‌نمایی گرفتار شود. تفکیک دقیق روایت ملی از روایت دشمن، ارتقای سواد رسانه‌ای جامعه و تأکید بر جنگ روایت‌ها از دیگر محورهای مؤثر این مدیریت بود. هم‌زمان تزریق آرامش، امید واقع‌بینانه و اعتمادبه‌نفس جمعی مانع شکل‌گیری اضطراب و دوقطبی‌های اجتماعی شد و وحدت داخلی را حفظ کرد. این شیوه مدیریت بحران صرفاً یک تصمیم سیاسی مقطعی نبود، بلکه بازتولید معاصر سیره ائمه معصومین(ع) در تلفیق صبر، عقلانیت، اقتدار، جهاد تبیین و امیدآفرینی بود؛ الگویی که نشان داد پیروزی پایدار، بدون وحدت و امید، امکان‌پذیر نیست.

در همین زمینه خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، گفت‌وگویی با حجت الاسلام محمدرضا حسن بیگی استاد حوزه علمیه و دانشگاه انجام داده که مشروح آن در ادامه تقدیم خوانندگان گرامی می شود:

رسا ـ در بخش رسانه‌ای و روایت جنگ ۱۲ روزه، رهبر معظم انقلاب چگونه فضای افکار عمومی داخل را هدایت کردند و مانع انحراف شدند؟

به‌نظر می‌رسد در روایت رسانه‌ای از «جنگ ۱۲روزه» رهبر معظم انقلاب با مجموعه‌ای از اقدامات سنجیده و حساب‌شده نقش تعیین‌کننده‌ای در هدایت افکار عمومی داخل کشور ایفا کردند و اجازه ندادند فضای ذهنی جامعه به انحراف کشیده شود.

نخستین اقدام اساسی چارچوب‌سازی دقیق و واقع‌بینانه از حقیقت جنگ بود؛ به این معنا که روایت رسمی هرگز به دوگانه‌های آسیب‌زا مانند «پیروزی توهم‌آمیز» یا «شکست‌نمایی اغراق‌شده» سوق داده نشد. واقعیت‌ها بیان شد، اما در قالبی عقلانی، عزتمند و مبتنی بر عقلانیت انقلابی نه بزرگ‌نمایی صورت گرفت و نه فضای ترس و هراس در جامعه ایجاد شد. همین هم‌نشینی واقع‌گویی و عقلانیت، نقش مهمی در حفظ تعادل روانی جامعه داشت.

دومین محور تفکیک روشن میان روایت دشمن و روایت ملی بود. رهبر معظم انقلاب با کنار زدن روایت‌های نادرست، پرهیاهو و اغراق‌آمیز دشمن، تلاش کردند تصویری درون‌زا، ملی و مبتنی بر منافع و ادراک داخلی از جنگ ارائه دهند. ایشان بارها هشدار دادند که جنگ صرفاً به عرصه نظامی محدود نمی‌شود و حتی در شرایط درگیری نظامی نیز، میدان روایت و رسانه بخشی اساسی از صحنه نبرد است. با این رویکرد افکار عمومی آموخت که هر خبر و تحلیل را از منظر منبع، هدف و زمان انتشار بررسی کند و آن را در چارچوب جنگ روانی دشمن ارزیابی نماید.

سومین اقدام مهم تزریق آرامش و تقویت اعتمادبه‌نفس جمعی در جامعه بود؛ آرامشی که به شکل نوعی «سکینه عمومی» در فضای کشور قابل مشاهده بود. به‌جای دامن‌زدن به هیجان‌های زودگذر، بر صبر، اطمینان و امیدی واقع‌بینانه تأکید شد. همین رویکرد اگرچه در ظاهر ساده به نظر می‌رسید اما مانع از شکل‌گیری اضطراب اجتماعی، دوقطبی‌های خطرناک و خشم‌های کور شد و در نهایت مهم‌ترین سرمایه کشور یعنی وحدت داخلی را حفظ کرد.

در مجموع می‌توان گفت رهبر معظم انقلاب با روایتی حداقلی اما دقیق، سکوت‌های معنا‌دار و پیام‌های به‌موقع و متناسب با شرایط، اجازه ندادند افکار عمومی به سمت انفعال کشیده شود یا در دام هیجان و خطای محاسباتی بیفتد. این مدیریت هوشمندانه دقیقاً همان نقطه‌ای بود که جنگ رسانه‌ای دشمن را خنثی کرد و مانع از دستیابی آن به اهدافش شد.

رسا ـ مدیریت بحران رهبر معظم انقلاب در جنگ ۱۲ روزه چه الهاماتی از سیره ائمه معصومین (ع) در مواجهه با جنگ و مشکلات دارد؟

به‌نظر من در تحلیل این مسئله بهتر است بر این نکته تأکید شود که مدیریت بحرانِ اعمال‌شده از سوی رهبر معظم انقلاب در جریان جنگ ۱۲روزه، صرفاً مجموعه‌ای از تصمیم‌های مقطعی و سیاسی نبود بلکه امتداد یک سنت عمیق، تاریخی و ریشه‌دار در رهبری دینی به‌شمار می‌آید. آنچه در این مقطع به‌وضوح مشاهده شد، بازتابی امروزی از سیره ائمه معصومین علیهم‌السلام بود؛ به‌ویژه در تلفیق هوشمندانه عقلانیت، صبر، اقتدار و حفظ وحدت.

نمونه نخست را می‌توان در مفهوم «صبر راهبردی» جست‌وجو کرد؛ مفهومی که ریشه در سیره امام حسن مجتبی علیه‌السلام دارد. آن حضرت در شرایطی که ادامه جنگ می‌توانست به فروپاشی جبهه حق بینجامد با انتخاب صلحی عزتمندانه، حداقل‌های قدرت و انسجام جبهه حق را حفظ کردند. در جنگ ۱۲روزه نیز رهبر معظم انقلاب با پرهیز از واکنش‌های احساسی و شتاب‌زده، سطح، میدان و زمان پاسخ را به‌دقت مدیریت کردند و مهم‌تر از همه اجازه ندادند دشمن صحنه نبرد را مطابق خواست خود تعریف کند. پیام مشترک این رویکرد آن بود که صبر، نه نشانه ضعف بلکه ابزاری برای حفظ و تثبیت قدرت است.

دومین الگوی تاریخی سیره پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حفظ وحدت امت اسلامی است. پیامبر اسلام در جریان جنگ‌ها، اختلافات داخلی را تا حد ممکن مهار می‌کردند و تمرکز را بر مقابله با دشمن بیرونی قرار می‌دادند. امیرالمؤمنین نیز حتی در سخت‌ترین فشارها از شکستن انسجام جامعه اسلامی پرهیز داشتند. در جنگ ۱۲روزه نیز رهبر معظم انقلاب آگاهانه از ورود به منازعات جناحی و اختلافات داخلی خودداری کردند؛ گویی هیچ نزاع درونی‌ای وجود ندارد. خطاب‌ها کاملاً فراگیر، ملی و امت‌محور بود و اولویت اصلی بر حفظ انسجام داخلی و تقویت جبهه مقاومت قرار گرفت. نتیجه روشن این رویکرد آن است که هیچ پیروزی‌ای در جامعه‌ای متفرق پایدار نمی‌ماند و وحدت، ضامن دوام دستاوردهاست.

سومین مؤلفه ترکیب عقلانیت و اقتدار است؛ الگویی که در سیره امیرالمؤمنین علیه‌السلام به‌ویژه در جنگ صفین، به‌وضوح دیده می‌شود. حضرت علی علیه‌السلام هم اهل ایستادگی و قدرت بودند و هم اهل محاسبه و تدبیر عقلانی و این دو را در کنار یکدیگر به‌کار می‌گرفتند. در جنگ ۱۲روزه نیز قدرت بازدارندگی کشور حفظ شد اما کشور به سمت یک جنگ فراگیر سوق داده نشد و تصمیم‌ها بر اساس مصلحت کلان امت اسلامی اتخاذ گردید. این همان منطق علوی است که شجاعت را نه صرفاً در درگیری بلکه در انتخاب درست‌ترین زمان، شیوه و حتی نوع نبرد تعریف می‌کند.

در ادامه می‌توان به سیره امام سجاد علیه‌السلام اشاره کرد؛ جایی که پس از واقعه عاشورا، حفظ حقیقت نه در میدان نظامی بلکه از مسیر «جهاد تبیین» پیگیری شد. امام سجاد با روشنگری و تبیین مستمر، حقیقت عاشورا را زنده نگه داشتند. در جنگ ۱۲روزه نیز تأکید رهبر انقلاب بر جنگ روایت‌ها و صدور پیام‌های دقیق و به‌موقع، مانع از غلبه روایت دشمن بر افکار عمومی شد و مسیر تحلیل جامعه را اصلاح کرد. گاه حفظ حقیقت و معنا، اهمیتی فراتر از خود میدان نبرد پیدا می‌کند.

آخرین الگوی تاریخی را می‌توان در سیره امام حسین علیه‌السلام و امیدآفرینی در دل بحران‌ها مشاهده کرد. امام حسین علیه‌السلام حتی در اوج محاصره و فشار، امید، کرامت و روحیه را از یاران خود دریغ نکردند. در جنگ ۱۲روزه نیز جامعه دچار یأس و تردید نشد؛ امید، عزت و اعتمادبه‌نفس ملی حفظ گردید و نگاه عمومی نگاهی فعال و مقاوم به آینده بود. این تجربه یادآور درس بزرگ عاشورا است که مقاومت بدون امید، پایدار نخواهد ماند و هر حرکت مقاومتی نیازمند ترسیم افقی روشن پیشِ‌روست.

در جمع‌بندی می‌توان گفت مدیریت بحران رهبر معظم انقلاب در جنگ ۱۲روزه، بازتولید معاصر سیره معصومین علیهم‌السلام بود؛ راهبردی که در آن صبر امام حسن، عقلانیت و اقتدار امیرالمؤمنین، جهاد تبیین امام سجاد و امیدآفرینی امام حسین علیهم‌السلام در قالب یک منظومه واحد و منسجم گرد هم آمد.

ارسال نظرات