دلیل ثبات در مواضع ترکیه در سالیان نخست برخلاف گذشته
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در دو بخش نخست این گزارش به اصلی ترین زمینه های چرخش در مواضع سیاسی اردوغان اشاره شد. همچنین تعدادی از مهم ترین نمونه های تغییر موضع و چرخش های اردوغان در سیاست داخلی مورد اشاره قرار گرفت.
در بخش پایانی این مطلب، به نمونه هایی برجسته از تغییر مواضع اردوغان در سیاست خارجی اشاره می کنیم و در آخر برخی از دلایل اصلی چرخش های او مورد بررسی قرار می گیرد.
دلیل ثبات در مواضع سالیان نخست
همچنان که در بخش اول این گزارش اشاره کردیم، اردوغان در کنار سیاستمدارانی همچون عبدالله گل، بلنت آرنچ و دیگران، از سیاستمداران جناح تجددخواه حزب اسلامگرای فضیلت بود که با استاد خود مرحوم اربکان دچار اختلاف نظر شدند.
اردوغان در آن مقطع مهمترین سیاستمدار آن گروه نبود و تنها مزیت او نسبت به افرادی همچون گل و دیگران، این بود که از تجربه شهرداری استانبول برخوردار بود و در ارائه سخنرانی های حماسی و پرشور در سطح فهم مردم کوچه و خیابان توانایی بالایی داشت و می توانست رویکردی تهاجمی در برابر احزاب دیگر داشته باشد.
او با همین روحیات، پس از مدتی کوتاه به مهمترین چهره حزب عدالت و توسعه بدل شد. اما در سالیان نخست، تعداد کادرهای قدرتمند حزب مزبور در حلقه نخست اطرافیان اردوغان، آن قدر زیاد بود که مهار نخست وزیر برایشان دشوار نبود.
آنها به طور مداوم به اردوغان مشورت می دادند، راه بر خطا و گاف های او می بستند و در مواضع لازم، اردوغان را به نقطه اعتدال و بازگشت از خطا می رسانند. چهره هایی همچون عبدالله گل، عبداللطیف شنر، علی باباجان، آرنچ، یاشار یاغش و دیگران در اتخاذ مواضع و تصمیمات مهم سیاست خارجی دست بالایی داشتند. اما تنها در عرض چند سال، این افراد رفته رفته یا تضعیف شدند و یا جناح طرفداران فاناتیک حزبی اردوغان، آنها را به حاشیه راند و در نتیجه میدان برای استقلال عمل اردوغان باز و بازتر شد.
اردوغان با همان نگاه داخلی در حوزه سیاست خارجی نیز وارد میدان شد و رفته رفته سخنان و تصمیمات او دیپلماسی ترکیه را از یک محصول و خروجی نهادی و سازمانی، به یک نگاه فردی تقلیل داد.
چرخش های پرشمار اردوغان در سیاست خارجی
شمار تغییر تصمیمات، عقبگرد و چرخش در مواضع سیاست خارجی اردوغان آن قدر زیاد است که می توان آنها را در صدها صفحه بیان کرد. در اینجا، فقط به ذکر برخی موارد مهم می پردازیم:
رژیم صهیونیستی:
به جرات می توان گفت بیشترین فراز و نشیب سیاست خارجی اردوغان در برابر صهیونیست ها بوده است. او و یاران در آغاز، خود را مدافع مبارزین فلسطینی معرفی کردند. اما پس از مدتی کوتاه، شیمون پرز را به ترکیه دعوت کردند و او در پارلمان ترکیه سخنرانی کرد.
چند سال بعد، در نشست داووس، اردوغان در برابر پرز، یک شُوی بزرگ به راه انداخت که در ادبیات سیاسی ترکیه این شُو را به نام «وان مینت» می شناسند. او در حین سخنرانی از مجری یک دقیقه یا وان مینت وقت خواست.
سپس عصبانی شد، چهره او به شدت سرخ شد، جملات تندی در مورد پرز به کار برد و سپس قهر کرد و از صحنه سخنرانی پایین آمد.
اردوغان در کمتر از یک ساعت، در برابر دوربین خبرنگاران گفت:«به هیچ وجه قصد نداشتم به ملت اسرائیل، جناب پرز یا فرد دیگری توهین کنم. عصبانیت من و موضع گیری من، در برابر مجری میزگرد بود.»
وقتی که اردوغان به ترکیه بازگشت، شُوی وان مینت در بسیاری از کشورها و به ویژه در جهان اسلام با استقبال مواجه شد و با آن که اردوغان عملاً نشان داده بود از سخنان خود پشیمان است، اما این واقعه بر روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی، تاثیر گذاشت.
بعدها در جریان حمله صهیونیست ها به کشتی ماوی مرمره، اردوغان دفاع جانانه ای کرده و اعلام کرد که از خون شهدای این کشتی نخواهد گذشت. اما چند ماه بعد گفت:«مگر این برادران، با نخست وزیر این کشور، برای اعزام کشتی مشورت کرده بودند؟ ما که خودمان همواره به غزه کمک می کنیم. چه نیازی به اعزام کشتی بود؟»
سپس اردوغان رابطه با اسرائیل را جوش داد. دوباره در مقطعی دیگر موضع گرفت و حالا باز هم شاهد چرخش کامل او هستیم. برای عادی سازی روابط با رژیم صهیوینستی، اشتیاق فراوانی دارد.
پیک نیک خانوادگی با اسد:
اردوغان و همسرش در سوریه از خانواده بشار اسد به پیک نیک خانوادگی رفتند. از آنجایی که همسر اردوغان عرب تبار است، این رابطه خیلی زود جوش خورد و همه چیز به خوبی و خوشی پیش رفت.
روابط مطلوب بین آنکارا و دمشق به جایی رسید که دولت دو کشور، نشست مشترک کابینه برگزار کردند.
پس از مدتی کوتاه، ورق برگشت و اردوغان در نطق های خود، رئیس جمهور سوریه را قاتل و دیکتاتور نامید و برای سقوط اسد، بیشترین نقش را ایفا کرد.
اردوغان و اخوان:
در جریان رویدادهای سیاسی مصر، اردوغان به شکل تمام قد از محمد مرسی حمایت کرد و پس از سقوط حسنی مبارک به قاهره و چند پایتخت آفریقایی دیگر سفر کرد.
در جریان کودتا، اردوغان از مرسی حمایت کرد و سیسی را قاتل، دیکتاتور و رئیس غیرقانونی نامید. اما حالا، به منظور استفاده از منابع شرق مدیترانه، به دنبال عادی سازی با سیسی است و از فعالان سیاسی و رسانه ای اخوانی خواسته خاک ترکیه را ترک کنند.
خنجرت مال خودت:
اردوغان نیز همچون اربکان، معتقد بود که معمر قذافی یک رهبر قدرتمند جهان عربی – آفریقایی است و نمی توان او را نادیده گرفت.
اردوغان در دوران نخست وزیری خود در سفر به لیبی، از قذافی یک خنجر مرصع بسیار گرانبها دریافت کرد. اما چند ماه بعد، خنجر را برای قذافی بازفرستاد و از او فاصله گرفت.
اردوغان و پوتین:
پس از آن که جنگنده سوخوی روسیه مورد اصابت یگان ضدهوایی ترکیه قرار گرفت، روابط مسکو – آنکارا تیره شد. خبرنگاران از اردوغان پرسیدند آیا عذرخواهی می کنید؟ جواب چنین بود: «خیر. آنها باید عذرخواهی کنند. به حریم هوایی ما تجاوز کرده اند و سربازان ما به درستی پاسخ داده اند.»
اندکی بعد، اعلام شد که شلیک به سوخوی روسی کار یک افسر تحت امر فتح الله گولن بوده است! اردوغان برای پوتین نامه عذرخواهی فرستاد و در جوش زدن رابطه با رئیس جمهور روسیه، کار را به جایی رساند که غربی ها به او هشدار دادند.
اردوغان در برابر ترامپ
در جریان حملات ارتش ترکیه به شمال سوریه، دونالد ترامپ رئیس جمهور وقت آمریکا، با انتشار دو توییت تند و تهدیدآمیز از ترکیه خواست به اقدام خود پایان دهد. او سپس نامه توهین آمیزی برای رئیس جمهور ترکیه فرستاد. چند روز بعد اعلام شد که هیاتی از آمریکا به ترکیه می رود.
خبرنگاران از اردوغان پرسیدند: آیا با هیات آمریکایی دیدار می کنید؟
پاسخ چنین بود: من فقط با ترامپ صحبت می کنم و اگر معاون بفرستد، طرف حساب او، معاون من خواهد بود.
دو روز بعد مایک پنس معاون تندخوی ترامپ، در آنکارا روبروی اردوغان نشسته بود و با او مذاکره می کرد.
اردوغان در دوران ترامپ، بارها در مورد تنظیم سیاست خارجی با آمریکا فرمان را چرخاند. او در یک سخنرانی عمومی اعلام کرد:«در این چند سال، بیش از 12 تروریست را بر اساس خواسته های آمریکا دستگیر کرده و آنها را به واشنگتن فرستاده ایم. ولی ما یک تروریست خواستیم، زیر بار نرفتند و حاضر نشدند او را تسلیم کنند. خیلی ببخشید! از این به بعد، تا زمانی که بر سر کار باشم، ترکیه کسی را به شما تحویل نخواهد داد.» اما تنها 9 ماه پس از این سخنان، اردوغان کشیش برونسون را آزاد کرد و او را به ترامپ تحویل داد.
اردوغان و اروپا:
سران کشورهای عضو اتحادیه اروپا، غالباً مورد انتقادات تند اردوغان قرار گرفته اند؛ از سارکوزی و ماکرون گرفته تا سیاستمداران ایتالیا، آلمان، انگلیس، هلند، یونان و دیگر کشورها. بسیاری از این مواضع، موجب قفل شدن روابط ترکیه با کشورهای مزبور شده و در مورد فرانسه و یونان، بارها کار به جاهای باریک کشیده شده است.
اردوغان بارها تلاش کرده تا از آوارگان سوری استفاده ابزاری کند. او یک بار خطاب به اتحادیه اروپا گفت:«لطفاً به خودتان بیایید. اگر عملیات ما در شمال سوریه را به عنوان اقدام اشغالگرانه قلمداد کنید، چهار میلیون آواره سوری را به سوی شما خواهیم فرستاد.» اما دو ماه بعد گفت: «این برادران و خواهران مهمان ما هستند و ما حاضر نیستیم آنها را جایی بفرستیم.»
اردوغان و عربستان سعودی:
یکی از بارزترین نمونه های چرخش سیاسی اردوغان، مواضع او در قبال قتل جمال خاشقجی در کنسولگری سعودی در استانبول بود. اردوغان انگشت اتهام را به سوی ولیعهد سعودی دراز و اعلام کرد که ترکیه از خون خاشقجی نمی گذرد. اما پس از چند سال، اردوغان کل پرونده را به ریاض فرستاد، خودش هم به آنجا رفت و سپس در آنکارا، با بالاترین پروتکل، از بن سلمان پیشواز کرد.
تغییر مواضع و چرخش صد و هشتاد درجه ای اردوغان در برابر امارات متحده عربی نیز از دیگر نمونه های مشهود چند سال اخیر بوده است.
علل چرخش های متناوب اردوغان
بدون تردید، مهم ترین دلیل چرخش های سیاسی متناوب اردوغان، این است که او نگاهی عملگرایانه به رویدادها و تحولات سیاسی دارد.
اردوغان در ظاهر، همچون یک سیاستمدار دارای اصول و پرنسیپ های لایتغیر معرفی می کند. اما در باطن، همواره برای مذاکره، معامله، چانه زنی، سازش و تغییر تصمیم آماده است. بر اساس مبانی و اصول سیاست غرب، چنین چیزی به خودی خود الزاماً بد نیست.
اما مشکل اینجاست که حتی سیاستمداران غربی نیز به اندازه اردوغان در تغییر ناگهانی مواضع و گردش از تصمیمات متعدد تا این اندازه عجول نیستند.
بنابراین سوال اینجاست، در چرخش های اردوغان دقیقاً چه چیزی محل انتقاد است؟ پاسخ را می توان به این شکل بیان کرد:
1.اردوغان در بسیاری از موارد، کنترل عواطف، هیجانات و خشم خود را ندارد و حالا تیم او هم به خوبی می داند که برخی از گفته ها و مواضع اردوغان، تا چه اندازه دردسرساز و پرهزینه است. به عبارتی دیگر، بخشی از تغییر مواضع و چرخش های اردوغان، در واقع، چرخشی برای تغییر یک روند نیست بلکه تلاشی برای اصلاح یک حرف غلط یا بازگشت از یک تصمیم آنی و هیجانی است.
2.اردوغان از معدود رهبرانی است که علاقه وافری به حرف زدن دارد. در تاریخ جمهوری ترکیه، هیچ رهبر و سیاستمداری از حیث تعداد سخنرانی ها، مصاحبه ها و موضع گیری ها به گرد پای اردوغان نمی رسد. طبیعتاً رهبری که بسیار زیاد سخن بگوید، احتمال بروز خطا و گاف او بالا و بالاتر می رود.
3.اردوغان، سیاست و عمل سیاسی را به مثابه یک بازی کوتاه مدت و زرنگی های روتین و فردی می نگرد و دارای یک نگاه و افق درازمدت و راهبردی نیست. در نتیجه، خیلی وقت ها در اتخاذ مواضع سیاست خارجی، با همان لحن و شیوه و آدابی که علیه مخالفین داخلی عمل می کند، در برابر دولتمردان کشورهای دیگر نیز موضع می گیرد.
4.اردوغان در اتخاذ تصمیمات مهم سیاست خارجی، به حرف و توصیه و سخن کارشناسان و دیپلمات ها و مشاورین قدیمی اعتنا نمی کند و در لحظه، بر اساس حال و هوای درونی و فردی خود تصمیم می گیرد و بعدها به دنبال بالا رفتن هزینه های تصمیم غلط، مجبور می شود دنده عقب بگیرد و بازگردد.