12 فروردین، تجلی جایگاه رفیع مردم در یک نظام اسلامی
گروه سیره امامین انقلاب، خبرگزاری رسا؛ در زمانهای که توجه به آراء عمومی در تعیین و تحکیم نظامات سیاسی کشورهای مختلف دنیا بسیار پراهمیت و ارزشمند تلقی میگردد بعضی اصرار دارند تا اینگونه القاء کنند که در یک نظام سیاسی که بر آموزهای اسلامی بنیان گذاشته شده، برای مردم، نقش و جایگاه خاصی درنظر گرفته نشده است.
شاید نتوان معین کرد که بهطور مشخص انگیزههای متفاوت هریک از این افراد برای طرح این مدعا چیست اما بهطورقطع میتوان گفت که عدهای در تلاش برای اثبات این مطلبند که در اسلام حق ذاتی و طبیعی بشر برای انتخاب سرنوشت خودش نادیده گرفتهشده است و دین اسلام و نظام سیاسی برآمده از آن، دین و نظامی نیست که بتوان از آن انتظار تکریم و احترام به حقوق ذاتی عموم انسانها را داشت.
به نظر میرسد که یکی از کارکردها و آثار این حرف برای مدعیانش این خواهد بود که در صورت اثبات این ادعا، بین مردم با دین اسلام و نظام اسلامی دیواری از بیاعتمادی کشیده میشود، چون آن هنگام که در افراد این احساس و عقیده تقویت گردد که بر اساس مبانی اسلامی نسبت به حق انتخاب و آزادی آنها ارزش و احترامی وجود ندارد، طبیعی است که از دلبستگی و علاقه آنها نسبت به معارف و ارزشهای اسلامی نیز کاسته شده و در ادامه نیز دست از حمایت خود نسبت به دین و نظامی که برای آراء و نظرات آنان ارزشی قائل نیست،برمیدارند.
در واقع این اتهام فرصتی مناسبی را برای کسانی فراهم میسازد که در طول بیش از صد و هفتادسال اخیر، نهضتها و جنبشهای سیاسی در شرق و غرب جهان اسلام، مانع از سلطه کامل آنان بر منابع حیاتی این منطقه شده است.
اما این انگاره تا چه میزان به واقعیت نزدیک است؟ دوازدهم فروردین فرصتی است که میتوان با عنایت به سیره بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران، به این ادعا نگاه دقیقتری انداخته و بهتر آن را به قضاوت نشست.
برگزاری رفراندوم جمهوری اسلامی در اولین فرصت
اولین نکتهای که توجه هر بیننده و شنونده منصفی را در خصوص جایگاه واقعی مردم در سیره امام خمینی ره به خود جلب میکند، زمان برگزاری رفراندوم و انتخابات عمومی بعد از وقوع انقلاب اسلامی است؛ آیتالله خامنهای با مقایسهی زمان اولین انتخابات برگزارشده بعد از پیروزی انقلاب ایران با زمان برگزاری اولین انتخابات عمومی در سایر انقلابهای قرن بیستم میفرماید:
«در هيچ انقلابى در دوران انقلابها - كه نيمهى اوّل قرن بيستم، دوران انقلابهای گوناگون است؛ در شرق و غرب دنيا انقلابهای مختلفى با شکلهای مختلف به وجود آمد - سابقه ندارد كه دو ماه بعد از پيروزى انقلاب، يك رفراندوم عمومى براى انتخاب شيوهى حكومت و نظام حكومتى انجام بگيرد! امّا به همت امام در ايران اين اتّفاق افتاد.»
البته برگزاری رفراندوم عمومی درزمانی که هنوز دو ماه از پیروزی انقلاب نگذشته بود، به دستور شخصی صورت گرفت که رهبر، بنیانگذار و به تعبیری شخص اول و فصلالخطاب انقلاب محسوب میگردید و باوجود داشتن چنین شرایط و جایگاهی، کلام او ازنظر عموم مردم آن روز ایران کاملاً مورد اتباع بود، بهگونهای که حتی « امام مىتوانست اعلان كند كه نظام ما، يك نظام جمهورى اسلامى است؛ از مردم هم هيچ نظرى نخواهد؛ هيچكس هم اعتراضى نمىكرد؛ اما اين كار را نكرد. دربارهی اصل و كيفيت نظام، رفراندوم راه انداخت و از مردم نظر خواست؛ مردم هم گفتند «جمهورى اسلامى»؛ و اين نظام تحكيم شد.»
در واقع شرایط بهگونهای بود که در صورت تعیین نوع و کیفیت نظام سیاسی جدید از سوی امام خمینی ره ، این تصمیم از سوی هیچیک از آحاد مردم مورد اعتراض قرار نمیگرفت ولی درعینحال دوراندیشی و جایگاه رفیع و منحصربهفرد مردم در اندیشه و دیدگاه امام ره مانع از آن شد که حتی بهترین شکلِ از نظام سیاسی را بدون نظرخواهی از آنها و بنا به صلاحدید شخصی خود انتخاب نماید.
اهمیت این اقدام امام ره وقتی عیانتر میگردد که بدانیم برگزاری همهپرسی در مورد نوع و کیفیت نظام سیاسی در هیچیک از نظامات سیاسی که در طول بیش از دو قرن اخیر در سراسر دنیا تشکیلشدهاند سابقه نداشت و ازاینرو حتی در صورت عدم برگزاری رفراندوم در افکار عمومی ملت ایران اعتراضی نسبت به این امر صورت نمیگرفت.
برگزاری پنج انتخابات در اولین سال انقلاب
اما برگزاری رفراندوم در مورد کیفیت حکومت ایران پس از انقلاب تنها شروع کار بود و گویی در ادامه کار نیز اصرار ویژهای از سوی بنیانگذار انقلاب برای نقشآفرینی عموم مردم در شکلدهی بهنظام سیاسی کشور و تأثیرگذاری مستقیم در انتخاب سرنوشت خودشان وجود داشت. آیتالله خامنهای در ضمن بیان خاطرهای از امام خمینی ره به اصرار و تأکید اعجابآور ایشان بر تسریع در تعیین جزئیات ساختار سیاسی کشور و تدوین قانون اساسی اشارهکرده و میفرماید:
«در آن ماههاى اوّل كه تدوين قانون اساسى هنوز انجام نشده بود و تأخير افتاده بود، يادم هست يك روز امام ماها را خواستند؛ رفتيم قم - آنوقت ايشان هنوز قم بودند - با اوقاتتلخى گفتند كه قانون اساسى را زودتر تدوين كنيد. آنوقت انتخابات مجلس خبرگان راه افتاد و مردم خبرگان را براى تدوين قانون اساسى انتخاب كردند؛ بعد هم كه قانون اساسى تدوين شد، آن را به رأى عمومى گذاشتند؛ رفراندوم شد، مردم قانون اساسى را انتخاب كردند. بعد هم انتخابات رياستجمهورى و مجلس برگزار شد. در سختترين دوران جنگ كه تهران زير بمباران دشمن بود، انتخابات تعطيل نشد؛ حتّى تا امروز يك روز انتخابات در ايران تأخير نيفتاده است... اين خطّ امام است.
در غير مسائل انتخابات هم بارها مردم مورد توجّه امام قرار گرفتند و امام به نقش آنها اشارهى روشن كردند، گاهى تصريح كردند؛ در يكجاهايى گفتند: اگر مسئولين فلان كار را كه بايد انجام بدهند، انجام ندهند، مردم خودشان وارد میشوند و انجام میدهند. »3
مطلع درخشان مراجعه به آراء عمومی که در 12 فروردین 1358 کلید خورده بود، در طول سال 1358 با برگزاری 4 انتخابات دیگر تکمیل شد تا جمهوری اسلامی در اولین گام خود، هیچ شبهه و تردیدی را نسبت به جایگاه و نقش کلیدی و محوری مردم در تشکیل و تحکیم و تثبیت نظام اسلامی باقی نگذارد و شاید به خاطر نقش بیبدیل و حضور پررنگ مردم در شاکله سیاسی این کشور است که «بااینکه هنوز در نیمهی راهیم و خیلی فاصلهداریم تا اینکه به هدف برسیم، باز الگوی انقلاب اسلامی و الگوی جمهوری اسلامی برای مردم دنیا یا حداقل مسلمانهای دنیا، یک الگوی جذّاب است.»4
محمد عبداللهی
منابع:
1. خطبههاى نماز جمعهى تهران در حرم امام خمينى (ره) در بيست و يكمين سالگرد ارتحال حضرت امام خمينى14/3/1389
2. خطبههای نماز جمعه تهران؛ 14/3/ 1378
3. خطبههاى نماز جمعهى تهران در حرم امام خمينى (ره) 14/3/1389
4.بیانات رهبر انقلاب با عموم مردم به مناسبت عید مبعث 10/12/1400