هتاکی به بزرگان تحت لوای حریم امام
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، جناب رشید داودی نقدی بر صحبتهای ۸اردیبهشت ۱۴۰۰ آقای تاجزاده در سایت جماران منتشر کرد؛ در آن یادداشت وی خطاب به آقای تاجزاده مینویسد(جناب آقای تاجزاده! شما درد و مشکل را فهمیدهاید اما راهی که برای درمان تجویز میکنید، نادرست است)...
اما ما باید بگوییم که آقای داودی شما و دوستان تان نه درد را و نه درمان را خوب تشخیص ندادید؛ واقعیت این است که درد اصلاحطلبان غربپرستی و درمانش استقلالطلبی است.
داودی در ادامه با اعتراض به پیران ره اصلاحات، آنها را متهم به بحران هویت میکند و در یادداشت خود تلاش مینماید بزرگان اصلاحات را فریبخورده از جریان رقیب معرفی کند.
اما به یکباره در چرخشی ناشیانه، شروع به تخریب و توهین به مرحوم علامه مصباح مینماید که البته هر مخاطب هوشمندی به سادگی متوجه میشود که کجای نویسنده میسوزد و آب را باید کجا ریخت.
جدای از ایراداتی که جناب داودی به جریان همسوی خود و شخص آقای تاجزاده وارد میداند؛ چند نکته حائز اهمیت است.
۱- نویسنده آنجا که میگوید(جریان اصلاحات که در دوران امام، همهٔ هویتش از امام و اندیشهٔ او بود) طوری سعی کرده اصلاحطلبان را انقلابی و همسو با خط امام خمینی معرفی کنند که هر اصلاحطلبی را خنده میآید ز نوشته او.
کافی بود داودی به خودش زحمت بدهد و نظرات چهره های شاخص اصلاحطلب در مورد امام رحمهالله علیه و پشیمانی شان از انقلاب ۵۷ را در گوگل سرچ کند تا چنین نسراید.
۲- رشید داودی گویا هرگز جریانات اصلاحطلبی و نظرات بنیانگذار انقلاب درباره مصدق و بازرگان و ... را مطالعه نکرده است که به خود اجازه میدهد بنویسد(و روی سخنم با جریان اصلاحطلبی بود ... [که]در انقلاب۵۷ احیا شد و اوج گرفت. و در دورهٔ ده سالهٔ حکومت امام خمینی شکوفا شد) او بسیار سعی مینماید افکار امام را افکاری متمایل به اصلاحطلبان نشان دهد وصلهای که به گواه خود اصلاحطلبان دوآتیشه نچسب است.
۳- نویسنده نشریه حریم امام وقتی که دستش را از هر استدلالی کوتاه میبیند بدون هیچ مقدمهای به آیتالله مصباح میتازد و اصلاحطلبان را شکستخوردگان در برابر ایشان معرفی میکند و میگوید( در چنین شرایطی بود که آیتالله مصباح یزدی غیر انقلابی و مطرود امام، با کمک نیروهای سازماندهی شدهاش، اندیشهٔ خود را جایگزین اندیشهٔ بنیانگذار کرد و شد آنچه نمیباید میشد)
ایشان تهمتهایی را به علامه مصباح وارد میکند که مجریان شبکههای ماهواری اسراییل و آلسعود هم میدانند که عاقلانه نیست علامه مصباحیزدی را غیر انقلابی و مخالف اندیشههای امام معرفی کنند.
۴- رشید داودی قصه ما، سرانجام و بدون رعایت کردن اصول حرفهای یادداشت نویسی و خیلی عریان، میرسد به آنجایی که برای زدن آن به بهانه نقد تاجزاده قلم فرسایی کرده بود و میگوید(...گفتمان آقای مصباح حاکم شد و ولی فقیه را فراقانونی تعریف کرد و ...) که نشان میدهد نویسنده تنها اندیشههای آیتالله مصباح را از زبان مجریان بیسواد ماهوارهها دنبال کرده و گویا حتی یک صفحه از آثار ایشان را مطالعه نکرده است.
رشید داودی در پایان یادداشت خود از بزرگان اصلاحات سهمخواهی میکند و از نادیده گرفتنش گلایهمند است که البته بنده هم به بزرگان اصلاحات حق میدهم او را به بازی نگیرند چون او آنطور اصلاحطلبان را انقلابی و ولایی معرفی کرد که خودشان از این صفتها گریزانند.
اما حقیقتا هدف نگارنده نقد یادداشت آقای رشید داودی که بیشتر به یک تسویهحساب و سهمخواهی برای دیده شدن میماند، تا یک یادداشت حرفهای علمی، نبود، بلکه انتقاد من به فضای بیدر و پیکر رسانهای است. آیا نباید قانون مانع نشر اکاذیب در کشور شود؟ آیا نباید دادگاه ویژه روحانیت به تهمتها و اهانت هایی که توسط بعضی روحانی نماهای بیسواد به مقدسات و یا بزرگان حوزه میشود ورود کند؟
آیا هیچ دستگاهی نیست که از افکار و عقاید بنیانگذار انقلاب اسلامی دفاع نماید و نگذارد این اندیشه های ناب دستخوش تحریف شود؟ آیا هیچ مانعی در کشور ما برای نوشتن بدون آگاهی و دانش کافی وجود ندارد؟
و در پایان آیا سایت جماران که ارگان رسانه ای مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(ره) است و زیر نظر یادگار یادگار امام اداره میشود نباید پاسخگوی حملات مدام خود به اندیشههای ناب امام و شاگردان راستین مکتب آن مرد خدا باشد؟
محمدصادق ناطقی
عالی بود
طرز نوشتار اثرگذار است
.