ابن خلدون نماینده فرهنگ و تمدن اسلامی در مغرب زمین
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا،عبدالرحمن بن خلدون، فیلسوف، جامعه شناس و تاریخدان بزرگ مسلمان زاده تونس می باشد، نیاکان وی از نژادی به نام خلدون که در گذشته از عربستان جنوبی به اسپانیا کوچیده بود ریشه گرفت، خاندان او در اشبیلیه سکنی گزیدند و با بربرها و اسپانیایی ها پیوند زناشویی برقرار کردند اما پس از چند نسل به علت آشوب های محلی به شمال باختری آفریقا رفتند و در تونس به خدمت فرمانروای حفص درآمدند و نهایتاً ابن خلدون در تونس متولد شد؛ او از آغاز جوانی به دانش اندوزی پرداخت و ا دانش زمان را نزد پدر و دانشمند شهر خویش آموخت، و سپس به کارهای سیاسی و دولتی مشغول گشت و توانست نامی بلند آوازه در اندلس کسب نماید.
ابن خلدون در تاریخ 784 هجری قمری برای تدریس به دانشگاه الازهر مصر رفت که پس از اندک مدتی به عنوان قاضی القضاة آنجا برگزیده شد، دانشمند و نویسنده معروف اسلام کتابی از خود به یادگار گذاشته است که تا به امروز میان اندیشمندان و تاریخ پژوهان دست به دست گشته و مطالعه می شود، کتابی که حاوی مطالب ارزشمند تاریخی است و بر اساس آن هزاران مقاله، پایان نامه، نقد و تحلیل نوشته شده است، اگر چه نام اصلی این کتاب العبر و الدیوان المبتداء والخبر فی ایام العرب والعجم والبربر من عاصرهم من ذوی السلطان الاکبر است، اما با عنوان تاریخ ابن خلدون شهرت گرفته است.
ابن خلدون پایه گذار فلسفه تاریخ و جامعه شناسی بشمار می رود، به باور او هدف از علم تاریخ، شناخت شرایط و چگونگی وضع اجتماعی انسان و در یک کلام شهرنشینی یا تمدن می باشد؛ او در مقدمه کتاب العبر به مسأله تمدن و علل انحطاط می پردازد؛ ابن خلدون بسان یک سفرنامه نویس به بررسی پدیده هایی مثل آب و هوا، دگرگونی آداب و رسوم، زندگی بیابانی، شهرنشینی، نژاد، کیفیت ابنیه ها، داد و ستد و مشاغل اقتصادی پرداخته است.
این دانشمند پرآوازه جهان اسلام معتقد است " انسان دارای سرشت مدنی است، یعنی ناگزیراست اجتماعی شکل دهد که در اصطلاح آن را مدنیت گویند، او می نویسد، در سایه همکاری و تعاون انسان ها حاجت آن گروه بلکه چندین برابر نیاز خود را بدست می آورند؛ ابن خلدون پایه گذار نظریه جبر اجتماعی نیز می باشد، این تاریخ شناس بزرگ نظریه خود را درباره عدالت اجتماعی و دانش اقتصاد پنج قرن پیش از کارل مارکس، کونسیدران، باکونین، ارائه و پی ریزی کرده است، اصولاً علم امروز متاثر از زحمات دانشمندان بزرگ اسلامی است، اگر چه گاهی مشاهده می شود که همه چیز به نام دانشمندان غربی تمام شده است، اما اسلام پراست از نمونه های ابن خلدون مغربی.
ابن خلدون نماینده فرهنگ و تمدن اسلامی در مغرب زمین به شمار می آید و در واقع و به راستی می توان در بررسی اندیشه های سیاسی و اجتماعی نام " جامعه شناسی" به آن داده شود، جامعه شناسی او پیش آهنگ از منتسکیو و اگست کنت است و باید ابن خلدون را پدر دانش " جامعه شناسی " بدانیم؛ او ما را در شناخت پیشینه فرهنگ و تمدن اسلامی و جوامع و ملت ها یاری می دهد؛ نکته جالب در نوشته های ابن خلدون، توجه او به اندیشه های دانشمندان ایرانی همچون امام محمد غزالی و فخر رازی است.
عصبیت نوآوری بزرگ ابن خلدون است، به باور وی عصبیت نه حس ویژه ای است ونه رفتار روانی مشخصی، بلکه واقعیت بسیار پیچیده اجتماعی و سیاسی که دارای نتایج روانی بزرگی است، او می گوید، عصبیت عامل بزرگ دگرگونی های اجتماعی است، که در جامعه شناسی او از عصبیت به همبستگی اجتماعی و روح گروهی تعبیر می شود.
ابن خلدون را می توان در شمار کهن ترین تاریخ شناسان جهان دانست که به اندیشه و مفهوم تاریخ پرداخته است و با بررسی رویدادهای تاریخی و نهادهای تمدن غبار آلود ملل گوناگون با یکدیگر فرضیه های جامعی را ارائه داده است؛ ابن خلدون با کتاب العبر می خواست پاسخی برای چراهای بسیاری که تجربه روزمره و مشهوداتش پیش می آورد، بیابد و اثری بیافریند که به منزله اصل و مرجعی باشد برای مورخان آینده تا از آن به عنوان نمونه و سرمشق خویش بهره گیرند.