۲ نگاه نسبت به محافل مذهبی و اماکن زیارتی
به گزارش خبرگزاري رسا، گسترش ویروس کرونا در کشور بحثهای زیادی را در مورد تعطیلی حرم های اهل بیت و امامزادگان و همچنین محافل مذهبی صورت داد که در این باره دو رویکرد عمده را میتوان برشمرد.
یک گروه معتقد است طبق هشدار پزشکان، مجامع و محافل دینی مثل دیگر مجامع عمومی درصورت لزوم باید تعطیل شوند و برگزاری مجالس و مناسک مذهبی موقتاً متوقف شود. در مقابل گروه دیگر که خود را مدعی طب اسلامی میداند، معتقد است باید با تکیه بر باور دینی مانند «توکل» و «توسل» و نهایتاً عمل به دستورات طبی احادیث و البته نکات بهداشتی، با کرونا مقابله کرد
یک گروه معتقد است طبق هشدار پزشکان، مجامع و محافل دینی مثل دیگر مجامع عمومی درصورت لزوم باید تعطیل شوند و برگزاری مجالس و مناسک مذهبی موقتاً متوقف شود. در مقابل گروه دیگر که خود را مدعی طب اسلامی میداند، معتقد است باید با تکیه بر باور دینی مانند «توکل» و «توسل» و نهایتاً عمل به دستورات طبی احادیث و البته نکات بهداشتی، با کرونا مقابله کرد، بر همین مبنا، این گروه به شدت مخالف اختلال در برگزاری مناسک مذهبی و محدودسازی اماکن زیارتی اند.
مثلاً حسین روازاده از مدعیان طب اسلامی گفته است: «من به قم آماده، هم در مسجد و جلسات خصوصی با همه روبوسی میکنم، هم مرقد میرم. اینها میخواهند دین ما را از ما بگیرند و به ما صدمه بزنند. کاری که دارند انجام میدهند هیچ معنایی ندارد. ضمناً این چه بیماری است که شما اینقدر گنده اش کردید؟ مگه درمانش کاری دارد؟ من اعلام آمادگی میکنم، شخصاً ورود میکنم به آنجایی که این بیماران هستند، درمانشان را شروع میکنیم تا ببینید چقدر سریع درمان میشوند.»
این در حالی است که نمونههای فراوانی در منابع دینی در مورد توصیه به بیماریهای واگیردار وجود دارد که در بخشهای مختلف ابواب حدیثی و فقهی میتوان آنها را نشان داد. به عنوان مثال در باب بیستم کتاب الاحتضار در مجموعه گرانقدر وسایل الشیعه با عنوان «بَابُ جَوَازِ الْفِرَارِ مِنْ مَکَانِ الْوَبَاءِ وَ الطَّاعُونِ إِلَّا مَعَ وُجُوبِ الْإِقَامَةِ فِیهِ کَالْمُجَاهِدِ وَ الْمُرَابِط» (فصل مربوط به مجاز بودن گریختن از جاهایی که وبا و طاعون در آن رواج دارد، جز در مواردی که ماندن در آنجا برای کسانی مانند رزمندگان و مرزداران واجب است) پنج روایت آمده است که مضمون همه آنها بسیار به هم نزدیک و نشانگر ضرورت اتخاذ روشهای عُقَلایی و عَقلانی در برابر بیماریها واگیر است. روایت نخست این بخش میفرماید:
مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْوَبَاءِ یَکُونُ فِی نَاحِیَةِ الْمِصْرِ- فَیَتَحَوَّلُ الرَّجُلُ إِلَی نَاحِیَةٍ أُخْرَی- أَوْ یَکُونُ فِی مِصْرٍ فَیَخْرُجُ مِنْهُ إِلَی غَیْرِهِ فَقَالَ لَا بَأْسَ، إِنَّمَا نَهَی رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْ ذَلِکَ لِمَکَانِ رَبِیَّةٍ کَانَتْ بِحِیَالِ الْعَدُوِّ فَوَقَعَ فِیهِمُ الْوَبَاءُ فَهَرَبُوا مِنْهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْفَارُّ مِنْهُ کَالْفَارِّ مِنَ الزَّحْفِ- کَرَاهِیَةَ أَنْ تَخْلُوَ مَرَاکِزُهُمْ. (وسایل الشیعه، ج ۲، صص ۴۲۹ ۴۳۰)
راوی حدیث میگوید از امام صادق علیه السلام درباره شیوع وبا در یک منطقه معین (شاید هم سرزمین مصر) و یا در هر سرزمینی پرسیدم که کسی که در آنجا ساکن است (از ترس وبا) منطقه را ترک میکند، حضرت فرمودند اشکالی ندارد، پیامبر از این امر برای ساکنان منطقهای که در برابر دشمن بود و وبا در آنجا افتاد و مردمان آن شهر گریختند نهی کردند و فرمودند کسی که از وبا بگریزد همچون کسی است که از مقابل دشمن گریخته باشد، این را پیامبر از آن روی گفتند که منطقه آنها (در برابر دشمن) خالی نشود. (و لذا گریختن مردم در شرایط عادی از مناطقی که در آن وبا هست، منعی ندارد)
وبا را برخی لغتدانان همچون صاحب بن عباد (۳۸۵ ق.) در المحیط فی اللغه، ج ۱۰، ص ۴۵۱ و زبیدی (۱۲۰۵ ق.) در تاج العروس، ج ۱، ص ۲۷۱ و ابن منظور (۷۱۱ ق.) در لسان العرب، ج ۱، ص ۱۸۹ به مفهوم هر بیماری فراگیر دانستهاند. بنابراین، میتوان از این نوع روایات جواز مقابله با بیماریهای واگیردار را برداشت کرد. گرچه این امر عقلی است و اگر هیچ روایتی هم در این باره نداشتیم، عقل و منش خردمندان همین حکم را صادر میکرد.
با توجه به صراحت روایات در این باره پافشاری گروه دوم در مسئله عدم تعطیلی محافل مذهبی یا اماکن مقدسه و یا حتی حرکتهای مشمئز کنندهای مانند لیسیدن ضریح، محل تأمل است.
همانطور که ذکر شد، گروه نخست، در عین باور به دین اما مبنای تصمیمگیری در قبال مناسک را نسخه تجویزی دانش مدرن میداند؛ به عنوان مثال شماری از مراجع عظام در پاسخ به استفتای مقلدان خود؛ ضمن تأکید بر رعایت بهداشت و توجه به هشدارهای پزشکی (از جمله پرهیز از حضور غیرضروری در اماکن دینی) دینداران را به خواندن دعا و توسل دعوت کردهاند. اما گروه دوم، بهجای توجه به توصیههای بهداشتی و دستاوردهای طب مدرن، بر نسخهی ایمان پافشاری میکند.
به تبع این اظهار نظرهای مختلف در چند روز گذشته، برخی هیئتهای مذهبی با صدور اعلامیههایی از تعلیق برنامهها و مجالس خود خبر دادند؛ در مقابل برخی منبریان با انتقاد از تعطیلی هیئتها و سرزنش تعطیلکنندگان، بر حفظ روال برپایی مناسک تأکید دارند.
آنچه مسلم است این است که حفظ سلامت یکی از اصلیترین دستورات فقه است. آیتالله ابوالقاسم علیدوست در این باره معتقد است که اگر شورای تأمین بر اساس نظر کارشناسان حکمی را صادر کرد و اجتماعات حتی در نمازهای جماعت و زیارات اماکن مقدسه را به دلیل خطرات موجود ممنوع اعلام کرد، اینجا فقها به دلیل وجود خطر، حرمت تکلیفی را مطرح میکنند و ما در اینجا حق نداریم خودمان فتوا دهیم که این را قبول نداریم و در ملأ عام هر کاری که خواستیم انجام دهیم.
آیتالله محمد جواد فاضل لنکرانی هم در این مورد اعلام کرد اگر پزشکی به یک مرجع تقلید گفته باشد روزه بر شما حرام است آن مرجع تقلید دیگر روزه نمیگیرد و اساساً این از خاصیت و ارزش و عظمت فقه شیعه است. وی گفت که فقه شیعه به حدی مستحکم است که در رأس واضح، احکام فقه شیعه، وجوب حفظ جان انسان قرار دارد. وی تاکید کرد که تمام این عباداتی که برای خداوند انجام میدهیم اگر مزاحمت با حفظ جان انسان داشته باشد، این یک امر بسیار واضح در فقه و اصول ما است که در مسأله تزاحم، حفظ جان مقدم بر اینهاست.
در همین موضوع، نامهای از امام خمینی به برادرش آقای پسندیده گویای مشی ایشان در مواجهه با بیماری هاست. ایشان گفته بود: «شما را به خدای متعال قسم میدهم به حرفهای دکتر ترتیب اثر دهید. چرا موجب نگرانی همه میشوید؟ خداوند لازم نموده است که در مواقع احتمال ضرر، انسان از آنچه موجب است اجتناب کند، اگر چه ترک حج و صوم و صلاه باشد.» (صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۳۰).
همچنین امام خمینی در بحث «اجتهاد و تقلید» میفرماید: دریافتهای دانایان برای نادانان یک حجت ارتکازی و فطری است. و اصلا به ذهن خطور نمی کند که آنچه در زندگی انسان نقش کلیدی دارد، شریعت در برابر آن مخالفت کند.
اما باز هم عدهای بر این مسئله پافشاری میکنند که ائمه شفابخش هستند و نباید این طور تلقی شود که حضور در محافل مذهبی یا اماکن مقدس موجب میشود کسی به کرونا مبتلا شود. کسی منکر شفابخش بودن اهل بیت و اماکن متبرکه نیست اما چند نکته را باید در این زمینه مد نظر قرار داد.
محسن الویری با بیان مطلب فوق، گفت: «برخی بین دو مفهوم خلط کردهاند؛ اینکه معصومان علیهم السلام این توان را دارند که اگر اراده کنند میتوانند موالیان خود را از هر گزندی دور بدارند یک بحث است و اینکه آنها همواره و در هر شرایطی و برای همه کس چنین میکنند بحث دیگری است.
این دو را نباید یکی انگاشت، اگر چنین بود که بدون رعایت بهداشت و اصول ایمنی از عنایات اهل بیت علیهم السلام بهرهمند باشیم، نباید هیچگاه هیچیک از پیروان معصومان علیهم السلام و از جمله خود آنها هیچ آسیبی میدیدند ولی تاریخ گواه است که چنین نیست و شواهد مختلفی از مسموم شدن آنان و شیعیان آنها و شیوع وبا و مرگ و میر گسترده در شهرهای شیعهنشین در طول تاریخ در دست است.
رعایت اصول ایمنی و بهداشتی و قوانین برای دور ماندن از انواع گزندها چه در صحنه نبرد و چه در غیر آن یک امر بدیهی عقلی است که شرع مقدس هم بر آن پای فشرده است و جز در مواردی که انسان میتواند و یا باید برای مصلحتی بزرگتر به خود آسیب برساند، روا نیست که از رعایت دستورهای پزشکی و ایمنی چشم بپوشد.
جای تأسف است که در یکی دو دهه اخیر این گونه تلقیهای سست و این گونه رفتارها رواج بیشتری یافته است، تا جایی که چندی پیش هم در همین فضا، شاهد انتشار فیلم خجالتآور به آتش کشیدن نماد دانش پزشکی از سوی کسانی که خود را به دین منسوب میدارند، بودیم.»
اما در رهگذر این دو دیدگاه برخی به دنبال این بودند که از آب گل آلود ماهی بگیرند. به عنوان مثال فردی که خود را جامعه شناس میداند در شبکههای اجتماعی عنوان کرده است: «قرنهاست که از شفادهندگی اماکن مقدس سخن گفتهاند اما هرگز اینگونه مدعیات بهنحو عام و مشخص مورد آزمون قرار گیرد. اکنون فرصت خوبی است که اینگونه ادعاها در باب قدرتهای مافوق طبیعی اینگونه مکانها مورد آزمون قرار گیرند و بر مردم معلوم شود که این نیروهای مقدس آیا میتوانند کرونا را هم شفا دهند؟»
چند نکته در مورد شبهاتی که در مورد ویروسی شدن مکانهای مقدس مطرح است، میتوان ذکر کرد.
سیدجعفر حسینی شیرازی در پاسخ به این شبهه طی یادداشتی مینویسد:
«۱- خدای متعال از رهرو قوانینی که بر نظام طبیعت حاکم ساخته، خواست و اراده خود را محقق مینماید. همچنانکه آتش میسوزاند و آب آن را خاموش میکند، میکروب و ویروس انسان را بیمار ساخته و دارو به خواست الهی او را درمان میکند. در کنار این قوانین طبیعی خدای متعال قوانین غیبی نیز بر عالم ماده جاری و ساری گردانده و این دو در کنار یکدیگر بر جهان مادی حاکم است که همه اینها از قضا و قدر خدای متعال میباشد.
۲- بر راستی گزاره نخست به آیاتی چند از قران کریم اشاره میکنیم:
الف) آیاتی که به قوانین طبیعی دلالت دارد مانند: ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا (کهف ۹۲)، وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ (مائده ۳۵)، وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ (انفال ۶۰)
ب) آیاتی که بر قوانین غیبی دلالت دارند مانند: وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ (غافر ۶۰)، وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ (شعراء ۸۰)، وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ (آل عمران ۱۲۶)
همچنانکه میبینید در فرهنگ قرآنی همپایه قوانین دسته اول، خداوند حکیم بر قوانینِ دسته دوم نیز تاکید نموده و هر دو دسته را برای رسیدن به اهداف لازم دانسته است.
۳- بنابر آنچه گفته شد بر انسان مؤمن لازم است در پیشبرد برنامه روزمره خود بر هر دو دسته اسباب و مسببات نظر داشته باشد، زیرا اسباب غیبی جایگزین اسباب طبیعی نبوده بلکه به تقدیر الهی هر دو بازوی گرداننده چرخ روزگارند.
مسلمان راستین در هنگام بیماری همچنانکه دست به دامان پزشک و دارو میشود دستی هم به دعا به درگاه خداوند و توسل به پیامبر و اهلبیت عصمت علیهم السلام برمیدارد. او برای بهبود شرایط معیشت خویش همپایه سعی و تلاش مادی از خدا نیز طلب رزق و روزی میکند. حال زیارتگاههای مقدس نیز از این قوانین مستثنا نیستند و همچنانکه کانونی برای کسب فیض انوار غیب الهی بر قلوب مؤمنان میباشند به سبب حضور همین مردم و همچنین شرایط آب و هوایی مدام محتاج به شستشو و نظافت میباشند.
۴- ضمن آنکه خدای متعال قوانین تشریعی دارد که احکام شرع مقدس است مانند نجاست خون، این قوانین شرعی در همه جا حتی اماکن مقدس و بر تمام مردم جاری هستند.
۵- برخی به تصور تقدس کعبه، حرمها و… این مکانهای مقدس را خالی از جریان قوانین طبیعی یا احکام شرعی میدانند! در حالی که در جهان خلقت نمیتوان هیچ مکانی را یافت که از تأثیر قوانین طبیعی که خدا قرار داده یا از نفوذ احکام شرع مستثنا باشد بلکه در این اماکن علاوه بر جریان احکام شرعی و قوانین طبیعی، قوانین غیبی هم جریان مییابد.
حضرت محمد صلی الله علیه و آله در تبلیغ دین اسلام بر طبق همین قوانین طبیعی سیر مینمودند و در عین حال مدد از خدا میجستند و به احکام شرع ملتزم بودند.
البته شکی نیست که گاهی با اعجاز این قوانین تغییر مییابد لکن مواردش خاص و استثنایی است. همچنانچه گاهی در اثر ارادهی خدا وبا درخواست معصومین بیماری بدون سبب طبیعی شفا مییابد، چنانچه حضرت عیسی علیه السلام به اذن خدا پیس و نابینا را درمان و مرده را زنده میکرد، یا حضرات پیامبر و ائمه علیهم السلام به اذن خدا بیمار لاعلاج را شفا میدهند، لکن این در موارد خاص و بر حسب مصلحت میباشد و در غالب موارد مصلحت نیست ولذا اعجاز رخ نمیدهد.
البته لطف حضرات معصومین علیهم السلام، وظیفه بیمارِ خطرناک در مراجعه به پزشک را برنمیدارد. حتی شرعا جایز نیست که در بیماری خطرناک علاج طبی ترک و فقط دعا و توسل شود بلکه باید هردو با هم انجام گیرد؛ هم علاج و هم دعا و توسل.
۶- حال چه تفاوتی است میان غبار روبی این اماکن مقدس و ضد عفونی کردن آنها، یا چه تفاوتی بین شستشو آنها از گرد و غبار و بین تطهیر از خون اگر از پای کسی خارج شد و زمین را آلوده کرد!؟
همچنانکه گرد و خاک و غبار بر این اماکن مقدس مینشیند، و خون باعث نجاست میشود، میکروب و ویروس موجب آلودگی میگردد. اولی با غبار روبی رفع میشود و دومی با تطهیر و سومی با ضد عفونی کردن.
البته بر خادمان لازم است که وظیفه خود را به گونهای انجام دهند که موجب هتک و یا باعث شبهه افکنی نشود تا بستری مناسب برای حضور و زیارت فراهم آید. همچنانکه بر مؤمنین لازم است با رعایت ضوابط شرعی و نظافت و پاکیزگی و بهداشت در این اماکن مقدس حضور یافته و کسب فیض نمایند.»
اما با همه این تفاسیر باز هم سوالی که هماکنون در رسانههای طیف مذهبی مطرح است این است که چرا باید مناسک و مراسمات عمومی مذهبی و هیئتها و اجتماعات دینی بخاطر بیماری کرونا تعطیل شود؟ در پاسخ به این سوال حسین کاظمی مینویسد:
«اولاً: از نظر فقهی وقتی «تزاحم» بین دو عمل به وجود میآید و نمیتوان هردو عمل را باهم انجام داد، باید یکی از آنها را امتثال کرد. یعنی باید یک مرجحی پیدا کرد و یکی را بر دیگری ترجیح داد و به آن عمل کرد و دیگری را ترک کرد. یکی از مرجح ها وجوب و حرمت در برابر استحباب و کراهت میباشد.
حتماً به این مسئله اذعان داریم که زیارت و نماز جماعت و هیئت و عزاداری مستحب هستند، ولی جلوگیری از شیوع بیماری بر اساس قاعده «لاضرر» و «وجوب حفظ جان» و «حرمت تضییع حق دیگران»، واجب میباشد. قاعده لاضرر به ما میگوید ما حق نداریم هیچ عملی را که به ضرر خودمان و یا منجر به ضرر رساندن به دیگران میشود را انجام دهیم و ممنوعیت شرعی وجود دارد.
از طرفی تشخیص اینگونه ضررها را فقها عادتاً به متخصصین هر مساله (که در این مساله پزشکان هستند) واگذار میکنند. ثانیاً: در روایات ما به این مساله تاکید شده که اگر جایی بیماری واگیرداری مثل وبا و طاعون بود، از آنجا حذر کنید.
این باب که در جلد دوم کتاب وسایل قرار دارد دارای ۵ حدیث میباشد که مضامین نزدیکی دارند. بنابراین این مساله بدیهی است که انسان نباید خودش را در معرض بیماری قرار دهد و ائمه (ع) که همیشه از طریق منطقی و طبیعی با اینگونه مسائل برخورد میکردند اینگونه تصریح میکنند. اگر ما روایت هم در این زمینه نداشتیم، عقل حکم میکرد که از شیوع بیماری و قرار گرفتن در معرض آن خودداری کنیم.»
در پایان باید گفت اختلاف میان جریانهای مذهبی در مسئلهای که ذکر شد، میتواند زمینه سوء استفاده رسانههای معاند را فراهم کند و موجب وهن دین گردد. لذا لازم است مراجع معظم تقلید و علمای دین با تبیین مسئله برای مردم راه هر گونه سودجویی و ایجاد شبهه توسط معاندین را مسدود سازند تا این مسئله عقیدتی برای مردم بهتر از گذشته فهم شود./1360/