اوقات پاستوریزه!
باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری رسا | مجید پاکنیت
لویی پاستور، با همسرش قرار میگذاشت، در روزهای یکشنبه برای گذراندن اوقات فراغت به کلیسا یا به تفریح بروند. او در فاصلۀ زمانی آماده شدن زنش، به آزمایشگاه شخصیاش میرفت تا زمان را از دست ندهد، اما آزمایشگاه رفتن همانا، تا غروب در آنجا ماندن همانا، سماق مکیدن زن نیز همانا. میگویند او در شب عروسیاش هم سرگرم مطالعه و کار علمی بوده است. چنین نمونههایی در تاریخ فراوان است.
اگر لویی پاستور در امن و امان موفق به کشف علمی شد، بسیاری از علمای دین ما با استفادۀ بهینه از اوقات فراغت، آثار علمی فاخری را به یادگار گذاشتند؛ بدون داشتن آزمایشگاه و با کمترین وسایل. به عنوان نمونه، شهید اول در حال گریز از شر حاکمان خونریز زمان خود، روی چارپا کتاب معروفش را تألیف کرد.
از میان بزرگان معاصر نیز امام خمینی(ره) در روزگار تبعید به ترکیه، اوقات فراغت از تدریس و رسیدگی به خانواده را صرف نوشتن تحریرالوسیله کرد؛ در اوج محدویت و خفقان.
الگوهایی برای اوقات فراغت
در همان دوران دوری امام، در حدود سالهای ۱۳۵۴ و ۱۳۵۵، عدهای از دانشمندان علوم اسلامی با محوریت آیت الله مکارم شیرازی گرد هم آمدند. حجتالاسلام محسن قرائتی دربارۀ آن روزها میگوید: «در زمان طاغوت آیت الله مکارم به ما پیشنهاد داد روزهای پنجشنبه دور هم جمع شویم و روزی کمتر از دو ساعت کار پژوهشی انجام دهیم و حاصل این کار تفسیر نمونه شد که ۲۷ جلد است.» در سایۀ استفادۀ درست و بهینه از اوقات فراغت، پس از پانزده سال ثمرهای به دست آمد که سالهای سال است شیفتگان معارف قرآن از آن بهره میبرند.
نمونههای یادشده بیانگر اهتمام بزرگان به مسئله اوقات فراغت است؛ همان زمانهایی که از بند شغل، حرفه، تحصیل و به طوری کلی وظایف فردی و اجتماعی آزادیم و در اختیار خودمانیم.
این موضوع که دلیل رسیدن بزرگان و دانشمندان به جایگاه بلند علمی چیست، به بررسی جزئیتر و دقیقتر و مستقل نیاز دارد. گاهی میتوان برای هر کسی دلیل خاص هماو را برشمرد، اما آنچه روشن است تاثیر مستقیم استفاده از اوقات فراغت در درخشان شدن افق زندگی هر انسانی است. بالا رفتن از نردبان کامیابی، تنها وابسته به نبوغ و ضریب هوشی بسیار زیاد نیست، بلکه گاهی رسیدن به قلهها در گرو کامجویی از لحظههای فراغت است. تجربه نشان میدهد در بسیاری از موارد، موفقیتهای آینده را باید در بهرهگیری از اوقات فراغت جست.
فراغت ماشینی
در زمانه کنونی، پرداختن به موضوع اوقات فراغت اهمیت بیشتری دارد؛ چرا که زندگی ماشینی بستر افزایش اوقات فراغت را گسترش داده است. پیشرفتهای عصر حاضر، بسیاری از دغدغههای زندگی را از بین برده است؛ زندگانی از جنبۀ تهیه ملزومات مادی رو به راحتی است.
به عنوان نمونه تا پیش از نیم قرن پیش، در مناطق دور و حتی نزدیک شهرهای بزرگ، وسیلۀ گرمایش و یا پختوپز خانه را هیزم روشن میکرد. چندی بعد مردان یا زنان گالن به دست، ایستادن در صف خریدن نفت را به سحرخیزی و رفتن به صحرا ترجیح دادند و کمی راحت شدند. چند سال بعد نیز گالنها و بشکههای نفتشان را با سیلندرهای گاز مایع تعویض کردند. در زمانۀ ما میتوان ادعا کرد که در بسیاری از مناطق کشور هیچ یک از زحمات نامبرده به دوش مردم نیست و برای روشن کردن اجاق گاز مردم دیگر کبریت هم لازم ندارند.
مثال جزئی و جالب دیگر این که بسیاری از مردم، لازم نیست در خانههایشان تنور نانوایی روشن کنند. شیر بدوشند و سایر لبنیات را از آن استخراج کنند. حتی دیگر لازم نیست مردم نعنا را پودر کنند و در پارچ دوغ بریزند؛ دوغهای طعم دار در خدمت خانوادههاست!
شمشیر دو دَم
در چنین شرایطی وجدانهای بیدار از خود میپرسند: آیا همزمان با افزایش راحتی مادی، ما انسانها نیز باید راحتطلبتر شویم؟ نشستن و خوردن و خوابیدن؟ بیعاری، در زمانهای بیکاری؟ آیا پایان روزهای شغلی یا سال تحصیلی، آغاز ساعت یا فصل استراحت مطلق است؟ آیا روزهای تعطیلی و مرخصی نوروزی، تابستانی و ... بستری است برای پهن کردن بستر خواب تا ساعت یازده؟ آیا با حضور فرزندان در مهدکودک و مدرسه و دانشگاه، زن خانهدار فقط باید پای تلویزیون بستنشینی کند و چشم به تماشای «اوکنیو» یا دیگر سریالهای تلویزیونی یا ماهوارهای بدوزد؟ آیا او با آزادی از وظایف خانهداری باید زندانی طرحهای مکالمه و تلفن زدن به اینوآن شود؛ آن هم لبیکگویان و مشتاقانه؟
پاسخ به این پرسشها، بیش از هر چیزی نیازمند جهانبینی درست است؛ این که دیدگاه ما به عالم هستی دینمدارانه، عاقلانه و همراه با آیندهنگری باشد، یا دنیاپرستانه، جاهلانه همراه با فرصتسوزی. به کوتاه سخن، باید پاسخ را در گفتار پیامبر اسلام(ص) یافت که فرمود: «اغْتَنِمْ ... فَرَاغَکَ قَبْلَ شُغْلِکَ؛ (ای ابوذر) پیش از گرفتاری، فراغتت را غنیمت بدان!».
با توجه به چند نمونهای که در آغاز گفته شد، معنای غنیمت شمردن فراغت را باید از همان آیهای پیدا کنیم که خداوند در آن فرموده است: «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ؛ [ای پیامبر!]هرگاه از کار مهمّى فارغ شدی، به مهم دیگرى بپرداز!». اوقات فراغت جزئی از فرصتهای ماست نه چیزی غیر از آن، وگرنه چارپا سواری در حال فرار کجا و قلمدوانی برای نگاشتن «اللمعة الدمشقیة» کجا؟ ماندن در تبعید کجا و نوشتن «تحریر الوسیله» کجا؟
لازم به گفتن است که هدف از آوردن این نمونهها، این نیست که طلای اوقات فراغت را تنها و تنها خرج کتاب نوشتن، درس خواندن یا کار کردن کنیم. اگر عمری باقی باشد در یادداشت بعدی دربارۀ این موضوع سخن خواهم گفت./918/ی701/س