راه رشد اشتغال و گردشگری؛ توجه به آداب و رسوم اقوام ایرانی
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، یکی از کارهایی که در جهت حمایت از کالای ایرانی میتوان انجام داد پر رنگ کردن جاذبههای گردشگری و رونق بخشیدن به محصولاتی است که برای گردشگران تازگی داشته باشد. منظور از گردشگر هم الزاما گردشگر خارجی نیست، این جذابیت، هم میتواند برای گردشگر داخلی باشد و هم برای گردشگر خارجی. صنایع دستی، محصولات خوراکی و محصولات تزیینی بومی از مهمترین چیزهایی هستند که در جذب گردشکر تأثیر دارد.
جذابیت فضای سنتی برای گردشگر خارجی
نکته قابل توجه برای جذب گردشگر خارجی این است که نباید برای جذب آنها به فکر ساخت هتلهای لوکس و مدرن بود؛ چرا که آنها در کشور خودشان از این ساختمانها و چه بسا بهتر از آن را دیدهاند و چنین امکاناتی طبیعتا برای آنها جذابیتی نخواهد داشت. آن چه برای آنها مهم است جاذبههای سنتی ایران است.
در واقع میتوان با هزینهای کم، بهرههای زیادی برد و رونق اقتصادی و اشتغال را افزایش داد؛ مثلا اگر به جای هتلهای چند ستاره و لوکس، خانههایی سنتی شبیه «خانههای سنتی طباطبایی کاشان» یا «خانههای تاریخی ابیانه»که ویژگی دلنوازی دارد، برای اسکان گردشگران ساخته شود جذابیت بیشتری خواهد داشت و گردشگر بیشتری را به مناطق مختلف سوق میدهد. این اقامتگاهای سنتی نه تنها در جذب گردشگر خارجی تأثیر بسزایی دارد،بلکه برای گردشگران داخلی نیز جذابیت دارد؛ چرا که از فضای شهری و مدرنیته فاصله میگیرند و تنوع دلچسبی را برای آنها رقم میزند.
محصولات بومی و تأثیر آن در رشد گردشگری
نکته دیگر در این باره توجه جدی به محصولات بومی مناطق مختلف است. صنایع دستی یکی از مهمترین ابزارهایی است که در حصول این امر مؤثر است. منظور از صنایع دستی هم الزاما صنایع دستی مثل صنایع دستی اصفهان نیست که شهرتی جهانی دارد و دارای جنبه هنری بالایی است؛ بلکه هر صنعت و هنری که منحصر به منطقهای خاص باشد پتانسیل این را دارد که روی آن سرمایهگذاری شود. بعضی مناطق و صنایع مربوط به آنها همانند اصفهان شهرتی جهانی دارند؛ مانند «لالجین همدان» که پایتخت سفال ایران است و در بین گردشگران خارجی مشهور است. ولی برخی مناطق هستند که صنایع دستی آنها شهرت آنچنانی ندارد و جا دارد که جاذبههای آن ترویج شود.
گاهی اوقات فقط ترویج و حمایت از نان محلی یک منطقه که به ظاهر ساده و پبش پا افتاده هم به نظر میرسد، میتواند در جذب گردشگر مؤثر باشد؛ از طرفی میتواند مانع مهاجرت روستاییان به شهر شود و بلکه عامل مهاجرت معکوس گردد؛ یعنی روستاییانی را که به شهر مهرجرت کردهاند را به روستای خودشان بازگرداند.
همچنان که در برخی مناطق با درایت و مدیریت صحیحِ برخی از اهالی آن مناطق چنین اتفاقی افتاده است و از قِبَل این هوشمندی، خیلی از روستاییان کسب و کاری پیدا کردهاند و روستا نیز شکوفایی خاصی پیدا کرده است؛ حتی محصولاتشان را به شهرها و استانهای دیگر نیز ارسال میکنند.
یا مثلا منطقهای دیگر که چه بسا گمنام هم باشد به خاطر اقلیمی که دارد مرکز رویش انواع گیاهان دارویی است؛ خُب در این صورت اگر افرادی که سر رشتهای نسبت به این گیاهان داشته باشند و این موضوع را مدیریت کنند، میتوانند در فرآوری گیاهان اقداماتی اساسی انجام دهند و در اشتغالزایی و جذب گردشگری نقش بسزایی را ایفا کنند. همچنانکه مثلا کاشان فقط به خاطر گلابی که دارد شهرتی جهانی دارد و به همین دلیل بخش قابل توجهی از گردشگرانی که به کاشان میروند به خاطر گلاب آن و یا مراسم گلابگیری است.
مثال دیگر زعفران قائنات است که آن هم شهرت جهانی دارد و اگر نگوییم بینظیر، حداقل در جهان کم نظیر است. بخش عمدهای از درآمد مردم خراسان جنوبی از همین زعفران به دست میآید. واضح است اگر این محصول گرانبها و پر خاصیت در جای دیگر که از نظر خاک و آب و هوا قابل کشت باشد، کشت شود و به تولید انبوه برسد، تا چه اندازه میتواند در تولید و اشتغال راهگشا باشد.
نکته این است که در اینگونه مثالها فقط بحث کشت و برداشت نیست که صرفا به صورت خام به فروش برسد. مطمئنا اگر مدیریت صحیح شود، همین زعفران، مثلا با آثار دارویی که دارد میتواند تحولی در صنعت داروسازی ایجاد کند و همچنین محصولات دیگری میتوان از آن تولید کرد که هم تنوع محصول داشته باشد، هم اشتغالزایی کند و هم منطقهای که این فعالیتها در آن انجام میشود به منطقه گردشگری مطلوبی تبدیل شود.
اقوام و لهجهها
یکی دیگر از عواملی که میتوان به عنوان عامل جذب گردشگر به آن اشاره کرد و میتواند در این باره تأثیر داشته باشد توجه ویژه به آداب و رسومِ مشروعِ اقوام و مناطق مختلف است. با توجه به تنوع قومیتها، لهجهها و فرهنگهای مختلف که در ایران وجود دارد، پتانسیل خوبی وجود دارد که با مدیریت صحیح، این فرهنگها به دیگران شناسانده شود و با جاذبه و تازگی که برای خیلی از مردم میتواند داشته باشد سبب رونق گردشگری و همچنین رونق کسب و کار نیز بشود.
مثلا لباسهای محلی یا غذاهای سنتی از گزینههایی هستند که میتوانند به تولید انبوه برسند و رونق اشتغال را به همراه داشته باشند؛ همچنانکه برخی شهرها که غذای معروفی دارند، خیلی از مردم آنجا به فروش آن غذا مشغولند و درآمد خوبی هم دارند مثل «آش دوغ» اردبیل یا «بریونی» اصفهان. در شهرها و روستاهایی که شهرت آن چنانی ندارند نیز از همین طریق میتوان کارهایی انجام داد که هم در جذب گردشگر موفق باشد و هم باعث رونق اقتصادی برای اهالی آن شود. /999/ی۷۰۳/س
بابک شکورزاده