گزارش تفصیلی رسا از نشست «جریانهای رادیکال دینی»
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشست علمی جریانهای رادیکال دینی به عنوان تهدیدی برای گسترش تشیع در آسیای مرکزی، قفقاز و روسیه با سخنرانی دکتر حسن بهشتی پور مدیرکل آسیای مرکزی معاونت برون مرزی صداوسیما و دکتر فرزاد رمضانی بونش کارشناس مسائل آسیای میانه و دبیری علمی مرتضی اشرافی عضو هیأت علمی جامعه المصطفی در پژوهشکده مطالعات منطقهای جامعه المصطفی العالمیه برگزار شد.
در ابتدای این نشست اشرافی با اشاره به جریانهای تکفیری در آسیای مرکزی اظهار داشت: در این جلسه عوامل و ریشههایی که سبب شکلگیری جریانهای بنیادگرا در آسیای مرکزی شده است، رابطه جریانهای بنیادگرای تکفیری با بازیگران بینالمللی و حضور نیروهای جریانهای تکفیری در عراق و سوریه با ملیت قفقاز و آسیای مرکزی بررسی خواهد شد.
وی خاطرنشان کرد: همچنین رابطه بنیادگرایی در آسیای مرکزی با طالبان در افغانستان و این که جمهوری اسلامی ایران به عنوان متولی فرهنگ تشیع چگونه میتواند برای مقابله با ترویج اندیشه تکفیری در آسیای مرکزی اقدام کند و از تشیع در مقابل این گروهها حمایت کند از مسائل مهمی است که در این نشست به آن پرداخته خواهد شد.
دکتر رمضانی بونش با اشاره به عوامل بنیادگرایی در آسیای مرکزی و نقش بازیگران خارجی و راهکارهای مقابله با آن اظهار داشت: در یک نگاه کلی وضعیت اسلام در منطقه آسیای مرکزی با اکثریت سنیها و فرقه حنفی بوده است و شیعه در اقلیت قرار دارد و بعد از فروپاشی شوروی قرائتهای تازهای از افراطگرایی در منطقه را شاهد هستیم.
کارشناس مسائل آسیای میانه در دستهبندی عوامل یکی از مهمترین عوامل بروز و ظهور افراطگرایی عوامل داخلی منطقه است گفت: این عوامل یعنی متغیرهای بومی هر منطقه نقش مهمی را در گسترش افراطگرایی در آسیای مرکزی دارد که در عوامل سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و سایر عوامل میتوان آنها را برشمرد.
سیاست دولتها مهمترین عامل افراطگرایی در منطقه آسیای مرکزی
وی اظهار داشت: از جهت عامل سیاسی نوع نگاه دولتهای منطقه به دین و قرائتهای رسمی از اسلام و نوع ساختارهای سیاسی که عموماً اقتدارگرا هستند و به غیر از قرقیزستان اکثر کشورهای منطقه با ساختارهای سیاسی اقتدارگرا روبرو هستند و این ساختارها نگاهشان به چرخش نخبگان و مذهب به عنوان تهدید بوده است و اسلام سیاسی را برنمیتابند.
رمضانی بونش افزود: خیلی از نگاهها به اسلام در منطقه سبب واکنشهایی در بین دهکهای میانی و پایینی جامعه شده است و از افراطگرایی دینی به عنوان آلترناتیو برای حل بحرانهای سیاسی به عنوان یک گزینه جذاب به نظر برسد.
وی خاطرنشان کرد: بعد از فروپاشی شوروی در 1991 سرکوبها و افراط گریهای جریانهای سیاسی به این مسأله دامن زده است و بستر تبلیغ جریانهای تندرو را فراهم کرده است تا در منطقه رشد کنند.
پژوهشگر روابط بینالملل تصریح کرد: در بعد دیگر نگاه دولتها به مذهب و استفاده از دین دولتی که با نیازهای جوامع منطقه همخوان نبوده سبب نوعی گرایش به افراطگرایی در منطقه شده است؛ به عبارت دیگر اسلامی که مدنظر ساختارهای سیاسی در منطقه بوده است اسلام حداقلی و سکولار بوده که خیلی توجه به ساختار سیاسی نداشته باشد و همراه با ساختار سیاسی حاکم باشد که این امر را نخبگان مذهبی و مردم برنمیتابند.
فقر اقتصادی و گسترش افراط گرایی در آسیای مرکزی
وی با اشاره به نقش مباحث اقتصادی در رشد افراطگرایی در منطقه ابراز داشت: اکثر کشورهای منطقه به غیر از قزاقستان و ترکمنستان که وضعیت بهتری دارند با وضعیت فقر گسترده روبرو هستند و بحرانهای اقتصادی سبب این شده است که گروههای افراطی از طریق جذابیتهای اقتصادی، خود را به عنوان راهکار اقتصادی برای شهروندان معرفی کنند و مردم را به خود جذب کنند.
رمضانی بونش به عوامل منطقهای و فرا منطقهای در گسترش افراطگرایی در آسیای مرکزی اشاره کرد و گفت: قاچاق مواد مخدر در دو دهه اخیر از افغانستان پدیدهای مهم برای و ما روند مبارزه جدی را از سوی جمهوری اسلامی ایران شاهد بودهایم و این امر سبب شده حملونقل مواد مخدر به سمت شمال افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی برود و سبب شده است که گروههای زیادی در منطقه به این امر توجه کنند و پول زیادی را نصیب گروههای افراطی در منطقه کرده است.
وی با اشاره به عامل پیوندهای قومی کشورهای منطقه در مرزهای مشترک با افغانستان اظهار داشت: در شمال افغانستان حضور ترکمنها و ازبکها و تاجیکها در شمال افغانستان و پیوند قومی و زبانی آنها با مردم کشورهای ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان سبب شده است که انتقال اندیشه افراطگرایی از داخل افغانستان به حوزه آسیای مرکزی آسانتر کرده است.
کارشناس مسائل آسیای میانه یکی از عوامل دیگر گسترش افراطگرایی در آسیای مرکزی را مرزهای نفوذپذیر در میان این کشورها عنوان کرد و گفت: ساختارهای حکومتی با توجه به نوع نگاهشان به کشورهای همسایه سبب شده عملاً مرزهای این کشورها سهلالوصول و انتقال نیروها آسان است.
وی افزود: عامل مهم دیگر که در سالهای اخیر با آن مواجه بودیم مهاجرت مردم به کشورهای آسیای مرکزی است که بسیاری از نیروهای انسانی کاری که حتی به 7 میلیون نفر در سال هم میرسد به روسیه مهاجرت کردهاند و ارتباطاتی که پیدا میکنند عاملی برای توجه مردم آن مناطق به نیروهای تندرو و سلفی بوده است.
نقش بازیگران خارجی در گسترش افراطگرایی در آسیای مرکزی
رمضانی بونش در بررسی نقش بازیگران خارجی در گسترش افراطگرایی در آسیای مرکزی نقش عربستان به عنوان یک نیروی خارجی برای ترویج اندیشه سلفی و تکفیری را پررنگ دانست و گفت: بر کسی پوشیده نیست که عربستان در سه دهه اخیر از تمام ظرفیتهای علمی و فرهنگی و اقتصادی و حتی اقلیتهای خود برای حضور و نفوذ در منطقه آسیای مرکزی استفاده کرده است و این حضور صرفاً جنبه علاقه دینی و مذهبی نداشته بلکه جنبه ژئوپولتیکی و امنیتی برای حضور در حیات خلوت روسیه و استفاده از ابزار فشار برای چین هم میتواند در این عامل نقش داشته باشد.
وی افزود: عامل دیگر خارجی هم نقش اسرائیل است که با روند بنیادگرایی و افراطگرایی در منطقه مخالف نیست و حتی اسنادی از حمایت مالی اسرائیل برای عضویت افراد در گروه داعش هم وجود دارد.
پژوهشگر روابط بینالملل با بیان این که ترکیه هم در سالهای گذشته نقش زیادی با توجه به ساختار کشورهای ترک زبان در قفقاز و آسیای مرکزی داشته است، خاطرنشان کرد: ترکیه تلاش کرده است از طریق قدرت نرم نفوذ خود را در منطقه افزایش دهد و ما در سالهای گذشته شواهد زیادی داریم که ترکها گروههایی را از چین به داعش متصل میکردند این امکان وجود دارد که ترکیه از این گروهها به عنوان ابزاری برای بازی استفاده کند.
وی نقش آمریکا هم بسیار مهم دانست و گفت: اگر ما نگاهی به رابطه آمریکا با گروههای افراطی در گذشته داشته باشیم خواهیم دید که آمریکا برای مقابله با حضور شوروی در افغانستان از گروههای تندرو حمایت کرد و امروز هم آمریکا ممکن است از این گروهها به عنوان ابزاری برای مقابله با نفوذ روسیه و چین و حتی ایران در کشورها استفاده کند.
کارشناس مسائل آسیای میانه اظهار داشت: پاکستان هم در چند دهه گذشته محل حضور جریانهای تندرو بوده است میتواند به صورت مستقیم و غیر مستقیم به گسترش افراطگرایی در منطقه کمک کند.
وی با اشاره به میل به توسعه داعش ابراز دشت: داعش تلاش کرده است با نگاهی که به ولایت سازی و عمارت سازی خود دارد حضور خود را در آسیایی مرکزی گسترش دهد و شعباتی از داعش در افغانستان و پاکستان را ایجاد کرده و با حمایت مالی از این شعبات ما شاهد گرایش مردم به این گروههای هستیم.
رمضانی بونش اظهار داشت: بازگشت داعش به آسیای مرکزی از مباحث مهم است و اگر به حضور داعش در سین کیانگ چین توجه داشته باشیم چندین هزار نفر از این منطقه در داعش حضور دارند و در صورت شکست داعش در سوریه و عراق این نیروها به کشورهای خود باز خواهند گشت و این تهدید وجود دارد که بازگشت آنها کشورهای منطقه را با تهدیدهای جدی تروریستی روبرو کند.
وی با اشاره به گروههای افراطگرا در منطقه آسیای مرکزی خاطرنشان کرد: گروههای افراطگرا در منطقه دو دسته فراملی و فروملی هستند؛ گروه اول نگاه منطقهای و امتی به جهان اسلام دارند مانند گروه جنبش اسلامی ازبکستان و داعش که در سالهای گذشته تلاش کرده است که پیوندهای خود را با جریانهای افراطی منطقهای گسترش دهد.
پژوهشگر روابط بینالملل با بیان این که شواهد زیادی در رابطه داشتن گروههای محلی و فروملی با گروههای فراملی وجود ندارد، گفت: برخی گروههای فروملی مانند نهضت اسلامی تاجیکستان است که خود دولت آنها را تندرو و افراطی معرفی میکند ولی هیچ کشور دیگری آنها را به عنوان یک گروه تندرو نشناخته است.
عوامل مؤثر بر آینده افراط گرایی در منطقه آسیای مرکزی
وی با اشاره به عوامل آینده افراطگرایی در منطقه ابراز داشت: افزایش میزان فشار به احزاب میانهرو اسلامی در منطقه سبب خواهد شد که به سمت گروهها رادیکال و تندرو بروند و همچنین نوع بحران در دره فرغانه که از مراکز مهم مذهبی در منطقه است اگر بحرانهای قومی و مذهبی افزایش پیدا کند احتمال گرایش آنها به گروههای افراطی بیشتر میشود.
رمضانی بونش افزود: شکافهای قومی و نژادی و در منطقه میتواند زمینهساز گرایش به گروههای افراطی شود و همچنین مهاجران کاری که از کشورهای آسیای مرکزی به روسیه میروند پتانسیل زیادی در گسترش افراطگرایی در منطقه دارند و اگر به نحوی این مسأله مدیریت نشود مشکلساز خواهد بود.
راهکارهای مقابله با جریانهای تندرو در آسیای مرکزی و قفقاز
وی با بیان این که راهکارهای مختلفی برای مقابله با جریانهای افراطگرا در منطقه آسیای مرکزی وجود دارد، گفت: راهکارهای داخلی از قبیل توجه و رایزنی با کشورهای منطقه برای حذف تبعیضها و فشارهای قومی و مذهبی در کشورهای منطقه، تدوین راهبردهای سیاسی و حقوقی برای مبارزه با تندروی، توجه به پتانسیل تشکیل پیمانها منطقهای برای جلوگیری از قدرت گیری داعش، بررسی میدانی برای جلوگیری از حمایت آمریکا و دیگر بازیگران منطقهای از افراطگرایی در منطقه هستند.
کارشناس مسائل آسیای میانه افزود: استفاده از راهکارهای فرهنگی و عملی برای جلوگیری از حضور اندیشه وهابیت و سلفی در منطقه، توجه به افزایش حضور سیاسی و دیپلماتیک تلاویو در منطقه، توجه به اختلاف گروههای تندرو در منطقه و شناخت و بهرهبرداری از آن، مقابله با منابع مالی گروههای تندرو، دوری از قدرتمند نشان دادن گروههای تندرو در آسیای مرکزی، استفاده از مواضع وحدتبخش و مقابله با ایران هراسی در منطقه و استفاده از شکاف القاعده و داعش در منطقه میتواند راهکارهایی برای مقابله با این جریانها باشد.
در ادامه دکتر بهشتی پور با اشاره به وضعیت اسلامگرایی در روسیه و قفقاز شمالی ابراز داشت: در روسیه 20 جمهوری خودمختار وجود دارد که اکثر آنها مسلماننشین هستند که 11 تا در منطقه قفقاز شمالی است که داغستان و چچن و قره داغ جمهوریهای خودمختار مسلماننشین در این حوزه هستند و یک حوزه مسلماننشین هم در حاشیه رود ولگا است که این دو حوزه کاملاً مجزا از قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی هستند.
اسلام در روسیه هویتی شده است
مدیرکل آسیای مرکزی معاونت برون مرزی صداوسیما با معرفی کتاب «اسلام در روسیه» نوشته شیرین هانتر به عنوان منبع مناسبی برای شناخت اسلامگرایی در روسیه ابراز داشت: اسلامی که در روسیه راجع به آن بحث میکنیم با اسلامی که ما میشناسیم متفاوت است؛ زیرا اسلام در روسیه یک دین هویتی است و یک مسلمان در قرقیزستان خود را قرقیز مسلمان میداند نه مسلمان قرقیز و موضوع قومیت و اسلامیت به هم تنیده شده است.
وی در تبیین چرایی هویتی شدن اسلام در روسیه خاطرنشان کرد: در طول هفتاد سال حاکمیت کمونیستها در این مناطق اسلام عامل زنده ماندن این قومیتها بوده است و هویتی ساخته است که توانسته در برابر تهاجم یک اندیشه الحادی مقاومت کند بنابراین اسلام با هویت قومی و ملی آن جمهوریهای مختلف تنیده شده است و نمیشود آن را از هم جدا کرد.
سه قرائت از اسلام در روسیه
تحلیلگر مسائل قفقاز و آسیای مرکزی با اشاره به سه نوع برداشت متفاوت از اسلام در شوروی سابق ابراز داشت: دسته اول اسلامی که عمدتاً به برداشت اهل سنت از تفکرات اخوانی است که عمدتاً حنفیها و شافعیها هستند و از نظر سیاسی به تفکرات اخوانیها نزدیک هستند؛ دسته دوم اهل سنتی است که به تفکرات صوفیه نزدیک هستند مانند قادریه و نقشبندیه که به دلیل نفوذ طریقتهای تصوف در قفقاز شمالی وجود دارد و نگرش سوم نوعی اسلام سوسیالیستی و اسلام حکومتی است که عمدتاً تاتارها این اسلام را ترویج میکنند.
وی افزود: بعد از تحولاتی که در تجاوز نظامی شوروی به افغانستان به وجود آمد و بعد از این که مبارزانی از کشورهای جهان عرب برای مبارزه با شوروی به افغانستان رفتند بین مسلمانان شوروی و مسلمانان کشورهای عربی درگیریها و تماسهایی به وجود آمد و به تدریج تفکر اسلام سلفی به آن سه گرایش اضافه شد و به ویژه در دره فرغانه و داغستان ترویج پیدا کرد.
ارسال مبلغان وهابی به آسیای مرکزی با پول عربستان و به اسم احیای مساجد
مدیر سابق شبکه العالم با بیان این که بعد از فروپاشی شوروی در چچن تفکر سلفی بیشتر ترویج پیدا کرد، گفت: شوروی به این تفکرات وهابی گری میگفت و چون وهابیها و سلفیها به هم نزدیک بودند با پول عربستان و امارات و کمکهای حمایتی ترکیه این تفکر در روسیه و آسیای مرکزی رواج پیدا کرد و به اسم احیای مساجد افرادی را برای تبلیغ به آنجا فرستادند.
وی اظهار داشت: در این دوران تاتارها به دلیل نزدیکی با مسکو با اسلام وهابی مقابله میکردند و سلفیها در تاتارستان نتوانستند نفوذ کنند؛ بعد از ماجرای 11 سپتامبر 2001 و معرفی گروه القاعده جریان دیگری هم در منطقه رشد کرد زیرا از کشورهای عرب شمال آفریقا و از چچن و روسیه به افغانستان اعزام میشدند تا علیه آمریکا مبارزه کنند و یک شبکه چند لایه در بین این تفکرات افراطی شکل گرفت.
بهشتی پور افزود: دولت روسیه به این جمعبندی رسید که به جای این که علیه وهابیها در خود روسیه بجنگد بهتر است که علیه این گروهها در سوریه بجنگد و همین مساله منجر به همکاری روسیه با جریان مقاومت شد.
وی خاطرنشان کرد: امروز جریان داعش و تکفیریهایی که در قفقاز شمالی حضور دارند اکثراً نیروهای بومی هستند زیرا قفقاز از نظر تنوع قومیتی بینظیر است و بیش از نود قوم و زبان مختلف در قفقاز زندگی میکنند و این فضای مناسبی را فراهم کرده تا گروهها تکفیری و وهابی بتوانند نفوذ پیدا کنند و موقعیت خود را تثبیت کنند.
کارشناس مسائل آسیای مرکزی و قفقاز ابراز کرد: جمهوری اسلامی ایران با توجه به روابطی که با روسیه دارد تلاش کرده موضوع اسلامگرایی در روسیه را به صورتی مدیریت کند که اولاً دچار تعارض با روسها نشود و ثانیاً منجر به دلزدگی مسلمانان روسیه از ایران نشود.
ارتباط مستقیم ایران با مسلمانان روسیه باید تقویت شود
وی افزود: مسلمانان روسیه به این دلیل که خود را شهروند درجهدو احساس میکنند به دنبال جدایی از روسیه هستند ولی روسیه این موضوع را در چچن مدیریت کرد ولی در داغستان به دلیل تکثر قومی مانند آتش زیر خاکستر وجود دارد و ما با واقعیتی روبرو هستیم که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور اسلامی باید با مسلمانان ارتباط داشته باشد و از طرف دیگر عامل دولت روسیه محسوب نشود.
مدیر سابق شبکه العالم با بیان این که روسیه به دنبال این است که بتواند از طریق ایران اسلام میانهرو را در منطقه رواج دهد، گفت: در حالی که جمعیت روسیه با رشد منفی روبرو است در میان مسلمانان جمعیت رو به افزایش است و روسیه پیشبینی میکند تا سال 2050 جمعت مسلمانان اکثریت جمعیت روسیه باشد و تمام تلاش خود را میکنند که بتوانند اسلام تندرو را کنترل کنند و ترویج اسلام میانهرو به شکل دولتی را رواج دهند و از ایران هم استفاده کنند تا بتوانند با کشورهای مسلمان همکاری کنند.
ایران حامی اسلام فارق از جریانهای مذهبی در روسیه است
وی اظهار داشت: تلقی جمهوری اسلامی ایران از این مسأله مهم است که فضا را یا به سمت ترویج تشیع و یا به سمت اسلام میانهرو فارق از جریانهای مذهبی و اتحاد جهان اسلام ببرد که ایران رویکرد دوم را دنبال میکند تا با اسلام هراسی که داعش ایجاد کرده است مقابله کند و همچنین به اسلام دولتی که روسها به دنبال ان هستند تن ندهد.
مدیرکل آسیای مرکزی معاونت برون مرزی صداوسیما با اشاره به اقدامات آمریکا و عمال آنها در منطقه ابراز داشت: آمریکا بعد از حادثه 11 سپتامبر سعی کرد با همکاری روسیه علیه گروه القاعده در مرزهای افغانستان و تاجیکستان اقداماتی را انجام دهد ولی در قفقاز شمالی آمریکاییها از گروههای تندرو تکفیری داعش از طریق ترکیه علیه روسیه حمایت کردند و روسیه هم از این موضوع مطلع است.
وی یادآور شد: گروههای افراطگرا در قفقاز شمالی و حوزه رود ولگا نسبت به سالهای گذشته افزایش پیدا کردهاند ولی تحت کنترل روسیه هستند و دلیل افزایش آنها فقط پول نبوده بلکه نحوه برخورد دولت روسیه هم دخیل بوده است و بیشتر کسانی که مهاجرت کردهاند به سوریه و به داعش گرویدهاند به غیر از مسائل مالی ضدیت با سیاستهای روسیه بوده است و این واقعیتی است که ما باید آن را درست تحلیل کنیم.
بهشتی پور خاطرنشان کرد: الآن که داعش و گروههای تکفیری در موصل و حلب در بخش نظامی ضربه دیدهاند ولی در بحث تفکر و اندیشه در منطقه قفقاز شمالی ریشه دارند و باید از نظر فرهنگی با آنها مبارزه کرد و با اسلامی که به اسم دین بر علیه اسلام کار میکنند باید مقابله کرد تا چهره اسلام واقعی را به مردم جهان نشان دهیم.
در ادامه در بخش پرسش و پاسخ دکتر شهیدی نماینده جامعه المصطفی در قرقیزستان، با بیان این که در آسیای مرکزی هر کشوری خصوصیات خاص خود را دارند، گفت: این منطقه حنفی مذهب هستند و عقاید ماتروئیدی دارند و در سالهای اخیر کشورهای حاشیه خلیجفارس به خصوص عربستان جوانهای این منطقه را به دانشگاههای خود بردند و تربیت دینی کردند و این افراد امروز با مبانی فکری وهابی و سلفی برگشتهاند.
وی با بیان این که امروز ریشههای اخوانی و سلفی در منطقه آسیای مرکزی وجود دارد، ابراز داشت: فقه این منطقه فقه حنفی است ولی عقیده ماتروئیدی نیست بلکه یک عقیده تندرو و افراطی سلفی شکل گرفته است.
شهیدی افزود: در سال 2001 در قرقیزستان دانشکدهای را تعریف کردیم و رشته اسلامشناسی را به راه انداختیم زیرا مسؤولان به دنبال این بودند که ما الگویی معتدل از اسلام را در آنجا ارائه دهیم که کارهای خوبی اتفاق افتاد ولی مفتیهای سلفی با فشارهای امنیتی آنجا را تعطیل کردند ولی تربیتیافتگان و محصولات ما را در دستگاههای مهم امنیتی به کار گرفتهاند.
هجوم دیپلماتهای عرب به آسیای مرکزی با هدف ترویج سلفی گری
وی با بیان این که مردم این منطقه متدین هستند ولی دولت دینداری را سرکوب میکند، گفت: برخی از این فضا استفاده میکنند و جوانان متدین را با تبلیغات نادرست به سوریه و عراق میبرند و در جهت منافع خود استفاده میکنند.
نماینده جامعه المصطفی در قرقیزستان با بیان اینکه در سالهای 2008 و 2009 به یک باره کشورهای عربی حوزه خلیجفارس که پشتیبان وهابیت هستند در این کشورها سفارتخانه تأسیس کردند، گفت: هدف آنها بسیج افراد برای استفاده در ایجاد تنش در منطقه بود که امروز شاهد آن هستیم و الآن هم آنها حضور دارند و شیعه هراسی را ترویج میکنند و شبانهروز در مساجد القاء میکنند که شیعیان خطرناک هستند.
وی با بیان این که اخیراً حتی گسترش زبان فارسی را هم تهدید معرفی میکنند، گفت: من فقر مادی را در گرایش مردم به گروههای افراطی زیاد دخیل نمیدانم ولی فقر معنوی بسیار بالا است و جوانان الگوی صحیحی برای معنویت ندارند.
در ادامه حجتالاسلام مصطفوی هویتی بودن اسلام در منطقه را واقعیتی تلخ در آسیای مرکزی دانست و گفت: در کشورهای آسیای مرکزی اسلام را به عنوان آدابورسوم پذیرفتهاند تا این که حکم خدا باشد و این تعامل ما با این کشورها را با معضل جدی مواجه میکند.
وی بابیان این که ما در تعامل با روسیه فقط در مسأله سوریه اتحاد داریم نه در جبهه مقاومت، خاطرنشان کرد: جبهه مقاومت وسیعتر از میدان نبرد در سوریه است.
روسیه ترویج تفکر شیعی را خطرناک میداند
کارشناس روابط بینالملل با اشاره به بحران هویت در روسیه ابراز داشت: خیلی از اندیشمندان ما غیرواقعبینانه به این نتیجه میرسند که چون اسلام سلفی با نگرش متعارف در روسیه و با اقتدار روسیه در تعارض است لذا آنها تمایل دارند ایران با ارائه الگوی معتدل شیعی و صوفی به حرکت فکری مسلمانان را جهت دهد که این با یک پارادوکس مواجه است.
وی افزود: روسیه از نظر بحران جمعیت این خطر را احساس کرده است که ممکن است بعد از 50 سال اکثریت مطلق روسیه مسلمان باشند و با این وضعیت روسیه از بحران سیاسی و اقتدار ملی خود در آینده میترسد بنابراین سلفی گری را خطر جدی میداند ولی به این باور رسیده است که این اندیشه توان پاسخگویی به نیازهای اندیشهای آینده روسیه را ندارد و برای آینده از سنیها خیالش راحت است ولی از این که اندیشه شیعه در روسیه جا بیفتد به خاطر قرابتی که با اندیشه پروتستان دارد آینده اندیشهای آنها را تهدید میکند.
کارشناس جریانهای فکری قفقاز اظهار داشت: این که ما گمان کنیم روسیه تمایل دارد اندیشه شیعی در آنجا گرایشات اسلام خواهانه را جهتدهی کند اشتباه است.
بهشتی پور در ادامه با بیان این که اگر موضع روسیه در سوریه با ایران مشترک است به خاطر منافع خودش است، گفت: بندر طرطوس در شرق مدیترانه برای روسها از نظر استراتژیک با اهمیت است و همچنین موضوع دیگری که برای روسیه اهمیت دارد مبارزه با گروههای افراطی در خاک سوریه است؛ عامل سوم هم این است که روسیه نمیخواهد دولت طرفدار غرب در سوریه به حاکمیت برسد ولی تأکیدی بر ابقاء بشار هم نداشت ولی بعد به این نتیجه رسید که بشار بهترین گزینه است.
وی افزود: کار مشترک ایران و روسیه به خاطر داشتن دشمن مشترک است و به این معنا نیست که روسیه به جبهه مقاومت پیوسته است و یا در یمن هم روسیه مواضع یکسان و مشترک با ایران دارد؛ تکلیف ما بسیار مهم است که در رابطه با مسلمانان روسیه باید چگونه رفتار کنیم و آیا باید آنچه روسیه میخواهد را انجام دهیم یا اینکه روشی را انتخاب کنیم که بدون برانگیختن حساسیت روسها ارتباط مستقل خود را با مسلمانان روسیه داشته باشیم./843/ز۵۰۲/ج