ظريف به ديدار شيخ زكزكي برود
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه جوان، «جمهوري اسلامي ايران، سعادت انسان در كل جامعه بشري را آرمان خود ميداند و استقلال و آزادي و حكومت حق و عدل را حق همه مردم ميشناسد، بنابر اين در عين خودداري كامل از هر گونه دخالت در امور داخلي ملتهاي ديگر، از مبارزه حقطلبانه مستضعفين در برابر مستكبرين در هر نقطه از جهان حمايت ميكند»، اين اصل 154 قانون اساسي است كه يكي از خطوط كلي سياست خارجي نظام جمهوري اسلامي را ترسيم كرده و در كنار اصل 11 همين قانون مبني بر «... همه مسلمانان يك امتند و دولت جمهوري اسلامي ايران موظف است، سياست كلي خود را بر پايه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامي قـرار دهد...» لزوم حمايت دولت جمهـوري اسلامي ايران از مسلمانان و مستضعفان ساير كشورها را گوشـزد و آن را از اصول تغييرناپذير دستگاه سيـاستخـارجـه كشور عنوان مـيكند.
اگر چه در قانون اساسي كشور در اصولي مهم نظير «نفي سلطهجويي»، «نفي سلطهپذيري»، «حفظ استقلال همهجانبه»، «آرمان خود دانستن سعادت انسان در كل جامعه بشري»، «عدمتعهد در برابر قدرتهاي سلطهگر»، «روابط صلحآميز و حسنه متقابل با دول غيرمحارب» به عنوان اصول سياست خارجه جمهوري اسلامي ايران مورد تأكيد قرار گرفته است اما بايد توجه داشت كه توجه به خطوط قرمزي مانند «حمايت از مبارزات حقطلبانه مستضعفين در برابر مستكبرين در همه جهان» و «دفاع از حقوق همه مسلمانان جهان» آينده، پويايي و قدرت اثرگذاري گفتمان انقلاب اسلامي را در پي داشته و به نوعي تضمينكننده آينده انقلاب در سطح بينالمللي و منطقهاي است.
بر اساس قانون اساسي سعادت و خوشبختي همه افراد بشر آرمان انقلاب اسلامي است و جمهوري اسلامي ايران خود را موظف به حمايت از حقوق همه انسانها خصوصاً مسلمانان و مستضعفان جهان دانسته تا در پس چنين رويكردي يكي از وظايف اساسي حاكميت اسلامي را كه همان «حمايت از حقوق همه انسانها خصوصاً مظلومان و محرومان و مستضعفان» است تحقق ببخشد.
شهيد مطهري در كتاب «جهاد اسلامي و آزادي عقيده» نيز در همين باره اظهار ميكند: «ممكن است طرف با ما نخواهد بجنگد ولي مرتكب يك ظلم فاحش نسبت به يك عده افراد انسانها شده است و ما قدرت داريم آن انسانهاي ديگر را كه تحت تجاوز قرار گرفتهاند نجات بدهيم، اگر نجات ندهيم در واقع به ظلم اين ظالم نسبت به آن مظلوم كمك كردهايم. ما در جايي كه هستيم كسي به ما تجاوزي نكرده ولي يك عده از مردم ديگر كه ممكن است مسلمان باشند و ممكن است مسلمان هم نباشند، مثل جريان فلسطينيها كه اسرائيليها آنها را از خانههايشان آواره كردهاند، اموالشان را بردهاند، انواع ظلمها نسبت به آنها مرتكب شده - ولي فعلاً به ما كاري ندارند - آيا براي ما جايز است كه به كمك اين مظلومهاي مسلمان بشتابيم براي نجات دادن آنها؟ بله اين هم جايز است بلكه واجب است.»
حمايت از مسلمان مظلوم در دولت يازدهم
يكي از انتقادات مهم به دولت يازدهم را بايد در حوزه سياست خارجه و نوع مواجهه دولت با كشورها يا مقامات كشورهايي دانست كه در رفتار يا رويكرد خود حقوق مسلمانان را تضييع كرده و بدون توجه به ديدگاه جمهوري اسلامي ايران در سياست خارجه و پيامدهاي ناشي از آن به كشتار و قتل عام مسلمانان واقع در سرزمين خود ميپردازند.
به عنوان نمونه ميتوان به تفاوت رفتار دولت يازدهم در رابطه با دو حادثه مشابه «حمله تروريستي به لبنان» و«حمله تروريستي به فرانسه» اشاره كرد كه طي آن دولت يازدهم ترجيح داد نخست حملات تروريستي فرانسه را –بلافاصله- محكوم كند و بعد از آن و در شرايطي كه چند روز از قتل عام چند ده نفر از مسلمانان در لبنان ميگذشت، آن حادثه را محكوم كند. اتفاقات اخير كشمير هند نيز يكي ديگر از نمونههايي است كه رويكرد دولت يازدهم درباره آن انتقادات فراواني را با خود به همراه داشته است؛ انتقاداتي كه هيچگاه روش دولت را تغيير نداده و همچنان رويكرد سابق ادامه دارد.
آخرين نمونه كه ميتوان از آن تحت عنوان «چشمپوشي دولت يازدهم از يكي از اصول قانون اساسي» ياد كرد، خبر «اوضاع بسيار نامساعد شيخ زكزكي» رهبر شيعيان نيجريه است. در حالي كه اخبار موثق از فلج شدن و كورشدن چشم رهبر شيعيان نيجريه حكايت دارد اما دولت يازدهم و به ويژه دستگاه سياست خارجه همچنان رويه سكوت و بيتفاوتي را در پيش گرفته و اقدام خاص و قابل توجهي را صورت ندادهاند، آن هم در شرايطي كه ماههاست شيخ زكزكي توسط نيروهاي نظامي نيجريه در بند است و حداقل هيچ اخباري مبني بر پيگيري اوضاع و احوال ايشان توسط دستگاه سياست خارجه به سطح عمومي درز پيدا نكرده است. بهراستي نبايد از شخص وزير امور خارجه كشورمان توقع داشت - در شرايطي كه ماههاست اين وزارتخانه در قبال اقدامات غيرانساني نيجريه سكوت كرده – حال كه روز گذشته به اين كشور سفر كرده پيگير حال رهبر شيعيان نيجريه شده و از نزديك با وي ملاقات كند؟
مگر نه اين است كه اشخاصي نظير شيخ زكزكي همسو با انقلاب اسلامي ايران حركت كردهاند و برخورد با آنها ناشي از بغضي است كه نسبت به انقلاب اسلامي ايران در بين برخي از سياستمداران منطقهاي و بينالمللي همچنان وجود دارد، پس چرا نبايد توقع داشت كه وزير امور خارجه نسبت به اقدامات غيرانساني نظاميان نيجريهاي انتقاد كند و خواهان آزادي شيخ زكزاكي شود.
چنين مطالبهاي را ميتوان خواستهاي عمومي دانست كه برخي از فعالان عرصه سياست نيز به آن تصريح كردهاند، به عنوان نمونه حجتالاسلام احمد سالك كاشاني نماينده مردم اصفهان با اشاره به آغاز سفر آفريقايي وزير امور خارجه بيان ميكند: اين قبيل سفرها ميتواند مقدمهاي براي تقويت صدور پيام انقلاب اسلامي در جهان باشد و به طور خاص مسئله سرنوشت شيخ زكزكي نيز پيگيري شود كه با توجه به مجموع مواضع و اظهارات، حتماً وضعيت شيخ زكزكي در اين سفر مطرح خواهد شد، بنابراين ماهيت اين سفرها ميتواند مثبت باشد.
وي ادامه ميدهد: نفس اين سفر ميتواند در مشخص شدن وضعيت شيخ زكزكي تأثير مثبت داشته باشد. سفرهاي ديپلماتيك و پيگيري اين مسئله ميتواند مقدمهاي براي آزادي اين عالم مجاهد باشد. يكي از مطالبات رهبرمعظم انقلاب هم در ديدار با مسئولان و كاركنان وزارت امور خارجه نيز لزوم حمايت ويژه از مسلمانان است. ايشان در اينباره ميفرمايند: «در قانون اساسي، اسلام معيار سياست خارجي است، بنابراين موضعگيري در مقابل كشورها و مسائل مختلف، بايد مختصات ديني داشته باشد.»
چنين هشداري ضرورت «دفاع از ملت و دولتهاي مظلوم» توسط دولتمردان به خصوص مسئولان وزارت امور خارجه را بيش از گذشته مطرح ميكند و نشان ميدهد مقامات دستگاه ديپلماسي بيش از گذشته بايد در اين باره موضع و رفتار روشن و انقلابي داشته باشند. بنا بر چنين ضرورتي است كه ايشان همچنين «تعهدات برادرانه به همه مسلمانان جهان و حمايت بيدريغ از مستضعفان» را يك اولويت اساسي وزارت امورخارجه عنوان ميكنند. با توجه به آنچه اشاره شد، جامعه انتظار دارد وزير امور خارجه كشورمان بدون توجه به برخي از محافظهكاريها اقدام نيجريه در قبال شيخ زكزكي را محكوم و با دلجويي كردن از وي، خواهان تغيير سياستهاي جدي نيجريه در قبال مسلمانان اين كشور باشد./998/102/بث