۳۱ تير ۱۳۹۵ - ۱۳:۳۷
کد خبر: ۴۳۹۰۶۲
جنگ احزاب را بشناسید؛

دل‌های مریض در جنگ احزاب از مقاومت ترسیدند/ تنها راه پیروزی، مقاومت و ایمان به یاری خداوند است

جنگ احزاب یا جنگ خندق از غزوات پیامبر اکرم(ص) بود که نماد مقاومت و پایداری امت اسلامی در برابر تمامیت کفر است، جنگی که رهبر معظم انقلاب شرایط کنونی کشور را به آن تشبیه کردند و از این رو لازم است با این جنگ بهتر آشنا شویم.
جنگ احزاب جنگ احزاب دکتر محسن نصری

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در اصفهان، جنگ احزاب که به جنگ خندق هم مشهور است، در ماه شوّال، سال پنجم هجری، پنجاه و پنج ماه پس از هجرت رسول خدا صلی الله علیه و آله رخ داد. مشرکان مکه افزون بر این که همه دشمنان اسلام را با خود همراه ساخته بودند، از یهودیان مدینه و خیبر هم قول همکاری گرفته بودند.

 

یهودیان با این که پیشتر با پیامبر پیمان همکاری و دفاع مشترک بسته بودند، در اینجا به خیال این که همه احزاب دست به دست هم داده اند تا اسلام و مسلمانان را نابود کنند رو به خیانت آورده و پیمان شکنی کرده بودند. آنها حتّی حاصل یک سال خرمای خیبر را نیز به مشرکان واگذار کرده بودند و با همکاری گسترده ای که با کافران و دشمنان قسم خورده اسلام داشتند، نشان داده بودند که بدترین و سخت ترین دشمن مسلمانان می باشند، هم چنان که قرآن مجید می فرماید»لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکوا / بی گمان یهودیان و مشرکان را در دشمنی با مؤمنان، سخت ترین مردم خواهی یافت. (مائده 42)

 

منافقان مدینه نیز همسو با یهودیان و مشرکان در نقش ستون پنجم دشمن فعّال شده بودند و در میان مسلمانان مدام تخم تردید و دودلی می پاشیدند و تلاش می‌کردند تا با خبر سازی، افسانه پردازی و ایجاد تردید نسبت به تصمیمات اتخاذ شده از سوی پیامبر اکرم(ص) شرایط را کاملا بر علیه جبهه اسلام نشان داده و پیشاپیش خبر از شکستی سنگین و خونبار بدهند.

 

از قبایل و احزاب مختلف ده هزار و به قولی بیست و چهار هزار نفر فراهم آمده بودند که دست کم پنج هزار و پانصد مرد جنگی؛ سه هزار شتر و ششصد اسب را همراه داشتند سه لشکر بزرگی را تشکیل داده بودند که نقش شش طائفه بزرگ چشم گیرتر از همه بود و هرکدام برای خود فرماندهی داشت و فرماندهی کل با ابوسفیان پدر معاویه بود و هدف از این همه لشکرکشی نخست قتل رسول اللّه (ص) و سپس قتل عام بنی هاشم و اشغال شهر مدینه بود. دشمنان اسلام هرچه در توان داشتند گرد آورده بودند تا کار اسلام و مسلمانان را به خیالشان برای همیشه یکسره کنند.

 

مسلمانان نیز به پیروی از پیامبر اسلام برای دفاع از دین و جان و مال خود تمام تلاش خود را به کار برده بودند. در حالی که فقط سی و شش اسب داشتند و شمار رزمندگانشان از سه هزار مرد جنگی بیشتر نمی شد، خود را برای جنگی نابرابر آماده کرده بودند.

 

با این که خانه های مسلمانان به هم پیوسته بود باز پس از بررسی معلوم شد که راه نفوذی برای سپاه سنگین کفر وجود دارد. مسلمانان به دور پیامبر اکرم(ص) گرد آمدند تا چاره ای بیاندیشند. پس از مشورت های ممتد، بالاخره پیامبر پیشنهاد سلمان فارسی را پسندیدند.

 

در شورای جنگ هرکسی نظری برای دفاع در برابر لشکر عظیم کفار داشت، از نبرد بیرون مدینه تا دفاع در برج‌ها و ارتفاعات، اما آنچه مورد اقبال پیامبر اکرم(ص) و دیگر اشخاص واقع شد پیشنهاد سلمان فارسی بود.

 

وی که با شیوه‌های جنگی ایرانیان آشنایی داشت اظهار کرد در ایران زمین زمانی که لشکر متخاصم و مهاجم دشمن بیشتر و قوی تر از قوای دفاعی شهر باشد اهالی شهر و مدافعان با کندن خندق مانع از دستیابی دشمنان به شهر می‌شوند.پیشنهادی که عملیاتی کردن آن اگرچه برای مسلمانان مشقت‌های بسیار داشت اما تنها راه ممکن و مؤثر به نظر رسید.

 

پیش از آن که سپاه کفر به مدینه نزدیک شود کار کندن خندق تمام شد. هنگامی که لشکر کافران خندق را دیدند شگفت زده شدند که در عرب چنین کاری هرگز دیده نشده بود. مهاجمان با وجود خندق به بن بست رسیده بودند تا آنجا که مجبور شدند نزدیک یک ماه پشت خندق بمانند و نتوانند کاری از پیش ببرند.

 

مسلمانان روزها و شب های سختی را سپری می کردند. مدینه در محاصره دشمن بود و سایه ده هزار سپاهی به سر مدینه سنگینی می کرد. ترس این که هر لحظه ممکن است دشمن با گذشتن از خندق به شهر یورش برد، فکرها را آشفته می کرد. پیمان شکنی بنی قریظه (طائفه بزرگی از یهودیان مدینه) و کارشکنی منافقان به این آشفتگی می افزود.

 

تا این که پس از یک ماه اضطراب و انتظار، بالاخره روز رزم فرا رسید. سپاه کفر دست به عملیات جسورانه ای زد که از میان آنان پنج پهلوان اسب سوار از خندق گذشتند. نخست در دهانه خندق با دفاع گروهی از مسلمانان به فرماندهی علی(ع) رو به رو شدند و اندک زد و خوردی هم رخ داد که عمرو بن عبدود خواستار جنگ تن به تن شد. نبردی که حاصلی نداشت جز کشته شدن پلهوان نامی جهان عرب و سپاه کفر که افسانه‌های عجیب و غریبی در وصف او شایع شده بود و حاصل این شکست که به دستان مبارک امام علی(ع) رخ داد از هم پاشیدگی احزاب کفار و پیروزی قاطع و تاریخی مسلمانان بر کفار بود.

 

جنگ احزاب و شرایط آن اما بارها از سوی رهبر معظم انقلاب به شرایط کنونی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران تشبیه شده است، آخرین بار امام خامنه‌ای دوازدهم تیرماه امسال، در دیدار خود با دانشجویان، که مصادف با ماه مبارک رمضان هم بود، فرمودند: در سوره‌ی احزاب مشاهده می‌کنید: وَ لَمّا رَءَا المُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُم اِلّآ ایمانًا وَ تَسلیمًا.

 

قضیّه‌ احزاب قضیّه‌ مهمّی بود. یعنی در مقام مقایسه، اگر بخواهیم جبهه‌ امروز دشمن علیه جمهوری اسلامی را در صدر اسلام مشابه‌سازی بکنیم، می شود جنگ احزاب. امروز خب مشاهده می کنید دیگر؛ همه‌ی دنیاپرستان و قدرت‌طلبان و جنایت‌کاران و اهل زور و ظلم و طغیان در سرتاسر عالم، در رده‌های مختلف اقتدار، در مقابل جمهوری اسلامی صف کشیده‌اند و حمله هم کرده‌اند و دارند از همه‌ی جوانب حمله هم می کنند.

 

عین همین قضیّه در جنگ احزاب اتّفاق افتاد. خب همه‌ جمعیّت مدینه آن روز شاید به ده هزار نفر نمی رسید؛ زن و مرد و کوچک و بزرگ و بچّه و مانند اینها. احزاب -یعنی کفّار و مشرکین مکّه- از تمام اقوام موجود در آن منطقه، مردان زبده‌ی جنگی‌شان را انتخاب کردند، ده هزار نفر شدند! حمله کردند به مدینه؛ این قضیّه‌ی کوچکی نبود. گفتند میرویم مدینه، همه را قتل‌عام میکنیم؛ هم خود آن مدّعی نبوّت را -یعنی پیغمبر را- هم اصحابش را؛ قال قضیّه را میکَنیم، تمام میکنیم قضیّه را.

 

با اینکه دَأب(روش) پیامبر این بود که وقتی جنگ می‌شد، این جنگ را بیاورد بیرون شهر و در شهر نمانَد، امّا این حادثه این‌قدر مهیب و هولناک و سریع اتّفاق افتاد که پیامبر مجال نکرد نیروهای خودش را ترتیب بدهد و بیاورد آماده کند برای مثلاً یک بسیجِ بیرون شهر مدینه، مجبور شد [دُور] شهر مدینه را خندق بزند که به جنگ خندق معروف است.

 

حادثه‌ بسیار مهمّی بود. خب مؤمنین در مقابل این حادثه قرار گرفتند. مردم -همانهایی که تحت لواء پیغمبر زندگی میکردند- دو دسته شدند: یک دسته آنهایی هستند که در همین سوره‌ی احزاب حدود هفت هشت ده آیه قبل از این آیه‌ای که من خواندم، از قول آنها نقل شده: وَ اِذ یَقولُ المُنافِقونَ وَ الَّذینَ فی قُلوبِهِم مَرَض، کسانی که دلهایشان مریض بود، اینها گفتند که پیامبر به ما راست نگفت، گفت شما پیروز می شوید؛ بفرما! لشکر دشمن آمده و دارد می‌آید، پدر ما را در می‌آورند.

 

یعنی یأس و ناامیدی و خودکم‌بینیِ در مقابل دشمن و یک گرایش قلبی پنهان به دشمن در آنها وجود داشت؛ امّا عدّه‌ دیگر که اکثریّت بودند گفتند نه، قضیّه این‌جوری نیست، هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُه؛ این دشمنی را قبلاً خدا و پیغمبر به ما گفته بودند؛ گفته بودند که شما وقتی وارد این میدان شدید، همه‌ عوامل کفر و استکبار با شما دشمنی می کنند؛ این قضیّه را قبلاً خدا و پیغمبرش به ما گفته بودند: هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُه، درست گفته بودند؛ همانی که پیغمبر به ما گفته بود، همانی که خدا گفته بود، همان اتّفاق افتاده؛ یعنی آمدن دشمن و حمله‌ دشمن، به جای اینکه روحیّه‌ اینها را تضعیف کند، ما زادَهُم اِلّآ ایمانًا وَ تَسلیمًا، ایمانشان را تقویت کرد؛ تسلیمشان در مقابل خدا را تقویت کرد؛ عزم و جزم آنها را نسبت به مواجهه و مقابله تقویت کرد؛ این به‌خاطر ایمان است؛ ایمان این است.

 

وقتی ایمان در دل ریشه‌دار شد، قوی شد، مواجهه‌ با همه‌ این مشکلاتی که شماها گفتید -و بنده هم اینها را، هم می دانم، هم بیشترش را میدانم، [یعنی] از اینها بیشتر را هم بنده میدانم- مشکل نمی شود؛ مواجهه آسان می شود؛ منتها مواجهه راه دارد.

 

توجه و تأمل بر تأکیدات رهبر معظم انقلاب بر تشبیه جنگ احزاب به شرایط کنونی کشور و تطبیق و بررسی این جنگ و شرایط مسلمانان در آن زمان با ایران اسلامی و انقلاب اسلامی در عصر حاضر بیانگر نکات مهمی است که توجه به آن از سوی مسؤولان، نخبگان و عامه مردم می‌تواند تأثیر بسزایی بر بسیاری از مسائل چه در جریان‌های داخلی کشور و چه در مناسبات بین المللی سیاست خارجه کشور داشته باشد.

 

کفار نمی‌توانستند ثبات مسلمانان را ببینند/خداوند به یاری اهل ایمان می‌آید

استاد محسن نصری، جامعه شناس، کارشناس مسائل سیاسی و مدرس حوزه و دانشگاه، در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری رسا در اصفهان، جنگ خندق که به جنگ احزاب نیز معروف است را دارای نکات مهمی دانست که توجه به این نکات می‌تواند علت بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب پیرامون جنگ احزاب را مشخص کند.

 

وی با بیان اینکه در زمان جنگ احزاب مسلمانان به ثباتی نسبی رسیده بودند، تصریح کرد: کفار وقتی فهمیدند نظام اسلامی به رهبر پیامبر اکرم(ص) در مدینه تثبیت شده است و روز به روز در حال رشد و ترقی است، تصمیم گرفتند تا به این انقلاب ضربه‌ای مهلک وارد کنند، اما به خوبی می‌دانستند امکان اینکه تنهایی دست به چنین کاری بزنند وجود ندارد.

 

نصری با اشاره به قدرتمندی جامعه اسلامی در زمان جنگ احزاب و پیروزی‌ها مسلمانان در نبردهای بزرگ گذشته، اظهار کرد: کفار و مشرکین می‌دانستند امکان شکست سپاه اسلام برای آنها وجود ندارد مگر اینکه به صورت متحد در برابر اسلام صف آرایی کنند و حاصل این شد که در جنگ احزاب، گروه‌های مختلف، قبایل و اشخاص سرشناس با یکدیگر علیه اسلام متحد شدند.

 

عبور از توطئه‌ها ما را به اقتدار رسانده است

استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: انقلاب اسلامی ایران انقلابی است جوان و نوپا اما ده‌ها و صدها توطئه و دسیسه مختلف را در حوزه‌های گوناگون پشت سر گذاشته است و به سلامت از آنها عبور کرده، به همین جهت امروز ما در اوج اقتدار و قدرت هستیم.

 

کارشناس مسائل سیاسی اتحاد جهان استکبار به رهبری آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران را همانند جنگ احزاب علیه مسلمانان در صدر اسلام توصیف کرد و گفت: در اوج اقتدار و قدرت هستیم و همه کفر و نفاق جهانی اجماع دارند علیه ما، دقیقا شرایط به همان صورتی است که در صدر اسلام در جنگ احزاب شاهد آن هستیم، ما در اوج اقتدار هستیم و در برابر فشارها و توطئه‌هایی تن به شکست ندادیم بنابر این جهان کفر و استکبار در برابر ما بسیج شده‌اند.

 

وی با اشاره به اهمیت توجه به تاریخ اسلام برای مبارزه با جهان استکبار، جنگ احزاب را نمونه خوبی برای تشخیص وظایف جامعه و مسؤولان در شرایط کنونی دانست و تصریح کرد: در جنگ احزاب دشمنان از بیرون علیه اسلام اقدام می‌کنند و در داخل هم با تحریک منافقین و نفوذی‌ها چند دسته هستند که به تعبیری دچار خستگی و عدم استقامت در راه اسلام شده‌اند و اینها حربه و بازیچه دشمنان می‌شوند.

 

افراد سست ایمان در جنگ احزاب به خدا بدگمان شدند

نصری در ادامه افزود: برخی افراد چه در زمان جنگ احزاب در صدر اسلام چه در جنگ احزابی که امروز درگیر آن هستیم خیال می‌کنند توانمندی و مقاومت لازم در برابر مشرکین را ندارند و شکست در پیش روی مسلمانان است از این رو در راه مقاومت سست می‌شوند که ریشه این موضوع در ضعف ایمان آنها است و خداوند هم این مسأله را پیرامون افراد ترسو و سست ایمان در جنگ احزاب مطرح می‌کند.

 

استاد حوزه و دانشگاه در ادامه به خیانت برخی قبایل نظیر بنی قریظه اشاره کرد و افزود: خداوند در سوره احزاب می‌فرماید: آن سپاهاین از بالا و پایین بر شما تاختند و هجوم آوردند و چشمها خیره ماند و نسبت به خدا بدگمانی‌هایی پیدا کردید. همین که هجمه دشمن در جنگ احزاب شکل گرفت برخی افراد دچار ترس و شک و تردید شدند موضوعی که خداوند به صراحت در قرآن آن را مطرح می‌کند.

 

وی ادامه داد: خداوند در ادامه این مسائل را آزمایشی برای مسلمانان عنوان می‌کند، قطعا کسانی که اهل یقین و ایمان به خدا و رسولش بودند و در برابر این هجمه دشمن ترس به دل خود راه ندادند در این آزمون بزرگ الهی پیروز شدند و خدا مؤمنان واقعی را همیشه یاری خواهد کرد.

 

کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به عدم باور افراد سست ایمان در زمان جنگ احزاب نسبت به وعده‌های الهی، عنوان کرد: در قرآن افرادی که وعده‌های خدا و رسول خدا را در جنگ احزاب باور نداشتند منافقین و افراد دارای مرض در قلب توصیف می‌کند. امروز هم شاهد هستیم متأسفانه برخی افراد محدود در جامعه ما با استفاده از امکانات رسانه‌ای و تبلیغاتی که در داخل و خارج کشور در اختیار دارند همواره دشمن را قوی و شکست ناپذیر توصیف می‌کنند و تلاش دارند به مردم بگویند شما مجبور به تسلیم در برابر این دشمن هستید.

 

شرط برخورداری از یاری خداوند ایمان و مقاومت است

نصری با بیان اینکه دشمن می‌خواهد ما را بر سر دوراهی تحریم و تسلیم قرار دهد، تصریح کرد: این در صورتی است که خداوند می فرماید اگر ما استقامت کنیم به یاری ما خواهد آمد، به همین جهت ما در آیات سوره احزاب و در داستان جنگ احزاب می‌بینیم خداوند بعد از امتحان مسلمانان پیروزی عظیمی را برای آنها در ازای ایمانی که به یاری و نصرت خدا داشتند برای آنها رقم می‌زند.

 

وی شکست دشمنان و قدرت نمایی اسلام و مسلمین را نتیجه و حاصل اعتماد به خدا در سخت ترین شرایط ذکر کرد و گفت: امروز هم دشمنان ما جنگ احزابی علیه ما ایجاد کرده‌اند، جریان نفاق و اشخاصی که فاقد بصیرت درست، ایمان ضعیف و استقامت کم هستند تلاش می‌کنند بگویند دشمن قوی است، نمی‌تواند در برابر آمریکا و تحریم‌هایش مقاومت کرد. همین افرادی که بنابر فرموده قرآن دارای نفاق و قلب‌های مریض هستند و نمی‌توانند یاری و نصرت خداوند را درک کنند.

 

کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: اگر ما در برابر دشمنان پایداری کنیم و استقامت بورزیم، با استفاده از نصرت و یاری خداوند به پیروزی خواهیم رسید، کسانی که می‌خواهند آمریکا را بزک کنند و روحیه استقامت را از ملت بگیرند نمی‌توانند مانع استقامت و پایداری ملت در برار دشمنان شوند و بازهم ما در جنگ احزاب پیروزی عظیم‌تر از گذشته به دست خواهیم آورد.

 

جنگ احزاب کنونی پیچ تاریخی است که رهبر انقلاب بر آن تأکید دارند

استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به تأکید رهبر معظم انقلاب بر پیچ تاریخی که انقلاب اسلامی و ملت ایران در آن قرار گرفته اند، تصریح کرد: این پیچ تاریخی همین جنگ احزابی است که با آن مواجه هستیم، همه کفر و نفاق علیه ما جمع شده اند و در داخل کشورهم منافقین جدید و نفوذی‌ها که همان خط و مسیر آمریکا را طی می‌کنند همه گرد هم آمده‌اند برای درهم شکستن مقاومت مردم و از بین بردن انقلاب اسلامی.

 

وی تنها راه رسیدن به پیروزی را خودسازی داخلی و امید داشتن به نصرت و یاری الهی تبیین کرد و گفت: با گذشتن از این پیچ تاریخی جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی در عرصه جهانی بیش از پیش خواهد درخشید و توانمندی‌ها خود را به واسطه یاری و نصرت الهی نشان خواهد داد.

 

نصری خاطرنشان کرد: در جنگ احزاب افرادی از خود مقاومت نشان دادند و به افتخار پیروزی رسیدند که ولایتمدار بودند، افرادی که پیامبر اکرم(ص) را به عنوان ولی خدا و رهبر جامعه پذیرفتند و بدون چانه زنی و چون چرا از ایشان اطاعت کردند، این افراد زمانی که دستور مقاومت رسید اطاعت از ولایت کردند و توانستند شکستی سنگین را بر جمیع کفار وارد سازند.

 

استاد حوزه و دانشگاه شرایط کنونی جامعه و انقلاب اسلامی در تقابل را کفار و استکبار جهانی را بسیار سرنوشت ساز و حساس توصیف کرد و افزود: امروزه اگر همه اقشار جامعه بر اساس اطاعت از ولایت و رهبری مقاومت کنند و نگرش‌ها و تحلیل‌ها رهبری را خوب بفهمند و درک کنند قطعا در این شرایط بازهم پیروزی ازآن ما خواهد بود چرا که این وعده الهی است.

 

آنچه که از فرمایشات رهبر معظم انقلاب و دیدگاه‌های استاد نصری و دیگر کارشناسان مشهود است بیان‌گر دقت نظر رهبر انقلاب در تشبیه جنگ احزاب به شرایط کنونی تقابل جهان استکبار و کفار با جمهوری اسلامی ایران و مردم انقلابی و خداجوی ایران اسلامی است.

 

اما در این جنگ احزاب با توجه به آنچه که مطرح شد باید در کنار مسائل مختلف که پرداختن به آنها مقاله‌ای مفصل لازم دارد، دو نکته را به خوبی در نظر داشت:

اول اینکه محاصره کننده و محاصره شده در جنگ‌ها هر دو از نظر اقتصادی و تأمین نیازهای خود تحت فشار هستند و در این نبرد اقتصادی کسی پیروز است که بتواند بیشتر مقاومت کند، اگرچه محاصره شدگان به دلیل برخورداری از آب و خاکی که مالک آن هستند و داشتند نیروی داخلی و تجهیزات بیشتر و بهتر می‌توانند با تکیه بر باورهای خود و توانمندی‌هایشان بهتر از محاصره کنندگان شرایط را مدیریت کنند، چرا که دشمن مهاجم همواره چشم به قتل و غارت دارد، کشور ما نیز اگرچه نمی‌توان به عنوان یک محاصره شده توصیفش کرد اما اگر بتواند بر توان داخلی بیش از پیش تکیه کرده، اقتصاد مبتنی بردرآمد نفتی را اصلاح کند و چشم طمعی به واردات انواع و اقسام کالا از خارج نداشته باشد و به حمایت از تولید داخل در کشور توجه ویژه شود می‌تواند از پس هر محاصره اقتصادی بر بیاید کما اینکه به خوبی این موضوع در گذشته تجربه شده است و پیشرفت‌های اقتصادی و نظامی کشور همواره در سایه این اتکا بر توان داخلی و چشم پوشی از کمک‌های دیگر کشورها و دولت‌ها بوده است.

 

نکته دیگر را باید در بالا بردن خود باوری و اعتقادات مردم جستجو کرد، موضوعی که در قرآن هم پیرامون مسلمانان در جنگ احزاب به آن پرداخته شده است. اگر مسؤولان و مردم از نظر باورهای دینی و اعتقادی تقویت نشوند و برای مقابله با جنگ فرهنگی مذهبی غرب علیه کشورمان فکر بکری صورت نگیرد قطعا این استحاله فکری می‌تواند ضربات مهلکی به پیکره انقلاب اسلامی در مسائل مختلف وارد کند./404/1304/ب1

 

متین فیروزآبادی

ارسال نظرات