مذاکره با طالبان و چند دیدگاه
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری سا، شبه قاره هند یکی از کانونهای بحرانخیز است که در طول سالهای اخیر دورانی حساس را سپری کرده است. هند، پاکستان و افغانستان که با نام شبه قاره هند شناخته میشوند از یک سو با ائتلافها و تقابلهای داخلی مواجه بوده و از سوی دیگر وجود گروههای تروریستی و البته رقابت کشورهای غربی شرایطی بحرانی را به آنان حاکم ساخته است. این مناقشات در قالب تقابلها و همگراییهای سه کشور در حالی ادامه دارد که مسئله طالبان و مذاکره با آنان به مولفه مهم این منطقه مبدل گردیده است.
از یک سو افغانستان که با تشکیل دولت به ریاست جمهوری اشرف غنی و مدیریت اجرای عبدا... عبدا... در مسیر ثبات سیاسی قرار گرفت طرح مذاکره با طالبان را دارد و حتی رایزنیهای منطقهای و فرامنطقهای در این زمینه صورت داده که سفر اشرف غنی به امارات و عربستان در این چارچوب بوده است و از سوی دیگر پاکستان نیز در کنار حملات ارتش به بخشهایی از گروههای تروریستی مسئله مذاکره با طالبان را مطرح نموده است.
هند نیز که در حوزه امنیتی ملاحظاتی برای خود دارد. نقشهایی در روند این مذاکرات هر دو کشور با طالبان ایفا میکند که در قالب توافقات امنیتی و سیاسی صورت میگیرد. مسئله طالبان در حالی به یکی از چارچوبهای تحولات منطقه مبدل گردیده که بازیگران متعددی در آن ایفای نقش میکنند که پچیدهتر شدن مسئله را به همراه دارد.
افغانستان که خود را قربانی طالبان میداند، تاکید دارد که مذاکره با طالبان برای تحقق امنیت ملی است و دراین راه نیز از همه ظرفیتهای درونی و بیرونی بهره میگیرد چنانکه برخی ناظران سیاسی سه بار سفر غنی با عربستان را در این چارچوب ارزیابی میکنند. افغانستان طالبان را بهانهای میداند که استمرار حضور اشغالگران در افغانستان را رقم زده در حالی که پاکستان نیز از این وضعیت برای برهم زدن امنیت و ثبات ا ین کشور بهره میگیرد. پاکستان نیز طالبان را عاملی برای ناامنیها و بحرانهای اقتصادی میداند.
سران اسلامآباد رویکرد دوجانبهای را آغاز کردهاند از یک سو ارتش با برخی از گروههای وابسته به طالبان در جنگ است و از سوی دیگر دولت به مذاکره با برخی از ارکان طالبان میپردازد. بسیاری از ناظران سیاسی بر این عقیدهاند که عدم جدیت پاکستان در مبارزه با تروریسم موجب ناامنی در منطقه گردیده بر امنیت پاکستان نیز تاثیر منفی بسیاری داشته است.
در این میان مولفههای دیگری نیز در قبال طالبان مشاهده میشود. عبدا... عبدا... مدیر اجرایی افغانستان در سفر به هند ضمن تاکید بر همگرایی کابل ـ دهلینو علیه تروریسم و طالبان، اعلام کرد چین دیدارهای با مقامات طالبان افغانستان داشته است. بررسی تحولات داخلی چین و سیاستهای این کشور نشان میدهد که پکن نگرانیهای زیادی از گسترش تروریسم در مناطقی مانند سینگ یکانگ دارد دارد لذا در کنار تقویت روابط امنیتی و نظامی با افغانستان و پاکستان مذاکراتی با طالبان داشته تا از ظرفیتهای سران طالبان برای مهار گروههای بحرانساز در سینگ کیانگ بهره گیرد.
در این میان کشورهای دیگری نیز مشاهده میشوند که به دنبال مذاکره با طالبان و شرایط بحرانی پاکستان و افغانستان برای رسیدن به منافع خود هستند. بخشی از این سیاست را در عملکردهای آمریکا و انگلیس میتوان مشاهده کرد. کشورهایی که افغانستان و پاکستان را حق خود میدانند و برای دخالت در امور این کشورها ابزارهای گوناگون را به کار میگیرند. اکنون در حالی نیروهای خارجی باید افغانستان را ترک نمایند که آمریکا و انگلیس به بهانه فساد مالی در افغانستان و مسئله تروریسم حضور بلند مدت را طلب میکنند چنانکه واشنگتن پست 24 اسفند گزارش دارد نیروهای آمریکایی در افغانستان کاهش نخواهد یافت.
آمریکا و انگلیس بازی دوجانبهای را در قبال طالبان اجرا میکنند از یک سو ادعای مبارزه با آنان را مطرح میکنند و از سوی دیگر با رویکرد به مذاکره یکجانبه با طالبان، دولتهای افغانستان و پاکستان را تحت فشار قرار میدهند تا در چارچوب خواستههای آنان حرکت کنند.
برخی کشورهای عربی نیز چشم به طالبان دارند. امارات، قطر و عربستان از جمله کشورهای عربی هستند که طالبان را از ابزارهای خود برای سلطه بر منطقه میدانند. اسناد نشان میدهد که گروههایی مانند طالبان با پولهای این کشورها ایجاد شدهاند و نفوذ زیادی در آنان دارند. این امر زمانی آشکارتر میشود که افغانستان و پاکستان برای مذاکره با طالبان سفرهای متعددی به این کشورها داشتهاند. شواهد حاکی از آن است که کشورهای عربی مذکور با فشار بر افغانستان و پاکستان و برخی مشوقهای اقتصادی به دنبال جلب رضایت این کشورها برای ارسال طالبان به مناطق مورد نظر آنان است تا زمینهساز بحرانسازی آنان در منطقه باشد./907/د102/ح
منبع: جوان آنلاین