رییس اندیشکده یقین:
علوم انسانی غرب مبنای تثلیثی دارد
خبرگزاری رسا ـ عباسی با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری در رابطه با غیر توحیدی بودن علوم انسانی غرب گفت: مبنای این علوم بر پایه تثلیث و سه گانه پرستی است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در کرمان، حسن عباسی، رییس اندیشکده یقین شب گذشته در اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان کرمان گفت: ذبح اسماعیل(ع) از سوی حضرت ابراهیم نوعی امتحان بود و خداوند هنوز پس از 4هزار سال از آن واقعه گوسفند را به عنوان قربانی از حجاج قبول می کند، که این داستان یک دیرین گونه است؛ باید دانست که افسانه رستم و سهراب از روی داستان حضرت ابراهیم گرفته شده است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: داستان عشق مثلثی زلیخا، یوسف پیامبر و عزیز مصر یک دیرینگونه اصیل بود و هر گاه پس از آن در فیلم یا داستانی با یک عشق مثلثی روبرو شدیم، یاد این داستان می افتیم؛ همچنین حضور حضرت یونس در شکم نهنگ و شناور شدن گهواره حضرت موسی بر روی نیل یک دیرینگونه است.
وی با اشاره داستان حضرت یونس گفت: انمیشن هایی ساخته شده که شخصیت های آن ها در شکم ماهی حضور داشتند بر گرفته از یک دیرینگونه است؛ تمام ماجراهایی که بر انبیا وارد شده عجیب بوده و بسیاری از آن ها برای هیچ کس دیگر تکرار نشده است؛ برای کار هنری می بایست تخیل کرد و هر کس داستانی عجیب بیاورد، مجبور است بسیاری از این داستان ها را بدانند.
عباسی ادامه داد: بسیاری از هنرمندان 30 سال در حال ساخت فیلم هستند، اما با کمتر از 30 دیرینگونه آشنایی دارند، همین است که آثار هنری چندان ماندگار نمی شود، علت ماندگاری شاهنامه فردوسی تخیل نویسنده آن است که توانست به خوبی از دیرین گونه های دینی و واقعی استفاده کرد.
وی با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری، افزود: طبق رهنمود های مقام معظم رهبری معرفت حضرت علی(ع) توحیدی بوده است، اما بسیاری از افراد جامعه معرفت توحیدی نداشته و باور توحیدی ندارند، مبنای علوم انسانی غربی مادی است که غیر توحیدی بوده و بنیان آن بر مادی گرایی می باشد.
رییس اندیشکده یقین افزود: افتخار ما این است در کشوری زندگی می کنیم که مردم آن ارادتمند حضرت علی(ع) بوده و معرفت آنان در پیروی از حضرت علی باید توحیدی باشد، رهبری اشاره کردند که مبنای علوم انسانی غربی غیر توحیدی است که بسیاری از اساتید دانشگاه پس از شنیدن این سخن ها می بایست اقداماتی در این راستا انجام می دادند.
وی ادامه داد: کار پیامبران چندان سخت نبود، زیرا معرفت مردم بت پرستی بود و پس از شکستن بت ها توسط ابراهیم(ع) و محمد(ع) مردم ایمان آوردند؛ اما کار حضرت مهدی(عج) در دوران پس از ظهور بسیار سخت تر است، زیرا مردم در عمل ثنویت و تثلیث دارند، اما ادعای وحدانیت می کنند.
عباسی با اشاره به حضور بت ها در ذهن اندیشمندان جوامع، گفت: تحریفی که در دیگر ادیان هست در علوم انسانی آن ها گنجانده شده و به ما معرفی می شود و در حال اجراست، این است که زندگی ما را دچار تثلیث کرده است.
وی افزود: در دوران بعثت پیامبر اسلام و ابراهیم خلیل روبروی توحید، بت پرستی بود اما در زمان ظهور حضرت قائم پایه بسیاری از علوم تثلیث است.
این کارشناس مدیریت استراتژیک با اشاره به اینکه فکر انسان نیز باید توحیدی باشد، ادامه داد: فردی با مبنای تثلیثی علم حقوق اساسی را تدوین کرد و قوه مجریه، مقننه و قضاییه را ابداع کرد؛ استاد رشته حقوق اساسی بر سر سجاده موحد است اما در کلاس درس تثلیثی و سه گانه پرست فکر می کند.
وی با بیان اینکه با بررسی علوم در بیش از 110 رشته مبنای تثلیثی وجود دارد؛ ادامه داد: مبنای روانشناسی انسان اندیشه های فردی به نام فروید است و بر خلاف نظریه اسلام در مورد فطرت یگانه انسانی، ماهیت انسان را به سه قسمت تقسیم می کند؛ پایه انسان از نظر اسلام فطرت است که واحد بوده بر خلاف علم روانشناسی امروز که انسان را سه پاره معرفی می کنند.
این منتقد اندیشه های لیبرالی ادامه داد: بسیاری از روانشناسان ما خود را استاد اخلاق می دانند و در مورد اخلاق صحبت می کنند و این گونه جا افتاده که هر کس افسرده می شودT سراغ مشاوره روانشناسی می رود، تا اخلاق یاد بگیرد.
وی ادامه داد: علم زیست شناسی اساس حیات در عالم را سه چیز معرفی کرده و حیات را مربوط به حیوانات، انسان و گیاهان می داندT اما وقتی از آن ها در مورد حیات موجودی به نام جن یا ملائکه بپرسیم، جوابی ندارند یا می گویند چون زیر میکروسکوپ دیده نمی شود پس وجود ندارد؛ در زیست شناسی باید زندگانی خدا، ملائکه، جن، انسان، حیوان و گیاهان ثابت شود تا این علم توحیدی شود.
عباسی گفت: فرد مؤمن باید به وجود ملائکه ایمان داشته باشد، اما استاد مؤمن زیست شناس نمی تواند ملائکه را اثبات کند. در اندیشه های هگل انگاره های تاریخی را سه چیز به نام های تز، آنتی تز و سنتز معرفی می شود که همین دلالت بر مبنای تثلیثی این علم می کند.
رییس اندیشکده یقین با نقد ثنویت شرقی گفت: در ثنویت گرایی همواره دو چیز متضاد وجود دارند که ضروری یکدیگر هستند، مانند شب و روز که متضاد بوده و ضروری یکدیگر هستند که هر دو باید وجود داشته باشند و میان آن ها تعادل وجود داشته باشد؛ در این اندیشه حق و باطل، خیر و شر و صدق و کذب نیز متضاد معرفی می شود که باید بین آن ها تعادل برقرار شود.
وی در ادامه گفت: در معرفت توحیدی دوتایی و ثنویت هایی وجود دارند که یکی از آن ها باید حذف شود، نه این که بین آن دو تعادل برقرار شود؛ برای مثال ایمان و کفر در مقابل یکدیگر هستند که کفر حذف شدنی است و توسط انسان جعل شده است؛ معرفت توحیدی یعنی این که بتوانیم در دوتایی های متضاد طرف باطل آن را از بین ببریم و یک طرف باقی مانده نشانه توحید است.
این استاد دانشگاه در پایان با تسلیت رحلت آیت الله مهدوی کنی، گفت: معرفت این بزرگواران توحیدی بود و زندگی خود را بر اساس توحید پیش برد./9704/پ202/ب3
ارسال نظرات