ویژه نامه اینترنتی «آسمان در بند» منتشر شد
خبرگزاری رسا ـ ویژه نامه اینترنتی «آسمان در بند» به مناسبت سالروز شهادت امام موسی کاظم(ع) در پایگاه اطلاعرسانی راسخون منتشر شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، ویژه نامه اینترنتی «آسمان در بند» شامل بانک احادیث، پرسش و پاسخ، بانک صوت و فیلم، کارت پستال، بانک پیامک و سایر مقالات در پایگاه اینترنتی راسخون منتشر شد.
از جمله مقالات این ویژهنامه میتوان به نگاهی به ندگانی امام کاظم(ع)، احیاگر جنبش علمی امام صادق(ع)، نقش امام موسی کاظم(ع) در گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی، جهاد مستمر امام موسیبن جعفر(ع)، امام کاظم(ع) اسوه ظلمستیزی، عبدصالح کانون حکمت و اندیشه، شیوههای مبارزه سیاسی امام کاظم(ع)، استراتژی مبارزه در سیره امام هفتم، حکایتی شگرف از امام کاظم(ع) و مرارتها و شهادت امام کاظم(ع) اشاره کرد.
نگاهی به زندگانی امام کاظم(ع)
در این مقاله از ویژهنامه اسمان در بند میخوانیم:ابوالحسن موسی بن جعفر(ع) امام هفتم از ائمه اثنی عشر(ع) و نهمین معصوم از چهارده معصوم (ع) تولد آن حضرت در ابواء(محلی میان مکه و مدینه) به روز یکشنبه هفتم صفر سال 128 یا 129 قمری واقع شد.
در زمان حیات امام صادق (ع) کسانی از اصحاب آن حضرت معتقد بودند پس از ایشان اسماعیل امام خواهد شد، اما اسماعیل در زمان حیات پدر از دنیا رفت ولی کسانی مرگ او را باور نکردند و او را همچنان امام دانستند پس از وفات حضرت صادق(ع) عدهای چون از حیات اسماعیل مأیوس شدند پسر او محمد بن اسماعیل را امام دانستند و اسماعیلیه امروز بر این عقیده هستند و پس از او پسر او را امام می دانند و همینطور به ترتیب و به تفضیلی که در کتب اسماعیلیه مذکور است.
پس از وفات حضرت صادق(ع) بزرگترین فرزند ایشان عبدالله نام داشت که بعضی او را عبدالله افطحمی دانند این عبدالله مقام و منزلت پسران دیگر حضرت صادق(ع) را نداشت و به قول شیخ مفید در«ارشاد» متهم بود که در اعتقادات با پدرش مخالف است و چون بزرگترین برادرانش از جهت سن و سال بود ادعای امامت کرد و برخی نیز از او پیروی کردند اما چون ضعف دعوی و دانش او را دیدند روی از او برتافتند و فقط عده قلیلی از او پیروی کردند که فطحیه موسوم هستند.
برادر دیگر امام موسی کاظم(ع) اسحاق که برادر تنی آن حضرت بود به ورع و صلاح و اجتهاد معروف بود اما برادرش موسی کاظم(ع) را قبول داشت و حتی از پدرش روایت می کرد که او تصریح بر امامت آن حضرت کرده است.
برادر دیگر آن حضرت به نام محمد بن جعفر مردی سخی و شجاع بود و از زیدیه جارودیه بود و در زمان مأمون در خراسان وفات یافت اما جلالت قدر و علو شأن و مکارم اخلاق و دانش وسیع امام موسی کاظم (ع) به قدری بارز و روشن بود که اکثریت شیعه پس از وفات امام صادق(ع) به امامت او گرویدند و علاوه بر این بسیاری از شیوخ و خواص اصحاب حضرت صادق(ع) مانند مفضل ابن عمر جعفی و معاذین کثیر و صغوان جمال و یعقوب سراج نص صریح امامت حضرت امام موسی الکاظم(ع) را از امام صادق(ع) روایت کردند و بدین ترتیب امامت ایشان در نظر اکثریت شیعه مسجل گردید.
امام کاظم(ع) در علم و تواضع و مکارم اخلاق و کثرت صدقات و سخاوت و بخشندگی ضربالمثل بود، بدان و بد اندیشان را با عفو و احسان بیکران خویش تربیت میفرمود.
شبها بطور ناشناس در کوچه های مدینه می گشت و به مستمندان کمک می کرد، مبلغ دویست، سیصد و چهارصد دینار در کیسهها می گذاشت و در مدینه میان نیازمندان قسمت میکرد، صرار(کیسه ها) موسی بن جعفر در مدینه معروف بود و اگر به کسی صرهای میرسید بی نیاز میگشت معذلک در اطاقی که نماز میگذارد جز بوریا و مصحف و شمشیر چیزی نبود.
احیاگر جنبش علمی امام صادق(ع)
در مقاله دیگری از این ویژهنامه آمده است: امام موسی کاظم(ع) در علم و دانش نیز سرآمد بود، هنوز کودکی بیشتر نبود که فقهای مشهوری چون ابوحنیفه از او مسأله میپرسیدند و کسب علم میکردند، ایشان از همان کودکی در مجلس درس پدر، که مؤسس و رییس دانشگاه جعفری است، شرکت می جست و روح و جانش را از سرچشمه علوم و معارف اصیل اسلامی سیراب می کرد.
در بحثهای علمی حضور می یافت و در میان بهت اطرافیان، فردی کهنه کار و قوی، اهل بحث و منطق و قادر به اثبات مباحث دشوار و معضل علمی بود و این سبب محبوبیت آن حضرت نزد امام جعفر صادق(ع) و اصحاب گردیده بود.
ایشان پس از پدر نهضت علمی او را دنبال کرد و پیروانش را که پراکنده شده بودند، از نو گرد هم آورد و به مجلس درس آنها سر و سامان داد، البته وضعیت برای این اقدام امام مساعد نبود، اما او از هر فرصتی برای تحقق این هدف سود میجست و لحظهای از تلاش و کوشش باز نایستاد و در راه تکامل جنبش علمی و نهضت فرهنگی اسلام تلاش کرد و صدها محدث، مفسر و مبلغ تربیت کرد و به کمک آنها توانست از مکتب تشیع پاسداری کند و حرکت آن را تداوم بخشد.
امام کاظم(ع) مردم را به تفکر و تعقل دعوت میکرد و متذکر میشد هر چیزی راهنمایی دارد و راهنمای عقل، تفکر است و از نشانههای تفکر، سکوت و خاموشی است، این خود سبب میشود افراد کمتر سخن بگویند و بیشتر بیندیشند تا حقایق را به دست آورند، ایشان در این باره می فرماید: «آدمی از سوی خدا دو حجت دارد، حجت ظاهر و حجت باطن، حجت ظاهر، خدا و انبیا و ائمهاند و حجت باطن، عقل است».
یادگارهای علمی و فکری امام موسی بن جعفر(ع) که در کتابهای حدیث و فقه و کلام و تفسیر ثبت گردیده است یکی از بهترین و غنیترین میراثهای علمی است که اصول زندگی و روشهای تربیتی و معارف ماوراءالطبیعه را با محکمترین و استوارترین بیانها در اختیار پویندگان آن معارف قرار میدهد و اسرار آفرینش را با عالی ترین بیانات توضیح می دهد که امروز علم با آن همه پیشرفت و ترقی فراتر از آن گام ننهاده است.
یکی از یادگارهای علمی و کلامی امام کاظم(ع) ، حدیث شریف «عقل» است که مبانی کلامی و فلسفی مستحکمی دارد.
صدر المتألهین، در شرح و تقریط حدیث شریف عقل که امام(ع) به یکی از یاران خود بنام «هشام بن حکم» القاء فرموده است، چنین می نویسد: «این حدیث عقل در برگیرنده بزرگترین مشخصات و ویژگیهای عقل است که در محتویات خود معارف عالیهای از قرآن مجید را دارد این حدیث شریف محتوی معارف پر ارج الهی است که همانند آن را در چندین مجلد از کتابهای عرفا و دانشمندان صاحبنظر نمی توان پیدا کرد، جامعیت حدیث از آن نظر است که اشاراتی به علم ماوراءالطبیعه فلکیات، روان شناسی، اخلاق، سیاست مدنی و تربیتی دارد و از نظر مواعظ و پند و اندرز سرشار و غنی است».
امام موسی بن جعفر(ع) بعد از رحلت پدر عالیقدرش مدیر دانشگاه وسیع و بزرگی بود که از پدر به میراث مانده بود، دانشگاهی که مدیریت علمی آن به امام واگذار گردید، در حال توسعه و گسترش و در برگیرنده هزاران دانشجو و استاد بود که در کلاسهای مختلف آن از مکتب پر فیض امام صادق(ع) دانش آموخته و اکنون مشغول گذراندن مدارج عالیتری از دانش و فضیلت بودند.
گروههای متعددی از متکلمان و فقیهان، فیلسوفان و محدثان، مفسران و مورخان، ادیبان و شاعران و دیگر طبقات مختلف علمی اکنون متوجه مقام علمی الهی امام موسی بن جعفر(ع) گردیدهاند و از کمالات و فضایل و دانش بی پایان او بهرهمند میشدند و گرد شمع وجود او را فرا میگرفتند تا مبانی مکتب فکری و علمی اسلامی را غنی تر و پربارتر سازند و نور درخشان اسلامی را روشنتر و تابانتر کنند.
امام موسی بن جعفر(ع) دانشمندترین و با فضیلت ترین مردم عصر خود بود و علم و دانش او همانند انبیا از منبع پر فیض الهام و کرامت الهی سرچشمه گرفته بود و در مکتب تربیتی خاندان رسالت و طهارت(ع) تکمیل و سرشار گردیده بود.
علی بن ابی حمزه یکی از سران و ارکان گروه واقفیه می گوید: در سال آخر عمر امام صادق(ع) نزد فرزندش، موسی بن جعفر(ع) رفتم و پرسیدم: «سن شما چقدر است، فرمود: «19 سال»، گفتم: پدرتان رازی را با من در میان گذاشته است، آیا می توانید بگویید آن راز چیست، فرمود: «آری» و سپس تمام مطلب را بی کم و کاست بیان فرمود.
علی بن ابی حمزه در جایی دیگر میگوید: نزد حضرت موسی بن جعفر(ع) بودم که 30 غلام را که از حبشه برای او خریده بودند، به محضرش آوردند، یکی از آنها که نیکو سخن میگفت با امام سخن گفت.
امام(ع) نیز با همان زبان جواب وی را گفت، آن غلام و نیز تمام جمع از این مسأله شگفت زده شدند، آنان گمان کردند امام زبانشان را نمی فهمد، ایشان به آن غلام گفت: «من به تو پولی می دهم و تو به هر یک از این غلامان 30 درهم بپرداز»، غلامان از محضر امام خارج شده به هم می گفتند: «او، امام موسی کاظم(ع) بلیغ تر از ما به زبان خود ما سخن میگوید و این نعمتی است که خداوند به ما ارزانی داشته است».
علی بن ابی حمزه گوید: به آن حضرت عرض کردم: ای فرزند رسول خدا، چنین دیدم که شما با این حبشیها با زبان خودشان سخن گفتید، آن حضرت فرمود: «آری»، گفتم: در میان آنها تنها به آن غلام امر کردید، فرمود: «بلی به او گفتم که در حق سایر بردگان نیکی کند و به هر یک از آنها ماهیانه 30 درهم بپردازد، چون او وقتی به سخن آمد از دیگران داناتر نشان میداد، او از تبار پادشاهان آنها بود، پس او را بر دیگران گماردم تا به نیازهای آنها رسیدگی کند، افزون بر این او غلامی راستگوست»، سپس فرمود: «شاید تو از اینکه من با آنان به زبان حبشی سخن گفتم در شگفت شدی»، گفتم: به خدا سوگند آری، فرمود: «تعجب نکن، امام به منزله دریاست که آنچه نزد اوست هیچ گاه تمام نمی شود و شگفتیهای او بیش از شگفتیهای دریاست».
حکایاتی شگرف از امام کاظم(ع)
در این مقاله که با عنوان حکایاتی شگرف از امام کاظم(ع) در ویژهنامه آسمان در بند به چشم میخورد مطالبی آمده که به این شرح است:
احتجاج و غلبه بر رقیب
مرحوم طبرسی در کتاب شریف خود به نام احتجاج آورده است : روزی مهدی عباسی با حضور بعضی از علمای اهل سنت و از آن جمله ابویوسف که یکی از علمای برجسته دربار به حساب میآمد، جلسه ای تشکیل داد و حضرت ابوالحسن امام موسی کاظم علیه السلام را نیز در آن جلسه دعوت کرد.
امام کاظم علیه السلام پس از ورود، از ابویوسف مطلبی را پرسید، ولی او نتوانست جواب سؤال حضرت را بدهد، پس از آن، خطاب به حضرت کرده و اجازه گرفت تا سؤالی را مطرح کند، امام علیه السلام فرمود: «آنچه مایل هستی سؤال و مطرح کن».
ابویوسف پرسید: درباره حاجی که در حال احرام باشد، آیا شرعا میتواند از سایه بان استفاده کند، حضرت فرمود: «خیر، صحیح نیست »، پرسید: چنانچه خیمه ای را نصب کند و داخل آن رود، چه حکمی دارد، فرمود: «در آن اشکالی نیست»، پرسید: چه فرقی بین آن دو وجود دارد، حضرت فرمود: «درباره زن حایض چه میگویی، آیا نمازهای خود را باید قضا کند یا خیر، جواب داد: خیر، فرمود: «آیا روزههای خود را باید قضا کند»، گفت: بلی، فرمود: «چه فرقی بین نماز و روزه است»، گفت: در شریعت اسلام حکم آن چنین وارد شده است.
امام موسی کاظم علیه السلام فرمود: «درباره احکام شخص حاجی در حال احرام نیز چنان وارد شده است، در این لحظه مهدی عباسی خطاب به ابویوسف کرد و گفت: ای ابویوسف، چه کردی، کاری که نتوانستی انجام دهی، ابویوسف گفت : او یعنی، امام کاظم علیه السلام مرا با یک استدلال از پای درآورد.
ارزش کار
علی بن ابی حمزه گوید: امام کاظم علیه السلام را دیدم که مشغول کار و فعالیت در زمین خودش بود به گونه ای که عرق بر بدنش جاری بود به او عرض کردم فدایت شوم دیگران کجا هستند که شما اینگونه به زحمت افتادید، حضرت فرمودند: «ای علی، کسی که بهتر از من و پدرم بود با دست خود در زمین کار میکرد»، عرض کردم: او چه کسی بود.
امام علیه السلام فرمود: «سول خدا، امیرمؤمنان علیه السلام و پدران من همه بادست خود کار میکردند و البته کار کردن عمل پیامبران و جانشینان آنها و بندگان شایسته خداوند است.
لطف امام کاظم(ع) به کشاورز
محمدبن مغیث از کشاورزان سالخورده مدینه بود میگوید: یک سال خربزه و خیار و کدو در زمین مزروعی خود در کنار چاه عظام کاشتم، زراعت خوب شد، ولی وقت فرارسیدن محصول نزدیک گردید، ملخهای بسیار آمدند و همه زراعت مرا خوردند، دو شترم نیز از بین رفت و در مجموع 120 دینار خسارت دیدم، در همین بحران در جایی نشسته بودم، ناگهان امام کاظم علیه السلام را دیدم به پیش آمد و سلام کرد و فرمود: «حالت چطور است، از زراعت چه خبر»، گفتم: صبح کردم مانند کسی که همه زراعتش درو شده، و چیزی باقی نمانده است ملخها، ریختند و همه را نابود کردند، فرمود: «چقدر خسارت دیدهای».
عرض کردم: 120 دینار خسارت دیدهام، به غلامش عرفه فرمود: «برای ابن مغیث 150 دینار به اضافه دو شتر جدا کن و به او تحویل بده آنگاه به من فرمود: «30 دینار با دو شتر اضافه بر خسارت تو دادم»، عرض کردم: مبارک باشدت به اینجا تشریف بیاورید و برای من دعا کنید وارد شد و برای من دعا کرد، آن دو شتر بر اثر زاد و ولد بسیار شدند و آنها را به ده هزار دینار فروختم و زندگیم پربرکت گردید.
وارث علم پیامبران
مأمون عباسی(هفتمین خلیفه عباسی) گوید: روزی عدهای با اجازه وارد بر پدرم هارونالرشید شدند، موسی بن جعفر نیز به مناسبتی به آنجا آمده بود، پدرم تا او را دید به او نگریست و از همه جا غافل گردید و تنها چشم به او دوخته بود تا او وارد گردید، وقتی که نزدیک آمد، پدرم کمال احترام را به او کرد و دو زانو در برابرش نشست و احوالش را پرسید و او(امام) فرمود: «خیر است»، هنگام خداحافظی پدرم با کمال احترام او را بدرقه کرد، به پدرم گفتم : دیدم به گونه ای با این مرد ناشناس رفتار کردی که با هیچ کس رفتار ننموده ای، این مرد چه کسی بود، هارون گفت: «بنی هذا وارث علم النبیین، هذا موسی بن جعفر بن محمد؛ پسرم این وارث علم پیامبران، موسی بن جعفر بن محمد بود، اگر علم صحیح و استوار میخواهی در نزد این شخص است»، مامون گوید: در همین هنگام محبت دودمان پیامبر در دلم جای گرفت، ولی امان از غرور و ریاست دنیا که مانع از آن شد تا این پدر و پسر، حق محبت را ادا کنند، بلکه به عکس ، امامان بحق را شهید کردند.
هم نشینی با ضعفا
امام کاظم علیه السلام بر مرد سیاه پوست و زشترویی گذر کرد، بر او سلام کرد و نزد او فرود آمد و مدتی طولانی با او گفتوگو کرد، آنگاه فرمود: «اگر حاجتی برای او پیش آمد آن را برآورده کنید»، در این هنگام شخصی گفت: یا بن رسول اللّه شما با آن منزلتی که دارید نزد این مرد فرود میآیید آنگاه از نیازهایش سؤال میکنید در حالی که او به شما محتاج تر است.
امام علیه السلام فرمود: «بنده ای از بندگان خداست که به حکم قرآن برادر ماست و در زمین خدا حرکت میکند و با او از یک پدریم و او آدم است و یک دین داریم که اسلام است و شاید روزگار ما را نیازمند او کند و پس از اینکه بر او بالیدیم ما را در برابر خود متواضع بیند».
ویژه نامه اینترنتی «آسمان در بند» به مناسبت شهادت امامموسی کاظم(ع) در پایگاه اطلاعرسانی راسخون منتشر شده است و علاقهمندان به مشاهده و استفاده از این ویژهنامه میتوانند به نشانی اینترنتی www.rasekhoon.net مراجعه کنند./907/ت302/ی
ارسال نظرات