آیتالله جوادی آملی:
بدگویی دیگران دلیلی برای بدرفتاری فرد نیست
خبرگزاری رسا ـ حضرت آیتالله جوادی آملی گفت: اینهایی که اهل یقین نیستند و بدرفتاری میکنند باعث نشود که شما خفیف و تهی مغز شوید و زود از جا در بروید، اگر یک عدهای حرف بد زدند مبادا باعث شود که دهانتان تلخ شود، حرف سبک نزنید، نه خودت خفیفگوی باش، نه کسی سبب استخفاف تو باشد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی روز چهارشنبه دوم اسفندماه در مسجد اعظم به ادامه تفسیر آیات پایانی سوره مبارکه روم پرداخت و گفت: برخیها گفتند اینکه مجرمان میگویند ما بیش از ساعتی درنگ نکردیم به این دلیل است که جریان برزخ و دنیا را میسنجند میگویند این غیر از لحظهای بیش نیست، حتی برزخی طولانی نسبت به قیامت لحظهای نیست، این سخن حق است، اما قرآن آن را امضا نکرده است، مجرمان از حق منصرف و منحرف بودند، اگر مقایسه میان قیامت و برزخ و دنیا در نظر بود، قرآن در ادامه نمیفرمود اینگونه منحرف نمیشدند؛ حرف را کسی میفهمد که در حال انکار نباشد، بلکه در حال تسلیم باشد، یک وقتی کسی مستکبرانه در برابر حق ایستاده است، آن تفاوتی نمیکند که او را پند بدهی یا ندهی، یک وقت منتظر است تا تسلیم مطلب حق شود، «إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن یُؤْمِنُ بِآیَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ» این اسلام مصطلح نیست، و آن ایمان هم ایمان مصطلح نیست تا گفته شود که ایمان بالاتر از ایمان است، بلکه معنای آن در نظر است.
وی با اشاره به آیه «فَیَوْمَئِذٍ لَّا یَنفَعُ الَّذِینَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَلَا هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ»، بیان داشت: کسانی که اهل این کتاب هستند و اهل عترت هستند، کسانی که با این مطالب قرآن و روایات اهلبیت(ع) مأنوس نیستند، ترازوی آنان وزنه ندارد، در اینجا منظور از وزن چیزی مانند سنگ و مانند آن نیست، ما دو ثقل و خفت دارد، یک ثقل مادی و خفت مادی داریم، یک ثقل و خفت معنوی داریم، قرآن و سخنان انبیا سنگین است، حرفهای باطل خرافی افسون و افسانه سبک و خفیف است، اینکه میفرماید آنانکه خفیف هستند طرفی نمیبندند از این دست خفتهای معنوی است، این گروه گروهی هستند که اگر خودشان بخواهند عذرخواهی کنند قبول نیست، اگر کسی از آنان درخواست عذرخواهی نمیکنند، نه کسی به آنان میگوید که شما درخواستی بنویسد، نه از طرف دیگر قبول میشود.
مبلغ در جلسات خود از تمثیلها و قصههای قرآن بهره ببرد
مفسر برجسته قرآن کریم با قرائت آیه «وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِی هَـٰذَا الْقُرْآنِ مِن کُلِّ مَثَلٍ وَلَئِن جِئْتَهُم بِآیَةٍ لَّیَقُولَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ» ادامه داد: ما برای تفهیم مطالب برای مردم از مثل استفاده کردیم، قرآن یک کتاب عمومی است، قرآن آیاتی دارد که این مطالب دیگر را به صورت مثل و داستان بیان میکند، قصص انبیا از یک طرف، مثلهای قرآن از یک طرف به کار برد، قرآن کتاب نوری است که همه میتوانند از آن استفاده کنند، کسی اگر بخواهد جلسات موعظه و تفسیر داشته باشد میتواند از این تمثیلها و قصهها استفاده کند، اگر مخاطبان عمومی به حوزه میآمدند مانند ما و یا بالاتر از ما میشدند، اگر ما خدای نکرده نمیآمدیم حوزه مانند آنان و پایینتر از آنان میشدیم، برای مردم عادی که نمیتوان از آیات برهانی استفاده کرد، خداوند سمیع است، هر صوتی را میشنود، اما در دعا میگوییم «انک سمیع الدعا» یعنی تو خواسته و نیاز داعی را میفهمی و اجابت میکند، اینکه فرمود «فَإِنَّکَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ» به این معنا است که گوش دادنی که بفهمند و بپذیرند وگرنه به گوش آنان میرسد، اما نمیپذیرند.
وی اظهار داشت: آنان به جایی رسیدند که «کَذَٰلِکَ یَطْبَعُ اللَّـهُ عَلَىٰ قُلُوبِ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ» دل آنان طبع شده است، خدای سبحان بعضی از دلها را مهر میکند و بعضی از دلها را طبع میکند، اگر کسی راه توبه را نرفت و کل صفحه دل را سیاه کرده است، ما آن را مهر مینهیم، نامه زمانی ختم میشود که صفحه تمام شده باشد و همه مطالب نوشته شده باشد، وسطهای نامه ما مهلت میدهیم اگر در کل صحنه قلب هر چی دلشان خواست نوشتند، بعد از آن «خَتَمَ اللَّـهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ»، با این که ما به اینها گفتیم و تفهیم کردیم، اما نخواستند بپذیرند، آنان حق برایشان روشن شد و آیات تکوین و تدوین را دیدند و با سوء اختیار خود نپذیرفتند و پیامبران را باطل دانستند، خداوند بر قلب آنان مهر مینهد، البته باید توجه داشت که ختم با طبع تفاوت دارد.
قرآن کتاب وزینی است اما دشوارفهم نیست
حضرت آیتالله جوادی آملی با قرائت آیه « فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ ۚ فَإِمَّا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِلَیْنَا یُرْجَعُونَ» ادامه داد: ما به تو قول وزین و ثقیل دادیم، اینکه گفته شده «إنی تارک فیکم الثقلین» یعنی قرآن و اهلبیت(ع) سنگین است، قول ثقیل به معنای پرمحتوا است، قرآن وزین است و سبکمغز نیست اما آسان است، قرآن دشوارفهم نیست، بعضی کتابها سنگین هستند اما باربرداری از آن دشوار است، اما قرآن اینگونه نیست، مطلب باطل، افسانه و قصه تهیمغز است، چون قرآن وزین است اگر بر اساس آن عمل کردند وزین میشوید، در قیامت با آن آمدید «ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ» اگر بدون قرآن آمدید، در قیامت «خَفَّتْ مَوَازِینُهُ»، قرآن آسان است و سخت نیست، بخواهی به یاد حق باشی با قرآن باش، بخواهی به یاد معاد باشی با قرآن باش، انسان وقتی وارد صحنه قیامت میشود وزین وارد شود، در بعضی از روایات هم آمده است که کلمه «لا اله إلا الله» «سبحان الله.» و مانند آن نور است، اینها یک وزن معنوی دارند که اگر در یک کفه ترازو باشند، و کفه دیگر سماوات و ارض باشد این کفه توحید میچربد.
وی افزود: آیه پایانی سوره روم رد الصدر الی العجز است، در آیه 4 فرمود «بِنَصْرِ اللَّـهِ یَنصُرُ مَن یَشَاءُ» و در پایان به وعده پیروزی خداوند تصریح کرد، اینهایی که اهل یقین نیستند و بدرفتاری میکنند باعث نشود که شما خفیف و تهی مغز شوید و زود از جا دربروید، اگر کسی حرف بد زده کسی که اهل یقین و ایمان نیست شما از جا درنروید و کارهای سبک نکنید، استخفاف از نظر قرآن همان شستوشوی مغزی است، ملتی را خفیف کردن یعنی ملتی را عوام و تهیمغز بار آوردن، فرعون نیز همین کار را کرد « فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ» قوم خود را خفیف و تهیمغز کرد پس از آنان اطاعت گرفت، ما یک تعلیم داریم، یک تحلیل و تعلیل، آنان که اهل حوزه و دانشگاه نیستند با تبلیغ زندگی میکنند، وقتی یک چیزی را گفتی به معنای تعلیم میدانند، وقتی چیزی را چند بار گفتی این باورشان معلل میشود، ائمه(ع) میفرمایند مبادا اگر چند نفر کار اشتباهی کردند شما از معیار اصلی فاصله بگیرید، یا سبکمغز شوید، یا کار سبکسارانه بکنید، این شبیه آن آیه است که فرمود « وَلَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا» اگر یک عدهای حرف بد زدند مبادا باعث شود که دهانتان تلخ شود، حرف سبک نزنید، نه خودت خفیفگوی باش، نه کسی سبب استخفاف تو باشد./914/پ201/ج
ارسال نظرات