از پافشاری بر حق تا لجبازیهای سیاسی
حق و پافشاری بر آن
حق عبارت است از آنچه ثابت و پایدار است و در مقابل، باطل، متغیر و ناپایدار است. خداوند متعال، قرآن کریم، وحی الهی و تعلیمات اسلام از مصادیق حق تفسیر شده است و واژه باطل که نقطه مقابل حق است گاه به یکی از مصداق هایش همچون شرک، کفر، ظلالت، ظلم و گناه، شیطان و سوسههای شیطانی تفسیر شده است. قرآن کریم، حق را به آب و باطل را به کف روی آب تشبیه کرده است. میان حق و باطل واسطهای وجود ندارد؛ هرچه حق نبود باطل است.
درباره حق و باطل در آیات الهی بسیار اشاره شده است آنجا که خداوند وعده داده «و یحق الله الحق بکلماته...». (یونس، 82) و خدا با کلمات خود، حق را ثابت می گرداند و نیز فرموده: «إنّ البالطل کان زهوقا». (الاسراء، 81) باطل همواره نابود شدنی است.
البته پیروزی حق بر باطل یک وعده الهی است و این مساله بهترین توجیه برای پافشاری بر حق است؛ «بل نقذف بالحق علی الباطل فیدمغه فإذا هو زاهق...». (الانبیاء، 18) بلکه حق را بر باطل فرو می افکنیم، پس آن را درهم میشکند و به ناگاه آن نابود می گردد.
با مراجعه به آیات الهی و روایات این نکته هویدا میشود که شناخت حق و باطل نیازمند معیار و ملاک است و بهترین معیار در این زمینه بر اساس آیه 82 سوره یونس «قرآن کریم» است. لکن این مساله نیازمند آشنایی با محکمات و متشابهات کلام خدا و آگاهی از تفسیر است. بنابراین در این عرصه هر کس نمی تواند فهم خود را از آیات الهی ملاک دستیابی به حق قرار دهد چرا که از مهلکه تفسیر به رای در امان نخواهد بود، از این رو چاره ای نیست از مراجعه به اهل فن و علمای خبره و اهل بصیرت.
از سوی دیگر اصرار بر حق یک آموزه دینی است تا جایی که پافشاری بر آن و حتی جان دادن در راه آن در برخی موارد وجوب پیدا میکند. عاشورا بزرگترین صحنه رویایی حق و باطل و اصرار بر حق از سوی علی بن الحسین(ع) است. نمونه دیگر و معاصر آن را میتوان نهضت امام خمینی(ره) دانست که پافشاری ایشان در این راستا منجر به وقوع انقلابی بزرگ در جهان شد.
لجاجت؛ عامل انحطاط
به هر حال این پافشاری بر حق ماهیتا با لجاجت متفاوت است چرا که لجاجت به معنای پافشاری در انجام کاری است که مخالف میل طرف مقابل باشد و نوعی مرض است که اگر کسی گرفتار آن شود، هیچ استدلال منطقی را نمیپذیرد و در نتیجه دچار انحطاط میشود.
مقصود اصلی از لجاجت و بهانه جویی این نیست که انسان برای کشف حقیقت پافشاری کند، بلکه منظور این است که بعد از آشکار شدن حق باز هم بر سخن باطل و یا عمل نادرست خود پافشاری کند و به بهانههای مختلف از پذیرفتن حق سرباز بزند.
لجاجت در آیات و روایات
در میان اقوام پیشین، قوم بنی اسرائیل بیش از همه لجوج بودند. از این رو بیشتر آیات قرآن در باب لجاجت، از لجاجت آنها سخن گفته است:
«و اگر به آنان رحم کنیم و گرفتاریها و مشکلاتشان را برطرف سازیم، (نه تنها بیدار نمیشوند، بلکه) در طغیانشان لجاجت میورزند و (در این وادی) سرگردان میمانند.» (مؤمنون / 75)
از روایات بسیاری که در این باب وجود دارد استفاده میشود روح لجاجت با تمام صفات رذیله پیوند دارد و یا در آنها مؤثر است و یا از آنها اثر میپذیرد.
امام علی(ع) میفرمایند: از لجاجت مذموم و نکوهیده بپرهیز که مایه بروز جنگهاست. (غرر الحکم و درر الکلم)
همچنین امیرمومنان(ع) میفرمایند: کانون شر و فساد، همان لجاجت و بحث و جدال تعصبآمیز است.( غرر الحکم)
جهالت، زیاده روی در سرزنش، نارضایتی، حسادت، احساس حقارت، تکبر و خود خواهی از عوامل لجاجت است.
گاهی عامل لجاجت، نارضایتی است؛ چون شخص از فردی و یا اتفاقاتی ناراضی است و آنها را نمیپسندد و نمیتواند آنها را هم طبق میل خود تغییر دهد، عمداً در مقابل خواستههای آن فرد و اتفاقات مقاومت و مخالفت میکند، هر چند آن خواستهها، خواستههای به حقی باشند.
همچنین انسان متکبر حاضر نیست حرف کسی را بپذیرد و از کسی نصحبت قبول کند، برای همین به مخالفت و لجاجت با او میپردازد.
امروزه در دنیای سیاست نیز شاهد لجبازیهای ناخوشایندی از سوی گروههای سیاسی، احزاب و حتی مسؤولان هستیم که دود آن در مرحله نخست به چشم مردم میرود چراکه فارغ از مسائل اقتصادی و مشکلاتی که مردم به دلیل تحرمها هر روز با آن دست و پنجه نرم میکنند به فرموده مولای متقیان "الناس بملوکهم اشبه من آبائهم" مردم به حاکمان و فرمانروایانشان شبیهترند تا به پدران و اجدادشان. و درست همیجاست که اگر این روند ادامه پیدا کند، لجاجت در عقیده، نظر و سلیقه تبدیل به یک فرهنگ عمومی میشود. آنگاه تغییر یک فرهنگ ناپسند سالیان سال زمان میخواهد. ضمن این که در چنین فضایی دشمن فرصت مییابد تا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری با استفاده از عناصر لجوجی مانند سران فتنه به فتنهای جدید دامن بزند. از سوی دیگر حوادثی که در چند سال گذشته در منطقه به وقوع پیوسته و بیداری اسلامی را تا مرزهای اروپا با خود برده نیازمند تمرکز، مدیریت و مهندسی واحدی است که وجود کشمکشهای داخلی و لجاجتهای بیهوده توان بینالمللی رصد این وقایع را ضایع و ما را سرگرم بازی سنتی قرمز و آبی خودمان میکند. اینجاست که در این شرایط توجه به کلام حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی در توصیه مسؤولان به حفظ وحدت میتواند راهگشا باشد آنجا که بیان داشتند: «سران سه قوه باید با وظیفه شناسی از هرگونه کشاندن اختلافها به میان مردم خودداری کنند و بدانند از امروز تا روز انتخابات هر کسی که بخواهد از احساسات مردم در جهت اختلافات استفاده کند قطعا به کشور خیانت کرده است.» (دهم آبان 91 / دیدار با دانشجویان)
آنچه در جریان استیضاح وزیر کار در صحن علنی مجلس رخ داد به تنها چیزی که شباهت نداشت یک جلسه استیضاح بود که نتیجه ماهها بلکه سالها لجبازی و کشمکش بین دو طیف با سلایق سیاسی مختلف بود. بی گمان در حکومتی که ولی فقیه در راس آن است و قوای سه گانه بر اساس قانون اساسی به صورت مستقل و با وظایف مشخص کار می کنند مساله حق و باطل در میان نیست که اگر باشد شخص ولی فقیه قبل از ورود هریک از قوا، به آن مساله ورود خواهد کرد و تعیین تکلیف میکند. بحث بر سر چگونگی اداره کشور است که سلایق گوناگونی در ان وجود دارد و البته در این میان گاهی اغراض شخصی و منافع حزبی و گروهی نیز دخیل است لکن چاره آن را قانون مشخص کرده است.
جلسه دیروز مجلس آن قدر بی محتوا و سرشار از تنش بود که تنها رسانه های بیگانه را شاد کرد و بیبیسی بلافاصله پس از اتمام کار مجلس در گزارشی ضمن بیسابقه خواندن ادبیات بکار رفته در جلسه امروز مجلس، از آن به عنوان جنجالیترین جلسه در سالهای اخیر مجلس شورای اسلامی یاد کرد. بی بی سی که نمی توانست خوشحالی خود را از اختلاف های علنی بین سران قوا پنهان کند به توصیههای رهبر انقلاب مبنی بر حفظ وحدت و دامن نزدن به اختلافات هم اشاره کرد.
امید است مسؤولان با توجه به فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، با دوری از اینگونه فضاهای غیرمنطقی و با نگاهی بلند به آرمانهای جهانی انقلاب در راستای اهداف متعالی نظام اسلامی گامهایی توأم با وحدت و یکدلی بردارند.
روح الله عباسپور
/916/ی702/ع