۱۷ آبان ۱۳۹۱ - ۱۶:۴۱
کد خبر: ۱۴۵۸۵۳
آیت الله جوادی آملی:

کسی که راه امام و نظام را سبک بشمارد به زباله دان می رود

خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت الله جوادی آملی گفت: اگر کسی با یک تیغ تیزی هر روز سرش را تیغ کند دیگر مویی روییده نمی شود، این اختلاف تیغ تیزی است که شما هر روز دین خود را به تیغ می کشید، مگر چیزی برای اینها می ماند، در طول این سالها آزمون شده که یک عده به زباله دان رفته اند، اگر کسی خدای نکرده راه امام، خون شهدا و این نظام را سبک بشمارد همان می شود.
1/ آيت الله جوادي آملي

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله عبدالله جوادی آملی امروز در جمع علما و روحانیان حوزه علمیه در مسجد اعظم قم به تفسیر آیات پایانی سوره مبارکه قصص پرداخت و  با اشاره به عبارت «مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِّنْهَا» گفت: برخی گفته اند که بعضی از حسنات هست که «خَیْرٌ مِّنْهَا» ندارد مثل توحید، پاسخ این است که صحیح است که بالاتر از خدای سبحان چیزی نیست اما داشتن توحید یک عقیده و یک وصف است، هر چه که انسان زحمت بیشتری در راه این عقیده و وصف بکشد پاداشش بیشتر است و خدای سبحان بهتر از این را به او عطا می کند.

 

مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به آیه شریفه «إِنَّ الَّذِی فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لَرَادُّکَ إِلَى مَعَادٍ» ابراز داشت: مبارزات و برنامه های حضرت موسی سلام الله علیه با فرعون، پیروزی آن حضرت، نابودی فرعون و قارون و نجات بنی اسرائیل در سوره مبارکه قصص آمده است و همین امور درباره وجود مبارک پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم هم مطرح است، فرمود الآن در مکه هستید، وجود مبارک موسای کلیم هم در مصر بود اما در اثر فشاری که به آن حضرت آوردند ناچار شد از مصر فاصله بگیرد بعد با اقتدار به مصر برگردد، شما هم چنین روزگاری دارید که از مکه خارج می شوید بعد مقتدرانه به مکه بر می گردید، «إِنَّ الَّذِی فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لَرَادُّکَ إِلَى مَعَادٍ» یک جمله ای است که در وسط ذکر شده و به منزله تعلیل است، یعنی همان خدایی که این قرآن را به شما داد و شما هم فکر نمی کردی که به مقام وحی و نبوت و رسالت و خلافت الهی برسی همان خدا می تواند دوباره شما را با اقتدار به مکه برگرداند.

 

وی افزود: تنوین در «معادٍ» برای تفخیم و تعظیم است یعنی با حالت خاصی که مقتدرانه و فاتحانه است، این سوره در مکه نازل شد و حضرت هنوز در مکه بود، برخی نقل کرده اند که وجود مبارک حضرت صلی‌الله‌علیه‌وآله‌سلم در راه هجرت از مکه به مدینه که از غار بیرون آمدند تا به راه اصلی برسند میل این داشتند که شهرشان را ترک نکنند، وقتی به جُحفه رسیدند این آیه نازل شد که گرچه شما مایلید به مکه برگردید ولی الآن زود است و بعد خدا مقتدرانه شما را وارد مکه می کند، البته ممکن است که معاد بر معاد مصطلح حمل شود و یا طبق بعضی از روایات که از وجود مبارک امام سجاد سلام الله علیه رسیده بر رجعت حمل شود، لکن مصداق روشن و شفاف آن به معنای مکه است و آنها هم ممکن است از مصادیق این مطلق یا عام باشند.

 

اختلافات دین انسان را از بین می برد

این استاد عالی حوزه علمیه قم با اشاره به مشکل اختلاف در کشور گفت: حضرت امیر سلام الله علیه در خطبه قاصعه فرمود اگر اختلاف کردید اکاسره و قیاصره می آیند و شما را چاروادار می کنند و همین کار را هم کردند، بعدها عرب ها همین طور شدند، اصحاب وَبَر و دَبَر یعنی زخمهای شترها را شما باید تیمار کنید، پشمهای شترها را شما باید بچینید این یعنی چاروادار، الآن اگر خدای ناکرده بین مسؤولین، بین ملت، یا بین ملت و مسؤول اختلاف بشود هم غرب و هم شرق می آیند و مسؤولین ما را ماشین شور می کنند، برخی دل خوش کرده اند که با bbc و امثال آن تماس بگیرند.

 

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اضافه کرد: این طور نیست که وقتی دشمنان بیایند به اینها سِمَت و شغل بدهند، اگر بیایند همان کاری که اکاسره و قیاصره با پیغمبرزاده ها کردند با اینها می کنند، حضرت فرمود اختلاف نکنید و مرا تنها نگذارید، بگذارید مسائل حل شود، مشکلات علمی قابل حل است این که مشکل علمی هم نیست، خودخواهی و مقام است.

 

وی افزود: خدا غریق رحمت کند سیدنا الاستاد مرحوم علامه طباطبایی را که نهج البلاغه را مثل قرآن می بوسید، این روایت در نهح البلاغه است که حضرت فرمود مبادا اختلاف کنید، من از پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌سلم) شنیدم که فرمود «إیّاکُم وَالبَغضاء فَإِنَّها الحالِقَةُ لِدینِکُم» این در وصیتنامه رسمی حضرت است، فرمود آنها که خردمند و دانشمندند برای این مقام ها که «عفطه عنز؛ آب بینی بز» است حساب باز نمی کنند دنیا هم برای اینها حساب باز نمی کند و یک چیز زود گذری است، فرمود مبادا با هم اختلاف داشته باشید، این اختلاف تیغ است، کسانی که مکه رفته اند وقتی سرشان را با تیغ حَلق می کنند مدتها باید صبر کنند تا مو روییده شود، حالا اگر کسی با یک تیغ تیزی هر روز سرش را تیغ کند دیگر مویی روییده نمی شود، این اختلاف تیغ تیزی است که شما هر روز دین خود را به تیغ می کشید، مگر چیزی برای اینها می ماند، در طول این سالها آزمون شده که یک عده به زباله دان رفته اند، اگر کسی خدای نکرده راه امام، خون شهدا و این نظام را سبک بشمارد همان می شود، این اختلاف به اموال شما که کار ندارد با دین شما کار دارد و هر روز آن را تیغ می کند.

 

حضرت آیت الله جوادی آملی با اشاره به «کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ» خاطر نشان کرد: هر چیزی هالک است مگر وجه الله، اگر این هالک که مشتق است به معنای متلبس به بالفعل باشد نه آینده یعنی هر چیزی هم اکنون ذاتا هالک است و استثنا پذیر نیست مگر فیض خدا، ‌اگر وجه به معنی ذات باشد ـ که برخی گفته اند ـ ذات خدا منزه از هلاکت است ولی قرآن کریم درباره ذات خدا و الله یک چنین چیزی را استثنا نمی کند، او بالاتر از این است که به این وصف و حکم در بیاید، اسمای حسنای او که اولیا به آن وسیله به او متوجه می شوند از بین رفتنی نیست، ‌مرحوم صدوق در کتاب شریف توحید نقل می کند که از معصوم علیه السلام پرسیدند «قد قامت الصلوة» یعنی چه؟ حضرت فرمود یعنی «حان وقت الزیارة»، زیارت معصوم حساب دیگری دارد که انسان کنار مزارش می رود یا از دور زیارت نامه می خواند اما اگر بخواهد به زیارت الله برود نماز می خواند، ‌نماز زیارت نامه خداست، اسمای حسنای الهی وجه الله است،‌ اگر وجه به معنای اسمای حسنای الهی مثل الله، حی،‌ قیوم،‌ قدیر، علیم و مانند آن بود یعنی (سَیُهلَکُ)، آن گاه باید یک معنای قابل جمع با آیات و روایات پیدا کرد چون بهشت،‌ قیامت و ارواح و ابدان مؤمنان که وارد بهشت شدند از بین رفتنی نیست.

 

وی افزود: یکی از مصادیق وجه خدا که سهمی از بقا دارد و منزه از فنا است دین خدا است که در روایات هم آمده است،‌ ادیان دیگر نسخ شده اند ولی دین وجود مبارک پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نسخ شدنی نیست،‌ هر چیزی ذاتا هالک است جز اسمای حسنای الهی،‌ وقتی هم که می گوییم «الانسانُ فقیرٌ» مثل «الانسانُ موجودٌ» است،‌ فقیر به معنای ندار و گدا نیست،‌ کسی است که ستون فقراتش شکسته است و قدرت قیام ندارد، ‌انسان در برابر ذات اقدس اله این چنین است،‌ وقتی می گوید «بحول الله و قوته أقوم و أقعد» یعنی در تمام موارد قدرت و حول و قوه تو است که دست مرا می گیرد، ‌ایستادن، نشستن، خوابیدن، حرف زدن، راه رفتن، شنیدن، دیدن و مانند آن همه به حول و قوه الهی است./913/پ201/ج

ارسال نظرات