علمداران بصیرت، همواره با ترور شخصیتی دشمن مواجهاند
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، حجتالاسلام مقدمی شهیدانی استاد حوزه و دانشگاه و مولف کتاب روششناسی فهم اندیشه سیاسی امام خمینی، ظهر امروز در مراسم بزرگداشت نهم دی ماه که به همت بسیج مدرسه علمیه معصومیه برگزار شد، با تبیین الگوی اجتماعی نهضت امام خمینی تأکید کرد: یکی از ویژگیهای امام این بود که بیانی که در منزل خود داشتند در سراسر کشور شنیده میشد و به اقدام و عمل تبدیل میگردید و همین شبکه تبلیغی تمامی دستگاههای امنیتی رژیم شاه را به اعجاب واداشته بود.
وی افزود: این شبکه دارای علمدارانی بود که علمای بلاد و بزرگان بهعنوان حلقههای واسط در آن ایفای نقش میکردند و نهضت امام برخاسته از مبانی اصیل بود و حرکتهای بیمبنا و صرفاً عملگرایانه نهتنها سودی ندارند بلکه ضرر آنها بیش از نفعشان است.
حجتالاسلام مقدمی شهیدانی با تبیین مختصات این شبکه اظهار داشت: ویژگی مهم این شبکه آن بود که بدون ارتباطات گسترده و ابزارهای ارتباطی امروزی فرامین و اوامر حضرت امام خمینی، دریافت و اجرا میشد و افراد با وجود محدودیتها دقیقاً نسبت خود را با رهبری میدانستند و در دوران ما بهترین مثال در این زمینه شهید سید حسن نصرالله است که علیرغم محدودیتها نگاه ویژه و شیوه عمل خود را بهروشنی تبیین کرد و نسبت خود را با رهبری مشخص ساخت.
این پژوهشگر تاریخ انقلاب اسلامی گفت: ما شاگردان و شخصیتهایی از شاگردان امام را داریم که همزمان از شاگردان علامه طباطبایی نیز بودهاند و بار اصلی کار فکری و بصیرتی نهضت بر دوش آنان قرار داشته و هر یک متناسب با توانمندیهای خود در یک سنگر مشغول فعالیت بودند و شهید مطهری کانون فعالیت خود را در دانشگاه و در تهران قرار داده بود و حضور ایشان در آن نقطه بسیار حائز اهمیت بود.
وی تصریح کرد: آیتالله شهید بهشتی مدتی در آلمان و در سنگر اقدام بین المللی انقلاب حضور داشتند و پس از بازگشت در تهران بر آموزشوپرورش متمرکز شدند و بخش عمده فعالیت ایشان تحول در محتوای دروس بود. در دورهای که وزیر فرهنگ وقت زنی مکشوفه و مشهور به بهاییزادگی بود، ایشان با وجود همه محدودیتها وارد این سنگر شدند و به شبکهسازی پرداختند.
حجت الاسلام مقدمی شهیدانی بیان کرد: اگر امروز میبینیم که در سنگر دانشگاه ـ که در قبضه جریان ملیگرا قرار داشت ـ و همچنین در بدنه آموزشوپرورش، این همه شهید و مجاهد تربیت شدهاند، حاصل مجاهدتهای شهید بهشتی و شهید مطهری است. این دو شخصیت، آنچنان با امام مماس فکری داشتند،که نیازی به ارتباط مستمر ظاهری نداشتند و گویی حضرت امام خود در آن سنگر حضور داشتند.
وی درباره نقش رهبر معظم انقلاب در مشهد گفت: در مشهد نیز رهبر معظم انقلاب چنین نقشی را ایفا میکردند با این تفاوت که به دلیل گستره وسیع ارتباطات ایشان، شبکهسازی همهجانبهتری صورت گرفت و مصائب فراوانی را نیز تحمل کردند. چراکه مشهد یکی از کانونهای درگیریهای فکری، چه از نوع روشنفکری و چه از نوع تحجر، بود و بسیاری از این جریانها یا در بدو تأسیس و یا در میانه فعالیت خود، حضور و اثرگذاری ویژهای در مشهد داشتند.
استاد حوزه و دانشگاه اظهار داشت: مشابه نقش رهبر معظم انقلاب در مشهد، شهید سید مصطفی خمینی حضور داشتند. از حیث گستره ارتباطات، نزدیکترین شخصیت به این الگو، حاجآقا مصطفی بودند که ارتباطاتشان محدود به یک قشر خاص نبود. هم حاجآقا مصطفی و هم رهبر معظم انقلاب، سبک و سلوکشان چنین بود.
وی تأکید کرد: برخی ارتباطات یا آثار علمی نباید بهعنوان انتساب فکری تلقی شود و به تصریح رهبر معظم انقلاب این ارتباطات ناشی از ضرورت تاریخی و انجام وظیفه برای کاهش انحرافات بهویژه در قشر جوان بود البته در جای خود نیز برخوردهای قاطع و ویژهای صورت گرفته است که باید بهدرستی تبیین شود تا دستمایهای برای شبههافکنان باقی نماند.
حجت الاسلام مقدمی شهیدانی به تبیین نقش علامه مصباح یزدی پرداخت و گفت: در قم این مأموریت بیش از همه بر عهده علامه مصباح یزدی بود و ایشان در کادرسازی، تولید محتوا و برگزاری جلسات تبیینی و تبلیغی این وظیفه را به بهترین نحو انجام دادند و همه این پنج شخصیت بزرگ همواره در معرض ترور شخصیتی قرار داشتهاند.
وی افزود: چهرههایی که علمدار بصیرتاند، همواره با ترور شخصیتی دشمن مواجه میشوند چرا که بالاترین سرمایه یک مجاهد در عرصه بصیرت، اعتبار و آبروی اوست و دشمن دقیقاً همین سرمایه را هدف قرار میدهد.
تاریخ نگار انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: باید گوهر این اقدامات را بهصورت یکپارچه دید و دانست دشمن از همان زمان تاکنون مشغول تخریب و ترور شخصیت این بزرگان بوده و وظیفه ما تبیین اندیشه سلوک و روش آنان و غبارزدایی از حقیقت است.
وی با شاره به برخی اظهارات شبهه افکنان تصریح کرد: این شخصیتهای بزرگوار، دارای محکمات و اشتراکات فراوانی هستند و اختلافات آنان در برخی فروعات، در حد بسیار اندک و یک درصدی است. در مسئله مشهور دکتر شریعتی نیز، با وجود برخی کارشکنی هایی که از سوی برخی از نزدیکان امام در نجف در در وفای به امانت و اخذ تبیین امام در نوع مواجهه صورت گرفت، امام این اختلاف نظر در روش نقد و زمان نقد، هرگز موجب قطع ارتباط این شخصیتها با یکدیگر نشد و در اصل معنا، اختلافی وجود نداشت.
حجت الاسلام مقدمی شهیدانی ادامه داد: کاری که مخالفان انجام میدهند، این است که این اختلافات جزئی و سلیقهای را در برابر محکمات و اشتراکات نود و نهدرصدی برجسته میکنند تا این مجموعه یکپارچه را متشتت جلوه دهند و آن را از قابلیت الگوگیری بیندازند؛ تا در نتیجه، امر علمداری و مرزبانی فکری و بصیرتی با فقدان الگو مواجه شود.
وی در پایان تأکید کرد: امروز اگر کسی بخواهد به تکلیف خود در برابر ولیّ الهی حضرت آیتالله العظمی خامنهای عمل کند، باید خود را در تراز این شخصیتها تعریف نماید و این کار مستلزم توانمندیهای مختلف است و مقدمه آن، تولید محتوایی است که برخاسته از اجتهاد باشد. محتواهای رقیق و سطحی که مشخص نیست از چه مبنایی برخاستهاند، راهگشا نخواهند بود.