مقابله با تشکیلات «خط تحریف امام» نیازمند کار مداوم و تشکیلاتی است
به گزارش گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، حجتالاسلام سهراب مقدمی شهیدانی،استاد حوزه و دانشگاه و عضو شورای عالی دانشنامه انقلاب اسلامی، با اشاره به این نکته که نباید نسبت به مسأله «مقابله با خط تحریف امام» نگاهی تشریفاتی و کلیشهای داشت، گفت: در وهله اول باید برنامهریزی دشمن برای «تحریف امام» بهصورت فنّی، دقیق و بهروز شناسایی شود.
وی ابراز داشت: باید روشهای دشمن در تحریف و همچنین میزان پیشروی جبهه تحریف در میدان مبارزه نرم علیه امام و انقلاب اسلامی شناخته شود، سپس پدافند نرم جبهه انقلاب اسلامی با انسجام، درایت و هوشیاری کامل علیه این جبهه فعال شود.
نوشتار زیر حاصل گفتوگو با این پژوهشگر عرصه انقلاب اسلامی است که تقدیم مخاطبان فرهیخته میشود.
س-نظر به اهمیت مقابله با خط تحریف امام(ره)، چگونه میتوان به مقابله با این جریان خطرناک برخاست و اساتید حوزه و دانشگاه و نخبگان علوم انسانی و اسلامی در حوزه دفاع از اصول و سلوک امام چه رسالتی دارند؟
در پاسخ به این سؤال باید ابتدا دانست که «تحریف امام خمینی» یک پروژه هوشمندانه، حسابشده و برنامهریزی شده از سوی دشمنان ملت ایران است. این پروژه در زمان حیات امام با جدیت آغاز شده بود چنانچه مقام معظم رهبری میفرمایند:«در زمان حیات امام هم برای تحریف شخصیت امام کار میشد؛ از یک طرف دشمن بود که از اول انقلاب سعی کرد در تبلیغات جهانی خود امام را به صورت یک انقلابی خشک و خشن…معرفی کند در داخل هم بعضی ندانسته، بعضی هم دانسته [شخصیت امام را] تحریف میکردند»(۱۳۹۴.۳.۱۴)
بنابراین نباید نسبت به مسئله «مقابله با خط تحریف امام» نگاهی تشریفاتی و کلیشهای داشت و در وهله اول باید برنامهریزی دشمن برای «تحریف امام» بهصورت فنّی، دقیق و بهروز شناسایی شود و ابعاد این مقوله، روشهای دشمن در تحریف و همچنین میزان پیشروی جبهه تحریف در میدان مبارزه نرم علیه امام و انقلاب اسلامی شناخته شود و سپس پدافند نرم جبهه انقلاب اسلامی با انسجام، درایت و هوشیاری کامل علیه این جبهه فعال شود.
در کنار این اقدام و مهمتر از آن، شناخت دقیق اصول و شاخصههای «عینی» و «جزئیِ» خط امام ضروری است. تأکید بر «عینی» و «جزئی» بودن شناخت امام از اینروست که تاکنون آثار مختلفی با ادبیات فلسفی یا شبهفلسفی در آشنایی با مبانی کلی خط امام تولید شده است که در جای خود ارزشمند و ضروری است اما قطعاً نیاز ذهنی جامعه امروز ما را، که تشنه شناخت تجربه سیاسی امام عزیز است، برطرف نمیسازد و متکفل شناساندن این حیطه از حیات مبارک امام، «دانش تاریخ» است.
بنابراین یکی از کارویژههای استادان حوزه و دانشگاه و نخبگان علوم انسانی و اسلامی، رویآوری به مطالعه منسجم و دقیق تاریخ انقلاب اسلامی به ویژه حیات سیاسی امام خمینی(ره) است؛ هرچند با توجه به بازار پررونق تحریف و تحریفگری بایستی این مطالعه با نگاهی انتقادی و البته با مشورت با اساتید خبره و متعهد صورت گیرد تا ارزش این مطالعه به ضدارزش بدل نگردد.
دو اقدامِ فوق، یعنی شناسایی عملیاتِ آفندی دشمن در تحریف خط امام و همچنین شناخت شاخصههای خط امام، هر دو «فعالیت شناختی» محسوب میشد؛ اما مواجهه با خط پیچیده تحریف علاوه بر شرایط شناختی، شرایط معنوی نیز دارد و «حساسیت و غیرتمندی نسبت به دفاع از حقیقت» یکی از این شرایط معنوی است.
توضیح آنکه با مشاهده میدان مبارزه با تحریف ملاحظه میشود که برخی اساتید که از حیث آشنایی با مبانی امام خمینی در رتبه بالایی قرار دارند و فعالیتهای دشمن در حوزه تحریف و تحریفگری را رصد میکنند اما در نهایت اقدام قابل ذکر و قابل دفاعی در زمینه مواجهه با این جبهه ندارند. در آسیبشناسی میدانی این معضل مشاهده میشود که این طیف حساسیت لازم را برای دفاع از مکتب امام خمینی، که نمود عینی مکتب حق در ساحت سیاست است، ندارند و این مسأله ارتباطی با نواحی شناختی ندارد و چهبسا معادلات شخصی و هزینهفایدهکردنهای روزمره مانع اقدام عملی این طیف در دفاع از خط مقدس امام خمینی و جبهه منور ملت ایران شده باشد.
شاخصههای ذکر شده همگی در حیطه فردی تعریف میشد؛ اما باید گفت همانطور که تحریفگران برای رسیدن به مقاصد خود به صورت «جبههای» عمل میکنند، مقابله با تحریف نیز باید با تشکیل جبههای هوشمند، منسجم، فعال و کارآمد تعریف شود. البته ذکر این نکته ضروری است که در صورت اختلال مراکز فرهنگی و پژوهشی و عدم تشکیل جبههای مترقی و پویا، به مفاد آیه شریفه « قوموا لله مثنی و فرادی » (سوره مباره سبأ/آیه شریفه۴۶) تکلیف از گردن آحاد اساتید و پژوهشگران و دغدغهمندان انقلاب اسلامی ساقط نمیشود.
در کنار شاخصهها و وظایف فردی و جبههای ذکر شده، دولت و نهادهای رسمی نیز وظایف خاص خود را دارند که بنا به موقعیت حقوقی و همچنین امکانات و تجهیزاتی که در دسترس دارند میتوان گفت که این وظایف بیش از تکالیف اساتید و پژوهشگران است.
نهادهای فرهنگی رسمی و دولتی را میبایست بهعنوان یکی از مراکز «مرجعساز در حوزه فرهنگ» شناخت از اینرو حساسیت نسبت به تولیدات دولتی یا تولیدات ترویجشده از سوی دولت ضرورت دارد و اگر اثری تحریفآمیز از اعتبارات دولتی، نظیر جایزه کتاب سال یا سایر جوایز و اعتبارات رسمی، برخوردار شد تبعات مخرب بسیار بیشتری نسبت به آثار مشابه، که از این اعتبارات برخوردار نشدهاند، خواهد داشت و اینجاست که نقش «نظام ممیزی»(اعم از ممیزی نشر یا ممیزی برگزیدن آثار در جشنوارههای ملی) بهعنوان خط مقدم پاسداری از ارزشهای دینی و ملّی تعریف میشود. نقشی که در سایه هوچیگریها و البته انفعال برخی مسئولین بهعنوان یک نقش غیرارزشی یا حتی ضدارزشی محسوب شده است و بازتعریف و در مواردی بازسازی این گلوگاه فرهنگی و استقامت مسئولین فرهنگی در حفاظت از این جایگاه در تعیین سرنوشت مبارزات فرهنگی علیه جبهه تحریف بسیاری ضروری است.
س-نگاه و رویکرد امام خمینی(ره) در مقوله حجاب و عفاف چگونه بوده است و ایشان در باب حکمرانی چگونه به این قضیه از حیث برخورد با مظاهر بی حجابی و بی عفتی ورود پیدا کردهاند؟
نگاه امام خمینی قدس سره الشریف در مقوله حجاب و عفاف واضح و روشن است. ایشان بهعنوان مرجع تقلید و مجتهدی که در فعالیت سیاسی خود به فقه جواهری التزام تامّ داشت حفظ حجاب را بهعنوان یک واجب شرعی و سیاسی میدانست. جایگاه «حجاب» در نگاه امام خمینی با مطالعه مصاحبهای از ایشان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بیش از پیش روشن میگردد.
در تاریخ ۷دی۱۳۵۷ آقای کرککروفت استاد دانشگاه روتکرز آمریکا به مصاحبه با امام قدس سره الشریف نشست. او یکی از سؤالات خود را به گونهای مطرح کرد که گویی حجاب اسلامی محدود به چادر است و دولت اسلامی نیز زنان را به پوشیدن چادر مجبور خواهد کرد. امام خمینی در پاسخی هوشمندانه ضمن آنکه چادر را تنها مصداق حجاب اسلامی ندانستند، بر لزوم رعایت حجاب تأکید کردند:
س-در جامعه ایران چه تغییراتی را شما در موقعیت زن، مورد نیاز حس میکنید؟ و به نظر شما دولت اسلامی چگونه شرایط زنان را تغییر خواهد داد؟ مثل اشتغال به کارهای دولتی و کار کردن در حرفههای مختلف مانند پزشکی، مهندسی و غیره و نیز شرایطی چون طلاق، سقط جنین، حق مسافرت و پوشیدن اجباری چادر.
تبلیغات سوء شاه و کسانی که با پول شاه خریده شدهاند، چنان موضوع آزادی زن را برای مردم مشتبه کردهاند که خیال میکنند فقط اسلام آمده است که زن را خانهنشین کند. چرا با درس خواندن زن مخالف باشیم؟ چرا با کار کردن زن مخالف باشیم؟ چرا زن نتواند کارهای دولتی انجام دهد؟ چرا با مسافرت کردن زن مخالفت کنیم؟ زن، چون مرد در تمام اینها آزاد است. زن هرگز با مرد فرقی ندارد. آری در اسلام زن باید حجاب داشته باشد، ولی لازم نیست که چادر باشد. بلکه زن میتواند هر لباسی را که حجابش را به وجود آورد اختیار کند.
ما نمیتوانیم و اسلام نمیخواهد که زن به عنوان یک شیء و یک عروسک در دست ما باشد. اسلام می خواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انسانی جدی و کارآمد بسازد. ما هرگز اجازه نمی دهیم تا زنان فقط شیئی برای مردان و آلت هوسرانی باشند.»(صحیفه امام، ج۵، ص۲۹۴)
نکته اساسی اینجاست که در هنگام این مصاحبه شاه همچنان در کشور مستقر بوده و اولویت اول مبارزه اسقاط و اخراج محمدرضا پهلوی بود؛ اما امام خمینی(ره) بنا به تعهد و دلبستگی عمیق به احکام اسلامی، بهبهانه رویگردانی برخی اقشار از اصل انقلاب اسلامی یا اولویت نداشتن صیانت از حجاب، دفاع از این حکم شرعی را کنار نگذاشتند.
برای تبیین هرچه بیشتر اقدام سیاسی-الهی امام میتوان این رویکرد را با روش برخی نامزدهای انتخاباتی مقایسه کرد و متأسفانه مشاهده میشود که حتی برخی از نامزدهای منسوب به جبهه انقلاب اسلامی به بهانه ریزش رأی یا عدم اولویت، در مناظرات انتخاباتی یا تبلیغات انتخاباتی حاضر به دفاع از این فریضه دینی و سیاسی نیستند و پس از پیروزی احتمالی نیز کارنامه روشنی در ترویج این امر ندارند. مسلم است که این رویه هیچگاه مورد تأیید امام و رهبر انقلاب نبوده و نیست و نادیده گرفتن این قبیل رفتارهای روشن و مسلم از سیره امام خمینی خود مصداق بارز تحریف است.