برجام طراحی شد تا قدرت ایران بدون جنگ کاهش یابد
کارشناس روابط بینالملل در گفتوگو با خبرنگار گروه اقتصاد خبرگزاری رسا، در میزگرد تخصصی «از برجام تا مکانیزم ماشه؛ درس ها و عبرت ها» درباره تحولات بینالمللی و تأثیر آنها بر ایران اظهار داشت: امروزه مخالفت روسیه و چین با نظم جهانی موجود که پیشتر تحت سلطه آمریکا و اروپا بود به وضوح نمایان شده است. روابط مالی جدیدی که چین ایجاد کرده و تجربیات کسب شده توسط ایران طی سالهای اخیر کمک خواهد کرد تا انشاءالله از بحرانهای کنونی عبور کنیم. به یقین این تهدیدها برای ایران به فرصتی تاریخی و طلایی تبدیل خواهد شد.
وی با اشاره به سابقه اعتماد به تعهدات غربیها در قالب برجام گفت: دلیل این اعتماد بر پایه همان جمله معروف «امضای کری تضمین است» شکل گرفت. نظم جهانی یک چارچوب مشخص داشت که تحت سلطه اروپا و نگرش تمدنی غرب یعنی آمریکا و اروپا بود. اگر بخواهیم ریشه این اعتماد را بررسی کنیم بسیاری از مسائل اساسی کشور برایمان روشن خواهد شد.
برجام اساساً طراحی شده بود تا مولفههای قدرت ایران را بدون جنگ از بین ببرد
وی درباره مکانیسم ماشه گفت: مکانیسم ماشه طبق بندهای ۳۷ و ۳۸ برجام بهمنظور نظارت و اطمینان از حسن انجام تعهدات طراحی شده بود اما بهطرزی هوشمندانه و استادانه در توافق گنجانده شده بود، به گونهای که حتی اگر ایران به آن معترض میشد، تحریمها بهصورت خودکار باز میگشتند. اساتید روابط بینالملل معتقدند چنین بندی در هیچ قرارداد بینالمللی پیش از این دیده نشده است.
این کارشناس روابط بینالملل در پایان خاطرنشان کرد: غرب پیش از سال ۲۰۰۲ قبل از هر اقدام نظامی علیه ایران محاسبه کرده بود که هزینه جنگ چقدر است و به این نتیجه رسید که حفظ مولفههای قدرت ایران در سال ۲۰۰۲ باعث شد به سراغ برجام بروند، چرا که مذاکره هزینه بسیار کمتری نسبت به جنگ دارد.
حسین چهرهآزاد همچنین آینده ایران را روشن ارزیابی کرد و گفت: درک خوبی از این تحولات در داخل کشور وجود دارد و به لطف تجربیات و روابط مالی نوین امیدواریم بهزودی از بحران عبور کنیم و این تهدید به فرصتی طلایی در تاریخ ایران تبدیل شود.
اروپا بدون آمریکا دیگر استقلال عملی ندارد
کارشناس روابط بینالملل، در تحلیل علت خروج آمریکا از برجام و وضعیت کنونی توافق هستهای تاکید کرد که اروپا عملاً استقلال عمل ندارد و بدون اجازه واشنگتن نمیتواند تصمیمگیری کند.
حسین چهرهآزاد، کارشناس روابط بینالملل درباره چرایی خروج دونالد ترامپ از برجام گفت: وقتی در یک توافق دوجانبه یک طرف تمام تعهداتش را انجام میدهد اما طرف مقابل هیچ اقدام عملی نکرده و هزینهای متحمل نشده،ادامه حضور در توافق برای طرفی که همه هزینهها را داده بیمعنی میشود. ایران تمام تعهداتش را بهدرستی انجام داده بود اما طرف مقابل این تعهدات را اجرایی نکرد.

وی ادامه داد: زمانی که آمریکا مطمئن شد ایران به تعهدات خود عمل کرده ماندن در برجام برای واشنگتن دیگر سودی نداشت. از اینجا تقسیم کار بین آمریکا و غرب شروع شد؛ آمریکا از توافق خارج شد و نقش «پلیس بد» را بازی کرد تا اروپاییها که نقش «پلیس خوب» را داشتند، وقت بخرند و بازی کش پیدا کند.
چهرهآزاد درباره عملکرد اروپا گفت: اروپا در این سالها نشان داده که استقلال عملی ندارد و حتی نمیتواند بدون اجازه آمریکا کوچکترین اقدام مؤثری انجام دهد. نمونههای آن فراوان است.
وی با اشاره به پیشبینیهای رهبر معظم انقلاب افزود: رهبر معظم انقلاب به درستی پیشبینی کرده بودند که بدون حضور آمریکا برجام معنایی ندارد و خروج واشنگتن به نمایش قدرت و اقتدار ایران منجر شد. ایشان با اقتدار این موضوع را بیان کردند و اگر مسیر برجام با قدرت و جدیت دنبال میشد، بسیاری از مسائل سیاسی و ایدئولوژیکی قابل حل بود.
این کارشناس روابط بینالملل همچنین گفت: شاید برخی در آن زمان امیدوار بودند اروپا به تنهایی بتواند توافق را حفظ کند و از اختلاف آمریکا و اروپا بهرهبرداری کند، اما لجاجتها و بیتوجهیها منافع ایران را به خطر انداخت.
چهرهآزاد در پایان با انتقاد از کسانی که در آن زمان مواضع مشخصی داشتند و امروز نیز بدون تغییر به همان مسیر ادامه میدهند، گفت: رفتار لجوجانه و بیشرمانه این افراد که قانونگذاریها و اقدامات مجلس نیز آن را تایید میکند حداقل خیانت به منافع کشور است.
برجام فرصتی برای تیز کردن تبر علیه ایران بود
کارشناس روابط بینالملل درباره سند موسسه بروکینگز به نام «کدام راه به ایران؟» که در دوران احمدینژاد منتشر شده، گفت: این سند که توسط خانم سوزان مالونی از کارشناسان برجسته مسائل استراتژیک تهیه شده، هشت راهکار مختلف برای مقابله با ایران را از نظر هزینه و فایده بررسی کرده است. یکی از این راهها دخالت نظامی بود که در مقایسه با جنگ عراق برای اشغال ایران به دو میلیون سرباز نیاز داشت، در حالی که در عراق حدود ۱۰۰ هزار نیرو کفایت کرد.
وی افزود: در نهایت این سند نتیجهگیری میکند که هیچکدام از این هشت راهکار راه مناسبی نیست حتی روشهای دیپلماتیک، اقتصادی یا کودتا. دلیل این موضوع قدرت و مولفههای قوی ایران است که شکست دادن آن به آسانی ممکن نیست.
چهرهآزاد ادامه داد: اولین گام غرب برای تضعیف مولفههای قدرت ایران در سال ۸۸ از طریق اغتشاشات داخلی برداشته شد،همانطور که در سند نیز پیشبینی شده بود. غرب قبل از ورود به برجام به خوبی وزن و قدرت ایران را میدانست. سند دیگری نشان میدهد که آمریکاییها در مانوری محاسبه کردهاند که در روز اول جنگ ۲۰ هزار سربازشان کشته میشوند و پس از یک ماه مجبور به آتشبس خواهند شد.
این کارشناس تصریح کرد: من با دیدگاهی که میگوید برجام فرصتی برای تیز کردن تبر علیه ایران بود، موافقم. برجام و مکانیسم ماشه به گونهای طراحی شده بود که تبر اروپا تیزتر و تبر ایران کندتر شود. ما هر کاری لازم بود انجام دادیم اما ادامه دادن مسیر برجام به نظرم درست نبود.
وی افزود: بعد از خروج آمریکا از برجام باید واکنش قاطعانه نشان میدادیم و حتی کارهای خارج از چارچوب هم انجام میشد.
چهرهآزاد درباره فعال شدن مکانیسم ماشه گفت: هر کاری ما انجام میدادیم مکانیسم ماشه فعال میشد چون اگر فعال نمیشد قطعنامههای شورای امنیت لغو و اعتبارشان از بین میرفت. حتی اگر بحث موشکی ایران هم مطرح میشد و مکانیسم ماشه فعال میشد، به نفع ما بود چون زمان بیشتری برای مذاکره فراهم میکرد.
وی درباره مبنای حقوقی فعال شدن مکانیسم ماشه تصریح کرد: از نظر قانونی فعال کردن مکانیسم ماشه هیچ مبنای حقوقی ندارد. روسیه، چین و ایران مستندات مشترکی به سازمان ملل ارائه دادهاند که این کار غیرقانونی است چون طبق قانون معاهدات کسی که خود نقض عهد کرده نمیتواند طرف مقابل را به نقض عهد متهم کند. اروپاییها ناقض توافق بودند و باید اول حسن نیت و راههای دیپلماتیک را طی میکردند اما این مراحل رعایت نشد.

چهرهآزاد در پایان تاکید کرد: مکانیسم ماشه به گونهای طراحی شده که طرف مقابل بتواند حتی بدون دلیل، تحریمها را دوباره اعمال کند و این دلیل اصلی عدم توجیه اقدامات اروپا و آمریکا است
برای فهم فعال شدن مکانیسم ماشه باید جابجایی قدرت جهانی را در نظر گرفت
کارشناس روابط بینالملل، اظهار داشت: فعال شدن مکانیسم ماشه در چارچوب جابجایی قدرت در جهان قابل درک است و تحریمهای شورای امنیت تأثیر قابل توجهی بر اقتصاد ایران نداشتهاند.
کارشناس روابط بینالملل درباره ضرورت تحلیل جامع رویدادهای بینالمللی گفت: هیچ اتفاقی در عرصه روابط بینالملل را نمیتوان بهصورت مستقل و جدا از مسائل جانبی تحلیل کرد. هر رویدادی پیوستهایی دارد که اگر آنها را در نظر نگیریم، تحلیل درست و کامل ممکن نیست.
وی افزود: مثلاً درباره جنگ افغانستان و پاکستان نمیتوان صرفاً به پاسخ نظامی پرداخت و باید مسائل گستردهتری مثل پایگاههای نظامی آمریکا در بگرام و شرایط منطقهای را مدنظر داشت.
چهرهآزاد با اشاره به فعال شدن مکانیسم ماشه در برجام گفت: برای فهم چرایی این اتفاق باید پیوستهای گستردهتر را بررسی کرد یعنی جابجایی و انتقال قدرت در سطح جهان. رهبر معظم انقلاب فرمودهاند که جهان در آستانه یک پیچ تاریخی مهم است و اگر نسبت به آن غفلت کنیم، زیان خواهیم دید.
وی به سخنان جو بایدن رئیسجمهور آمریکا اشاره کرد و گفت: بایدن اعلام کرده در چهار تا پنج سال آینده اتفاقاتی رخ خواهد داد که سرنوشت صد سال آینده جهان را رقم میزند.
این کارشناس همچنین درباره تحریمها توضیح داد: از پیروزی انقلاب تاکنون ایران با دو نوع تحریم مواجه بوده است؛ تحریمهای اولیه و ثانویه آمریکا و تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل. اما اگر به تحریمهای شورای امنیت نگاه کنیم تقریباً تنها یک قطعنامه اصلی یعنی قطعنامه ۱۹۲۹ وجود دارد و بقیه تحریمها عمدتاً از سوی آمریکا اعمال شدهاند.
چهرهآزاد در ادامه گفت: بیشتر تکانههای اقتصادی ایران ناشی از تحریمهای شورای امنیت نبوده است. اوج فشارها در سال ۲۰۱۰ با قطعنامه ۱۹۲۹ بود اما وضعیت تجارت و سرمایهگذاری ایران با اروپا و دیگر کشورها یا ثابت بوده یا روند افزایشی داشته است و فروش نفت هم حدود دو میلیون بشکه در روز باقی ماند.
وی تأکید کرد: بنابراین تحریمهای شورای امنیت و مکانیسم ماشه تأثیر قابل توجهی بر اقتصاد ایران نداشتهاند و اثرات اصلی فشارها به تحریمهای آمریکا مربوط میشود.
نظم بینالمللی قدیمی فروپاشیده
کارشناس روابط بینالملل با اشاره به تغییرات بنیادین نظم جهانی از سال ۲۰۱۰ تاکنون، تأکید کرد که امنیت بینالمللی، تجارت آزاد و اعتبار نهادهای بینالمللی امروز به شدت آسیب دیده و شرایط ایران نیز با گذشته تفاوتهای چشمگیری دارد.
کارشناس روابط بینالملل درباره تفاوتهای شرایط بینالمللی سال ۲۰۱۰ و امروز گفت: تأثیر تحریمها را نباید به سادگی رد کرد بلکه باید پیوستها و زمینههای هر دوره را دقیق بررسی کنیم. وضعیت سال ۲۰۱۰ با امروز کاملاً متفاوت است و برای درک درست، باید شرایط هر دو دوره را مقایسه کنیم.
وی افزود: در سال ۲۰۱۰ نظم خاصی بر جهان حاکم بود؛ نظمی مبتنی بر نظام لیبرال که امنیت بینالمللی، تجارت آزاد، حقوق بشر و ثبات هژمونیک زیر سایه آن برقرار بود و حتی چین و روسیه نیز همراه این نظم بودند. اما امروز با جنگ اوکراین امنیت بینالمللی تقریباً از بین رفته چرا که قدرتهای هژمون امنیت ملی خود را بر امنیت جهانی ترجیح دادهاند.
چهرهآزاد با اشاره به تحولات اخیر گفت:«بعد از جنگ غزه اعتبار موضوع حقوق بشر و نهادهای بینالمللی نیز به شدت زیر سؤال رفته است. وضعیت امروز جهان با سال ۲۰۱۰ مثل زمین تا آسمان متفاوت است.
این کارشناس همچنین به تغییرات در داخل کشور اشاره کرد و گفت: در آن زمان تصور میکردیم اگر تحریمهای شورای امنیت برداشته شود، بقیه تحریمها چندان جدی نیستند و این استدلال حتی موجب همراهی برخی مسئولان از جمله آقای ظریف شد. اما امروز تجربه ایران کاملاً متفاوت است و هر کشوری که تحریم شود، به سرعت به دنبال همکاری با ما میآید.
وی ادامه داد: ناوگان نفتکش ایران نیز از حدود ۵۰ فروند در گذشته به ۴۵۰ فروند رسیده که تحریم نفتی را بسیار دشوار کرده است. در گذشته اجماع بینالمللی علیه ایران وجود داشت چون آن نظم جهانی حاکم بود، اما امروز همان کشورهایی که آن زمان اجماعکننده بودند، خودشان تحت تحریم قرار دارند؛ مانند چین و روسیه که اکنون عضو شورای امنیت هستند.
چهرهآزاد در ادامه به یک خبر تازه اشاره کرد و گفت: برای مثال، امروز صبح در مجله نیوزویک خواندم که برای اولین بار دو عضو دائم شورای امنیت علناً اعلام کردهاند که یک قطعنامه را اجرا نخواهند کرد، امری که تا پیش از این سابقه نداشته است.
چین با سیستم مالی جدید، سلطه دلار و قدرت آمریکا را به چالش کشیده است
کارشناس روابط بینالملل با اشاره به راهاندازی سیستم مالی جدید چین که سرعت و هزینه تراکنشها را به شکل چشمگیری کاهش داده، تأکید کرد: نظام مالی جهانی و سلطه دلار آمریکا دچار تغییرات اساسی شده است و موفقیت ایران در مقابله با بازگشت تحریمها به عملکرد داخلی و بینالمللی بستگی دارد.

چهرهآزاد، درباره تغییرات نظام مالی جهانی گفت: یکی از ابزارهای قدرت آمریکا در نظام مالی جهانی سیستم سوئیفت بود، اما اکنون چین یک سیستم سوئیفت جدید برای خود راهاندازی کرده که تراکنشهای بینالمللی از طریق آن انجام میشود.
وی افزود: تفاوت عمده این سیستم با سوئیفت آمریکایی در سرعت و هزینه تراکنشهاست؛ در سوئیفت آمریکا ممکن است انتقال پول تا پنج روز طول بکشد، در حالی که در سیستم چینی این فرایند کمتر از هفت ثانیه طول میکشد.
چهرهآزاد این موضوع را نشانهای از کاهش جایگاه سابق قدرت آمریکا و نظام بینالملل قدیم دانست و گفت: سلطه دلار نیز به شدت کاهش یافته است.
وی درباره موضوع بازگشت تحریمها (اسنپبک) توضیح داد: برای ارزیابی اثرگذاری اسنپبک باید ببینیم آیا میتوانیم از نظام بینالمللی جدید و شرایط کنونی بهره ببریم یا خیر. موفقیت ما در این زمینه بستگی به عملکردمان در عرصه داخلی و بینالمللی دارد.
این کارشناس ادامه داد: اسنپبک تنها بخشی از یک بسته کامل است و باید در دو سطح داخلی و بینالمللی برنامهریزی و عمل کنیم مانند کره شمالی که با وجود قطعنامههای شدید شورای امنیت تأثیر زیادی از آنها نگرفته است.
چهرهآزاد در ادامه تأکید کرد: اگر بتوانیم از شرایط بینالمللی بهره ببریم، تأثیر قطعنامههای شورای امنیت روی اقتصاد ایران کاهش خواهد یافت اما اگر نتوانیم این قطعنامهها و بهانههایی مثل بازگشت اسنپبک دوباره گسترده خواهند شد.
وی با اشاره به شرایط ویژه جهان گفت: با توجه به جنگ اوکراین، جنگ تجاری، قدرت روزافزون ایران و تحولات منطقهای مانند جنگ ۱۲ روزه غزه، ایران با تنها نیمی از بودجه نظامی کل دنیا وارد صحنه شده است و اگر از این فرصتها به خوبی استفاده کنیم تأثیر تحریمهای آمریکا نیز تا حد زیادی کاهش خواهد یافت.