۲۵ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۴:۱۷
کد خبر: ۷۸۰۷۶
مسؤول موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلامی:

حوزه علمیه ستاد مدیریت دفاع در جنگ نرم است

خبرگزاری رسا ـ مسؤول موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلامی، طراحی سیستم های مدیریتی بر اساس آموزه های دینی و تلاش برای به باور رساندن نخبگان نسبت به صحیح بودن این سیستم های بومی را از راهکارهای اصلی مقابله با جنگ نرم دانست.
حجت الاسلام سيدمحسن دعايي، مسؤول موسسه مطالعات راهبردي علوم و معارف اسلامي
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، با توجه به دغدغه رهبر معظم انقلاب نسبت به نفوذ فرهنگ بیگانه در جامعه و توصیه ها و هشدارهای ایشان در این زمینه که با تعابیری چون تهاجم، ناتو و شبیخون فرهنگی و اخیرا وقوع جنگ نرم همراه بوده است، ضرورت تبیین ابعاد مختلف جنگ نرم ضروری به نظر می رسد. از این رو در گفت و گو با حجت الاسلام سیدمحسن دعایی، مسؤول موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلامی که از نهادهای فعال در زمینه جنبش نرم افزاری و تولید علم به شمار می رود، به بررسی سطوح مختلف جنگ نرم و راهکارهای ریشه ای مقابله با آن می پردازیم؛

رسا ـ از دیدگاه شما تعریف صحیح جنگ نرم چیست و چگونه می توان به تعریف واحدی در این زمینه رسید تا نیروی انسانی و مالی نهادها وقاعا در این مسیر هزینه شود؟

این اصطلاح برگرفته از کتاب «قدرت نرم» جوزف نای است که برداشت های متفاوتی از آن می شود در حالی که باید بین الفاظ و معانی جنگ نرم و ترکیبات آن تناسب وجود داشته باشد تا یک تعریف درست و صحیح باشد. 

اصطلاح «جنگ یا تهدید نرم» از دو بخش تشکیل شده است؛ جنگ یعنی تحمیل اراده و نزاعی که در پشت آن یک قدرت غالب قرار دارد و سعی می کند اراده خود را در موضوعی که متنازع فیه است، بر طرف دیگر تحمیل کند.

واژه جنگ به این معنا، گاهی به «سخت» و گاهی به «نرم» اضافه می شود؛ در جنگ سخت، ابزار تحمیل اراده در مورد متنازع فیه، ابزار سخت است و متولیان آن به کاربرد این ابزارها آشنا بوده و هدفشان نیز تصرف منطقه مورد تنازع است.

اما وقتی کلمه جنگ به نرم اضافه می شود، طبعا ابزار این جنگ قابل رؤیت و تخریب های فیزیکی نخواهد بود بلکه ابزاری به کار گرفته می شود که جراحت ها و تخریب های ظاهری ندارد، و نزاع در جنگ نرم، بر سر تصرف باورها، اندیشه ها و انگیزه های افراد و هویت و انسانیت انسان هاست.

جنگ نرم از طریق ابزارهایی همچون آموزش، پرورش، رسانه، تبلیغات رخ می دهد و می کوشد لایه های مختلف شخصیت و هویت و حقیقت انسانی انسان را به تصرف نیروی عمل کننده خود درآورد.

رسا ـ یکی از نکات قابل توجه در این زمینه آن است که تلفات جنگ سخت ارزش و تلفات جنگ نرم نه تنها ارزش بلکه خسارت به تمام معنا به شمار می رود؛ که طبعا تعیین لایه ها و مصادیق جنگ نرم در کاهش هرچه بیشتر این آسیب ها مؤثر است؛ نظر شما چیست؟

از انجا که جنگ نرم، نزاع بر سر تصرف انسان و هویت انسان است، اکنون در عینیت خارجی جهان معاصر و روابط فرهنگی و اقتصادی و سیاسی ملل مختلف با نزاع بین جهان بینی ها و تمدن ها مواجه هستیم .

با توجه به ظرفیت بزرگی که در تمدن و ایدئولوژی اسلام نهفته است، اردوگاه رقیب این تمدن، یعنی غرب برای مدیریت جنگ نرم برای تصرف انسان ها تمام قدرت نرم افزاری خود را به میدان آورده که به برخی لایه های آن اشاره می کنم؛ نخست، تئوری پردازی روی تمدن غرب و مطرح کردن این تمدن در قالب سیستم های مدیریتی است.

از آنجا که جوامع بشری برای مدیریت خود به سیستم های مدیریتی ( شبکه هایی که به نیازهای آن ها در بخش های مختلف زندگی به طور سیستماتیک و به شکل مورد قبول یعنی سریع ترین و کم هزینه ترین و بیشترین میزان سوددهی پاسخگو باشد) در عرصه اقتصاد، حقوق، سیاست، تربیت و فرهنگ نیاز دارند، تمدن غرب تلاش کرده در قدم اول سیستم های مدیریتی پیچیده ای را در عرصه های مختلف مورد نیاز بشر طراحی کند و در قدم دوم این طراحی ها را در پایلوت های ویژه ای برای خود اجرایی و تست کند و در مرحله بعد بسته های آموزشی را به همراه مدرس و بسته های مشاوره ای را به همراه مشاور به حوزه تمدن اسلامی صادر کند.

این صدور به شکل مستقیم و غیر مستقیم انجام می شود، در حالت اول آن، به طور مستقیم برای تحقق اندیشه های خود از طریق رسانه ها فرهنگسازی و تلاش می کنند و در حالت دوم، نخبگان تمدن اسلام را فراخوان کرده و آنها را نسبت به توانمندی و صحیح بودن و تنها گزینه بودن سیستم های خودشان به باور می رسانند تا پس از برگشت آنان به قلب جامعه اسلامی، باور های آموزش داده شده را در قالب بسته های آموزشی و مشاوره در جامعه پیاده سازی کنند.

بنابراین ما با تهاجم سیستمی اردوگاه رقیب به اساس حاکمیت دینی مواجه هستیم از این رو برای برخورد با این لایه جنگ نرم دشمن، هیچ چاره ای جز طراحی سیستم های مدیریتی بر اساس آموزه های دین و تلاش برای به باور رساندن نخبگان نسبت به صحیح بودن این سیستم های تولیدی و سپس در دسترس جامعه گذاشتن و رفع نواقص ان نداریم.

اگر هزاران سال علیه جنگ نرم شعار داده و همه امکاناتمان را علیه آن به کار گیریم ولی از طراحی سیستم های مدیریتی غافل باشیم کوچک ترین موفقیتی در این جنگ حاصل نخواهد شد زیرا جامعه به استفاده از سیستم های مدیریتی نیاز دارد که یا این سیستم ها را بر اساس فرهنگ اصیل خود برایش تأمین می کنیم و یا ناچار است این ها را از اردوگاه دشمن به عاریه بگیرد.

جهان استکباری غرب به خاطر غارت منابع علمی و اقتصادی جهان اسلام و نگاه استعماری و اخلال در استقلال سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جهان اسلام دست نشانده های خود را بر جهان حاکم کرده و این محدوده را از پیشرفت های تولید علم دینی عقب نگه داشته است تا یک خلاء عظیم در این بخش را شاهد باشیم.

از سوی دیگر خود بر اساس یک روش تحقیق سکولار، سیستم های مدیریتی مورد نیاز بشر را طراحی کرده و با یک پشتوانه تحقیقی 400 ساله این سیستم های مدون را تبدیل به بسته های علمی و فرهنگی نموده و هزاران نفر را بر اساس آن آموزش داده است، علاوه بر آموزش با راهکار های استعماری و سوءاستفاده از این خلاء مذکور، نخبگان را نیز به باور حقانیت و تنها گزینه ای بودن این نوع مدیریت رسانده است.

لذا ما اکنون با تهاجم سیستماتیک نرم دشمن در اندرون شبکه مدیریتی کشورمان مواجه هستیم؛ امروز دشمن در خانه ما به صورت نامحسوس مدیریت می کند و لوکوموتیوران این قطار حرکت ما دشمن است هرچند که ما به خاطر انس با فرهنگ دینی در این قطار، نماز هم می خوانیم، روزه هم می گیریم و عزاداری حسینی هم می کنیم اما در نهایت قطار جامعه به جایی می رسد که ان ها می خواهند.

بالاترین شاهد بر این مسأله، پایین بودن ضریب نفوذ دین در جامعه است، جامعه ما دینی است اما ضریب نفوذ دین و دیانت در جامعه چندان قوی نیست. چون سیستم های مدیریتی فعلی ما که حرف اول را در مدیریت انسان می زند، از دین نجوشیده است.

با وجود اینکه لایه اول مهمترین لایه جنگ نرم دشمن است اما غالبا مورد غفلت قرار می گیرد؛ ما موظفیم که علاوه بر ایجاد یک ستاد دفاعی برای این لایه، دست به تولید سیستم های اسلامی بزنیم تا شبکه زندگی جامعه اسلامی را نسبت به این نیاز مهم به خودکفایی برساند. در این صورت فرمانروای معارف دینی، لوکوموتیوران قطار جامعه می شود گرچه باز هم دشمن در مسیر حرکت سنگ اندازی می کند که این چالش ها در لایه دوم جنگ نرم قرار می گیرد.

در این لایه، دشمن ازطریق ابزار های نوین اطلاع رسانی، شروع به تغییر ذائقه انسانی، نگرش و طرز رفتار جامعه اسلامی کرده و تلاش می کند فرهنگ جامعه اسلامی را طبق دیدگاه الحادی خودش بازتولید، بازسازی و اجرایی کند .

ابزار این لایه به صورت اخص رسانه ها هستند که امروز تمرکز اصلی را در فضای سایبر و رسانه های مجازی قرار داده اند البته این بدین معنا نیست که در سایر عرصه ها، کار نمی کنند.

این تغییر ذائقه و به دنبال آن، مدیریت فتنه انگیز اجانب را در ایام انتخابات دهم و بعد از آن شاهدیم که مدیریت این فتنه ها از راه رسانه ها به خصوص اینترنت و شبکه های ماهواره ای صورت گرفت و دشمن از طریق سایت ها روی فضای فرهنگی کشور تاثیر گذاشت در حالی که تنها اقدام دفاعی جامعه در این برهه، استفاده از ارتش سایبری سپاه بود که فضای رسانه مجاری همچون نت و ماهواره را کنترل و مقابله های حذفی کرد نه مقابله واقعی که تولید یک نرم افزار متقارن است.

این مقابله با جنگ نرم نیست بلکه اقل کار است، اکثر کار این است که ما در همان فضای سایبر و ماهواره و اینترنت آنچنان فرهنگ اسلامی را تولید و معرفی و به کیان و فرهنگ دشمن هجوم کنیم که غرب قبل از هجوم به ما به فکر این باشد که خودش مورد تهاجم قرار نگیرد.

در تمامیت میدان رزم نرم، جز یک یا دو مورد با یک همارودی متقارن و متوازن مواجه نیستیم و در لاک دفاعی خود فرو رفته تنها مواظب هستیم سایت های منحرف جوانان ما را صید نکنند، این مدیریت حداقلی در جنگ است یعنی سنگر می سازیم تا تیر دشمن به رزمنده ما اصابت نکند در صورتی که اصولا تدبیر جنگ نرم، فقط در سنگر سازی و دفاع نیست بلکه باید به تربیت افرادی بپردازیم تا بتوانند ضمن تقویت سنگر، دشمن را مورد حمله قرار داده و اجازه تیراندازی به او ندهند.

آیا ما امروز اینگونه مدیریت می کنیم؟ و فضای رسانه هایمجازی و فضایی را مملو از آموزه های دینی از یک سو و تهاجم گسترده به مبانی حاکمیت فکری و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی تمدن منحط غرب کرده ایم؟

رسا ـ به طور مشخص در هیچ یک از لایه های جنگ نرم دفاع قابل قبولی نداشته ایم؟

جنگ نرم در دو لایه جنگ نرم سیستمی و شبکه ای و جنگ نرم رسانه ای مورد بررسی قرار گرفت؛ در لایه اول مطلقا دفاعی را شاهد نیستیم، چند موسسه هم که ظاهرا در این زمینه فعال شده اند خروجی مناسبی ندارند، در این میان موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلامی، با وجود اینکه مرکز ثقل کار را تولید سیستم های مدیریتی قرار داده است با کمبود های متعددی روبرو است که با رفع آن ها در این زمینه اقدامات شایان توجهی انجام خواهد گرفت.

در لایه دوم نیز با دفاع حداقلی ضعیفی مواجه هستیم نه یک رزم آوری متقاون و متوازن. امیدوارم در این زمینه هم کسانی که خطر جنگ نرم را شناسایی و گسترش و ضریب نفوذ آن را حس کرده و به عینه در سطح جامعه دریافته اند، در هر دو لایه، تدابیر امنیتی لازم را با طراحی ستادهای مدیریتی برای مقابله به مثل به شکل واقعی داشته باشند.

چراکه شواهد به خوبی نشان می دهد غرب، کمیته ها و تشکل های مختلفی را به عنوان کارگزاران اصلی جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایجاد کرده و دائما فعالیت می کند در حالی که طبق تحقیقات موثق، در نظام جمهوری اسلامی علیرغم هشدارها و مطالبات رهبری، موسسه ای با عنوان کارگزار دفاع از امنیت فکری، عقیدتی و شخصیتی امت اسلامی وجود ندارد.

رسا ـ رسالت حوزه در این عرصه چیست؟ آیا حضور حوزه با همان شکل سنتی می تواند راهگشا باشد یا باید در قالب های جدید و به روز حضور یابد؟

ستاد مدیریت دفاع در جنگ نرم جایی جز حوزه نمی تواند باشد که البته این امر با همکاری دانشگاه ها و مجامع علمی و دینی و پژوهشیباید صورت گیرد.

چنانچه رهبر معظم انقلاب نیز تصریح کردند فضلا و اساتید حوزه و دانشگاه که درس این رزم را می آموزند باید افسران مبارزه با جنگ نرم دشمن و متصدی دفاع باشند.

اما باید توجه داشت که امروز دانشگاه های ما بالاترین درصد نفوذ تهاجم دشمن از طریق جنگ نرم را تجربه می کنند، تمام متون آموزشی، منتقل کننده همان سیستم های مدیریتی غرب است و سازوکارهای اجرایی و تربیتی شان هم متأثر از فرهنگ غرب است البته در میان دانشگاهیان نخبگان گرانقدر و فرهیخته و سربازان رشیدی برای مبارزه با این سامانه پر قدرت وجود دارد.

از سوی دیگر با اینکه متون آموزشی حوزه های علمیه متاثر از طراحی سیستم های مدیریت غربی نیست؛ ولی متاسفانه حوزه ها با نقص روش تحقیق که منجر به تولید علم دینی و تولید سیستم های اسلامی می شود مواجه هستند.

اگر این نقایص در حوزه و دانشگاه ما برطرف شود یعنی فضلاء مجهز به متدولوژی که آنها را قادر سازد دین را به شکل کاربردی شناخته و بشناسانند و به مدل های کاربردی سیستم های مدیریتی تبدیل و عرضه کنند آن زمان است که افسران مبارزه با جنگ نرم در فاز یک می شوند و می توانند در فاز دو جنگ نرم، تهاجم به بنیان های فکری تمدن الحادی غرب را آغاز کنند.

گرچه تاکنون در حوزه های علمیه ستاد مدیریت با این دو رویکرد را شاهد نبوده ایم./930/گ402/ص
ارسال نظرات