۱۷ مهر ۱۴۰۴ - ۱۴:۵۲
کد خبر: ۷۹۳۸۶۳
حجت الاسلام والمسلمین صبور:

شبکه شعور یا شبکه فریب؟

شبکه شعور یا شبکه فریب؟
فارس- مدیر موسسه حوزوی سراج منیر توحید فارس گفت: عرفان حلقه با تکیه بر اصطلاحاتی علمی‌نما و تجربه‌گرایانه، کوشیده است راهی تازه برای معنویت معاصر معرفی کند، اما از آنجا که ارتباط خود را از منبع وحی و شریعت قطع کرده، در عمل به نظامی فکری بدل شده که با عرفان ناب اسلامی نسبتی ندارد.

در سال‌های اخیر، پدیده‌ای به نام «عرفان کیهانی» یا همان «عرفان حلقه» در فضای معنویت‌گرایی نوظهور ایران و جهان مطرح شده است. جریانی که با مفاهیمی تازه همچون «شبکه شعور کیهانی» سعی دارد مسیر تازه‌ای برای سیر و سلوک معنوی پیشنهاد کند. اما آیا این جریان امتداد عرفان اسلامی است یا راهی مستقل با مبانی متعارض؟.

در گفت‌وگوی تفصیلی حجت الاسلام والمسلمین رحیم صبور مدیر موسسه حوزوی سراج منیر توحید فارس(دارالاعلام) و مسئول نمایندگی ولی فقیه در جهاد کشاورزی فارس با خبرنگار خبرگزاری رسا در فارس به واکاوی بنیادهای فکری، آموزه‌ها و چالش‌های این جریان پرداخته‌ شد.

رسا - برای آغاز بحث، لطفاً بفرمایید عرفان حلقه دقیقاً چیست و از کجا آغاز شد؟

پاسخ: عرفان حلقه یا همان عرفان کیهانی، یکی از جریان‌های معنوی معاصر است که توسط فردی به نام محمدعلی طاهری بنیان‌گذاری شده است. او مدعی است راهی برای اتصال به حقیقت هستی از طریق مفهومی به نام «شبکه شعور کیهانی» ارائه می‌دهد. در نگاه نخست، استفاده از اصطلاحاتی چون شعور، آگاهی و اتصال، ممکن است برای برخی جذاب و حتی آشنا به نظر برسد، اما با بررسی عمیق‌تر روشن می‌شود که این عرفان، تفاوت‌های بنیادینی با عرفان اسلامی دارد.

رسا - محور اصلی این عرفان یعنی «شبکه شعور کیهانی» دقیقاً به چه معناست؟

پاسخ: هسته مرکزی آموزه‌های عرفان حلقه همین مفهوم است. طبق ادعای طاهری، تمام موجودات عالم درون شبکه‌ای از آگاهی یا شعور کیهانی قرار دارند که حاکم بر کل هستی است. انسان برای رشد معنوی باید با این شبکه «متصل» شود و از حلقه‌های مختلف آن بهره ببرد. در واقع، این شبکه جایگزین تمام وسائط سنتی میان انسان و خداوند معرفی می‌شود. طاهری معتقد است اتصال به این شبکه، شرط اصلی عرفان عملی است و بدون آن هیچ سلوک معنوی میسر نیست.

رسا - این نگاه چه نسبتی با باورهای دینی و مفاهیم سنتی توحید، نبوت و معاد دارد؟

پاسخ: در اینجاست که مهم‌ترین نقدها به عرفان حلقه شکل می‌گیرد. این جریان، باورهای دینی را به دو سطح «زیربنا» و «روبنا» تقسیم می‌کند. از نگاه بنیان‌گذار آن، تنها زیربنا همان «شبکه شعور کیهانی» است و تمام اعتقادات، مناسک و احکام دینی صرفاً در رده روبنا قرار می‌گیرند؛ یعنی اموری غیرضروری و وابسته به انتخاب شخص. به این معنا، فرد می‌تواند بدون پیروی از هیچ دین خاصی، تنها با باور به شبکه شعور، عارف حلقه‌ای محسوب شود. نتیجه طبیعی چنین دیدگاهی، کنار گذاشتن نقش شریعت، کتاب آسمانی و ولایت الهی از مسیر سلوک است.

رسا - برخی منتقدان، عرفان حلقه را «شریعت‌ستیز» می‌دانند. آیا چنین برداشتی درست است؟

پاسخ: بله، به نوعی درست است. در عرفان اسلامی، سه ساحت «شریعت، طریقت و حقیقت» همچون زنجیری به هم پیوسته‌اند. شریعت پایه و مسیر طریقت است و طریقت در نهایت به حقیقت منتهی می‌شود. اما عرفان حلقه این ترتیب را وارونه کرده است. در این مکتب، شریعت امری ثانوی و نمادین قلمداد می‌شود. مثلاً نماز در تفسیر حلقه‌ای، به معنای «اتصال درونی» است و انجام ظاهری آن ضرورتی ندارد. این نوع تاویل‌گرایی موجب می‌شود مفاهیم دینی از بُعد عملی و الزام‌آور تهی شوند و تنها در حد نمادهای ذهنی باقی بمانند.

رسا - از منظر عقل و استدلال چه وضعیتی دارد؟ آیا عرفان حلقه با عقل‌گرایی دینی سازگار است؟

پاسخ: خیر، این عرفان عقل را نوعی مانع در مسیر تجربه‌های معنوی می‌بیند. در آموزه‌های حلقه‌ای گفته می‌شود عقل نمی‌تواند ایثار، عشق یا فداکاری را درک کند؛ بنابراین باید به دل و احساس تکیه کرد. اما در سنت عقلانی-عرفانی اسلام، برهان و کشف دو بال یک پروازند. عقل سلیم، نه تنها مخالف شهود نیست بلکه آن را هدایت و تصحیح می‌کند. عقل مورد طرد در عرفان حلقه در واقع همان «عقل حسابگر مادی» است، نه عقل قدسی و نوری که عرفای اسلامی از آن سخن گفته‌اند. این رویکرد ضدعقل‌گرایانه، باعث می‌شود پیروان این مکتب بیشتر در معرض تجربه‌گرایی‌های بی‌ضابطه و تلقین‌های ذهنی قرار گیرند.

رسا - در مجموع، آیا می‌توان عرفان حلقه را بخشی از عرفان اسلامی دانست؟

پاسخ: خیر، بر اساس شواهد موجود، عرفان حلقه شاخه‌ای از عرفان اسلامی نیست. بلکه یک دستگاه فکری مستقل است که از مفاهیم علمی، روان‌شناختی و دینی ترکیب جدیدی ساخته است. ویژگی‌های اصلی آن عبارت‌اند از: جایگزینی شبکه شعور به‌جای خدا در عمل و سلوک ، حذف نقش شریعت و کمرنگ‌کردن باورهای دینی ، تفسیر شخصی و غیرمعیار از متون مقدس ، تعارض با عقلانیت و فلسفه عرفانی اسلام. بنابراین، عرفان حلقه بیش از آن‌که ادامه عرفان اسلامی باشد، نوعی معنویت التقاطی است که در موارد متعددی با مبانی توحیدی اسلام در تضاد قرار دارد.

رسا - جمع‌بندی و سخن آخر را بفرمایید.

عرفان حلقه با تکیه بر اصطلاحاتی علمی‌نما و تجربه‌گرایانه، کوشیده است راهی تازه برای معنویت معاصر معرفی کند، اما از آنجا که ارتباط خود را از منبع وحی و شریعت قطع کرده، در عمل به نظامی فکری بدل شده که نه تنها با عرفان ناب اسلامی نسبتی ندارد، بلکه در تضاد با آن قرار می‌گیرد. نقد علمی و آگاهانه این جریان، می‌تواند گامی مهم در تفکیک «معنویت اصیل» از «معنویت‌های انحرافی» در جهان امروز باشد.

 

 

 

ارسال نظرات