مشاوره قبل از ازدواج واجبترین مسأله ازدواج
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، بسیاری از جوانان که در پی تشکیل خانواده هستند، تصورشان از زندگی مشترک فراتر از داستانها و فیلمهای عاشقانهای است که در پایان آن همه چیز به خوبی پیش میرود و تا پایان عمر با خوشی در کنار هم زندگی میکنند. آنچه از قلم افتاده است، توجه نکردن به شناخت درست و کافی از شریک زندگیشان است.
موضوعی که بعد از ازدواج سبب بروز اختلاف و تنشها میشوند و بر همین اساس لازم است هر یک از زوجها برخی مهارتهای مهم را بیاموزند و از مشاوره پیش از ازدواج بهره ببرند، با وجود اهمیتی که مشاوره قبل از ازدواج دارد، اما برخی از زوجها مشاوره آن را موضوعی کم اهمیت تلقی میکنند و تصور میکنند همین که طرف مقابلشان را دوست داشته باشند، کافی است!
غافل از اینکه برای حفظ این دوست داشتن باید مهارتهایی را یاد گرفت و طرف مقابل را به خوبی شناخت تا خدایی نکرده در همان ابتدای زندگی مشترک خاطرتان مکدر و رابطه تان پر چالش نشود. با این وجود برخی از افراد هنوز از از مشکلاتی که با نرفتن به مشاور قبل از ازدواج در کمین آنهاست، بیخبرند. به همین منظور با خانم دکتر «رفعت قاسمی» روانشناس، خانواده درمانگر و مشاور خانواده به گفتوگویی نشستیم که در ادامه می خوانید:
خانم قاسمی! مشاوره قبل از ازدواج چه کمکی به زوج ها برای شروع یک زندگی مشترک میکند؟
برای ورود به هر مسئلهای نیاز به دانش و مهارت لازم آن حوزه است تا بر اساس آن دانش و گرایش، یک بینش سلامتی پیدا شود و آن را تبدیل به یک عملکرد کرد. جایگاه مشاوره در انتخاب همسر( PMC ) هم به عنوان یک تکهای از «پازل انتخاب» مطرح است. در انتخاب همسر اگر پازلی را در نظر بگیریم، تکههای مختلفی دارد که همه آن مورد اهمیت است. در مشاوره زوجها در فضای شناختی یکدیگر باید گفتوگوی هدفمند انجام دهند و آن گفتوگو هم باید با چارچوبهای خاص خود انجام شود تا بتواند نتایج مثبتی را برای ما رقم بزند.
تکه دیگر این پازل حضور خانوادهها و نظارتشان و استفاده از تجربیات است. تحقیق و بررسی هم یک تکه دیگری است، بنابراین برای اینکه بتوانیم در هر امری یک انتخاب سلامت و درستی داشته باشیم، باید سعی کنیم به همه تکههای این «پازل انتخاب» توجه لازم را در حد خودش داشته باشیم. چراکه هر کدام از آنها در جایگاه خودشان تاثیر بسیار زیادی در امر انتخاب دارد.
در مشاوره پیش از ازدواج ( PMC ) زوجها را در دو محور «بررسی تاریخچه رابطه» و «تاریخچه رشدی» بررسی میشوند. در کنارش تستهایی هم انجام میشود و نهایتا یک جمعبندی از مصاحبه و تحلیل تستها و «اعلام کفویت» هست که در جلسه نهایی مشاوره پیش از ازدواج انجام میدهند.
این تکه از پازل یعنی مشاوره قبل از ازدواج مسیر زوجها را در ابعاد مختلف هموارتر و به آنها کمک میکند. مشاوره قبل از ازدواج باید در همان دوران خواستگاری باشد تا با شناختی درست به بهترین تصمیم در فرآیند خواستگاری دست پیدا کنیم. اما اهمیتی زیادی دارد که این کمک را از کارشناسان حاذق داشته باشیم. وقتی تصمیم و شناخت مان هدفمند باشد، در نهایت هم تصمیم بهتری اتخاذ میکنیم، اما این شناخت باید در چند گام اتفاق بافتد؛ گام اول ارزیابی ابعاد شخصیتی و غیر شخصیتی طرفین است. گام دوم؛ توصیهها و تجویزهای مهارتی برای زوجها است.
با تمام اهمیتی که برای مشاوره قبل از ازدواج مطرح کردید، در صورتی که زوجها مشاوره قبل از ازدواج نروند آیا میتوانند زندگی مشترکِ خوب و سالمی داشته باشند؟ چه مشکلاتی زندگیشان را تهدید میکند؟
در حقیقت اگر زوجها مشاوره قبل از ازدواج را به عنوان یک موضوع مهم و سرنوشت ساز تلقی نکنند، طبیعتا یک تکه موثر از «پازل انتخاب» را جا گذاشتهاند چراکه هر چقدر از تجربیات اطرافیان استفاده کنند و خودشان با یکدیگر گفتوگو کنند، راهگشا نخواهد بود، چراکه اصلا معلوم نیست این گفتوگوهایشان بر اساس یک چارچوب و چارت درستی در حال اتفاق است یا خیر.
برخی از افراد بر اساس یک سری اطلاعات سوری و ظاهری که با خواندن دو تا کتاب یا لیستی از برخی از سوالات کلیشهای و اطلاعاتی که از دوستان و آشنایان گرفتند یا از مطالب و پست های اینستاگرامی به دست آوردند که البته به عنوان اطلاعات عمومی بسیار لازم است، اما واقعا کافی نیست! ما باید برای داشتن یک رابطه سالم، اطلاعات تخصصی داشته باشیم.
مشاور و کارشناسِ متخصص در جلسه ابتدایی که زوجها مشترک حضور پیدا میکنند، قبل از ورود به مسائل ریز در فضای شناختی جلسات و عناوین مهم و خطوط قرمز و زرد، چند مورد را تحت عنوان پیش زمینههای ذهنی مطرح میکند که تا با توجه به این نگاه در امر انتخاب، زوجها بتوانند، تصمیم بهتری بگیرند.
به عبارت دیگر مشاور به زوجها کمک میکند که حتی اگر قرار است یک فضای شناختی گفتوگو هم بین شان اتفاق بیفتد، آنها بدانند این گفتوگو باید به چه شکل و طریقی اتفاق بیفتد که زوجها از آن نتایج مطلوبی را از مطرح کردن هر موضوع به دست بیاورند.
بدون مشاوره قبل از ازدواج چه مشکلاتی زندگی زوجها را تهدید میکند؟
تصور کنید اگر گفتوگوی هدفمند و شناخت درستی که بالاتر توضیح دادیم اتفاق نیفتد، چه مشکلاتی، زندگی زوجهایی که درصدد شناخت و درست کردن یک زندگی مشترک سالم هستند را تهدید میکند؟! طبیعی است یک تکه موثر از «پازل از انتخاب» جا مانده است و احتمال اینکه رابطه دچار چالش و خدشه شود خیلی زیاد است.
یا حداقل آن این است که صرف انرژی و گفتوگوهای بی دلیل و بی هدف و دم دستی خیلی زیاد خواهد بود. به عبارت دیگر به خاطر یک سری مسائلی که ما آگاهی و بینش لازم را از آن نداریم، شناخت اتفاق نیفتاده است، طبیعتا چالش زیاد و هرز انرژی به طبع آن زیاد خواهد شد.
بنابراین خیلی اهمیت دارد که ما بتوانیم گام به گام طوری پیش برویم که در صورت امکان آن چالشهایی که در توانمان است و ذهنمان یاری میکند، از تجربیات متخصص و کارشناس استفاده کنیم، تا انرژی کمتری هرز برود.
اگر روشنگری در ابعاد مختلف قبل از ازدواج و شروع زندگی مشترک رخ ندهد، یک اتفاق خیلی مهم دیگری که برای انسان میافتد و رابطه را تهدید میکند این است که انسان ناخودآگاه یک سرزنشگری به شدت وسیعی در ذهنش اتفاق میافتد، مثلا چرا من در مورد این موضوع بیشتر فکر نکردم، یا چرا این اطلاعات را به دست نیاوردم، یا چرا از یک کارشناسی کمک نگرفتم و این سرزنشگری عامل بسیار مهمی است برای آسیب زدن به سلامت روان.
بنابراین ما برای اینکه سلامت روانمان را حفظ کنیم نیاز است که در همه ابعاد و مسائل مختلف زندگیمان تلاش کنیم. پس عدم شناخت از ابعاد شخصیتی و گاهی غیر شخصیتی و حتی موارد تجویزی که مهارتها هستند در هر مورد اینها اگر ما آن شناخت لازم و اطلاعات لازم را نداشته باشیم، طبیعتا آسیب خود را خواهد زد. زمانی که ما میتوانیم با این اطلاعات جلوی این آسیبها را حدالامکان بگیریم، اهمال کاری در این حوزه یک خسارت خواهد بود.
برخی از زوجها از رفتن به مشاوره و کمک گرفتن از کارشناس متخصص مقاومت میکنند، چطور زوج ها اهمیت مشاوره قبل از ازدواج را به همسرانشان بقبولانند؟
به هرحال در هر شرایطی ممکن است یکی از زوجها مقاوم باشند. یعنی نگاهشان به بحث مشاوره این باشد: چه نیازی به مشاوره است. من خودم مسلطم و خیلی به همه مشاوره میدهم و از این قبیل صحبتها! البته گاهی اوقات به نظرم نه تنها این مشاورههایی که انجام میدهند درست انجام نمیشود، بلکه به دلیل عدم اطلاعات صحیح و تخصصی و این که ما چه چیزی را باید چه موقعی و چطور انتقال بدهیم، آفتزا میشود. بنابراین این خودش بحث است که با یک گفتوگو منطقی، عاقلانه و علمی به طرف مقابل مان بفهمانیم.
گاهی اوقات فرد نمیتواند این توصیه را طوری گویش کند که موثر واقع شود، در این صورت باید از یک کارشناس کمک بگیرد. مثلا بگوید: «عیبی ندارد مشاوره برای ازدواج نرویم، اما لااقل برویم که اهمیت و ضروت آن را یک کارشناسی برایمان بگوید، اگر شما قانع نشدید طبیعتا مقاوتتان را ادامه دهید!» بنابراین باید با یک گفتوگو منطقی، عاقلانه و همدلانه و علمی بتوانیم در ابعاد مختلف ضرورت این مهم را با طرف مقابل مان گفتوگو کنیم.
اگر باگفتوگو و تاکید باز هم طرف مقابل مان قانع نشد و همچنان بر نظر خودش پافشاری داشت، چه راهکاری پیشنهاد میدهید؟
به نکته خوبی اشاره کردید؛ اگر دیدیم در این شرایط و با گفتوگو باز هم طرف مقابل مان مقاومت میکند، خودِ این مقاومت کردن قابل بررسی است و خودش مسئله است که میتواند در جایگاه خودش قابل بررسی باشد و اینطوری عنوان شود: «عدم کسب این آگاهی از مسئله ابعاد شخصیتی و عدم شخصیتی و مهارتی عملکرد رابطه ما را دچار آسیب میکند و وقتی عملکرد و گفتوگوی ما بر سر هر مسئلهای تنش مکرر شود، طبیعتا خراش عاطفی رابطه روز به روز عمیق تر میشود. ما یک سری تفاوتهایی در ذهنمان داریم که باید این را سریعا تبدیل به توافق و تفاهم کنیم و اگر این کمک را نگیریم مطمئنا ممکن است رابطه مان خیلی زودتر آسیبپذیر باشد.»
یادتان باشد، رابطه قبل از ازدواج مانند یک نهال نوپاست که ممکن است با هر نسیمی، آزرده خاطر شود و از ریشه در بیاید. بهترین توصیه این است، که به طرف مقابل مان پیشنهاد شود که یک جلسه برای ضرورت این قضیه بروید که بعدا دچار سرزنشگری نشوید.
آیا بعد از ازدواج هم لازم است زوجها از مشاور خانواده کمک بگیرند؟
بله. طبیعتا رابطه در هر شرایطی نیاز به کمکرسانی دارد. رابطه از زمانی شکل میگیرد که ما داریم برایش فکر میکنیم و میخواهیم برای یک رابطه خوب تصمیم بگیریم. در حقیقت رابطه آن نوزاد معنوی است که بلافاصله بعد از محرمیت و آن پیمان آسمانیِ عقد متولد میشود.
ما میخواهیم یک نوزاد معنوی یعنی یک رابطه را به وجود بیاوریم، پس این خیلی اهمیت دارد که از قبل و بعد از ازدواج هم این رابطهای که بین ما بر اساس پیمان آسمانی عقد شکل گرفته است را حفط و نگهداری شود و این نوزاد معنوی نیاز به بیمه شدن و چکاپ رابطه دارد. چطور امروزه حتی جنین در رحم مادر هم دفتر بیمه برایش از نظر جسمی صادر میشود، طبیعتا این نوزاد معنوی ما هم که تحت آن پیمان آسمانی عقد بلافاصله شکل گرفته هم نیاز به بیمه شدن دارد.
چطور کفویت مان را حفظ کنیم؟
یکی از مسائلی است که به تحکیم خانواده کمک میکند، همتایی یا هم کفو بودن زوجها است. برای انتخاب همسر باید به این نکته توجه داشت، چراکه هرچقدر زن و مرد با یکدیگر همسو تر باشند قطعا اختلافات و درگیریها بین آنها کمتر میشود. البته این همتایی در مواردی امکانپذیر نیست. در آموزش مشاوره پیش از ازدواج انتخابی صورت میگیرد و مشاوره پیش از ازدواجی اتفاق میافتد.
حالا ما باید این انتخابی که صورت گرفته و کفویتی که اعلام شده را حفظ کنیم. گاهی از اوقات یک کفویت ۷۰ درصدی بین زوجها اعلام میشود، ولی در دوران محرمیت که دیگر از مشاور و کارشناس کمک گرفته نمیشود، این رابطه آسیب میخورد و حتی در برخی از رابطهها که طرفین از رابطهشان مراقبت های لازم را نمیکنند، این کفویت را به ۶۰ درصد میرسانند.
و گاهی اوقات هم خراشهایی در رابطه ایجاد میشود. این خراش زمانی بیشتر میشود که مثلا هنگام شروع زندگی مشترک یک کفویت ۵۰ درصدی داریم که برای شروع خیلی کم است، بنابراین این رابطه نیاز به مراقبت بیشتر دارد تا با بیمه شدن و چکاب شدن از خراش های احتمالی جلوگیری شود.
بیمه شدن و چکاپ رابطه یعنی چه؟ چه اقداماتی باید برایش انجام داد؟
بیمه شدن رابطه یعنی زوجها بتوانند یک شاخصه مشترک را بر اساس دیدگاه و نظرات خودشان انتخاب کنند و به عنوان یک مشاور و متخصص و کارشناس و بتوانند در مسائلی که با هم به تعارض میرسند، یا هنگامی که با اختلاف سلیقههای جدی روبه رو میشوند، از آن استفاده کنند و رابطه را نجات دهند. این بیمه شدن به خصوص در ابتدای مسیر بیشتر لازم است، چراکه خراش عاطفی خیلی احتمال عمیق شدن دارد، چون هنوز شناخت خیلی کامل اتفاق نیفتاده است تا بتواند به مرحله مقاومت برسد.
مرحله بعدی چکاپ رابطه هم یعنی قبل از اینکه تنشها بخواهد جدی شود و آن خراشها عمیق شوند، به فکر درمانش باشیم. در اینجا تاکید میکنم که درمان به موقع را در مشکلات و مسائل زناشویی اهمیت زیادی دارد. همچنین نکته مهم دیگر عدم پانسمان کردنهای ظاهری است. یعنی چی؟ یعنی اینکه تا مشکل و مسئله بین مان پیش آمد ما اصلا اجاره نداریم که سریع آن را بدون اینکه اصل زخم و ناحیه آسیب دیده را ترمیم کنیم، بدون فکر پانسمانش کنیم و بگوییم خودمان میتوانیم حل و مدیریتش کنیم و بگوییم اگر برویم پیش کارشناس وابسته میشویم. در واقع اینها یک سری تصورات باطلی است.
زوجها و خانواده ها باید بدانند اگر از یک کارشناس و متخصصی کمک میگیرند، یعنی در حال استفاده از تجربیات و حیطه علمی آن متخصص هستند و فراز و فرود رابطه را به سمت هموار شدن و آرامتر شدن حرکت میدهند و با این کار رابطهشان را بیمه میکنند و با مشاوره ها و کمکهای بعدی رابطهشان چکاپ میکنند تا بعد از شروع زندگی مشترک از آسیبهای احتمالی و خراش عاطفی در امان بمانند. با این اقدامات میتوانیم با آگاهی درست در جهت رشد و توسعه فردی خودمان و حال خوب رابطه زناشویی گامهای موثر برداریم.