به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، شهید حمیدرضا الداغی ساعت 21 روز هشتم اردیبهشت در یکی از معابر شهری سبزوار به منظور دفاع از همشهریان خود از سوی چند جوان به شدت مورد اصابت ضربات سلاح سرد قرار گرفت و به فیض شهادت نائل آمد.
انتشار خبر شهادت این جوان غیور، واکنشهایی را در میان اقشار مختلف مردم داشت. شاعران نیز در روزهای گذشته با انتشار تازهترین اشعار خود درباره این واقعه، از شهید غیرت گفتند که بخشی از آن را میتوانید در ادامه بخوانید:
احمد شهریار؛ شاعر پاکستانی:
ای مانده عالمی به تمنای غیرتت
خالی مباد در صفِ ما جای غیرتت
بر سینه اراذل و اوباش، پای تو
داغِ ندامتی شد و انشای غیرتت
جاری است رودخانهای از خون ز هر رگت
از بس به جوش آمده دریای غیرتت
تو شیرِ در نبردی و از پشتِ پنجره
دنیا نشسته پای تماشای غیرتت
دست تو را دگر که بگیرد به جز خدا
سر دادهای به لطفِ خدا پای غیرتت
تأیید روزگار به دردت نمیخورد
کافی است خونِ پاکِ تو امضای غیرتت
این صحنه باز بعدِ تو تکرار میشود
پیش از تو نیز آمده همتای غیرتت
داغِ تو بر دلِ همه عالم نشسته است
خورشید چیست؟ داغِ دلآرای غیرتت
میلاد عرفانپور:
بیتاب و صبور ایستاده است هنوز
همقبله نور، ایستاده است هنوز
بر گرده و سینه زخم دارد اما
کوه است و غیور، ایستاده است هنوز
صبا فیروزی:
وقتی به چاقوها رگ غیرت نشان دادی
یعنی که با دستان خالی امتحان دادی
عباس دوران ِخیابانها شدی انگار
آن لحظه که خوشغیرتی از خود نشان دادی
فریاد غیرتمند تو از بس که بالا بود
هفت آسمان را با صدای خود تکان دادی
رحمت بر آن شیری که تو خوردی و
اینگونه در پای ناموس وطن ماندی و جان دادی
زخم عمیقی داشتی در سینهات اما
درس جوانمردی به هر پیر و جوان دادی
لعنت به آن آغوشهای رایگان لعنت
وقتی بهایش را تو با جان گران دادی
امیر عاملی:
حق، اَبلَق صدای تو را زین کرد
بر زین، به رنگ خون تو آذین کرد
رفتی میان معرکه غیرت
کِلک شرف شعور تو تزئین کرد
شاهین به شاخسار دعا فریاد
مرغی هوای گفتن آمین کرد
هِمت کبوتر دل عاشق را
آشفتهتر ز حضرت شاهین کرد
"الداغی" آن جوان جهانافروز
رسوا کنون دروغ شیاطین کرد
ای مرگ بر خسی که خیابان را
با حیلههای وسوسه، چرکین کرد
وی غرب ای برای تو زن، ابزار
در ما اثر کجای تو بی دین کرد ؟