از شاهکارهای علمی ملاصدرا تا تعامل حکمت متعالیه با فلسفه کانت
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، نشست بین المللی «نقش ملاصدرا در رشد عقلانیت اسلامی» با حضور پروفسور مولیادی کارتانکارا، استاد فلسفه و عرفان اسلامی دانشگاه اسلامی جاکارتا در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه برگزار شد.
در این نشست نیز حجت الاسلام علی شیروانی، مدیر گروه فلسفه و کلام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، دکتر محمد فتحعلیخانی، رئیس پژوهشکده علوم اسلامی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، دکتر حسینعلی شیدانشید ودکتر محمدهادی توکلی از اعضاء هیئت علمی گروه فلسفه و کلام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به ارائه مطلب پرداختند.
استاد اندوزیایی حاضر در این نشست با ارائه متنی به پرسش هایی را در خصوص فلسفه حکمت متعالیه و ملاصدرا به حاضران ارائه داد و صحبت هایی را در خصوص ملاصدرا و فلسفه اسلامی نیز داشت.
در ادامه نشست حجت الاسلام شیروانی از اساتید برجسته فلسفه اسلامی حوزه علمیه قم با اشاره به سخنان شهید مطهری اظهار داشت: شهید مطهری ضعف فلسفه را علت پیشی گرفتن الحاد و علوم الحادی می داند؛ گرایش به الحاد به این علت است که فلسفه به معنای متافیزیک رشدی که باید نداشته است؛ در غرب گفته می شود که در جهان اسلام پس از ابن رشد فلسفه رشد نکرده است در حالی که می توان ادعا کرد در دوران مدرنیته فلسفه مرد و فلسفه را به معنای علم گرایی کشتند.
با ترمیم علوم انسانی می توانیم جامعه بشریت را به سبک شایسته هدایت کنیم
وی افزود: چون علوم انسانی بر اساس پیشفرض های مادی گرایانه بوده در ادامه مسیر خود ما را دچار تعارض با مبانی اعتقادی خود می کند و باید تحولی در این زمینه شکل بگیرد و این تحول زمینه ارتقا را نیز فراهم می کند؛ با تکمیل و ترمیم علوم انسانی می توانیم جامعه بشریت را از جایگاه کنونی به سبک شایسته هدایت کنیم.
استاد فلسفه و کلام اسلامی تصریح کرد: پرسشی در خصوص تنوع روشی ملاصدرا مطرح شد که باید به تفصیل پاسخ داده شود. نظرات ملاصدرا با نظرات فارابی و ابن سینا و دیگر فلاسفه اسلامی متفاوت است و همین امر سبب شده بعضی تصور کنند که این فیلسوف بزرگ در روش با دیگر فیلسوفان متفاوت است؛ روش ارائه مباحث فلسفی استدلالی است که ملاصدرا نیز طبق این روش از بدیهیات شروع می کند و پیش می رود و به آیات و روایات نیز تمسک می کند و حتی کشف و شهود عرفا را نیز در کنار استدلال عقلی به کار می برد.
وی اضافه کرد: برخی از همین رو گمان کرده اند که حکمت متعالیه فلسفه نیست بلکه متافیزیک است و حتی برخی نیز گفته اند که این مکتب، کلام است و ما در صدد پاسخ به این مسأله هستیم؛ ملاصدرا از ظرفیت همه گرایش هایی که در حوزه فلسفه و متافیزیک سخن گفته اند استفاده می کند از این جهت حکمت متعالیه چهارراهی است که برهان، عرفان کلام و وحی را در کنار هم آورده است.
حجت الاسلام شیروانی با اشاره به تحولات علمی ایجاد شده توسط ملاصدرا گفت: از گذشته عرفا با فیلسوفان اختلاف و دعوا داشتند و یکدیگر را نمی پذیرفتند که مرحوم صدرا از هر دو استفاده کرد و علاوه بر آن تلاش کرد بر نزاع فلسفه و کلام نیز پایان دهد؛ عرفا بر وحدت شخصی وجود تأکید داشتند و فیلسوفان نیز بر کثرت موجودات و وحدت وجود که اصل بزرگ عرفان است در فلسفه پذیرفتنی نبوده است اما در دیدگاه ملاصدرا سعی شده به گونه ای عمل شود که هم فلاسفه را راضی کند هم عرفا را. در اندیشه صدرا هم وحدت به وجود نسبت داده می شود هم کثرت که تا پیش از آن بی سابقه بوده است.
ملاصدرا بین عرفان و فلسفه آشتی ایجاد کرد
وی ادامه داد: ملاصدرا پس از طرح وحدت تشکیکی وجود دیدگاه شخصی خود را نیز همان وحدت شخصی وجود را با ادبیات استدلالی فلسفی اثباتی می کند؛ عرفا تا قبل از ملاصدرا بر اساس شهود خود استدلال می کردند که رد می شد اما پس از ملاصدرا دیدگاه وحدت شخصی وجود با مخالفت چندانی مواجه نمی شود و زمینه آشتی فلسفه و عرفان فراهم می شود. تا قبل از ملاصدرا متکلمینی مانند غزالی فلاسفه را تکفیر می کردند که منکر معاد جسمانی هستند و فلاسفه هم به هیچ وجه به معاد جسمانی تن نمی دادند البته ابن سینا گفته است چون پیامبر اکرم و دین اسلام گفته است معاد جسمانی را می پذیریم در حالی که نمی توانیم آن را در فلسفه اثبات کنیم.
رئیس پژوهشکده فلسفه و کلام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: حکیم بزرگ دوران در بحث معاد به گونه ای پیش می رود که هم متکلمین هم فیلسوفان را راضی می کند و بین جسم مثالی و جسم عنصری تفکیک قائل می شود و جسمانی بودن معاد را صرفا مادی نمی داند بلکه بیان می کند با جسم مثالی معاد حاصل می شود؛ از کل ظرفیت حکمت متعالیه برای اثبات معاد و جسمانیت معاد استفاده می شود که نقطه عطف بزرگی می شود. مباحث متعدی مانند حدوث جسمانی و حدوث زمانی عالم که بین کلام، نص و فلسفه تعارض وجود داشت را ملاصدرا حل کرد.
روش ملاصدرا همیشه عقلانی و استدلالی بود
وی عنوان داشت: ملاصدرا آمد و با طرح بحث حرکت جوهری حدوث زمانی «آنا فئانا» را اثبات کرد و بیان کرد عالم نه آنگونه که متکلمین یک بار آن را حادث می دانند بلکه در هر آن در حال حدوث است؛ شاهکارهای بزرگی را ملاصدرا در زمینه علمی ایجاد کرده است و حال باید پرسید این همه کار بزرگ بر اساس چه روش بوده است؟ اگر در حکمت متعالیه چند روش استفاده شده باشد نمی تواند یک مکتب واحد باشد.
حجت الاسلام شیروانی با تأکید بر وحدت روش ملاصدرا در ارائه مباحث فلسفی تصریح کرد: ملاصدرا در همه دوران ارائه خود از روش استدلالی دست نکشید و حتی در عبارات خود دارد برهان روش اصلی ما است؛ تعلیقه بسیار مفصلی از ملاصدرا بر حکمت اشراق ارائه شده که بسیار از این مکتب فلسفه در آثار ملاصدرا استفاده شده است. توصیه می کنم مقدمه ملاصدرا بر کتاب اسفار را ملاحظه کنید که نکات بسیار دقیقی دارد.
وی خاطرنشان کرد: شاهکار ملاصدرا در نشان دادن هماهنگی عقل، شهود و نقل هست و این سه ناسازگار نیستند و بعد از ملاصدرا در شیعه متکلمین ما فیلسوفان ما هستند و فیلسوفان ما نیز عرفای دوران شده اند؛ علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی هم فیلسوف هستند، هم متکلم و هم عارف که علاوه بر آن نیز مفسر قرآن کریم هم نیز هستند.
پروفسور کارتانکارا گفت: جواب خود را گرفتم که روش ملاصدرا برهانی است؛ ملاصدرا در من نیز الهام بخش بوده است که دانش و وحی و عقلانیت را به من آموخت.
تشریح اصالت وجود توسط استاد شیدان شید
در ادامه جلسه دکتر حسینعلی شیدان شید تصریح کرد: شاه بیت فلسفه ملاصدرا اصالت وجود است و به این وسیله به حل بسیاری از مسائل پیشین پرداخته و حتی مسائلی را که خود ملاصدرا اضافه کرده را نیز پاسخ داده است؛ اگر بخواهیم اصالت وجود را تقریر کنیم باید گفت با هر ممکن الوجودی که روبرو می شویم دو مفهوم مهم از آن اخذ می کنیم که در ذهن ما هستی و چیستی آن شیء نقش می بندد. وجود امری روشن است از این مفهوم روشن تر نداریم.
وی ادامه داد: ماهیت شیء نشان دهنده اختلاف آن ها است و مفهوم وجود نشان دهنده اشتراک موجودات است و این برداشت نیز تحلیل عقلی است و قدرت عقل است که این امر را نشان می دهد یعنی در واقع یک چیز بیشتر وجود ندارد؛ سؤال پیش می آید که در عالم واقع، وجود امری واقعی است یا ماهیت و به تعبیر دیگر آثار این شیء از وجود ناشی شده است یا از ماهیت که دو نظر پیش می آید که اول از آن امر واقعی را وجود می دانند و در نظری دیگر ماهیت را در خارج را نیز همان واقعیت خارجی می داند.
پژوهشگر فلسفه اسلامی ادامه داد: از نظر ملاصدرا امکان ندارد ماهیت در خارج باشد و ماهیت فقط در ذهن است و از واقعیت در خارج حکایت می کند؛ وجود و ماهیت همنشین یکدیگرند و حکمی که برای وجود است به طور مجازی به ماهیت نیز نسبت داده می شود؛ قبل از ملاصدرا وقتی می خواستند موضوع فلسفه را معرفی کنند «موجود بما هو موجود» می گفتند که پس از ملاصدرا تعریف فلسفه به وجود برگردانده شد که این تعریف افلاطون نیز بوده که هایدگر نیز سعی می کند تعریف فلسفه را وجود معرفی کند.
شاه بیت اندیشه ملاصدرا اصالت وجود است
وی عنوان کرد: اثبات اصالت وجود در فلسفه ملاصدرا پیامد های فراوانی داشت و باید تشریح شود که با این نظریه به حل و فصل بسیاری از مسائل پرداخته شده است؛ اول از آن نفس را جسمانی می داند که در اثر حرکت جوهری مجرد خواهد شد؛ رابط بودن معلول نیز از مسائلی است که ملاصدرا آن را حل کرد به این معنا هر معلولی عین وابستگی به علت خود است. برهان صدیقینی که ملاصدرا اقامه کرد از نتایج اصالت وجود است و حضوری بودن علم خداوند به اشیاء نیز از دستاورد های مکتب حکمت متعالیه است.
استاد شیدان شید در پایان خاطرنشان کرد: برای روشن شدن جایگاه بحث باید نگاهی به آراء پیشینیان نیز داشت؛ موجودات در اندیشه ملاصدرا وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت دارند و اگر به مسأله وجود بپردازیم ویژگی هایی که حجت الاسلام شیروانی اشاره کرد را می یابیم. ملاصدرا از نظریه نظام نوری سهروردی استفاده کرده است و همه این ها هضم و جزم کرده است و با امتیاز عقل این ها را ارائه داده است.
فیلسوفی که از کانت و ملاصدرا نیز استفاده می کند
فتحعلیخانی دیگر استاد این نشست نیز با اشاره به آخرین پرسش مطرح شده توسط مهمان اندوزیایی جلسه اظهار داشت: امروزه فیلسوفی در حوزه علمیه قم داریم که مشکلات جدید فلسفه را حل کرده است؛ در ارائه پروفسور این نکته ظهور داشت که روش بیان امکان و ضرورت اسلامی سازی معرفت، عینیت علم را ذبح می کند؛ جامعه شناسان معرفت این ذبح را به تفصیل توضیح داده اند که آمیخته به ارزش ها هستند واز فرهنگ ها متأثر می شود و جامعه شناسان معرفت علوم را مغموم به ارزش های فرهنگی دانستند.
وی ادامه داد: فیلسوف مد نظر بنده به میراث کانت وقوف دارد و تلاش کرد در نقد عقل عملی اخلاق را عملی کند و از حالت محلی آن را جهانی کند؛ شارحان کانت می گویند کانت با این کار خود که در نقد عقل عملی کرد دیوار بلندی بین عقل عملی و عقل نظری ایجاد کرد و ارتباط این دو را از دست داد و در نقد عقل تلاش داشت این را اصلاح کند و توفیقی نداشت. چه بسا عدم توفیق به این علت بوده که علم نیوتونی را آخر دانش دانست.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اظهار داشت: جامعه شناسان معرفت به ما نشان دادند که علم نیوتونی نمی تواند آخر علم باشد بلکه عناصری وجود دارد که امکان گام های دیگری در علم را فراهم می کند؛ فیلسوف مد نظر من مشکل کانت را ندارد و آموزه ها و مشکل کانت را می داند و عقلانی سازی حوزه اخلاق را از میراث کانت یاد گرفته است و همه این ها را جمع زده است که علوم وارد شده از اندیشه های ملاصدرا را عقلانی سازی کند که همه این ها را شامل می شود. ثمره فلسفه کانت یک شکل کردن ارزش ها است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: آمیختگی دانش با ارزش های فرهنگی در این روش که عقلانی می شود بین همه انسان ها مشترک می شود که با مبنای عقلانی صدرا و عملی کانت را به کار گرفته می شود و با علم وجود به ارزش ها به نظریه شناخت منتهی می شود؛ در این روند حتی علم به معنای ساینس بدون آمیختگی به ارزش های محلی تبدیل به حوزه عقلانی شده و آبجکتیو خود را حفظ می کند؛ فیلسوفی که به دنبال این روش رفته است آیت الله عابدی شاهرودی است.
ملاصدرا حکمت را بدون دین نشدنی می داند
در پایان این نشست بین المللی هادی توکلی اظهار داشت: سهروردی و ابن سینا در رد اتحاد عاقل و معقول سخنان فراوان گفتند اما ملاصدرا به اتحاد این دو معتقد است و ملاصدرا عباراتی را از کتاب النصوص قونوی می آورد؛ چیزی که مورد اندیشه قرار می گیرد در ادبیات ملاصدرا ماهیت است و اگر قرار باشد اتحادی باشد با نحوه ای از وجود اتحاد برقرار می شود نه با معلوم بالعرض؛ ملاصدرا حرف قونوی را نمی گوید و در اتحاد عاقل و معقول در واقع حرف فلوتین را پذیرفته و عبارت فلوتین را ذکر کرده است.
وی با اشاره با بالا بودن ارزش معارف دینی در در نگاه ملاصدرا اظهار داشت: در جلد 9 اسفار می گوید عبارات قرآنی از قائلی است که بدون خطا ذکر شده است و این عبارات مانند قوانین هندسی است که از هر گونه خطا دور است؛ صدرا معتقد است هر کس بر دین انبیا نباشد بهره ای از حکمت نبرده است و کسی فلسفه و دین را در تعارض می داند که معرفتی به تطبیق گزاره های شرعیه بر براهین عقلیه ندارد؛ در نظر صدرا هم شریعت منزه است و هم فلسفه ای بخواهد قوانین را با شرع تطبیق دهد.