بازیِ همزمان آمریکا در زمین لبنان و سوریه/ پشتپرده عجله واشنگتن برای خلعسلاح حزبالله

بهدنبال سفر جدید تام باراک، فرستاده آمریکا به بیروت و لحن گستاخانهای که مقابل مقامات لبنانی اتخاذ کرد؛ بهنظر میرسد که واشنگتن برای خلعسلاح حزبالله طبق یک جدول زمانی بسیار فشرده عجله دارد و انگار که با زمانِ سوریه رقابت میکند؛ به این معنا که تحولات سوریه موجب ایجاد تغییراتی در افکار عمومی لبنان در مورد سلاح و عملکرد آن شده است و لبنانیها نگرانند سرنوشتی مشابه سوریه بعد از خلعسلاحشدن آن پیدا کنند.
چرا تحولات سوریه لبنانیها را نگران کرده است؟
به گزارش المیادین، احساس ترس و اضطراب میان مردم لبنان برای آینده خود، از زمان حوادثی که در ساحل سوریه و بعد از آن سویداء در نتیجه جنایات تروریستی و وحشیانه عناصر وابسته به ابومحمد جولانی رئیس دولت موقت سوریه و سپس مداخله رژیم صهیونیستی اتفاق افتاد، بیشتر شده است.
در این میان گروهی از لبنانیها که تصور میکردند با خلعسلاح مقاومت، فضایی برای نفس کشیدن به لبنان داده میشود و این سلاح کارکرد سهگانه خود مقابل اسرائیل یعنی حفاظت، بازدارندگی و آزادسازی را از دست داده است، بعد از مشاهده تحولات سوریه مجبورند در محاسبات خود بازنگری کنند.
اتفاقاتی که اخیراً در سوریه رخ داد، یک زنگ خطر را میان اقشار مختلف لبنان و نهتنها دروزیها، بلکه مسیحیان، علویها، شیعیان و سنیها به صدا درآورد و به همین دلیل رویکرد افراطی کسانی که مخالف سلاح مقاومت بودند، متعادلتر شده است.
همچنین ورود قبایل عرب به بحران سویداء در سوریه نشان داد بازیگر جدیدی در حال ظهور است که پیش از این دستکم گرفته میشد؛ بهویژه با توجه به اینکه محیط قبیلهای و طایفهای در کشورهای عربی و مشخصاً سوریه نزدیکترین محیط به افراطیگری و در اغلب موارد، پناهگاهی برای افراطگرایان بوده است؛ زیرا افراطگرایی در گستردهترین مکاتب خود به بادیهنشینان نزدیکتر است.
روشن است که لبنان بهدلیل ملاحظات تاریخی، جغرافیایی و جمعیتی همواره شکنندهترین کشور در همسایگی سوریه بوده و همیشه تحت تأثیر مستقیم بحرانهای این کشور قرار داشته است، علت عمده این امر به شکنندگی ساختار دولت و نهادهای لبنان برمیگردد که اتحاد و هویت ملی واحد ندارند، بنابراین نگرانی لبنانیها بیدلیل نیست و اولویتهای آنها را در شرایط کنونی تغییر میدهد.
بازی دوگانه آمریکا در سوریه؛ از ادعا برای شکوفایی تا هرجومرج و تجزیه
در زمان حاضر واشنگتن نگران مهار اوضاع در سویداء از طریق حلوفصل و مماشات است تا بتواند بحران را بهگونهای مدیریت کند که تعادلی میان منافع متضاد متحدان خود در منطقه بهویژه در داخل و اطراف سوریه ایجاد کند، اما مسلماً منافع رژیم صهیونیستی برای آمریکا همواره در اولویت قرار دارد و این رژیم هم چیزی جز سرکوبگری و توحش نمیشناسد و به چیزی کمتر از تسلیمِ طرف مقابل راضی نمیشود، بر همین اساس، آمریکا برای راضینگه داشتنِ همزمانِ برخی متحدان عرب خود جهت امتیازگیری و بهرهبرداری از آنها و اسرائیل، با چالش پیچیدهای مواجه است.
اما آمریکا با وجود ادعاهای خود درباره شکوفایی سوریه و کمک به این کشور بعد از سقوط دولت بشار اسد، در عمل چیز دیگری را نشان داده است؛ جایی که تام باراک، فرستاده آمریکا در مورد وحدت سوریه حرف میزند، اما عملکرد آمریکاییها در راستای فدرالیزاسیون فرقهها و قومیتهای مختلف در سوریه و تجزیه این کشور است، همچنین آمریکا نهتنها در لبنان، بلکه در سوریه هم هیچ فشاری به بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اشغالگر برای توقف تجاوزاتش وارد نمیکند؛ بلکه زمینه لازم را برای ادامه و گسترش این تجاوزات فراهم میسازد، در این میان جامعه بینالمللی هم حتی قصدی برای محکوم کردن و تقبیح رفتارهای رژیم صهیونیستی ندارد و با سکوت خود، چتر حمایتی لازم را برای این رژیم و جنایاتش فراهم میسازد.
پشتپرده بازیِ همزمان آمریکا در زمین لبنان و سوریه
بنابراین از همه اینها چه نتیجهای میتوانیم بگیریم و رابطه ثبات لبنان و سلاح آن چیست؟ مهمترین نتیجهای که میتوان گرفت این است که سوریه تا اطلاع ثانوی رنگ ثبات را نخواهد دید و رژیم صهیونیستی اجازه نمیدهد سوریها آنگونه که آرزو داشتند وارد مرحله بهبود و شکوفایی شوند و بهعبارت دیگر، امنیت و ثبات در سوریه در سایه شرایط کنونی رؤیایی دستنیافتنی است،
این بدان معناست که آمریکا بهخلاف ادعاهای خود در زمینه تلاش برای ثبات سوریه، حتی اگر با سیاستهای رژیم صهیونیستی در این کشور مخالف هم باشد، هرگز فشار کافی به این رژیم وارد نخواهد کرد یا آن را در قبال رفتارهایش پاسخگو نمیکند، بنابراین چه دولت موقت سوریه بهحکومت ابومحمد جولانی و چه سایر کشورهای عربی، نباید دل به وعدههای آمریکا ببندند و روی آن حساب کنند.
نکته خطرناکتر این است که دولت جدید سوریه صراحتاً ثابت کرده است علاوه بر نداشتن قدرت نظامی، فاقد سیاست لازم برای تضمین مدیریت صحیح دوره انتقالی و گشودن نظام سیاسی جدید این کشور بهروی همه فرقههاست، در واقع حکومت جولانی که چهره تروریستی خود را در برخورد با فرقهها و اقلیتهای مختلف فاش کرده است، اگر به همین منوال ادامه دهد، با یک مقاومت داخلی بزرگ مواجه خواهد شد که موجودیت آن را به خطر میاندازد.
اما وضعیت سوریه چهتأثیری بر لبنان خواهد داشت؟ کاملاً واضح است که تفرقه داخلی دروزیهای سوریه و مخالفت برخی از گروههای دروزی با رژیم صهیونیستی و تلاش برخی دیگر از این گروهها برای پیوستن به این رژیم، به دروزیهای لبنان نیز سرایت خواهد کرد، همچنین وقوع هرجومرج در مرزهای شرقی و شمالی سوریه میتواند بر کل لبنان تأثیر بگذارد و خطرْ همه فرقهها، نهادها و بخشهای این کشور را تهدید خواهد کرد.
چرا آمریکا برای خلعسلاح حزبالله عجله دارد؟
بنابراین، تام باراک، فرستاده آمریکا تلاش دارد زمانی که وضعیت استان سویداء در سوریه از آرامش نسبی و شکننده بعد از تحولات اخیر برخوردار شده است، دولت لبنان را برای خلعسلاح حزبالله در سریعترین زمان ممکن تحت فشار قرار دهد؛ زیرا هم آمریکا و هم اسرائیل میدانند که بعد از اجرای سناریوی هرجومرج گسترده در سوریه که خیلی هم دور نیست، بسیاری از کسانی که در داخل لبنان مشتاق خلعسلاح حزبالله بودند از این سلاح حمایت خواهند کرد تا به سرنوشت سوریه بعد از خلعسلاحشدن آن توسط رژیم صهیونیستی بهدنبال سقوط دولت بشار اسد، دچار نشوند،
بر همین اساس، پیشبینی میشود که طی روزهای آینده فشارهای آمریکا بر لبنان برای خلعسلاح حزبالله بهاشکال مختلف افزایش یابد و در این میان دولت لبنان اگر واقعاً نگران منافع ملی این کشور باشد، باید بداند خلعسلاح مقاومت یعنی خلعسلاح کامل لبنان و قرار گرفتن این کشور در معرض تهدیدات و تجاوزات دائمی و سناریوهایی بهمراتب بدتر از آنچه در سوریه شاهد آن هستیم.