آیا حزبالله خلع سلاح میشود؟

حزبالله لبنان در دهه ۱۹۸۰ بهعنوان نیروی مقاومت در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی تأسیس شد. این گروه بهمرورزمان به یکی از قدرتمندترین بازیگران سیاسی و نظامی لبنان تبدیل شد و امروزه بهعنوان یکی از شاخههای اصلی مقاومت در منطقه غرب آسیا، دارای تسلیحات و زرادخانههای پیشرفته نظامی است. بااینحال، تغییرات در معادلات منطقهای و فشارهای بینالمللی موجب شده است که مسئله خلع سلاح این گروه به یکی از چالشهای پیچیده سیاست داخلی و خارجی لبنان تبدیل شود.
فشار خارجی برای خلع سلاح
در سال ۲۰۲۵، بحث خلع سلاح حزبالله برای سومین بار از زمان شکلگیری این گروه، توسط جوزف عون، رئیسجمهور وقت لبنان که از حمایت ایالات متحده برخوردار است، مطرح شد. عون در آغاز دوره ریاستجمهوری خود در ژانویه وعده داده بود که «انحصار کنترل سلاح» را به دولت لبنان بازگرداند. این موضوع اکنون، در پی نبرد گسترده با اسرائیل در خلال جنگ غزه و همچنین «سقوط دولت بشار اسد در سوریه»، اهمیت بیشتری یافته است.
در حال حاضر، حزبالله لبنان تحتفشار شدید دولت و نیروهای خارجی برای خلع سلاح قرار دارد. در نخستین گام، دولت لبنان بر اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر خلع سلاح گروههای غیردولتی تأکید کرد. در گام بعدی، «لغو پروازهای تهران – بیروت» در پی ادعاهای مربوط به حمل پول و سلاح با هواپیماهای ایرانی اتفاق افتاد. این تصمیم حساس باهدف کاهش ارتباطات حزبالله با ایران در حالی گرفته شد که پیشتر ارتباط زمینی حزبالله با دیگر گروههای مقاومت نیز، به دلیل سقوط حکومت در سوریه، قطع شده بود.
یکی از عوامل مهم خارجی در طرح مسئله خلع سلاح حضور مورگان اورتگاس، معاون فرستاده ویژه آمریکا در خاورمیانه، در لبنان برای دیکتهکردن دستورات واشنگتن در قبال حزبالله به دولت عون است. او کاملاً بیپرده در رفتار موضعگیریهایش از رژیم صهیونیستی حمایت میکند.
مورگان اورتگاس در یک مصاحبه بیان کرد؛ حزبالله باید خلع سلاح شود و اسرائیل نمیپذیرد که به سمت آنها شلیک کنند یا وارد اسرائیل شوند. او در مصاحبهای دیگر، در پاسخ به این سؤال که آیا فشار بیش از حد حزبالله ممکن است منجر به درگیریهای داخلی شود، گفت که حزبالله باید حذف شود. اورتگاس معتقد است که اصلاحات اقتصادی و بانکی است که به حزبالله اجازه فعالیت در خارج از چارچوب شبکه بانکی و بهدوراز نظارت ایالات متحده را نمیدهد و این بسیار مهم است. همچنین به نظر میرسد عون از حمایت مکرون و دولت فرانسه برای اتخاذ تصمیمات جدید درباره حزبالله برخوردار است.
اقدامات اورتگاس نشان میدهد آمریکا به دنبال تحقق نظم جدیدی در لبنان است و از اسرائیل فقط بهعنوان اهرم فشار نظامی استفاده میکند. در این میان باید توجه کرد نقش فرانسه بهعنوان یک مداخلهگر دیرینه توسط ایالات متحده در مسائل لبنان کمتر شده است و این مسئله باعث نارضایتی و مکرون و مقامات فرانسوی است.
سلاح حزبالله ضامن امنیت لبنان
در داخل لبنان دیدگاههای متفاوتی درباره خلع سلاح حزبالله وجود دارد. در شرایط کنونی، مخالفان سرسخت حزبالله، مانند سمیر جعجع، خواستار تعیین یک ضربالاجل از سوی دولت و خلع سلاح حزبالله در مدت شش ماه هستند. اما مخالفان خلع سلاح حزبالله نیز در صحنه سیاسی لبنان از قدرت زیادی برخوردارند و این موازنه، سد محکمی در برابر خواستههای مخالفان داخلی و خارجی است.
نبیه بری، رئیس پارلمان لبنان، یکی از مخالفان اصلی خلع سلاح حزبالله در بدنه سیاسی لبنان به شمار میرود. بری سلاح را بهعنوان برگ برندهای در دست لبنان میداند و اظهار کرده است که بدون اجرای کامل آتشبس، از سلاحها دست نمیکشند.
حزبالله نیز در برابر به این مسئله سکوت نکرده است. شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله، در سخنرانیهای اخیر خود به این موضوع اشاره کردهاند که اسرائیل با خلع سلاح لبنان به دنبال «قدرتگرفتن در لبنان» است و این اقدامی است که هرگز رخ نخواهد داد. شیخ نعیم تأکید کرده است که با هر کسی که به دنبال گرفتن سلاح از حزبالله باشد، مقابله خواهند کرد. شیخ نعیم قاسم و نبیه بری تأکید دارند که حزبالله به تعهدات خود عمل کرده و حالا نوبت دولت لبنان و رژیم صهیونیستی است که به تعهداتشان در قبال آتشبس و بازسازی لبنان عمل کنند.
شیخ حسن عزالدین، نماینده فراکسیون وفاداری به مقاومت در پارلمان لبنان، نیز معتقد است که هرگونه تلاش برای خلع سلاح مقاومت بدون توافق ملی و استراتژی دفاعی مشترک شکست خواهد خورد و اگر روزی سلاح مقاومت خلع شود و دفاع از مرزها به نیروهایی بیتجربه سپرده شود، این خطر جدی برای تمامیت ارضی لبنان خواهد بود.
در سطوح کارشناسی، عدهای بر این باورند که حزبالله برای پذیرش این موضوع شروط بزرگی دارد که از آنها بهعنوان برگ برنده استفاده خواهد کرد. در مقابل، برخی دیگر، از جمله قاسم قصیر، معتقدند که حزبالله با گفتگوی ملی برای توسعه استراتژی دفاعی موافقت خواهد کرد، اما درباره خلع سلاح مذاکره نخواهد کرد.
نکته حائز اهمیت در موضوع خلع سلاح حزبالله در فضای داخلی لبنان، واکنش نیروها، طرفداران و اصحاب رسانهای حزبالله است. آنها تنها حزبالله را عامل بازدارندگی لبنان در برابر اسرائیل، مخصوصاً در مرزهای جنوبی، میدانند و واکنش گسترده آنها در برابر هرگونه اقدام سوء علیه حزبالله میتواند دولت را دچار بحرانهای داخلی کند.
اما در صورت خلع سلاح حزبالله دولت لبنان چه طرحی برای حفاظت از کشور دارد؟ رئیسجمهور لبنان پیشنهاد کرده است که نیروهای ارتش جایگزین نیروهای حزبالله شوند، یا به ساختار ارتش اضافه گردند.
آیا ارتش لبنان توانایی حفظ امنیت ملی لبنان را دارد؟
حال این پرسش مطرح است؛ باتوجهبه ساختار و تواناییهای ارتش لبنان که آیا آنها میتواند تمامی وظایف نظامی حزبالله را به طور کامل بر عهده بگیرد؟
با بررسی تاریخ جنگهای لبنان، مشخص میشود که حزبالله در نبردهای سال ۲۰۰۰ و جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ نقش کلیدی در مقابله با اشغالگری اسرائیل ایفا کرده است. همچنین، در آخرین جنگ، این گروه از فلسطین حمایت کرد و در برابر حملات اسرائیل مقاومت نمود. بااینحال، طبق اسناد ارتش لبنان، این نیرو در سالهای ۲۰۰۰، ۲۰۰۶ و حتی ۲۰۲۵ مستقیماً در نبردها مشارکت نداشته و عمدتاً وظیفه نظارت بر آتشبس و حفظ امنیت مناطق آزادشده پس از خروج اسرائیل را بر عهده گرفته است.
همچنین ارتش لبنان در صورت خلع سلاح حزبالله با چالشهای جدی مواجه خواهد شد. ارتش از «بحران اقتصادی شدید» لبنان که بیش از شش سال ادامه دارد، آسیبدیده و برای تأمین مالی نیازهای خود، از جمله دستمزد، سوخت و غذا، به کمکهای خارجی وابسته است. از سال ۲۰۰۶، ایالات متحده بیش از سه میلیارد دلار کمک به ارتش لبنان ارائه کرده است و در بودجه سال آینده نیز افزایش حقوق سربازان در دستور کار قرار گرفته است.
رئیسجمهور لبنان اخیراً از طرح تقویت ارتش با ۴۵۰۰ نیرو و همچنین حمایت قطر در تأمین سوخت و حقوق نظامیان خبر داده است. علاوه بر این، فرانسه اعلام کرده است که آماده کمک به ترسیم مرزهای لبنان با اسرائیل بر اساس اسناد رسمی درباره منطقه شبعا است. اگرچه این کمکها میتواند به تقویت ارتش لبنان منجر شود، اما وابستگی ارتش به نیروهای خارجی ممکن است موجب آسیبپذیری آن در صورت قطع یا کاهش حمایتها شود.
علاوه بر این، ارتش لبنان با تهدیدات ناشی از مرزهای اشغالی در سوریه و حضور قاچاقچیان در این مناطق روبهرو است. این وضعیت موجب کاهش تمرکز ارتش میشود و حضور مؤثر در هر دو جبهه مستلزم آمادگی بسیار بالاتر است. باتوجهبه شواهد موجود، ارتش لبنان در چندین دهه گذشته از چنین توانایی برخوردار نبوده و آمادهسازی آن در مدت کوتاه بعید به نظر میرسد.
بهره سخن
در نهایت، مشخص است اگرچه دولت لبنان اکنون بیش از هر زمان دیگری بر اجرای این تصمیم تأکید دارد، اما باتوجهبه شرایط سیاسی و اقتصادی کشور، عملیشدن آن در کوتاهمدت بعید به نظر میرسد. همچنین دوعامل ساختار پیچیده سیاسی لبنان و نگرانی از وقوع جنگ داخلی، مانع استفاده از زور برای خلع سلاح حزبالله میشود.
حزبالله در این مدت تلاش کرده است تا تنشهای داخلی را کاهش دهد و حمایت خود از دولت عون را، علیرغم اینکه او گزینه اصلی حزبالله برای ریاستجمهوری نبود، حفظ کند. درصورتیکه فشارهای خارجی برای اجرای این تصمیم افزایش یابد، احتمالاً حزبالله واکنش سختی به مسئله خلع سلاح نشان خواهد داد.