۰۲ آبان ۱۴۰۱ - ۱۶:۳۴
کد خبر: ۷۲۱۷۰۳

شماره جدید «پژوهش‌های جامعه شناسی معاصر» راهی بازار نشر شد

شماره جدید «پژوهش‌های جامعه شناسی معاصر» راهی بازار نشر شد
شماره ۱۹ دوفصلنامه علمی «پژوهش‌های جامعه شناسی معاصر» با ۱۲ مقاله منتشر شد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، شماره 19 دوفصلنامه علمی «پژوهش های جامعه شناسی معاصر» صاحب امتیازی دانشگاه بوعلی سینا با مدیرمسئولی علی محمد قدسی و سردبیری اسدالله نقدی منتشر شد.

این فصلنامه در 12 مقاله و 346 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:

وضعیت سرمایۀ اجتماعی در استان کردستان؛ آسیب‌ها، راهبردها و برنامه‌های تقویت سرمایۀ اجتماعی

امید قادرزاده

چکیده: سرمایۀ اجتماعی یک سازۀ نظری و سیاستی به‌شمار می‌رود و به میانجی سنجش سرمایۀ اجتماعی به‌مثابه نبض‌سنجی اجتماعی می‌توان جهت و آهنگ تغییرات جامعه در ساحت‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و نیز پیامدهای سیاست‌گذاری عمومی و اجتماعی را شناسایی و تحلیل نمود. پژوهش حاضر با هدف واکاوی وضعیت سرمایۀ اجتماعی در بین نمونه‌ای از شهروندان استان کُردستان به انجام رسیده است. این پژوهش به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسش‌نامه درمورد 1007 نفر از شهروندان استان کُردستان در بازۀ سنی20 تا 54 سال انجام گرفت. شیوۀ نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای بوده است. برمبنای یافته‌ها، میانگین شاخص ترکیبی سرمایۀ اجتماعی در سطح متوسط ارزیابی می‌شود. کمّ و کیف سرمایۀ اجتماعی، به‌ویژه در بُعد سرمایۀ اجتماعیِ کلان پایین است و این مسأله نشان از زوال اعتماد عمومی به اهمیت و موفقیت عملکرد نهادها در حوزه‌های چهارگانۀ اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. نوع غالب سرمایۀ اجتماعی در استان کردستان، سرمایۀ اجتماعیِ خُرد است و سرمایۀ اجتماعی میانی در سطح متوسط قرار دارد. براساس نتایج تحلیل واریانس، میانگین سرمایۀ اجتماعی بر حسب جنسیت، ردۀ سنی، وضع تأهل، سواد، وضع فعالیت پاسخ‌گویان تفاوت می‌پذیرد. در بخش پایانی پژوهش، با نظر به مختصات سرمایۀ اجتماعی، آسیب‌ها و مخاطرات، راهبردها، برنامه‌ها و مجریانِ ارتقای سرمایۀ اجتماعی در کُردستان ارائه شده است.

تحلیل گفتمان انتقادی فساد در مطبوعات ایران دهۀ 90

مجید موحدمجد؛ حسن خشنود؛ زهرا معاون

چکیده: فساد به‌معنای تبدیل روابط اجتماعی به مبادله‌ای سودمندانه و درعین‌حال تبعیض‌آمیز است که طی آن اهداف عام جای خود را به اهداف خاص می‌دهد و مقام، منصب، رابطه‌گرایی، رانت‌خواری جایگزین قانون‌گرایی، امانت‌داری، شایسته‌سالاری، شرافت می‌شود. در این تحقیق به بررسی وضعیت فساد در مطبوعات ایران پرداخته‌ایم. در این تحقیق چهار روزنامۀ شرق، روزنامۀ اعتماد، روزنامۀ کیهان، روزنامۀ وطن امروز ازطریق روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب‌شده‌اند. هرکدام از روزنامه‌های انتخاب‌شده داری گفتمان متفاوتی هستند به‌گونه‌ای که هرکدام از آن‌ها بادید متفاوت فساد را بازتاب می‌دهند و سعی شده است با انتخاب این روزنامۀ‌ها تاحدود زیادی جریان‌های سیاسی و گفتمان‌های مختلف پوشش داده شود. در مراجعه به هر روزنامه، به‌طور خاص به دهۀ 90 نظر شده و این بازۀ زمانی مورد بررسی قرار گرفته است؛ زیرا مطالب مربوط به فساد در این بازۀ زمانی و در این روزنامه‌ها برجسته‌تر از قبل بوده است.با استفاده از نمونه‌گیری هدفمند و هم‌چنین نمونه‌گیری معیار، متون، گزارش‌ها، مقالاتی انتخاب شده‌اند که دارای بیشترین اطلاعات و معیارهای محقق در موضوع موردمطالعه هستند و تلاش خواهد شد تا تنوع نمونه نیز به‌خوبی رعایت و حفظ شود. برای پاسخ‌گویی به پرسش‌های پژوهش، از روش‌های تحلیل متنی«فرکلاف» استفاده‌شده است. با استفاده از روش فرکلاف به نقش ساختارها در بازتاب فساد و ایدئولوژی‌های پنهان ازلحاظ زبان‌شناسی و متنی پرداخته شده است. براساس یافته‌ها، به‌طورکلی روزنامه‌ها به‌جای این‌که به بررسی ساختاری مسألۀ فساد و‌ دادن راه‌کار برای حل مسأله بپردازند، درگیر افشاگری فساد و انتساب این فسادها به دورۀ مدیریت گفتمان مخالف هستند و یک نوع گفتمان سخن‌پراکنی در مطبوعات حاکم است.

بررسی تأثیر جنسیت بر محتوا در آثار گُلی ترقی برپایۀ نظریۀ لیکاف

مجتبی سلطانیان؛ لیلا هاشمیان

چکیده: یکی از شاخه‌های جامعه‌شناسی زبان، زبان‌شناسی جنسیت است که به بررسی تأثیر جنسیت نویسنده بر محتوای اثر می‌پردازد. زبان از عناصر بنیادی در داستان‌نویسی به‌شمار می‌رود. یکی از مباحث مهم در بررسی زبان، توجّه به جنسیّت و رابطۀ آن با زبانِ اثر است. بسیاری از پژوهشگران معتقدند میان زبان و نوشتارِ زنان و مردان تفاوت بسیاری وجود دارد. در این مقاله، به شیوۀ استقرایی و تحلیلی زبان زنانه و مردانه در مجموعۀ آثار «گُلی ترقی» براساس نظریه‌های زبان‌شناسان اجتماعی و ازمنظر دستور زبان مقایسه شده است، تا میزان تأثیر جنسیت نویسنده بر زبان داستان و سطح موفقیت او در ایجاد زبانی متناسب با جنسیت شخصیّت‌های هم‌جنس و غیرهم‌جنس‌، ارزیابی شود. برای این‌منظور، زبان زنانه و مردانه در حیطۀ دستور زبان براساس متغیرهای پیشِ‌رو مورد بررسی قرار گرفت؛ واژگان ازقبیل: دش‌واژه‌ها و رنگ‌واژه‌ها، و جملات ازقبیل: تعدیل‌کننده‌ها و تصدیق‌گرها. یافته‌ها نشان می‌دهد، زبان شخصیّت‌ها‌‌ تحت‌تأثیر جنسیت نویسنده قرار دارد و کلیشه‌های زبان زنانه در این اثر با بسامد بیشتری تکرار شده است. هم‌چنین براساس متغیرهای فوق مشخص شد، نویسنده از بسیاری جهات توانسته زبانی متناسب با جنسیت شخصیت‌ها به‌کار بگیرد. در  ‌مواردی که تناسبی بین زبان و جنسیت، به‌ویژه در شخصیت‌های زن دیده نمی‌شود، بیشتر به‌دلیل روحیات نویسنده و تعمد اوست، که خواسته زنان را در برابر سلطه‌گری جامعۀ مردسالار حاکم فراهنجار نشان دهد.

تحلیل گفتمان رفاه و تأمین اجتماعی در دولت‌های پس از انقلاب اسلامی

زاهد اسدی؛ محمدجواد زاهدی‌مازندرانی؛ علی ربیعی

چکیده: یکی از آرمان‌های انقلاب اسلامی تأمین اجتماعی بوده و در قانون اساسی و سایر اسناد بالادستی گنجانده شده است، اما آن در نظم گفتمانی کارگزاران بعد از انقلاب (براساس اقتضائات نظری و عملی) با رویکردها و سیاست‌های مختلفی مفهوم‌سازی شده و دلالت‌های متفاوت و بعضاً ناهم‌گون منجر به عدم تحقق کامل رفاه و تأمین اجتماعی در کشور شده است. در همین‌راستا پژوهش حاضر، درصدد پاسخ‌گویی به این پرسش است که رفاه و تأمین اجتماعی در چهار دولت بعد از انقلاب اسلامی (با گفتمان‌های مستضعفین، سازندگی، اصلاحات و عدالت‌محور) با چه دلالت‌های معنایی تثبیت و برجسته شده‌اند که نتیجۀ این‌چنینی را رقم زده است؟ برای پاسخ بدین‌پرسش با روش تحلیل گفتمان «لاکلاو و موفه» به تحلیل متون سخنرانی‌های مقامات عالی کشور خصوصاً روسای جمهور، قوانین و مقررات مربوطه در هر گفتمان‌های سیاسی حاکم که همانا در هژمونی دولت‌ها به منصه ظهور رسیده‌اند، می‌پردازیم. یافته‌ها نشان می‌دهد که دولت مستضعفین به‌واسطۀ ایدئولوژی انقلاب اسلامی و جنگ، گروه‌های مستضعف را از حاشیه به متن کشاند و به این‌ترتیب گفتمان رفاه خود را با دال مرکزی «مستضعف محوری» مفصل‌بندی کرده است. دولت سازندگی کوشش کرد با «جبران کاستی های ناشی از توسعۀ اقتصادی» به‌عنوان دال مرکزی، گفتمان خود را مفصل‌بندی کند. دولت اصلاحات با توسل به اصل 29 قانون اساسی به ساختارشکنی از دال مرکزی گفتمان رفاه دولت سازندگی پرداخته و مفصل‌بندی گفتمان خود را با نشانۀ مرکزی «نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی» تشکیل داد. دولت عدالت‌محور نیز با تأکید بر عدالت توزیعی، مهرورزی و خدمت‌رسانی به اقشار فقیر و آباد کردن مناطق توسعه نیافته، گفتمان رفاه خود را با نشانۀ مرکزی «دسترسی یکسان آحاد مردم به حمایت‌های تأمین اجتماعی» مفصل‌بندی کرده است. در نتیجه می‌توان گفت که روند گفتمان رفاه و تأمین اجتماعی طی چهار دولت پس از انقلاب اسلامی بیانگر این‌ است که هر یک از دولت‌ها، گفتمان رفاهی خود را ذیل دال مرکزی متفاوت ولی با دال‌های شناور گاه مشترک، مفصل‌بندی کرده‌اند. به این‌ترتیب بین دال مرکزی آن‌ها، گسست رخ‌داده و در نتیجه خط سیر متفاوت و گاه متضادی پیموده‌اند. این‌امر موجب شده آن‌ها تداوم بخش و مکمل یکدیگر نباشند، اما با وجود این، جنبه‌های گوناگون رفاه و تأمین اجتماعی در هر دولت نسبت به دولت قبلی، بهبود نسبی یافته است.

تحلیلی بر کیفیت زندگی دانشگاهی دانشجویان خارجی دانشگاه اصفهان

رضا همتی؛ محمدامین محمدی

چکیده: روند جابه‌جایی و جذب دانشجویان خارجی به‌عنوان شاخص اصلی جهانی‌شدن و بین‌المللی شدن آموزش عالی حاکی از افزایش تعداد دانشجویانی است که در یکی دو دهۀ اخیر برای تحصیل به کشورهای دیگر می‌روند. با توجه منافع و پیامدهای مثبت عدیدۀ جذب دانشجویان خارجی، رقابت جهانی درمیان دانشگاه‌ها برای جذب دانشجویان خارجی به‌واسطۀ افزایش کیفیت زندگی دانشگاهی و رضایتمندی دانشجویان از جنبه‌های آموزشی، اجتماعی و خدمات و امکانات دانشگاهی در جریان است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان کیفیت زندگی دانشگاهی دانشجویان خارجی دانشگاه اصفهان و تبیین برخی از عوامل دانشگاهی مؤثر بر آن بود. این پژوهش به‌صورت پیمایشی درمیان همۀ دانشجویان خارجی صورت‌گرفت که طی سال 1398 در دانشگاه اصفهان مشغول به تحصیل بودند. یافته‌های پژوهش حکایت از رضایت نسبی دانشجویان خارجی از ابعاد آموزشی، اجتماعی و خدمات و امکانات دانشگاه اصفهان داشت. علاوه‌بر این، نتایج نشان‌داد که موفقیت تحصیلی، ارتباطات دانشگاهی، انگیزه تحصیلی و فرسودگی تحصیلی به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر کیفیت زندگی دانشگاهی دانشجویان خارجی تأثیر دارند. در پایان نیز پیشنهادهایی به‌لحاظ سیاست‌گذاری در این زمینه ارائه‌شده است.

واکاوی روند کاهش تعاملات و ارتباطات بین اعضای خانواده و بین خانواده‌ها و نتایج آن

جابر مولائی؛ علی حسین حسین زاده؛ حسین ملتفت

چکیده: در این پژوهش با روش کیفی و رویکرد نظریۀ بنیادی سیر کاهش تعاملات و ارتباطات بین اعضای خانواده و بین خانواده‌ها ایرانی در چهار دهۀ گذشته تاکنون مطالعه شده است. روش نمونه‌گیری، هدفمند و با راهبرد نمونه‌گیری نظری انجام‌شده و روش جمع‌آوری داده‌ها نیز مصاحبۀ عمیق با 20 نفر از مشارکت‌کنندگان که شامل مردان و زنان و هم‌چنین متخصصان حوزۀ خانوادۀ شهرِ دره‌شهر بوده است. یافته‌های به‌دست‌ آمده با استفاده از نظریۀ بنیادی متشکل از مقولۀ هسته، یعنی فرسایش سرمایۀ اجتماعی درون و بین خانواده‌ها است که دارای پنج مقولۀ اصلی «کاهش شبکه‌های سرمایۀ اجتماعی بین طایفه و خویشاوندی»، «تعاملات ذره‌واره بین همسایگان»، «تعاملات سرد هم‌محله‌ها»، «روابط اتمیستی همشهریان» و «کاهش تعاملات بین اعضای خانواده» است. نظریۀ بنیادی حاصله، در قالب یک الگوی پارادایمی شامل سه بُعد شرایط، تعاملات و پیامدها ارائه‌شده است. درنهایت خانواده‌ها باید هم روابط و تعاملات چهره به چهره و هم روابط مجازی با هم داشته باشند تا سرمایۀ اجتماعی آن‌ها تقویت‌شده و دچار فرسایش نشود.

 

هویت ملی در جامعۀ ایران و چالش‌ها و مشکلات آن: مرور نظام‌مند مقاله‌های علمی-پژوهشی کمّی (1377-1398)

محمدعلی مومبینی؛ علی ربانی خوراسگانی؛ وحید قاسمی؛ علی رضا زهیری

چکیده: محققان و پژوهشگران ایرانی در حوزۀ مطالعات کمی با رویکردهای تحلیلی گوناگونی به تحلیل هویت ملی در جامعۀ ایران و چالش‌ها و مشکلات آن پرداخته اند. پژوهش حاضر در تلاش است با استفاده از روش مرور نظام‌مند به واکاوی ویژگی‌های توصیفی، روش‌شناختی و تحلیلی و ارزیابی انتقادی مقالات علمی-پژوهشی مبتنی‌بر روش کمّی با موضوع هویت ملی در جامعۀ ایران در بازۀ زمانی 1377 تا 1398 بپردازد و تصویر کامل و جامعی از عوامل و متغیرهای مؤثر بر هویت ملی در جامعۀ ایران و چالش‌ها و مشکلات آن در مقالات علمی-پژوهشی مبتنی‌بر روش کمی ارائه نماید و کمبودها و کاستی‌های آن‌ها را موردبررسی قرار دهد. روش پژوهش حاضر، مرور نظام‌مند می‌باشد. نتایج پژوهش نشان می‌دهد مقالات انتخاب شده باوجود نتایج و دستاوردهای قابل‌ملاحظه و قابل کاربرد با خلأ‌ها و کاستی‌های عدیده‌ای در حوزۀ روش‌شناختی چون: تقلیل‌گرایی و دشواری مقایسه‌پذیری و در حوزۀ تحلیلی چون: کلی‌نگری در مقابل جزئی‌نگری، تقلیل‌گرایی در مقابل جامع‌گرایی، کاهش‌گرایی تحلیلی چالش‌ها و مشکلات ابعاد مختلف هویت ملی، کاهش‌گرایی تحلیلی چالش‌ها و مشکلات رابطۀ هویت ملی و هویت‌های جمعی مواجه می‌باشند.

نقش نظام ارزشی در مصرف فرهنگی در شهر کرمانشاه

وکیل احمدی؛ جلیل کریمی؛ پری شکری کاکاوندی

چکیده: هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش نوع نظام ارزشی افراد در مصرف کالاهای فرهنگی، در شهر کرمانشاه و در سال 1398 بوده است. روش انجام پژوهش، پیمایشی و روش گردآوری داده‌ها پرسش‌نامه‌ بوده است. جامعۀ آماری این پژوهش، افراد 20 سال و بیشتر شهر کرمانشاه بوده است. حجم نمونۀ 350 نفر که با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند‌مرحله‌ای انتخاب شده‌اند. یافته‌ها نشان داده است که میزان مصرف فرهنگی در شهر کرمانشاه متوسط بوده است و پاسخ‌گویان مجرد، تحصیل‌کرده و ساکن در محلات متوسط مصرف فرهنگی بیشتری داشته‌اند. میانگین نمرۀ نظام ارزشی اقتصادی و اجتماعی پاسخ‌گویان بیش از میانگین نمرۀ نظام ارزشی سیاسی و مذهبی آنان بوده است. میانگین نمرۀ نظام ارزشی اقتصادی و مصرف فرهنگی در زنان، افراد مجرد، محلات سطح متوسط و سنین پایین‌تر، بیشتر بوده و در محلات پایین شهر، افراد متأهل و سنین بالاتر، ارزش‌های اجتماعی بیشتر و مصرف فرهنگی کمتر بوده است. میزان مصرف فرهنگی افراد دارای نمرۀ نظام ارزشی سیاسی و اقتصادی بالاتر، بیشتر بوده است. اما میزان مصرف فرهنگی در افرادی که نمرۀ نظام ارزشی اجتماعی و مذهبی آنان بیشتر بوده، کمتر بوده است. از بین متغیرهای زمینه‌ای‌، تحصیلات مهم‌ترین عامل مؤثر بر نوع نظام ارزشی و در نتیجه بر نوع و میزان مصرف فرهنگی افراد بوده است. براساس یافته‌های پژوهش می‌توان نتیجه گرفت که نظام ارزشی افراد در میزان مصرف فرهنگی آنان نقش دارد.

خیابان به‌مثابه فضای اجتماعی: فراتحلیل پژوهش‌های مرتبط با منظر شهری در ایران دهۀ 90

مریم شعبانی؛ محمود شارع پور

چکیده: منظر هر شهری برون‌داد واقعیت‌های آن جامعه است؛ بدان‌معنی که مفهوم منظر، برون‌داد یک واقعیت اجتماعی است که ازسوی استفاده‌کنندگان از فضای شهر، به‌صورت پویایی مورد ادراک قرار می‌گیرد و به‌طور دائم بازتولید می‌شود. خیابان به‌عنوان یکی از عناصر مهم تشکیل‌دهندۀ فرم اصلی هر شهر و نماد فرهنگی و اجتماعی و برقرارکنندۀ ارتباط فضایی و اتصال‌دهندۀ فعالیت‌های شهری می‌باشد. به دیگر سخن، خیابان‌ها فضاهایی برای منظرسازی شهری بوده و به‌عنوان بسترهای جریان‌ساز در بازتاب شیوه‌های معیشت ساکنین یک شهر، فضاهایی را تصویر می‌کنند که به‌صورت روزمره بیشترین حیات جمعی را در خود جای می‌دهد. با عنایت به اهمیت موضوع خیابان در مطالعات شهری ایران امروز به‌مثابه یک فضای اجتماعی و پررنگ بودن مباحثات منظر در این زمینه، در پاسخ به این پرسش‌های مهم که تا چه اندازه به این‌گونه مباحث در پژوهش‌ها توجه علمی اساسی شده و هم‌چنین سیر تحول و تطور فکری این‌گونه مباحث به چه سبک و سیاقی پیش می‌رود؟ باید یادآور شد که نتایج فراتحلیل پژوهش‌ها نشان می‌دهند که به موضوع مذکور طی دَه‌سال اخیر توجه جدی شده است. هم‌چنین بررسی‌ها نشان می‌دهد که مطالعات شهری ایران با چرخش‌های فکری مهمی روبه‌روست که از دلایل چرایی آن می‌توان به توجه مجدد به بحث سیاست‌گذاری‌های مدیریت منظر، نگرش سیستمی به شهر و مهم‌تر از همه، کاربست محوری مفاهیمی که از جنس اجتماعی (مهم‌ترین آنان هویت، تعاملات اجتماعی، سرزندگی و حضور پذیری) هستند، اشاره نمود و همین‌امر حکایت از انعطاف‌پذیری نظام مطالعات شهری در ایران امروز در مباحث مرتبط با منظر خیابان دارد.

پدیدارشناسی ادراک زنان سرپرست خانوار از خود در دو عرصۀ خصوصی و عمومی

غلامرضا تبریزی‌کاهو؛ کیوان صالحی؛ حسین کشاورز افشار؛ یاسر مدنی

چکیده: هویت زنان سرپرست خانوار در هر جامعه‌ای در قالب نقش‌های جنسیتی، اقتصادی، اجتماعی و فرزندپروری در دو عرصۀ خصوصی و عمومی تعریف می‌شود. هدف از مطالعۀ حاضر، واکاوی و بازنمایی تجربۀ زیستۀ این زنان در مناسبات خویش در دو عرصۀ خصوصی و عمومی آنان است. این پژوهش با رویکردی پدیدار‌شناسی انجام شد. میدان پژوهش، شهر مشهد و شرکت‌کنندگان زنان سرپرست خانوار در تابستان 1400بودند که با روش هدفمند از نوع ملاکی و با بیشینۀ پراکنش انتخاب شدند. داده‌ها با مصاحبۀ نیمه‌ساختارمند گردآوری شد و در اتمام 21مورد با اشباع نظری به پایان رسید. تحلیل روایت مشارکت‌کنندگان با روش کلایزی و نرم افزار MAXQDA نسخۀ 12 انجام شد. مرور مصاحبه‌ها، چهار مضمون اصلی نقش‌های خانوادگی، اجتماعی، ویژگی‌های زنانه و ارتقاء خودپنداره را آشکار ساخت. در ادراک زنان سرپرست خانوار، عرصۀ خصوصی، قلمروی خاص آنان محسوب می‌شود که با مضمون مراقبت و زنانگی گره خورده ‌است. در این عرصه، مضامین خانه‌داری، رسیدگی به فرزندان و امور خانه پررنگ است. در عرصۀ عمومی این‌گونه زنان، به فعالیت‌های اقتصادی مشغولند. ناتوانی‌های مالی، شناختی، جسمی و عملکردی در این حوزه شناخته‌ترین عوامل تأثیر‌گذار در حضور کم‌رنگ‌تر آنان در فعالیت‌های عمومی است. پاردایم‌هایی ادراکی در این‌گونه از زنان از خود وجود دارد که می‌تواند موضوع تفکر و پژوهش در عرصۀ جنسیت، زنانگی و سرپرستی خانوار باشد. 

عوامل تأثیرگذار بر رفتار مصرف‌کنندگان دوستدار محیط زیست؛ مطالعۀ موردی: سازمان‌های مردم نهاد محیط‌زیستی شهر مشهد

تکتم سالاری؛ بابک قربانی؛ مهدی کلاهی

چکیده: چگونگی ارتباط بین انگیزه‌های محیط‏زیستی افراد در تعامل رفتاری آنان با محیط‏زیست، همیشه یکی از موضوعات مطرح در تعامل انسان با طبیعت است. به‌همین دلیل، پژوهش حاضر به بررسی عوامل تأثیرگذار بر رفتار مصرف‌کنندگان دوست‌دار محیط‏زیست می‌پردازد. جامعۀ آماری این پژوهش، اعضای سازمان‌های مردم نهاد دوست‌دار محیط‏زیست فعال در شهر مشهد است. جمع‌آوری داده‌ها با استفاده از پرسش‌نامه انجام شد که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. با استفاده از روش تحقیق توصیفی و پیمایشی، تعداد 404 نفر از آن اعضای سازمان‌های مردم نهاد محیط‏زیستی شهر مشهد با روش نمونه‌گیری تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. داده‌ها ازطریق مدل‌سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم‌افزار SPSS و AMO مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان‌داد که انگیزه‌ها برروی رفتار مصرف‌کنندگان دوست‌دار محیط‏زیست اثر مثبت و معناداری دارد. در این بین، انگیزه‌های هنجاری، بیشترین تأثیر، ولی محدودیت‌ها برای انگیزه‌ها، کمترین تأثیر را برروی رفتار دارد. این یافته، اهمیت اولویت‏بندی سیاست‏گذاری را برجسته می‏سازد.

نقش رسانه‌های اجتماعی در آیندۀ هویت‌های قومی ایرانی

فواد ظفرعبداله زاده؛ محمدرضا رسولی؛ طهمورث شیری

چکیده: رسانه‌های اجتماعی، ماهیتی جهانی دارند، از این‌باب در مطالعۀ حاضر، آن‌ها در چارچوب نظریه‌های جهانی‌شدن مورد تحلیل قرارگرفته‌اند. دو رویکرد کلی درمورد جهانی‌شدن وجود دارد. یک رویکرد معتقد به هم‌گونی کامل جهان است و رویکردی دیگر معتقد به چنین شدت و کیفیتی نیست. هدف تحقیق روشن ساختن این مهم است که در آینده، رسانه‌های اجتماعی در راستای کدام‌یک از این دو رویکرد در رابطه با هویت‌های قومی ایرانی تأثیرگذارتر هستند. روش تحقیق، دلفی است و در راستای این روش،  با استفاده از نمونه‌گیری هدفمند، 13 نفر از استادان رشته‌های جامعه‌شناسی، علوم ارتباطات اجتماعی و مردم‌شناسی در نمونۀ پژوهش قرار گرفته‌اند. از اعضای نمونه، مصاحبۀ حضوری صورت گرفته و در دو مرحلۀ جداگانه، ازطریق ابزار پرسش‌نامه آراء و دیدگاه‌های آن‌ها جمع‌آوری شده است. نتایج پژوهش گویای آن است که در آینده، هویت‌های قومی ایرانی، تداوم می‌یابد و حتی از امکانات رسانه‌های اجتماعی برای طرح خود در سطح جهانی، استفاده خواهند کرد. رسانه‌های اجتماعی، سبب هم‌زیستی فرهنگی اقوام ایرانی با دیگری جهانی خواهند شد؛ درحالی‌که در ایجاد هویت‌های قومی جدایی‌طلب از دولت-ملت به‌دلیل عوامل سیاسی، اقتصادی و...  نقش چندانی نخواهند داشت؛ بنابراین برای انسجام ملی، ضروری است که سیاست فرهنگی وحدت در کثرت اتخاذ شود. انگیزۀ اقوام از تولید محتوای قومی در رسانه‌های اجتماعی، تا حدی به علت مقاومت در برابر فرهنگ جهانی است؛ اما این‌امر، مطلق نیست و آن‌ها با انگیزۀ لذت‌جویی هم از این رسانه‌ها استفاده خواهند کرد.

علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره دوفصلنامه علمی «پژوهش های جامعه شناسی معاصر» می توانند به همدان - چهارباغ شهید احمدی روشن - دانشگاه بوعلی سینا - سازمان مرکزی - معاونت پژوهشی -  دفتر نشریه پژوهشهای جامعه شناسی معاصر با شماره تلفن 09183166173 یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس csr.basu.ac.ir مراجعه کنند.

ارسال نظرات